شهادت زیباسـت
داستان
#احترام_به_مادر
نمی خواهم به او دستور بدهم
شهید سید محسن حسنی
با سرفه های مکررش،
علامت سؤالی در ذهنم نقش بست. به تقاضای مادر، سفره پهن شد.
ادویه ای را که استفاده می کرد، اشتها برانگیز بود.
« بسم الله» گفتیم.
سر و صدای قاشق و بشقاب و خالی شدن ظرف ها، خبر از دلچسب بودن غذا می داد. ☺️
« محسن» مقداری از غذا را خورد و کنار کشید. سرفه،امانش نمی داد. 😔
نگاهش بین ظرف غذا و نگاه مادر سرگردان بود.
- « محسن جان! چرا نمی خوری؟»
- « میل ندارم! کافی است!»
دلواپس بودم.
بر اثر جراحت شیمیایی آسیب دیده بود.😔😭 وقتی سرفه هایش شدّت گرفت،
برای فرار از نگاه های نگرانمان،
از خانه خارج شد.😔
عقربه های ساعت پنج و نیم بعد از ظهر را نشان می داد.
با شنیدن صدای زنگ منزل، چادر به سر کشیدم و در راه باز کردم.
« محسن» با دوستش بود.
مقداری دارو در دست داشت. هر دو به داخل اتاق رفتند.
دوستش چند لحظه قبل از خداحافظی، در حالیکه از شرم سرش را پایین انداخته قبل، گفت: « ببخشید! عرضی داشتم!»
گفتم: « بفرمائید!»
با صدای آرام ادامه داد: « امروز که با محسن به دکتر رفتیم، از طرف پزشک معالجش کلّ مورد سرزنش قرار گرفت.
نباید غذای ادویه دار بخورد.
محسن در جواب می گفت: « آقای دکتر! سنّی از مادرم گذشته! دلم نمی خواهد به او دستور بدهم که برایم غذای مخصوصی درست کن! من هم از غذایی که برای همه آماده شده بود، خوردم.» 😔😔
@loveshohada28
🔶 #قرار_هفتگی
ختم صلوات هدیه به شهدای گمنام #کهف_الشهدا
🔴 سهم شما ۱۴ #صلوات
#الهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
@loveshohada28
#اللّه_اکبر
#التماس_تفکر
✨🌸✨🌸✨🌸✨
♨️ از ترک گناه تا شهادت...
فقط گناهان به صورت عكس، فيلم و ماهواره😱 نبوده است كه آن نيز دارد كهنه مى شود.
چيز جديدى نيست كه كسى خودش را ببازد، بى دين شود و خدا، پيغمبر، پول حلال،
مسجد و محراب را رها كند و در قيامت بگويند:
چون فشار زياد بود، ما نتوانستيم تحمل كنيم. 😔
اين فشار در قديم نيز بوده است و زمان شما با قديم فرقى نكرده است.
اما در ميان همين زمان هاى شرّ و مردم شرير،
مردان و زنانى پيدا شدند كه زندگى خود را به طرف پروردگار و دين خدا جهت دادند.😍❤️
روزى در جبهه ديدم جوانى آمد و گفت:
من مرخصى مختصرى گرفتم و تازه از جبهه آمدم،❤️
دوباره مى خواهم بروم.
خيلى جوان نورانى و آراسته اى بود. گفتم:كجا تشريف داريد؟
گفت: جايى نيستم، هوا كه خوب است، گاهى در كوچه مى خوابم و گاهى در مسجد.
گفتم: مگر خانه نداريد؟
گفت: خانه خيلى خوبى داريم.
گفتم: پس چرا به آنجا نمى روى؟ گفت: چون در خانه ما پدر و مادرم مشروب مى خورند،😔😔😔
فيلم هاى بد مى بينند، 😭
نماز نمى خوانند،😔😭
دين ندارند، لقمه پاك نمى خورند.😭
بعد رفت و #شهيد شد.
چگونه زندگی کردن
@loveshohada28
❤️😔
شهدا گفتند مارا شب جمعه یاد کنید تا شمارا نزد اباعبدالله یادکنیم...☺️
#یادشهداباصلوات
🆔 @loveshohada28
#الله_اکبر
شهادت زیباسـت
#بهشت_زهرا قطعه ای از سرداران بی پلاک
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
از خدا آمده ام تا به خدا برگردم
پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم
می روم پشت سرم آب نریز ای مادر
وطن مادری آنجاست چرا برگردم
من به پابوسی آن سرور بی سر بروم
وای اگر از حرمش بی سروپا برگردم
کفن و چادر و انگشتر سوغاتم نیست
بگذارید که با شرم وحیا برگردم
سر پروازبه سوی غم دیگردارم
می روم شام مگربااسرابرگردم
دل بیمار فقط ازتوشفامی خواهد
شب جمعه است دلم کرب و بلا میخواهد...
@loveshohada28
هدایت شده از تبلیغات گسترده انصار
✅آموزش #کراتینه (صافی) مو در خانه
✅خلاصی از شر #موهای_صورت در خانه😍
✅ راز #پوست_شفاف_کره_ای ها☺️
✅ آموزش #سوسیس و #کالباس خونگی
کلا هر چی #خونگی و #رایگان میخوای بیا پیش ما👇👇😉
http://eitaa.com/joinchat/3372351488Ca940b1b2ed
اگه میخوای پوستت ناز شه بیا☝️☝️
دورهمی بانوان دوای هر دردیه😍😁
کلی #آموزش_های_هنری_رایگان
هدایت شده از تبلیغات گسترده انصار
💢 #رابطه قیمت #دلار با #جمشید_مشایخی چیست‼️⁉️ 😳😳🙁
‼️ ارتباط عجیب #سپاه و #دولت⁉️❗️😨😱
♨️ناکارآمدی #اسلام و #رهبری یا...⁉️
با ما #بروز باشید👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/361037829Cafee3fc79e
✍ ایـن خـونهـای مـاست
ڪہ خاڪ ڪردستان را تطهیـر
و هوایش را عطرآگین میڪند ،
و لالههـایی که خونهـای مـا
در ڪردستان می پــروارنـد
جوانهـای آینـدهی ڪرد هستند
ڪہ راهشان را راهِ اسلام اصیل
قـرار خواهنـد داد.
#شهید_سردار_حاج_محسن_زهتاب
#فرمانده_عملیات_سپاه_سقز
#ملقب_به_عقاب_کردستان
#سالـروز_شهـادت
🆔 @loveshohada28
🌸🌸امام زمان 🌸🌸
اگرشیعیان ماکه خداوند برانجام طاعات موفقشان بدارد،دروفاکردن به عهدماهمدل بودند،مبارکی ملاقات ماازآنها به تاخیر نمی افتدوسعادت دیدار همراه بامعرفت ما به سوی آنها می شتافد.
پس ماراازآنهاپوشیده نمی دارد مگر همان چیز هایی که از آنها به ما می رسد ومادوست نداریم واز آنها انتظار نداریم .
#انتظارانه
《بحارالانوار،جلد ۵۳،صفحه۱۷۷》
🆔 @loveshohada28
#الله_اکبر
#وصیت_نامه
خداوندا فقط میخواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت میخواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده.
با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.
🌸
نمیدانم چه باید کرد، فقط میدانم زندگی در این دنیا بسیار سخت میباشد. واقعاً جایی برای خودم نمییابم هر موقع آماده میشوم چند کلمهای بنویسم، آنقدر حرف دارم که نمیدانم کدام را بنویسم، از درد دنیا، از دوری شهدا، از سختی زندگی دنیایی، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا، هزاران هزار حرف دیگر، که در یک کلام، اگر نبود امید به حضرت حق، واقعاً چه باید میکردیم. اگر سخت است، خدا را داریم اگر در سپاه هستیم، خدا را داریم اگر درد دوری از شهدای عزیز را داریم، خدا داریم.
🍂
ای خدای شهدا، ای خدای حسین، ای خدای فاطمة زهرا(س)، بندگی خود را عطا بفرما و در راه خودت شهیدم کن، ای خدا یا رب العالمین.
🌻
#سردارشهیداحمدکاظمی
#سالروزولادت
#یادش_باصلوات
🆔 @loveshohada28
#الله_اکبر
شهادت زیباسـت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#طلائيه چه حس غريبی داری... دلم برايت تنگ می شود...
#طلائيه!
با من سخن بگو و پرده از رازي بردار كه سالها تو و خداي تو شاهد آن بوده ايد.
#طلائيه!
چقدر غمگيني. آن روز سرافراز و امروز سر به زيرانداخته اي.
با كسي سخن نمي گويي و سكوت پيشه كرده اي. اما سكوت تو بالاترين فرياد است و خفتگان را بيدار مي كند و بيداري را در رگهاي انسانهاي به ظاهر زنده مي ريزد.
اينجا همه از سكوت تو مي گويند و من از سكونتي كه در تو يافته ام و تا امروز چقدر از تو و نفس هاي طيبه ات، از تو و از رازهاي سر به مهرت،
از تو و مردان بي ادعايت كه مس وجود را به طلاي ناب شهادت معامله كردند، دور بوده ام.
چه احساس حقيري است در من كه توان شنيدن قصه هاي پرغصه ات را ندارم.
@loveshohada28
#الله_اکبر
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
شب عملیات ....
برای رد شدن از سیم خاردارها . . .
نیاز به یک نفر داشتن تا روی سیم ها بخوابه . .
تا بقیه بتونن از روش رد بشن . . .😔
داوطلب زیاد بود . . .
قرعه انداختن !
افتاد به نام یه جوان . . .
همه اعتراض کردن . . .
الا یه پیرمرد!
گفت : چکار دارید بنامش افتاده دیگه! بچه ها از پیرمرد بدشون اومد . . .☹️
دوباره قرعه انداختن . . .بازم افتاد به اسم اون جوان . . .
جوان بدون درنگ خودش رو به صورت انداخت روی سیم خاردار . . .😔😭
بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوان . . .
جوان دستشو تو دهنش گرفت و با دندوناش محکم فشار میداد تا صداش در نیاد....😔😔😔
بالاخره.... همه رفتند الا پیرمرد . . .
گفتن بیا . . . گفت نه . . . شما برید من باید وایسم بدن #پسرم رو
ببرم برای مادرش . . . .
مادرش منتظره . . .😔😔😭😭
اونجا همه فهمیدن پیرمرده بابای اون جوونه بوده.... .
#شهیدان_را_شهیدان_میشناسند
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@loveshohada28
#الله_اکبر