6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صاحب ما در قیامت هم قیامت میکند...(:
مومنضعیف همونیہکه
دلشمیخوادکیلومترهاپیادهبره
تاحرمامامحسینروزیارتکنہ
امادلشنمیادازخوابسحربزنہ
ونمازصبحشروبخونه]
بهکجاچنینشتابان🚶♂!
#تلنگرانہ
اگهکسی تو کُما باشه؛
خانوادش همه منتظرن ڪهبرگرده...
خیلیامون توکمای گناه رفتیم؛
اَهل بِیت منتظرمونند...
شُهَدا منتظرمونند...
وقتشنشدهڪہ برگردیم؟!
#تلنگرانہ
#تلنگر
تاحالابهمُردَنتـونفڪرڪردین
چنـددقیـقہفڪرڪنیم...
خُـبچےداریـم
اعمالمونطورےهستکهشرمندهنشیم
رفیـقهیچڪسنمیـدونہ
۱۰دقیقہبعـدزندهسیـانھ
حالاڪہهستیم خـوبباشیـم
دیگھدروغنگیـم،دیگہدلنشڪنیم...
امامزمـانُدیگھتنہـانذاریـم.....
حزباللهاهلاطاعتوولایتاست
وقدرنعمتمیشناسد.
فداکاراستوازمرگنمیترسد!
#شھیدسیدمرتضیآوینی
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا جان یه مرگی رقم بزن بفهمن نوکر تو بودیم
▪️نگن فلانی تصادف کرد و مرد...
🔹یکی از شهدای دیروز کرمان، عادل رضایی از مداحان اهل بیت بود که ساعتی قبل از شهادت این روضه را خوانده بود.
😭😭😭😭
💠"ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﺛﺮﻭﺗﺶ" !!
🌷"ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﺟﻤﺎﻟﺶ" !!
💠"ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﮐﻼﻣﺶ" !!
🌷"ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" !!
💠"ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" !!
🌷"ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" !!
💠"ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ " #ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ " #ﺻﺎﺣﺒﺶ" !!
🌷"فرزند" را به " #ایمانش" بنگر ؛ نه به " #وفاداریش" !!
💐" #پدر" و " #مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر !!
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
تلوزیون میدیدم
مصاحبہ شهردار شهرمون رو نشون میداد
سرش رو انداختہ بود پایین و آروم آروم حرف میزد
با خودم گفتم: این دیگہ چہ جور شهرداریہ؟!😒
حرف زدن هم بلد نیست😕
پا شدم و تلوزیون رو خاموش ڪردم
چند وقت بعد همین آقاے شهردار شد شریڪ زندگیم😊💕
روزے ڪہ اومد خواستگارے
راستش...
نہ من درست و حسابے دیدمش!
نہ اون منو!🙃
بس ڪہ هر دومون سر بہ زیر نشستہ بودیم🙂
بعد اون روز
دیگہ دیدارے نبود
تا روز عقدمون💍
روزهاے قبل از عقد
خواهرهاش با تعجب و اعتراض بهش میگفتن: آخہ داداش من،
شما ڪہ دخترہ رو نگاشم نڪردے چرا و چطور پسندیدیش آخہ؟
بابا نمیگے شاید كور باشہ...؟!
كچل باشہ؟!
تو جوابشون گفتہ بود: ازدواج من
محض رضاے خداست،معیارایے كہ مدّ نظرم بود ایشون داشت
مطمئنم همراہ و همسفر زندگیمہ
روز عقد
زن هاے فامیل
منتظر رؤيت روے ماہ آقا داماد بودن
وقتے اومد گفتم:بفرماييد،اینم شادوماد دارہ میاد...
ڪت و شلوار پوشیدہ و ڪراواتشم زدہ!
همہ با تعجب نگاہ میڪردن!😳
مرتب بود و تر و تمیز
با همون لباس سپاه
فقط پوتینایش یہ ذرہ خاڪے بود😍
همسر#شهیدمهدیباکری
#طنز_در_جبهه_سوریه😄😄
قبل از عملیات بود ...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم
اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞
به همرزمامون خبر بدیم ...
ڪه تڪفیریا نفهمن ...
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍
*بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ...
بدونید دهنم سرویس شده .....* 😂😐
#شهید_مصطفے_صدرزاده🕊
🔴 زندگی دیگران را نابود نکنیم
جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار میکنی ؟پیش فلانی، ماهانه چند میگیری؟ 5000. همهش همین؟ 5000 ؟ چطوری زندهای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه ! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد ، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد ، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است.
زنی بچهای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچهتون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام.
پدری در نهایت خوشبختی است، یکی میرسد و میگوید : پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار میکند
این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛
چرا نخریدی؟
چرا نداری؟
یه النگو نداری بندازی دستت؟
چطور این زندگی را تحمل میکنی؟ یا فلانی را؟
چطور اجازه می دهی؟
ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !
شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور ، وارد خانهی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم.
#خاطره ای از شهيـدی كه
با خدا نقد معامله كرد
#شهید_محمودرضا_استادنظری...🌷🕊
✍ او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در
خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان می خواست که آن ها را در زمان جنگ به سوئد
بفرستد ولی آن ها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. یکی از آنها در یکی از
عملیات ها زخمی شد و محمودرضا در دسته یک گردان حمزه لشکر 27 محمد رسول الله
بود که شهید شد.
این بچه 16 ساله در #وصیتنامه خود نوشته بود:
«خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه
میگه تو گناه کن و من همین الان مزدش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می
کنی. میگی الان گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم. خدایا بیا و این دفعه با من نقد
معامله کن.»
که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی شـهیـد شد.
خاطره از حمید داودآبادی