eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
512 دنبال‌کننده
13هزار عکس
7.7هزار ویدیو
72 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نماز بسیار پرفضیلت یکشنبه های ماه ذیقعده برای آمرزش گناهان 🔵 براى نماز در روز یکشنبه ماه ذیقعده روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است. در فضیلت این نماز، آمده است: 🔺 که هر کس آن را بجا آورد: 1⃣ توبه اش پذیرفته مى شود 2⃣ و گناهانش آمرزیده مى گردد 3⃣ و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود، 4⃣ و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند 5⃣ و با ایمان از دنیا مى رود 6⃣ و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد 7⃣ و پدر و مادرش از او راضى شوند 8⃣ و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، 9⃣ ذریّه او نیز بخشیده شوند 0⃣1⃣ و روزى او وسیع گردد 1⃣1⃣ فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند 2⃣1⃣ و به آسانى جانش را بگیرد. 🌕 کیفیت نماز : رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کیفیّت نماز را این گونه بیان فرمود که: 🛑 در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند (دو رکعت دو رکعت) در هر رکعت، سوره «حمد» یک مرتبه، سوره «قل هو الله» سه مرتبه و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند; و بعد از اتمام نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، سپس بگوید: 🔺 لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ آنگاه بگوید: 🔺 یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْ لى ذُنُوبى، وَ ذُنُوبَ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ. 📚 مفاتیح الجنان/اعمال ماه ذیقعده 🔵 لازم به ذکر است طبق متن انتهایی روایت این عمل را در سایر یکشنبه های سال نیز می‌توانیم انجام دهیم. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السّلام قَالَ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ فَلْيُطَيِّبْ كَسْبَهُ وَ لْيَخْرُجْ مِنْ مَظَالِمِ النَّاسِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُرْفَعُ إِلَيْهِ دُعَاءُ عَبْدٍ وَ فِي‏ بَطْنِهِ‏ حَرَامٌ‏ أَوْ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ». از امام صادق علیه السّلام روایت است که فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده کرد تا دعایش مستجاب شود پس باید کاسبیش را پاک کند و از به مردم خارج شود، به درستی که خداوند دعای بنده ای که در شکمش یا نزد او ظلمی نسبت به احدی از خلقش باشد،مستجاب نمی کند. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🔺سه میلیارد دلار دیگر از دارایی های ایران آزاد شد، درحالی که انواع موشکها را آزمایش، و اورانیوم را در سطح ۶۰ درصد غنی میکنیم! در چنین وضعیتی آمریکا درخواست دیپلماسی با ایران دارد، حال آنکه در زمان اصلاحات بخاطر ۳ درصد غنی سازی به حمله نظامی تهدید میشدیم و محور شرارت نام میگرفتیم! 📳 عبدالرحیم_انصاری ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
یک مطالبه جدی از تابع who صهیونیستی همانطور که رایگان، بعضا اجبارا و با عدم اطلاع به مادر، او را عقیم و مقطوع النسل کردید حالاهم رایگان ناباروری را درمان کنید. شاید بخشی از این جنایت در حق ملت ایران جبران شد. 👤مصطفی خلفانی ـــــــــــــــــــــــ 🇮🇷گلچین ویراست‌‌های انقلابی 👇 @virastyenghelabi
📷این جور آدمها شهر رو زیبا میکنند نه آدمهایی که هرزگی رو نشونه زیبایی شهر میدونند.. ☑️به کانال انقلابی بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
🔥محبوب نابغه ما 🔻گاهی در قامت یک ادیب برجسته از میان چند صد رمان‌ خارجی و داخلی که خوانده، برخی را معرفی و بر دیگری تقریظ می نویسد تا بخوانند و بنویسند 🔻گاهی خورشید محفل شاعران می شود تا ادبیات فاخر و مسئولانه رشد کند. 🔻گاهی همچون استادی چیره دست در محفل قاریان و حافظان با دقیق‌ترین نکات فنی، عهده دار پرورش نسل برجسته‌ای از قاریان و مدیران قرآنی می شود و نقش تاریخی خود را ایفا می کند. 🔻گاهی در میان نخبگان، چنان عمیق تاریخ اسلام یا ملل را تحلیل می کند که انسان تصور می کند او تمام عمر مشغول مطالعه تاریخ بوده است. 🔻گاهی در میان نظامیان و فرماندهان پیر و جوان، آن چنان راهبردها و تاکتیک های تخصصی نظامی، امنیتی و تسلیحاتی را در برابر دشمن خارجی هدایت می کند که تحسین برخی از قدرتمندترین رهبران و فرماندهان جهان را بر می‌انگیزد. 🔻گاهی همچون پیر فرزانه‌ای در جمع اساتید، دانشجویان، طلاب، فناوران از آینده علمی کشور سخن می‌گوید و نقشه حرکت ده‌ها سال بعد ایران قوی و پیشرفته را ترسیم می کند. 🔻گاهی در جمع علما، خبرگان و صاحب نظران دینی داخلی و خارجی، چنان با تسلط بر مبنای علمی و نواندیشی و ابتکار، مسیرهای جدید پیشرفت امت اسلام را استنباط می کند که تحسین ایشان برانگیخته می شود. 🔻و گاهی دیگر همچون پدری مهربان در جمع دختران تازه به سن تکلیف رسیده و فرزندان شهدا بال‌های مهر و عطوفت را می‌گشاید که کودکان از شوق دیدارش شادمان سر از پای نمی شناسند 🔻بله این رهبر ما، نابغه بی‌نظیر دوران است او دست پرورده خاص امام عصر و شاگرد روح الله است او سید علی خامنه‌ای است.🔥محبوب نابغه ما 🔻گاهی در قامت یک ادیب برجسته از میان چند صد رمان‌ خارجی و داخلی که خوانده، برخی را معرفی و بر دیگری تقریظ می نویسد تا بخوانند و بنویسند 🔻گاهی خورشید محفل شاعران می شود تا ادبیات فاخر و مسئولانه رشد کند. 🔻گاهی همچون استادی چیره دست در محفل قاریان و حافظان با دقیق‌ترین نکات فنی، عهده دار پرورش نسل برجسته‌ای از قاریان و مدیران قرآنی می شود و نقش تاریخی خود را ایفا می کند. 🔻گاهی در میان نخبگان، چنان عمیق تاریخ اسلام یا ملل را تحلیل می کند که انسان تصور می کند او تمام عمر مشغول مطالعه تاریخ بوده است. 🔻گاهی در میان نظامیان و فرماندهان پیر و جوان، آن چنان راهبردها و تاکتیک های تخصصی نظامی، امنیتی و تسلیحاتی را در برابر دشمن خارجی هدایت می کند که تحسین برخی از قدرتمندترین رهبران و فرماندهان جهان را بر می‌انگیزد. 🔻گاهی همچون پیر فرزانه‌ای در جمع اساتید، دانشجویان، طلاب، فناوران از آینده علمی کشور سخن می‌گوید و نقشه حرکت ده‌ها سال بعد ایران قوی و پیشرفته را ترسیم می کند. 🔻گاهی در جمع علما، خبرگان و صاحب نظران دینی داخلی و خارجی، چنان با تسلط بر مبنای علمی و نواندیشی و ابتکار، مسیرهای جدید پیشرفت امت اسلام را استنباط می کند که تحسین ایشان برانگیخته می شود. 🔻و گاهی دیگر همچون پدری مهربان در جمع دختران تازه به سن تکلیف رسیده و فرزندان شهدا بال‌های مهر و عطوفت را می‌گشاید که کودکان از شوق دیدارش شادمان سر از پای نمی شناسند 🔻بله این رهبر ما، نابغه بی‌نظیر دوران است او دست پرورده خاص امام عصر و شاگرد روح الله است او سید علی خامنه‌ای است. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🔸 مقایسه صادرات نفت در دولت بدون FATF و دولت مدعی تدبیر 🔹 در دولت روحانی، همگان فریاد می‌زدند که بدون تصویب FATF هیچ اقدامی نمی‌توانیم انجام دهیم، حتی ورود واکسن کرونا به کشور را منوط به تصویب آن می‌دانستند ولی در دولت سیزدهم بدون هیچ ادعایی، هم واکسن کرونا وارد کردند و هم رکورد صادرات نفت را شکستند ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆⛔️ این دستورالعمل خیلی مهم رو از دست ندید 🔶 آثار عجیب اذان گفتن در خانه 💠 مرحوم آیت‌الله ناصری ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ دوبار اشک نائب را درآوردیم. رهبر گریه کن نمیخواهد، رهبر یار می خواهد👌 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🔴 بودجه نظامی کشورها در سال ۲٠۲۲ 🔹️ ایران ۶ میلیارد دلار 🔹️ انگلیس ۵۵ میلیارد دلار 🔹️ فرانسه ۵۱ میلیارد دلار 🔹️ آلمان ۴۶ میلیارد دلار 🔹️ آمریکا ۸۷۷ میلیارد دلار😳 💢 رسانه‌های فارسی مزدورِ همین آمریکا و اروپا برای مردم هوچی‌گری می‌کنند که با این چند میلیون دلاری که ما تو منطقه خرج کردیم برای تأمین امنیت کشورمون، میشه ده بار ایران رو ساخت و خراب کرد! ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☕️ باید آماده میشدم.. آماده برایِ گذراندنِ روزهایی از جنسِ نبودنِ حسام. او راست میگفت، من همسر یک نظامی بودم و باید یاد میگرفتم، تحملِ دوری اش را.. کاشِ فرشته ی مرگ هم در کنارم می نشست وصبوری می آموخت محضِ نگرفتنِ جانم. آن شب وقتی الله اکبر نمازش را سر داد، رویِ تخت چمپاتمه زدم و تماشایش کردم. جانمازش را گوشه ی اتاقم پهن کرد و در حالیکه آستین هایِ لباسش را پایین میآورد رویِ سجاده ایستاد. در مدت کوتاهی که میشناختمش، هیچ وقت ندیدم نمازش غیر از اول وقت خوانده شود. صدایش زدم ( حسام.. چرا واسه خووندن نماز انقدر عجله داری؟؟؟) به سمتم برگشت. صورتش هنوز نم داشت و موهایِ خیسش، رویِ پیشانی اش ریخته بودند. لبخندی بر لب نشاند ( چایی تا وقتیکه داغه، میچسبه.. همچین که سرد شد از دهن میوفته.. نمازم تا وقتی داغه به بند بندِ روحت گره میخوره.. بعدشم، الله اکبرِ اذون که بلند میشه؛ امام زمان اقامه میبنده اونوقت کسایی که اول وقت نماز میخوونن، انگار به حضرت اقتدا کردن و نمازشون با نماز مولا میره بالا .. آدم که فقط نباید تو جمع کردنِ پول و ثروت، اقتصادی فکر کنه.. اگه واسه داراییِ اون دنیات مقتصد بودی، هنر کردی..) با خنده سری تکان دادم. او در تمامِ جزئیات زندگیش، عملیاتی و حساب شده حرکت میکرد. الحق که مرد جنگ بود.. هوسانه از تخت پایین آمدم و به سمت در رفتم ( دو دقیقه صبر کن.. منم میخوام باهات نماز بخوونم.. باید رسم تجارت ازت یاد بگیرم، استاااااد..) با لحنی پر خنده، (چشمی ) کشدار گفت و من برایِ گرفتنِ وضو از اتاق خارج شدم. جلویِ آینه مقنعه ی سفید و گلدار، سر میکردم و ادکلن میزد و حسام تسبیح به دست به دیوار تکیه داده بود و لبخندی دلنشین تماشایم میکرد ( خانوم.. عجله کن دیگه.. این فرشته ها دیوونم کردن.. یکی از اینور شماره میده.. یکی از اونور هی چشمک میزنه.. بدو تا آقاتونو ندزدین..) از حرفهایش به خنده افتادم و در حالیکه چادر سر میکردم پرسیدم ( والا ما خودمونو کشتیم تا روز عقد نفهمیدیم چشمای آقامون چه رنگیه.. خیالم راحته، از آقامون، آّبی گرم نمیشه.. بی بخاره بی بخااار..) ریز ریز میخندید ( عجب.. پس بگو، خانووم داشتن خودشونو میکشتن و ما بی خبر بودیم.. خب میگفتی.. دیگه چی؟؟ ) به سمتش برگشتم، دست به کمر زدمو اخمی ساختگی بر صورتم نشاندم ( تا حالا اونِ رویِ خانومتونو دیدین یا یه چشمه اشو نشون تون بدم..) صدای خنده اش بلد شد و دست بر گونه اش کشید ( والا هنوز خانوممون نشده بودی؛ دو تا چشمه اشو نشونمون دادی.. دیگه وای به حالِ الان.. ولی سارا خانوم خدایی دستتون خیلی سنگینه هاا.. اون روز تو حیاط وقتی زدی زیر گوشم، برق سه فاز از کله ام پرید.. اصلا فکرشم نمیکردم، نیم وجب دختر انقدر زور داشته باشه.. ) سپس با انگشت اشاره ایی به سینه اش کرد ( این یادگاری تونم که جاش حسابی مونده.. بعد از اون ماجرا، هر وقت تو آینه جایِ کنده کاریتونو میبینم، کلی میخندم.. میگم من هی سالم میرم سوریه و هی سالم برمیگردم، دریغ از یه خط.. اما ببین نیم مثقال جنسِ لطیف چه بلایی سرم آورده آخه.. چنان زَدَتمَ که تا عمر دارم یادم نره..) چه روزهایِ سختی بود، اما به لطفِ خدا و دوستیِ این مرد، همه اش گذشت.. معجونی از خجالت و خنده به صورتم هجوم آوردند. هنوز آن سیلی و برش رویِ سینه اش را به خاطر داشت. به سمت جانمازم رفتم و کمی عقب تر از سجاده یِ حسام، پهنش کردم. (بلندشو جنابِ امیرمهدی.. بلند شو که ظاهرا زیادم سر به زیر نیستی.. پاشو نمازمونو بخوونم تا این فرشته ها بدبختم نکردن.. ) با تبسم مقابلم ایستاد و پیشانی ام را بوسید ( خیالت تخت.. از هیچ کدومشون شماره نگرفتم.. تا حوری مثه سارا خانوم دارم، اونا به چه کارم میان آخه..؟؟) چقدر ساده بود سارایِ آلمان نشین، که عشق را در روابطِ بدونِ مرز با جنس مخالف میدید. این بوسه، اولین لمسِ احساسم بود، بدونِ هوس.. بدونِ حسی کثیف.. پر بود از عطر یاس و خلائی شیرین از حریرِ آدمیت.. و من مدیونش بودم، احیایِ حیایِ شرقیم را، به متانتِ حسامی که در مدتی کوتاه، ارثیه یِ دخترکان ایرانی را در وجودم زنده کرده بود.. گونه سیب کردم و پشتِ سرش به نماز ایستادم. با هر رکعتی که میخواند، سبکتر از قبل رویِ پرده ی مه قدم میزدم. و طعم بی نظیر نماز در جانِ روحم مینشست.. این زیباترین، ادایِ بندگیم در طولِ عمرِ کوتاهِ مسلمانیم بود. نماز که تمام شد به سمتم برگشت ( قبول باشه بانو.. یادت نره مارو دعا کنی هااا..) چقدر چسبید، این نمازِ عاشقانه.. نگاهش کردم ( چه دعایی؟؟) ابرویی بالا انداخت (بعدا بهتون میگم.. اما شما علی الحساب بگو خدایا این شوهر مارو حاجت روا کن..) گاهی با ضمیر جمع خطابم میکرد و گاهی با ضمیر مفرد.. این جوان هنوز به “تو” بودنِ من برای خودش،