eitaa logo
❣️🌧بـــاران عــᰔᩚــشــق💧
146 دنبال‌کننده
298 عکس
188 ویدیو
1 فایل
#مہین‌اسدے‌آسترکے شاعر.درمانگربیماران‌استثنایی_حقوقدان.روانشناس 👇 #تولیدمحتوا ✅ #متن_عکس_کلیپ ✅ #ادبی_انگیزشی_اخلاقی_طنز ✅ #پزشکی_درمانی ✅ #حقوقی‌قانونی ✅ #روانشناسی ✅ #تربیت_فرزند ✅ #خانوادگی ✅ #سوادرسانه ✅ #هوش_مصنوعی ✅ #عقیدتی_سیاسی ✅ شعر @nardohdar1
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇☝️☝️ https://virasty.com/Entezar14/1734804675980520567 🌹 اتاق_ویراستی ✅ 🟢 با حضور فعالین جبهه مقاومت در لبنان و سوریه ❤️ و خانواده شهید خانم فاطمه‌یعقوب از فعالین لبنان و همسر و مادر شهید علی توضیح طاها از لبنان ان شاءالله با شعرخوانی بنده https://virasty.com/Entezar14/1734804675980520567 🌹🌹
◈ᨖᨖ֍🌸֍ᨖᨖ◈  👇 ◈ᨖᨖ֍🌸֍ᨖᨖ◈ من می‌نویسم جهلگاه و نادانگاه شما بخوانید دانشگاه بعد از بیش از ده سال تجربه‌های مستمر دانشجویی درچند رشته می‌گویم این سَراب‌ستان به درد مدرکش هم نمی‌ارزد؛ چه برسد به درک مطلبش. فضای خشک لاینعطفِ مثلا علمی‌اش؛ روح آزادگی‌خواهی؛ ذوق و میل تنوع‌طلبی؛ هوش خلّاق؛ توان خودکفایی و تولیدگری دانشجوی جوان را؛ برده‌ی ضحّاک‌ِمار_دوش غرور ناشی از توهم علم‌؛ و اسیر تقلید و یکنواختی می‌کند علم که نیست سوادک کالعدم است یک سایه‌ی‌سیاه شبح و هاله‌ای در مِهْ یا هرچه بشود اسمش را گذاشت به جز نور علم درحالی‌که علم؛ خیلی فراتر از این دیوارهای‌یخی و چندکتاب و مقاله‌درسی و پایان‌نامه‌های کویری‌اش می‌باشد که آخر هم به دست مردم نمی‌رسند همان بهترکه نرسند مثلا قرار است کدام زخم‌عفونی‌ِعظیم را از سفره و تربیت و عقیده‌ملت؛ دوا کنند؟! اگر درمانگر دردی جز بیماری تن بودند تابه‌حال دوا میکردند پزشکان‌شان با طمع پول به رقابت میپردازند حقوقدانان‌شان سدّ راه هم می‌شوند اقتصاد_دان‌های‌شان برای غارت سفره ملّت؛ با تئوری‌های لیبرالی‌شان به جان هم افتاده‌اند حتی خیلی روانشناس‌هایشان هم به لطف غرب‌زدگی؛ مشکل روانی دارند فکرش را بکنید خانم‌مشاور روانشناس دانشگاه ما؛ با من تماس می‌گرفت و از من مشاوره می‌خواست برای ادامه‌تحصیل و شغل دومش نهایتش این پایان‌نامه‌های موسفیدکُنِ دانشجو که گوشت تنش را آب و اعصابش را متشنج و افسرده می‌کند؛ توی زندان سایت‌های پولی ثبت می‌شوند که کسی جز دشمن نمی‌خَرد و نمی‌خواندشان و در آرشیو دانشگاه خاک می‌خورند شهیدبهشتی که می‌گفت دانشجو باید موذن جامعه باشد در حالیکه دانشگاه؛ مهلکه‌ی‌ تحلیل سالم و لطافت‌عاطفی در ارتباط اجتماعی با اقشار ملّت است. مقتل علم است. اسکیموخانه‌ای در منطقه‌ای حارّه‌ای که به هیچ حرارتی آب و نرم نمی‌شود دانشجویی که باید موذن جامعه به سوی عبودیت باشد؛ موذن که نشده بماند بدتر؛ باد غرورش شده باطل‌کننده‌ی وسط نماز جماعت جامعه آه! کاش این بیش از۱۰سال عمرم؛ صرف امورات بهتر دیگری میشد این جنون‌گاه با راهروهای تونل‌ْوحشتی‌اش صندلی‌های سردوخشک و بی‌عاطفه‌اش قلمی که باید نور می‌نوشت؛ سیاهی تحویل‌مان داد جنگلی قانونمند که درآن باید هوش‌خلّاق و عاطفه‌ات را به مسلخ نمره‌ی تقلید و حفظیات ببری خیلی‌ها را دیدم که مسیح‌وجدان‌شان را به صلیب کشیدند استعدادهای دانشجو آنقدر سرکوب شده که عقده‌اش را سر جامعه خالی می‌کند کاش هدهدی سلیمانی می‌بود و دانشجوها را از کفرستان دانش و سیاهچال توهم علم، نجات میداد و می‌بردشان به قافِ حق. کاش رستمی می‌رسید و اکوان این شهرک‌های سلولیِ تکثیر شده را؛ در بند میکرد تا ما را جراتِ این باشد که از ایستادن دایم در پای پلکان علم؛ قدم را فراتر گذاشته و نردبان نور را بپیماییم و به علم‌حقیقی برسیم اینجا مدفن عقل‌ودل است دانشجو نباید تحلیلگر باشد به حرف‌های‌ مثلا علمی استاد؛ ایراد نگیرد که بیستش صفر نشود دانشجو اگر بخواهد فریادسیاسی بزند یا بلدنیست درست فریاد بزند و امنیت جامعه را بدتر به خطر می‌اندازد یا اگر درست هم فریاد بزند آنقدر ازجانب سیاسیون‌غرب‌زده‌ی نفوذی در دانشگاه و حتی برخی بسیجیون محافظه‌کار؛ مورد هجمات متعدد واقع می‌شود که باید به عرش‌الله دخیل ببندد تا اخراج نشود دانشجو خودش را گم میکند اصالتش را ذبح و هویتش را خودکشی می‌کند و مجبور می‌شود که نقش بازی کند. اگر شاعر باشد ؛ باید ذوقِ‌شعرش را مثل یک اسلحه‌ی‌ممنوعه تحویل نگهبانی ورودی دانشگاه بدهد که مبادا گل خلاقیت و احساسش؛ به اریکه‌ی خشک دکتراستادفلانی؛ خش نیندازد داناها باید لال شوند که نادان‌ها ناراحت نشوند در این خارکده اگرچه گاهی باغستان و انجمن شعری راه‌می‌اندازیم ولی باز هم کلی سرزنش می‌شویم که چرا عقل دانشجو را سرگرم دل‌گویی می‌کنیم حال منِ شاعر همه‌جا خوب‌وشاد است جز در سیاه‌ْکاخِ دانشگاه حتی خیلی از دانشجوهای غیرشاعر هم در این نفرین‌سَرا حال‌شان خوب نیست تنها امیدشان یک شغل اداری دولتی با مدرک‌جهالت است به هدف پول و رفاه مالی تازه اگر شغل‌های رشته‌اش اشباع نشده باشند و نصیبش بشود دل؛ عقل؛ آزادگی و خلاقیت را می‌فروشد تا شاید مدرک،شغل و پولی به دست آورد چه معامله‌وتجارت ناعادلانه‌واحمقانه‌ای پرداخت نقد در ازای نسیه‌ای که شاید نصف‌شان به آن نرسند کم پیش می‌آید که کسی بتواند از این گوانتاناموی نرم؛ جسم و روح و روان و عقل و دل سالم به در ببرد آن هم به لطف رحم‌خدا و خودسازی‌ها و خودتربیتی‌ها و مقاومت خودش با پشتوانه رزق‌حلال‌پدر و شیرپاک‌مادرش من می‌نویسم نادانگاه شما بخوانید دانشگاه 🖍  باران عشق❣🌧🌧 ╔═━─━─◈⊰❀⊱◈─━─━═╗ •••◆❦﴾ @love_rain1 ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌❦◆••• •••◆❦﴾ @love_rain1 ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌❦◆••• ╚═━─━─◈⊰❀⊱◈─━─━═╝  دلانه‌های‌شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی✍ •••◈ᨖᨖ֎֍֎֍🌸֎֍֎֍ᨖᨖ◈•••
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☺️☝️👇 🔥کلیپ_سده ☺️ ✅ پادشاه‌دوم پیشدادیان در شکار با پرتاب‌ سنگ؛ آتش رو کشف کرد 📚 📗 👇 یکی روز شاه جهان سوی کوه گذر کرد با چندکس هم‌گروه پدید آمد از دور چیزی دراز سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ به زور کیانی رهانید دست جهان‌سوز مار از جهان‌جوی جست برآمد به سنگ گران سنگ خرد همان و همین سنگ بشکست گرد فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ نشد کشته ولیکن ز راز ازاین طبع سنگ آتش آمد فراز جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آنگاه قبله نهاد بگفتا فروغی‌است این ایزدی پرستید باید اگر بخردی شب آمد برافروخت آتش چو کوه همان شاه در گرد او با گروه یکی جشن کرد آن شب و باده خَورد سده نام آن جشن فرخنده کرد ز هوشنگ ماند این سده یادگار بسی باد چون او دگر شهریار 📚 🔺 و زال؛ هم در عصر پیشدادیان بودن و هم از مؤسسان کیانیان به پادشاهی کیقباد که هر۳نفر از نسل پادشاهان پیشدادی بودن 🔺 از مادر به دختر پادشاه افغانستان‌فعلی که افغان هم نبوده بلکه پسر (عرب) بوده 📚 یعنی اصالتا بوده؟ 🔺 پسر شاه‌مرداس عادل؛ نوه‌ تازی بوده تازی پسر فراوک بوده فراوک هم پسرسیامک؛ برادرهوشنگ و نوه‌ی کیومرث بوده 🖍 🖍  شــاعــر شــو❣👇 ┣━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━┫ 𖠢➜ @shaer_sho ❦☙🌸 𖠢➜ @shaer_sho ❦☙🌸 ┣━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━┫
9.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☺️☝️👇 🎬 رستم میگه ؛ بقیه رو (سپاه دو طرف) به جنگ بکشونم و خودمون دو تا استراحت و درنگی کنیم. که اسفندیار (پسر گشتاسب پادشاه‌ایران) میگه ؛ من رو چه به جنگ زابلستان و کابلستان. جنگ بین من و تو هست. چرا باید ایرانی‌ها رو به کشتن بدیم که خودمون به تاج برسیم؟ دو تامون بدون سپاه با هم میجنگیم. 📚 👇 اسفندیار پسر رویین‌تن گشتاسب بود. که اسفندیار به واسطه‌ی اینکه تورانیان(ترک‌ها) رو شکست داد ؛ بین ایرانیان محبوب‌تر شد و بر ترک‌ها حکمرانی کرد. اسفندیار از گشتاسب خواهان جانشینی بود. پدرش گشتاسب به محبوبیت پسرش اسفندیار حسادت کرد. از طرفی هم زال و رستم ؛ پادشاهی گشتاسب رو به رسمیت نمی‌شناختند. چون گشتاسب بخاطر لجوج بودنش نسبت به (کی‌لهراسب) پدرش که نمیخواست پادشاهی رو به گشتاسب بده؛ مدتها از ایران به روم رفت و سالها مثل گداها در روم زندگی کرد تا بعد داماد قیصر روم(شوهرکتایون دختر بزرگ قیصر) شد و در طی جنگ‌هایی روم رو تا نزدیکی مرز ایران گسترش داد تا جایی‌که خزر رو جزو روم کرد. پدرش لهراسب که فهمید؛ از ترس ایجاد جنگ بین ایران و روم؛ جانشینی پادشاهی رو از پسرش زریر گرفت و پادشاهیش رو به گشتاسب بخشید. گشتاسب؛ هم به محبوبیت ملی اسفندیار حسادت میکرد و هم توسط زال و رستم ، رسمیتی نداشت؛ شرط رسیدن اسفندیار به پادشاهی رو اسیری رستم قرار داد که اسفندیار توسط تیر رستم به چشم‌هاش کشته میشه. و پادشاهی به پسرش بهمن میرسه 🖍  شـــاعــر شـــو❣👇 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫ 𖠢➜ @shaer_sho ❦❥••🌸 𖠢➜ @shaer_sho ❦❥••🌸 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫
15.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••••❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦•••• 𖣠 ❤️ 𖣠 ❣ ••••❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦•••• ساربانا اشتران بین سر به سر قَطّار مست میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست باغبانا رعد مطرب ابر ساقی گشت و شد باغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مست آسمانا چند گردی؟ گردش عنصر ببین آب مست و باد مست و خاک مست و نار مست حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست رو تو جبّاری رها کن خاک شو تا بنگری ذره ذره خاک را از خالق جبار مست تا نگویی در زمستان باغ را مستی نمانْد مدتی پنهان شدست از دیده مکار مست بیخ‌های آن درختان مِیْ نهانی می‌خورند روزکی دو صبر می‌کن تا شود بیدار مست گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج با چنان ساقی و مطرب کی رود هموار مست ساقیا باده یکی کن چند باشد عربده دوستان ز اقرار مست و دشمنان ز انکار مست باد را افزون بده تا برگشاید این گره باده تا در سر نیفتد کی دهد دستار مست بخل ساقی باشد آن جا یا فساد باده‌ها هر دو ناهموار باشد چون رود رهوار مست روی‌های زرد بین و باده گلگون بده زانک از این گلگون ندارد بر رخ و رخسار مست باده‌ای داری خدایی بس سبک خوار و لطیف زان اگر خواهد بنوشد روز صد خروار مست شمس تبریزی به دورت هیچ کس هشیار نیست کافر و مؤمن خراب و زاهد و خمار مست  باران عشق❣🌧🌧 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫ 𖠢➜﴾ @love_rain1 ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌ ❦❥••🌸 𖠢➜﴾ @love_rain1 ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌ ❦❥••🌸 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫  کشکولیات‌شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ••••••❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦••••••
______ᡥᰔᩚ-----ᰔᩚ___________ ᰔᩚ ______ᡥᰔᩚ-----ᰔᩚ___________ صاحب این مشهور در بند اسارت؛ جوان فلسطینی هستن که الحمدالله زنده‌اند که مدتی هم اسارت داشتند و بر اثر گرسنگی و شکنجه شدید دچار ضعف شده بودند قسمتی از یکی از پاهاشون تا نزدیک زانو رو قطع کردند و اون یکی رو هم آسیب شدید جدی زده بودند در کلیپی که؛ مدتی بعد از اسارت‌شون توی بیمارستان هستند؛ لاغر شدن‌شون مشهوده. ______ᡥᰔᩚ-----ᰔᩚ__________ در بادهای برگ‌ریزان؛ ناز می‌رقصی!_ _با نغمه‌های بلبلان؛ همراز، می‌رقصی_ _طیّب‌درختِ ریشهْ_محکم! ای پریشانْ‌مو! زیتونِ طنّاز خدا ؛ غمّاز می‌رقصی با سِدر دایم‌سبز لبنان؛ با دم‌العنقا با نخل‌های بی‌سر اهواز؛ می‌رقصی تر شد رگ غیرت به شور بیرق سرخت شیرین من! با گوشه‌ی‌شهناز؛ می‌رقصی؟ آباد خواهی‌کرد حتما غزّه را وقتی_ _بین خرابه‌های خانه، باز می‌رقصی صد شاهنامه باید از جنس فلسطینی با کودکان خود؛ حماسی‌ساز می‌رقصی مانند روز جنگ؛ روز جشن پیروزی_ _سردارِ سراَفرازِ سر_انداز! می‌رقصی! یک روز ای آزاده‌! قطعا می‌شوی آزاد آن روز با بالی بلند و باز می‌رقصی ماندی مقاوم با حماس و رستم قسّام در کوه جَرمَق مثل یک شهباز؛ می‌رقصی ای بذر معصومی که در خون قد کشیدی؛ تو_ _در دشت زیتونی پُر از اعجاز؛ می‌رقصی ✍ ✍۳_آذر۱۴۰۳ بُرِشی چندبیتی از شعر می‌رقصی __ᡥᰔᩚ-----ᰔᩚ___________ ᰔᩚباران عشق❣🌧🌧 ┣━━━━⟣⟢❀⟣⟢━━━━┫ 𖠢➜ @love_rain1 ❦❥•🌸 𖠢➜ @love_rain1 ❦❥•🌸 ┣━━━━⟣⟢❀⟣⟢━━━━┫  کشکولیات‌شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ••••⊰᯽⊱┈──╌❀╌──┈⊰᯽⊱••••