eitaa logo
❥︎عشق‌بہ‌ࢪسم‌ شهادت❥︎🇵🇸
688 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
25 فایل
❤️پشت سر مرقد مولا، روبرو جاده و صحرا بدرقه با خود حیدر، پیشرو حضرت زهرا اینجا هرکی هرچی داره نظر حسین کرده❤️ ______________________ خوشحالیم که کانال ما رو انتخاب کردید♡
مشاهده در ایتا
دانلود
جای خدا نباشیم! روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد... زنگ موبایل آن مرد آهنگی بود... بعد از نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر آنجا به نماز نرفت... همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست. مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت... او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد حکایت ماست: جای خدا مجازات میکنیم، جای خدا میبخشیم، جای خدا... اون خدایی که من میشناسم اگه بنده اش اشتباهی بکنه، اینجوری باهاش برخورد نمیکنه.... شما جای خدا نیستی اینو هیچوقت یادت نره...!!!! با برخورد بدمون باعث نشیم کسی از دین و خدا جدا بشه . ((قولوا للناس حسنا)) خدا می فرماید : با مردم خوب برخورد کنید.
✨﷽✨ 📜 حـڪایت‌آمـوزنده ✍زن فقیری که خانواده کوچکی داشت با یک بـرنامه رادیــویی تــماس گرفت و از خــدا درخواست کمک کرد. 🔻مرد بی‌ایمانی که‌داشت به این برنامه رادیویی گــوش میداد تصمیم گرفت سر به ســر این زن بگـذارد. آدرس‌او را به‌دست آورد و به منشی‌اش دسـتور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گـفت: وقتی آن زن از تـو پرسید چه کسی این غــذا را فرستاده بگو کار شیطان است. 👌وقتی منشی به خــانه زن رسـید زن خیلی‌خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خــانه کوچکش بُـرد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه مهـم نیست. وقتی خدا امــر کند حتی شــیطان هم فـرمان می برد. ‌
یکی یکی همه رفتند و کم شدند از من ! - تو رفته رفته به جای همه زیاد شدی - !♥️
اولش متوجه نشدم چرا امشب اصرار به آوردن اسباب بازی اش به حرم دارد تا وقتی بالای مزار برادرش رفت و گفت آرشام میای باهم هواپیما بازی کنیم.. 💔
💚پیامبر اکرم (ص) : 🍃ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللَّهُ فِیهِ عَبدَاً 🍃مِنَ النّارِ مِن یَومِ عَرَفَهَ 🍃خداوند در هیچ روزی به اندازه 🍃روز عرفه ، بندگان را از آتش دوزخ نمی‏ رهاند 📘صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 107
عشقِ‌ تــو .. شیرین‌ترین‌ داستانِ‌ این‌ دنیايِ تلخ‌ است‌ حُسین :))♥️.
خدایا خودت ببخش...........
یہ‌رفیق‌داشتم میرفتیم‌هیئت‌بین‌اشڪهایےڪہ‌ واسہ‌آقام حسین‌میریخت‌لبخندمیزد. ازش‌پرسیدم‌چتہ‌دیونہ چرامیخندےوسط‌گریہ؟ الان‌مسخرمون‌میڪنن بااشڪ‌ولبخندبهم‌خیره‌شدوگفت میدونے‌چہ‌لذتے‌داره‌ازبین‌ میلیاردهاآدم‌روےڪره زمین خداخواستہ‌ڪہ‌من‌هم‌حسینےباشم؟ این‌لطف‌ڪمےنیست.... خوشحالم‌ڪہ‌حسینےام:)