eitaa logo
• | سی‌و‌دو | فیاض •
7.2هزار دنبال‌کننده
412 عکس
761 ویدیو
13 فایل
اگر که شرحِ غمت در سی‌ودو حرف نگنجید؛ بیافرین به الفبای خود، زبان جدیدی... اکانت ادمین: @Chanel32chanel32 ورود آقایان ممنوع🚫⛔️ ــ فوروارد یا ذکرِ منبع بهتره!✨
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌جا کربلاست! از این سو بوی گلاب و از آن سوی دشت بوی چرکاب... خیمه‌ای است هم‌چون نگین در میان خیام! دل و دل‌دار این‌جاست... جان قافله این‌جاست بی‌قرار و عاشق "من کان باذلا فینا مُهجته و موطناً علی لقاء الله نفسه فلیرحل معــنا" و آغازی بر عاشقانه‌های حسین... راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست. -شب‌اول، ادامه دارد 📝
صبح روز عاشورا فرمان می‌رسد خیمه‌ها را به هم‌دیگر نزدیک‌تر کنید. به شکل نعل اسب دور تا دور خیام را خندق حفر کرده و آن را پر از هیمه و خار و خس می‌کنند و آتش می‌زنند تا حمله از پشت سر را دفع کنند. امام چشمان خود را بر هم می‌نَهَد و دست بر آسمان بلند کرده دعا می‌کند: خدایا تویی پناه من در هر غم و اندوه... تویی مایه‌ی امید من در هر پیش‌آمد سخت... تویی ملجأ من در حوادث ناگوار... همیشه تو بوده‌ای که به داد من رسیده‌ای و کوه‌های غم را از سر راهم برداشته و از طوفان غم نجات داده‌ای. عاشقانه‌های امام حسین... عاشقان را بر سر خود حکم نیست هر چه فرمان تــــو باشد آن کنند... - شب دوم، ادامه دارد... 📝
- شب سوم، ادامه دارد... •کاری از بچه‌های باصفای جزیره‌ی بی‌نهایت• 📝
- شب سوم، ادامه دارد... •کاری از بچه‌های باصفای جزیره‌ی بی‌نهایت• 📝
- شب چهارم، بخش اول، ادامه دارد... •کاری از بچه‌های باصفای جزیره‌ی بی‌نهایت• 📝
- شب چهارم، بخش دوم، ادامه دارد... •کاری از بچه‌های باصفای جزیره‌ی بی‌نهایت• 📝
- شب چهارم، بخش سوم، ادامه دارد... •کاری از بچه‌های باصفای جزیره‌ی بی‌نهایت• 📝
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی ... به کاروان شهیدان نینوا برسی ... چه کسی فکرش را میکرد زهیری که از هواداران عثمانی بود؛ شهید راهِ حسین بشه؟ یک ملاقاتِ با حسین دلش را چنان آتش زد که بیشتر از این تاب دوری از امامش را نداشت و پا به رکاب ایشان گذاشت. به راستی که عاقبتِ به حسین رسیدن را ‌چه زیبا به رُخِ تاریخ کشید. -شب ششم، ادامه دارد... 📝
دل زنده می‌شود به امیدِ وفایِ‌ یار‌ ... بُریرِ خُضَیرِ هَمْدانی از همان اول در مسیر علی بود. جفا نکرده بود، تماماً وفاداری بود و اطاعت... درست از همان وقتی که فهمید حسین، عزیز دلش راهی دیار بلا شده... خود را از همان ابتدای راه به مولایش رسانده بود و تا آخر راهش به پای امامش ماند و حسن عاقبت نصیبش شد. چه خوش سرگذشتی داشتی آقایِ بریر خُضیر همدانی!! -شب هفتم، ادامه دارد... 📝