eitaa logo
مدرسه عشق ثارالله
105 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
191 فایل
#مدرسه_عشق_ثارالله https://eitaa.com/Bakhshi3294 ارتباط با مدیر 👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ (علیه السلام) 📝 گويند پس از شهادت امام رضا عليه السلام چون مردم نام مأمون را بر زبان مى آوردند ، او را سرزنش و ملامت مى كردند ، مامون خواست كه خود را از آن جرم و گناه تبرئه كند ، به اين جهت از سفر خراسان به بغداد آمد ، نامه اى براى امام محمّد تقى عليه السلام نوشت و با اكرام و اعزاز او را خواست . امام به بغداد آمد . مأمون پيش از آنكه وى را ببيند ، به شكار رفت . 📝 در بين راه به گروهى از كودكان رسيد كه در ميان راه ايستاده بودند ، امام جواد عليه السلام هم در آنجا ايستاده بود ، چون كودكان كبكبه مأمون را ديدند ، پراكنده شدند ، امام از جايگاه خود حركت نكرد ! با نهايت آرامش و وقار در جاى خود ايستاد تا آنكه مأمون به نزديك او رسيد ، از ديدار كودك در شگفت گشت ، عنان اسب بركشيد ، پرسيد : چرا مانند كودكان ديگر از سر راه دور نشديد و از جاى خود حركتى نكرديد ؟ 📝 در پاسخ فرمود : اى خليفه ! راه تنگ نبود كه بر تو گشاد گردانم ! و جرم و خطايى نداشتم كه از تو بگريزم ! گمان ندارم كه بى جرم كسى را مجازات كنيد . 📝 مأمون از شنيدن اين سخنان بيشتر شگفت زده شد ! ! از ديدار حسن و جمال او مجذوب او شده ، پرسيد : اى كودك ! چه نام دارى ؟ ! 📝 حضرت فرمود : محمّد نام دارم ! گفت : پسر كيستى ؟ فرمود : فرزند على بن موسى الرضا عليهما السلام .   📝 مأمون چون نسبش را شنيد ، تعجبش از بين رفت و از شنيدن نام آن امام كه شهيدش كرده بود ، شرمسار گرديد ! درود و رحمت به روان پاك او فرستاد و رفت ! ! چون به صحرا رسيد، نگاهش بر درّاجى افتاد ، بازى از پى او رها كرد ، آن باز مدتى ناپيدا گشت ، چون از هوا برگشت ، ماهى كوچكى كه هنوز زنده بود در منقار داشت . 📝 مأمون از ديدن آن تعجب كرد . ماهى را در كف دست گرفت و بازگشت ، چون به همان جا رسيد كه در هنگام رفتن امام جواد عليه السلام را ديده بود ، باز ديد كه كودكان پراكنده شدند ! ! او از جاى خود حركت نكرد . مأمون گفت : محمّد ، اين چيست كه در دست دارم ؟ ! 📝 حضرت از راه الهام فرمود : خداوند دريايى چند آفريد ، ابر از آن درياها بلند مى شود ، ماهيان ريزه با ابرها بالا مى روند، بازهاى شهرياران آنها را شكار مى كنند ! ! شهرياران آن را در كف مى گيرند ، خاندان نبوت را با آن آزمايش مى كنند ! ! 📝 مأمون از شنيدن اين سخن تعجبش زيادتر شد و گفت : به راستى تويى فرزند رضا ! از فرزندان آن بزرگوار اين گونه شگفتى ها و اسرار دور نيست » ! ! 📎 برگرفته از کتاب توبه آغوش رحمت اثر استاد حسین انصاریان @m_eshgh_sarallah