🔻کاریکاتور/ دست درازی تروریستها در سایهی اغتشاش
انتقام از مردم | چه کسانی تروریستها را به قتل عام زائران تشویق کردند؟ رد پای تروریستها را در آشوبگران اخیر دنبال کنید. با راهزنان امنیت مماشات نکنید.
کانال #لرستان_خبر👇
https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔻🔻روایت یک دانشجو از ناآرامیهای امروز دانشگاه لرستان
🔸 #لرستان_خبر : شنبهها از ساعت هشت صبح تا شش عصر کلاس دارم و تمام وقت دانشگاه هستم. ساعت ۱۱:۲۰ دقیقه یکی از دوستان اطلاع داد که تعدادی جلوی سلف تجمع کردهاند. سریع خودم را رساندم جلوی سلف و همزمان به چند مسئول و چند نفر از دانشجویان اطلاع دادم.
🔸اولین شعاری که به گوشم رسید «مرگ بر دیکتاتور» بود. جلوتر رفتم، حدود بیست نفر دختر و پسر جمع شده بودند و شعار میدادند.
🔸نزدیک ظهر، اکثر کلاسها تعطیل میشود و وقت صرف ناهار است تا ساعت یک که کلاس بعدیست.
🔸چند نفر از بچههای دانشگاه که در نهاد، بسیج و جامعه اسلامی فعال هستند، جمع شده بودند جلوی در سلف. یکیشان گریه میکرد مثل ابر بهار، علت را پرسیدم، گفت هنوز چند روز از حمله به شاهچراغ نگذشته که اینطور میکنند!
🔸حقیقتش سردرگم بودیم. برخی گفتند شعار بدهیم، برخی گفتند جلوی سلف بایستیم و اجازه ورود ندهیم، برخی هم معتقد بودند کلا نباید کاری کرد. این اولین باری بود که در این شرایط قرار گرفته بودم. با یکی دو نفر تماس گرفتم و مشورت کردم که اقدام درست در این شرایط چیست!
🔸دیگر کلاسها تمام شده بود و دانشجویان آمده بودند یه سمت سلف. سلف بسته بود، آنها هم تماشاگر این ماجرا بودند که کی تمام میشود تا ناهارشان را بخورند و به کلاس بعدی برسند.
🔸اولین مسئولی که دیدم خودش را به تجمع رساند، مسئول نهاد رهبری، حاج آقای حاتمی بود.
یکی از مسئولان رد که میشد گفت حرف میزنیم، اگر جمع نشد، شما هم شعار بدهید.
🔸دانشجویان معترض همچنان شعار میدادند؛ «زن، زندگی، آزادی» و شعار دیگری که عیناً خاطرم نمانده اما دعوت از دانشجوها بود برای پیوستن به آنها. موثر هم بود، برخی دانشجوها رفتند و همراه آنها شروع کردند به شعار دادن.
نیروهای حراست گوشه و کنار ایستاده بودند. قصد هیچگونه برخوردی نداشتند، مثل دیگر دانشجوها تماشا میکردند.
🔸به هر مسئولی که میدیدم، پیشنهاد میدادم بلندگو بیاورند و تجمع را تبدیل کنند به «تریبون آزاد». اما این اتفاق نیفتاد.
🔸 بچههای بسیج از اول تجمع رسیده بودند، آرام بودند و مشخص بود قصد ایجاد تشنج ندارند. اما همین حضورشان هم خاری بود در چشم طرف مقابل.
شعارها کم کم تند شد؛ «بیشرف، بیشرف».
🔸حلقه اصلی معترضان، جمعیت را کشاندند به سمت یکی از درهای سلف. روی در سلف محکم میکوبیدند. اینجا دیگر دید نداشتم که ببینم چه اتفاقی میافتد؛ اما واکنش افرادی که از تجمع بیرون میآمدند، نشان میداد خشونت آغاز شده. اما الحمدلله شدید و ادامهدار نبود.
🔸مسئول شورای صنفی بین دانشجویان بود، سعی میکرد لیدرهای معترضان را آرام کند که برخوردی بین دانشجویان معترض و بسیجیها پیش نیاید.
🔸چند آقا که برخی از لیدرهای معترضان بودند به ما که از قضا همه چادری بودیم توصیه کردند که برویم و آنجا نمانیم! توصیه مسئولان هم همین بود که البته من بشخصه مخالف بودم. ما هرچند عملا کاری نمیکردیم و حتی شعار هم نمیدادیم، اما اصل #حضور مان لازم بود.
🔸شعارها تندتر شد تا رسید به شخص رهبری. آن هم با الفاظ بد. شرایط بدی بود. اینکه طرف مقابل در عین بیمنطقی فقط فحش بدهد به تنها #حلقه_وصل ما به تنها #امید مان در جهان و ما هیچ کاری نتوانیم انجام دهیم. کارد میزدی خونمان در نمیآمد، با استخوان در گلو فقط شنیدیم. گاهی فحش به بسیج، گاهی فحش به رهبری.
🔸ساعت نزدیک یک بود. صبحانه نخورده بودم و شدیداً ضعف داشتم؛ اما نمیتوانستم آنجا را هم ترک کنم.
🔸لیدرها دوباره محل تجمع را عوض کردند. اینبار جمعیت پنجاه شصت نفرهشان آمد به سمت سلف دانشجویان پسر. شعارها همچنان تند بود و قاطی فحش؛ تا اینکه با بالا آوردن انگشت وسط دست، از ماهیت مطالبه لجنشان به طور شفاف رونمایی کردند!
🔸ضعف کم کم داشت بر من غلبه میکرد. نشستم گوشهای. دیدم لیدرهای معترضان هم حالشان شبیه به من است:) آمدند جلوی من، چند آب معدنی روی سر و صورتشان خالی کردند و دوباره برگشتند.
🔸بین شعارها، صدای دا و بیداد میآمد، بلند شدم و روی یک گلدان نیممتری ایستادم که بهتر ببینم.
🔸یک پسر قد بلند، محکم و پشت سر هم میکوبید روی استندهای فلزی جلوی سلف، سن و تیپش اصلا به دانشجوها نمیخورد. چند پسر دیگر هم بلند بلند صحبت میکردند اما معلوم بود به نتیجه نمیرسیدند و گوش هسته اصلی تجمع بهشان بدهکار نبود و تجمع از کنترل و برنامهریزیشان خارج شده بود!
🔸یکی از مسئولان را بین جمعیت دیدم. گفتم آقای دکتر ... بسیج اساتید کجاست که بروند بین دانشجویان و آرامشان کنند؟! جوابی نداشت...
✅✅ادامه روایت در پست بعدی👇👇
کانال #لرستان_خبر👇
https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔹🔹ادامه روایت یک دانشجو از ناآرامیهای امروز دانشگاه لرستان
🔸بچههایی که صبح دانشگاه نبودند کم کم میآمدند که به کلاسهای بعدازظهرشان برسند. یکی از دخترهای خوابگاهی جلو آمد، با یک تیپ اسپرت و یک کلاه هم روی سرش گذاشته بود، دوستش بین معترضان بود؛ خودش هم معترض بود، اما نه مثل آنها بلکه از اینکه به #حضرت_آقا فحش میدادند و این ناراحتش کرده بود...
🔸چند قدم رفتم پایینتر. یک دفعه جمعیت متفرق شد، علتش را نفهمیدم، جمعیت رفت به سمت پارکینگ اساتید و کارکنان. پایین سلف ایستاده بودم که چند ثانیه بعد از حرکت معترضان، یک قلوه سنگ از دل جمعیتشان پرتاب شد که از بیخ گوش یکی از دوستان رد شد و الحمدلله آسیبی ندید.
🔸برخی اساتید و کارکنان از ترس آسیب به ماشینهایشان آمدند و ماشینها را بردند.
🔸شعارها همچنان ادامه داشت و مسئولان همچنان اصرار داشتند که ما در صحنه نباشیم!
🔸خیلی از دانشجویان حسابی ترسیده بودند. دور یکی از مسئولان جمع شده بودند و از نگرانیهایشان می گفتند. یکیشان گفت «اگر معترضان مثل زندان اوین، خوابگاه را آتش بزنند، چه؟!»
🔸یکی دیگر از مسئولان را دیدم. گفتم چرا حراست دانشجویان تماشاچی را هدایت نمیکند به سمت کلاسها؟ چرا با بلندگو اعلام نمیکنید کلاس ساعت یک برقرار است؟! این در حالی بود که کلاس ساعت یک عملا تعطیل شده بود و نظم آموزشی مختل. باز هم جواب درستی نشنیدم. اصرار بود پشت اصرار که شما اینجا نمانید!
معترضان رفتند پشت سلف، شعارها کم شده بود.
🔸رفتم مسجد نماز خواندم که به کلاس ساعت سه برسم. دانشجویان معترض هم دیگر جان شعار دادن نداشتند و نشسته بودند پشت سلف؛ اما برخی مسئولان از جمله مسئول نهاد، همچنان بینشان بود و سعی میکرد به سوالاتشان پاسخ دهد.
🔸رفتم که به کلاس ساعت سه برسم. ناراحت و عصبانی از اینکه این همه بیادبی و فحاشی و بیمنطقی چطور از یک دانشجو برمیآید؟!
کانال #لرستان_خبر👇
https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 "خاله! تیر زدن تو سر مامان، مُرده، اما کی میاد پیش من؟"
🔹قصه پر غصه مجروحیت #آرتین و شهادت پدر و مادرش از زبان خاله اش
کانال #لرستان_خبر👇
https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🗓#تقویم
🔹امروز یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱
کانال #لرستان_خبر👇
https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥غریب گیر آوردنت
🔹مستندی از چگونگی شهادت و همچنین نحوه دستگیری قاتلان طلبه بسیجی آرمان علی وردی که روز جمعه، پس از ۳ روز تحمل جراحات سنگین به فیض شهادت نائل گردید.
کانال #لرستان_خبر👇
https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee