منم همینطور دنیبرهود عزیز، ارزوم میکنم کاش درمورد احساساتم بهش نگفته بودم.
چیس آتلانتیک عزیز، چطور میتونم فراموشش کنم وقتی توی سرم حضور داره؟
تنتاسیون عزیزم، منم هیچ وقت تکیهگاهی نداشتم که روی شونه هاش غم هام و خالی کنم.
آقای داستایفسکی عزیز، درسته که آدما جون سختن، ولی من دارم کم میارم
من هم همینطور خانم دل ری عزیز، من هم همیشه یه زن دیگه بودم، زنی که هر شب با گریه خوابش میبرد
حق با توئه هیپهاپولوژیست عزیزم، واقعا اسلحهش چشاشه، مژه هاش هم ۱۰۰ تا گلوله
آریانفر عزیزم، منم به مرحله ای از بیخیالی رسیدم که دیگه چاییم سرد میشه هم برام مهم نیست سَر میکشم
اریانفر عزیزم، منم هیچ وقت هنر به اندازه بودن و بلد نبودم، یا انقدر کمم که فراموش میشم یا انقدر زیادم که دل زده میکنم، یا انقدر دور از دسترسم که غریبه میشم یا انقدر نزدیک که سطحی و بی اهمیت میشم تو چشم همه
اگه گریه کردن یه سرگرمی بود، اون سرگرمی موردعلاقم میشد چون منم همیشه دارم انجامش میدم رزی عزیزم
جنی عزیزم، منم میخوام واسه یک شبم که شده یکی از دخترای اون باشم