eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
496 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
7.2هزار ویدیو
70 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
خیـیییییییلی خیلی ممنون بابت انرژی های مثبتی که میفرستین😊
علیک سلام، از شما هم ممنون😊 راستش چون کانالمون بیشتر جنبه ی مذهبی داره، همچنین با وجود مطالب متنوعی که داریم، بیشتر از این نمیتونیم پارت بزاریم، همین الان هم بعضی از اعضامون رو به علت اینکه میگفتن خیلی مطلب میزارید، از دست دادیم😐 اما با وجود مشغله ی زیاد، سعی کردم هرشب ۲ پارت از رمان رو براتون بزارم. امیدوارم که راضی باشین و بازم همراهمون بمونید. 😊 یاعلی
با تشکر ویژه از این دوستان خوشحال میشیم نظر بقیه همراهامون هم بدونیم، مطمئن باشید همه نظرات خونده میشه، بررسی میشه و ان شاءالله سعی میکنیم در جهت پیشبرد کانال، به کار ببریم. https://harfeto.timefriend.net/16120689970756 به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃رمــان ... 🌸🍃 قسمت مشغول تماشا ڪردن تلویزیون بودم شهریار اومد ڪنارم، حرف هاے مادرم یادم افتاد زل زدم تو چشم هاش و گفتم: _داداشے! سرش رو گذاشت روے دستہ ے مبل،مثل بچہ ها گفت: _جونہ داداسے! با خندہ گفتم: _اہ لوس!داداسے! دستش رو گرفتم. _شهریار ما فقط همدیگہ رو داریم درستہ؟ سرش رو بہ نشونہ مثبت تڪون داد _همیشہ باید هواے همدیگہ رو داشتہ باشیم،درستہ هفت سال ازم بزرگترے اما از بچگے پا بہ پام اومدے!حالا نمیخوام خواهر بدے باشم! سرش رو بلند ڪرد و جدے نگاهم ڪرد. با زبون لبم رو تر ڪردم و ادامہ دادم: _چرا نمیرے خواستگارے عاطفہ؟ با تعجب نگاهم ڪرد! _این چیزا رو ڪے بہ تو گفتہ؟! +بذار حرفمو بزنم!من مشڪلے ندارم نہ با امین نہ با مریم نہ با عاطفہ نہ با خانوادشون! شما دارید بزرگش میڪنید! ڪمتر جلو چشمشون باشیم! ڪمتر رفت و آمد داشتہ باشیم! وقتے دعوتشون ڪنیم ڪہ هانیہ خونہ نباشہ!حتے میخواستید خونہ رو بفروشید! بہ افسردگے و حال بدم دامن زدید! فڪر ڪردید ڪہ چے؟! سم میریزم تو غذاشون یا تو بگے میخواے برے خواستگارے عاطفہ،ترورش میڪنم؟! تو رو خدا بس ڪنید!خستہ شدم! انگار جذام دارم! نمیگم ڪامل فراموش ڪردم اما برام مهم نیست، نمیتونم مثل سابق باهاشون صمیمے باشم همین! شهریار دستم رو فشار داد با لبخند گفت: _میبینم گندہ گندہ حرف میزنےفسقل!احسنت! حرف هاتو قبول دارم، هانے مامان و بابا تو رو حساس بار آوردن بعد از اون ماجرا ڪہ میتونست براے هر دخترے عادے باشہ و یہ مدت بعد فراموش ڪنہ بزرگترش ڪردن!بیشترین ڪمڪ رو خودت بہ خودت میتونے ڪنے فسقل خانم! دستش رو برد لاے موهام و شروع ڪرد بہ ڪشیدنشون! با جیغ از روے مبل بلند شدم. _شهریار خیلے بے جنبہ اے محبت بهت نیومدہ! خواست بیاد سمتم ڪہ با جیغ دوییدم، پدرم وارد خونہ شد،سریع پشتش پناہ گرفتم! شهریار صاف ایستاد و دستش رو گذاشت روے سینہ ش. _سلام آقاے پدر! پدرم جواب سلامش رو داد و رو بہ من گفت: _دختر بابا سلامش ڪو؟ موهام رو از جلوے چشم هام ڪنار زدم و بلند گفتم: _سلام! حرف هاے سهیلے پیچید تو سرم،سرم رو انداختم پایین،آب دهنم رو قورت دادم،پدرم خواست برہ ڪہ زود بغلش ڪردم! متعجب ڪارے نڪرد، چند لحظہ بعد بہ خودش اومد و دست هاش رو همراہ بوسہ اے روے موهام دور شونہ هام گرہ زد! با خجالت گفتم: _بابا ببخشید! و تو دلم ادامہ دادم ببخش روے غیرت و اعتمادت پا گذاشتم! میدونستم با ایما و اشارہ با شهریار حرف میزد! با مهربونے گفت: _واسہ چے بابا؟ سرم رو بہ قلبش چسبوندم و با بغض گفتم: _براے همہ چے! چندوقت بود طعم آغوش مهربون و پاڪش رو نچشیدہ بودم! تصمیم گرفتم، بزرگ بشم! ادامه دارد... 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ به قلم ✍؛لیلاسلطانی ══════°✦ ❃ ✦°══════ به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
🌸🍃رمــان ... 🌸🍃 قسمت وارد حیاط دانشگاہ شدم، بهار رو از دور دیدم،برام دست تڪون داد. لبخندے زدم و رفتم بہ سمتش،محڪم بغلش ڪردم و گفتم: _سلام مشهدے خانم!زیارت قبول! گونہ م رو بوسید و گفت: _سلام شما نباید یہ سر اومدے خونہ دوستت زیارت قبول بگے؟! ازش جدا شدم،لبم رو بہ دندون گرفتم. _ببخشید! دستم رو گرفت و ڪشید. _حالا وقت براے تنبیہ هست!بدو بریم سخنرانے دارن! با تعجب گفتم: _سخنرانے؟! با آب و تاب شروع ڪرد بہ توضیح دادن: _اوهوم!سهیلے یڪے از این استاد خفن ها رو آوردہ! همونطور ڪہ راہ میرفتیم گفتم: _چرا من خبر ندارم؟! +اوہ خواهر من دنیا رو آب ببرہ تو رو خواب میبرہ! وارد سالن شدیم،روے صندلے ها نشستیم. ڪم ڪم همہ ے بچہ ها اومدن،یڪے شروع ڪرد بہ خوندن قرآن و طبق معمول همهمہ بود! سهیلے رفت تو جایگاہ سخنرانے در گوش قارے چیزے گفت، قارے آیہ رو تموم ڪرد و صدق اللہ العلے العظیم گفت! میڪروفن رو گرفت و شروع ڪرد بہ صحبت: _سلام بدون مقدمہ بچہ ها یہ سوال؟ همہ ساڪت شدن! ادامہ داد: _ما براے چے اینجا جمع شدیم؟ همہ با هم گفتن سخنرانے دیگہ! سهیلے بہ بنر معرفے سخنرانے اشارہ ڪرد و گفت: _روش نوشتہ موضوع سخنرانی:من و خدا! شما بہ ڪلام خدا گوش نمیدید اونوقت میخواید بہ حرف هاے بندہ ے خدا گوش بدید؟! بہ استاد میگم تشریف ببرن منو شرمندہ ڪردید! فقط یاد بگیریم اسم مسلمون رومونہ بہ ڪتابے ڪہ برامون مقدسہ احترام بذاریم! ڪسے هم عقیدہ ندارہ حداقل بہ احترام قارے ڪہ دارہ انگار دارہ صحبت میڪنہ ساڪت باشہ! حالا بفرمایید سر ڪلاس هاتون! دوبارہ صداے همهمہ بلند شد! چندنفر رفتن بہ سمت سهیلے و مشغول صحبت ڪردن شدن! بے حوصلہ دستم رو گذاشتم زیر چونہ م و زل زدم بہ سڪوے سخنرانے! چند دقیقہ بعد سهیلے رفت و با آقاے مسنے برگشت! همہ شروع ڪردن بہ ڪف زدن! مرد شروع ڪرد بہ سلام و معرفے ڪردن خودش، بعداز چند دقیقہ صحبت گفت: _قرارہ سہ روز در خدمتتون باشم،با موضوع من و خدا! خب اول میخواستم ڪلے صحبت ڪنم وجود خدا و اونایے ڪہ بہ خدا اعتقاد ندارن، اما دیدم باید پارتے بازے ڪنم! اول چندتا جملہ بگم بہ اونایے ڪہ خدا رو دوست دارن،خدا دوستشون دارہ اما شدن یار بے وفا،معشوق رو فراموش ڪردن! چقدر شدہ باهاش حرف بزنید؟! دستش رو برد بالا،با تاڪید ادامہ داد: _نہ شب امتحان و وقتے ڪہ فلانے مریضہ نہ! ...نہ وقتے میخواید ببختتون باز بشہ! همہ زدن زیر خندہ، با لبخند گفت: _وقت هایے ڪہ حالتون خوبہ،هیچ مشڪلے نیست، شدہ سرتون رو بگیرید سمت آسمون بگید خدایا شڪرت ڪہ خوبم! خدایا شڪرت ڪہ دارمت! باهاش عشق بازے ڪنید ببینید حال و هواتون چطور میشہ! میخواید نماز بخونید عزا نگیرید با ڪلہ بدویید، موقعے ڪہ دارید نیت مے ڪنید تو دلتون بگید براے عاشقے با تو اومدم ڪمڪم ڪن! وقتے ذڪرهاے نماز رو میگید هم زمان معنیش رو تو ذهن تون بگید! مثلا میگے اللہ اڪبر اینطورے معنے ڪن:تو بزرگے! خدا بزرگ است رو بذار براے امید و تعریف پیش بقیہ الان دارے با خودش حرف میزنے! اصلا اینا بہ ڪنار شدہ تا حالا بے دلیل سجادہ تو باز ڪنے برے سجدہ آے بزنے زیر گریہ! بگے دلم گرفتہ اومدم فقط با تو درد و دل ڪنم!هیچڪس محرم تر از تو نیست!تو حال و صلاحمو میدونے! برید امتحان ڪنید ببینید تو روحیہ تون تاثیر دارہ یانہ؟! اینا براے اونایے ڪہ خدا رو دارن اما بے وفا شدن ولے هنوز پاڪن! با شنیدن حرف هاش حال خاصے بهم دست داد، بهار هم ساڪت زل زدہ بود بہ استاد! دوبارہ گفت: _برید امتحان ڪنید ضرر ندارہ اما خواهش میڪنم امتحان ڪنید مفت و مجانیہ! نفس عمیقے ڪشیدم، تو وجودم چیزے ڪم داشتم!امتحانش ضرر داشت؟! ادامه دارد... 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ به قلم ✍؛لیلاسلطانی ══════°✦ ❃ ✦°══════ به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
”انّ الله یحبّ التوابین” خدا، توبه‌کنندگان را دوست دارد بقره | ۲۲۲ - پایانی برای توبه ننوشته اند ، جز مرگ ، هیچوقت ناامید نشو ...🌱 به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
🔴 حق‌الناس که فقط پول نیست 💰 تا اسم « » میاد ، فوری یاد پول و بدهی می‌افتیم. بعد هم با افتخار می‌گیم: «خب خدا رو شکر من که حق کسی رو نخوردم» 🔻 چرا فکر نمی‌کنیم خیلی چیزها می‌تونه حق‌الناس باشه؟ مثلا رعایت نکردن حجاب،  کردن، گرفتنِ وقت دیگران یا شکستن دلشون... حالا اگه این دلی که شکستیم ، دل امام زمانمون باشه چی؟😔 به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
شهید آوینی: در عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است كه بمیری، پیش از آنكه بمیراندت. مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند كه چنین مرده‌اند. به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁لطفِ خدا🍁
⬆️ عکس را برعکس ببینید گاهی باید وسعت دید و زاویه نگاه را عوض کرد؛ آن وقت می بینی که بسیاری از باورهای گذشته اشتباه بوده و ... قضاوت نابجا = گمراهی و کفر 🌸امام على عليه السلام: اگر بندگان، به گاه ندانستن [ از اظهار نظر و قضاوت نادرست ] باز مى ايستادند، كافر و گمراه نمى شدند. 📚غررالحکم، ۷۵۸۲ 👌مراقب قضاوت های خود در خانواده ، جامعه، سیاست و ... باشیم به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
🦋امید مثل آخرین سکّه است مثل آخرین بلیط مثل آخرین گلوله مثل آخرین کشتی 🦋آخرین سکّه نمی‌گذارد که غرورت بشکند آخرین بلیط نمی‌گذارد که نا امید از ترمینال ها برگردی آخرین گلوله نمی‌گذارد که سرباز اسیر شود 🦋کسی که امید دارد هیچ‌وقت فقیر نمی‌شود چون همیشه چیزی دارد 🦋یادم رفت از آخرین کشتی بگویم آخرین کشتی حتی اگر هم نیاید نمی گذارد که نام دریا و مسافرت از یادت برود...🦋🦋 به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ •جدایے ازٺو برایم‌، خیال‌خام‌ حسیݩ •به‌احٺرام‌ٺو داریم‌، احٺرام‌ حسیݩ •طلوع‌ڪردۍوچشمانِ صبح‌ روشݩ‌ شد •سلام‌ جلوه‌ۍنورخدا‌، سلام؛ حسیݩ🌿 🌹السلام‌علیڪ‌یااباعبدالله🌹      به‌کانال🍁لطفِ‌خدا🍁بپیوندید @lotfe_khodaa
48.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥موزیک ویدئوی دیدنی و زیبای به یاد تو هر دقیقم حسین (ع) قدیمی ترین رفیقم حسین (ع) با صدای حامد زمانی و عبدالرضا هلالی به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ صوت زیبای آرامشِ جانَست بیا وَجه پُرنور تو از دیده نهانَست بیا دل عُشاق بِسوزد زغمِ دوریِ تو قَدعالم ز کمان است بیا 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
یا محمدُ یا علیُ یا فاطمهُ یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتُهلکنی ذکری که امام مهدی به ملا قاسمعلی رشتی آموزش دادند... 📚 کتاب خورشید مهر - حکایات تشرف محضر امام زمان به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قطاری سوی "خـــــــــدا" میرفت همه مردم سوار شدند به بهشت که رسیدند همه پیاده شدند... و فراموش کردند که مقصد "خـــــــــــدا"بود نه بهشت... ‌ به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa
چارلی چاپلین: 💕پس از عمری فــقر به ثروت و شهرت رسیدم و آموختم كه ... با پول میتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه ميتوان دارو خريد، ولى سلامتى نه میتوان رختخواب خرید، ولی خواب راحت نه ارزش آدمها به دارایی نیست، به مــعرفت آنهاست👌🏻👌🏻👌🏻 به کانال 🍁لطفِ خدا🍁 بپیوندید @lotfe_khodaa