بس زخم به تن داشتم اما نشمردم
گفتم که خجالت نکشد قاتلم از من
✍ محمد سهرابی
@m_a_tavallaie | #حکایت
أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانفَلَقَ...
باید از دریا پرسید
دل، چگونه شکافته میشود
به پیش قدم ولی خدا!؟
@m_a_tavallaie | #حکایت
دیگه ترجیح میدم تقویم رو نگاه نکنم؛ از بس زمان زود میگذره!
@m_a_tavallaie | #حکایت
تأملات | تولايى
دیگه ترجیح میدم تقویم رو نگاه نکنم؛ از بس زمان زود میگذره! @m_a_tavallaie | #حکایت
اینو خیلی یکهویی نوشتم؛ تو مسیر بودم که چشمم به تقویم افتاد و صادقانهاش، ترسیدم! اولین فرصت هم نمیدونم چرا، ولی نوشتمش...قشنگش این بود؛ حدود نیم ساعت بعد، داشت مهدی رسولی پخش میشد، باز خیلی یکهویی، شنیدم که میگه:
«گذر تک تک این ثانیههای عمرم
به قدیمی شدن نوکریت میارزد»
غبطه، حسرت، هرچی که بهش میگن، نمیدونم! اما عمیق بود؛ عمیق سوزناک...
خوش به حال اونایی که میتونن واقعی این بیتو بگن...هنیئا لهم!
@m_a_tavallaie | #حکایت
-ولی من دوستش دارم خانمِ بِرد!
+برای همین باید کاری رو بکنی که به نفع اونو نه خودت...
🎬The Adventures of Paddington, S01E01
@m_a_tavallaie | #حکایت
شنیدین میگن نفس فلانی حقه، گرمه؟ همونطور که نفس گرم داریم، نفس سرد هم داریم!
تو ماشین نشسته بودم، راننده به شدت پریشون بود؛ گفت:«حاج آقا! اهل نماز و روزه نیستم خیلی، ولی هرسال برنامه اربعین دارم، الان ده روز دیگه عازمم. دین رو دوست دارم. اما از دیشب بههم ریختم، همه وجودم آشوبه، به همه چی شک کردم، از خدا میخوام جونمو بگیره اما این حال رو نداشته باشم!»
حالا علت چی بود؟ دیشب مسافر سوار کرده، آقای مسافر هم ده دقیقه، فقط ده دقیقه تو ماشین بوده و سه چهارتا متلک ساده به دیندارا انداخته! همین.
تمام مسیر، نزدیک چهل و پنج دقیقه، فقط شبهه پرسید و جواب دادم؛ آخرش هم گفت: هرچی فکر میکنم جوابتون کامله، نقص نداره، ولی دلم آروم نمیشه...
ده دقیقه نفس سرد، نسخه حال خوب آدم رو تا مدتها میپیچه! بله، شاید اگر این آقای راننده قصه ما، بیشتر اهل دستورات دینی بود خیلی کمتر تأثیر میپذیرفت، اما بالاخره، نفس تأثیر داره...خدا میدونه چقدر از اضطراب و آشوبهای ما، مال کساییه که نباید باهشون معاشرت کنیم، اما میکنیم...
@m_a_tavallaie | #حکایت
دنیا همه سراب است؛ در روضهها بمانید!
📌به وقتِ آخرین دقایق محرم ۱۴۴۷
@m_a_tavallaie | #حکایت
تأملات | تولايى
🏴مجلس عزاداری دهه سوم محرم 🔖موضوع: سیری در فرازهای زیارت عاشورا ⏰️ زمان: از چهارشنبه ۲۵ تیر به مدت
آقای راننده محترم اسنپ، من به شدت جذب صفای شما شدم، مخلص بیآلایش بودنتونم؛ عضو کانال هم نیستین، ولی چون هرچی گفتم گوش ندادین، اینجا عرض میکنم شاید به گوشتون برسه: دیرررر شد! سرعت ۳۰ تو کمربندی ظلمه! ظلم!
#حکایت
تأملات | تولايى
دنیا همه سراب است؛ در روضهها بمانید! 📌به وقتِ آخرین دقایق محرم ۱۴۴۷ @m_a_tavallaie | #حکایت
کربلای همه دستته، خانوم سه ساله...
📌به وقتِ بیم و امید!
@m_a_tavallaie | #حکایت
شاید بیشتر از یکسال پیش، رفتم بیرجند و از این رستوران محترم غذا گرفتم، تقریبا ماهی نیست که پیامک نده و پیگیر نباشه که دوباره بیا!
خدایِ عزیز، لااقل تو این چندین سال، یکبار که اومدیم دم خونت...میشه مثل KFC بیرجند، ما رو ول نکنی؟
@m_a_tavallaie | #حکایت
1.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بد زمانهای شده؛
حتی تقویمها هم دروغ میگویند!
مثلا همین کلیپ؛
میگویند تاریخش بر میگردد
به یک گردش زمین به دور خورشید،
خب جان من! یکسال؟
اصلا خودت قضاوت کن!
این همه اتفاق، درد، فراق،
در ۳۶۵ روز جا میشود؟!
@m_a_tavallaie | #حکایت