حق رو به همسرم بدم یا پدر و مادرم ؟! #آیت_حائری_شیرازی ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

اپلیکیشن های مخصوص عکاسی با موبایل: -برنامه ulike: این برنامه باعث میشه سلفی های متفاوت و قشنگی بگیرید! یعنی الگوی یه ژست رو روی صفحه دوربین نشون میده و شما میتونید همون ژست رو تکرار کنید و عکس بگیرید. -برنامه lightroom: یکی از بهترین برنامه های ادیت و عکاسی با موبایل! که امکانات دستی هم برای ادیت و هم عکاسی رو داره. -برنامهvsco: با این برنامه میتونید عکس های با کیفیت تری بگیرید و افکت ها و ابزارهای مختلفی برای ادیت عکس داره. -برنامه pixeleap با این برنامه میتونید کیفیت عکساتون رو خیلی بیشتر کنید. -برنامه Beautycamera: با این برنامه میتونید اول تغییرات دلخواه تون رو ایجاد کنید و بعد عکس بگیرید مثل ادیت چہرہ،میکاپ و.. ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

هر چه رود بر سرم چون تو پسندی رواست #سعدی ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

پدرم می‌فرمودند: خانم! فرزندمان به سلامتی عاشق شده است و مادرم آهسته آهسته به نجوا می‌گفتند: اسپند دود می‌کنم... عشق در خانه ی ما شگون دارد. #محمدصالح‌علاء ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

آغاز فعالیت آتش‌نشانان زن در تهران پ.ن: تک چرخ زدن پسرا جلو مدارس کم بود که آتش گرفتن پسرا در مناطق مختلف تهران هم اضاف شد 😁 محمدq* ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

_ جورابتو آتیش میزدی کافی بود محمدq* ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

وقتی قرارِ وصلِ تو باشد میانِ خواب شب تا حلولِ صبحِ قیامت سحر مباد! #مصطفی_هاشمی_نسب ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

محبوب #مـن شما مثل جوانه‌ی گل‌ها حالِ زندگی را خوب میکنی... #حسین_عربی ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین » را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند . در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند . یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند . ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند . داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است ! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود. ››قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود #داستان_کوتاه ♥️➣ @loveshq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧