eitaa logo
محسن قنبریان
17.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
883 ویدیو
111 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
۵-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
19.26M
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳ / جلسه پنجم • مقدمه: - گوهر و ذات ولایت سیاسی و پوسته حقوقی آن. - چسبیدگی عدم فاصله با خدا و مردم! - در روایات اسلامی • ۵نکته فراز اخلاق رهبری: - قلبی نه نمایشی! - رعایت مردم همراه با رحمت و محبت و لطف! - نه درندگی و حتی نه زبان اقتدار با مردم! - مردم، همه ی مردم؛ حتی غیر هم کیش! - بخشش لغزشهای مردم درباره حاکم! حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه پنجم حجت الاسلام محسن قنبریان فراز اخلاق رهبری (وَ اَشعِر قلبَک الرحمه للرعیه...و ابتلاکَ بِهم) ✔️ مقدمه • اسلام برای کلمه سرپرست سیاسی اجتماعی و زمامدار، بیشتر مفهوم "ولایت" را برگزیده است... • مفهوم ولایت(ولی-یلی)، چسبیدگی و پیوستگی دو چیز به هم است طوری که فاصله در بین نباشد. در اصطلاحش هم این معنای لغوی لحاظ شده است ولو در ادبیات فقهی ما کمتر بروز کرده است! • چسبیده به چه؟ و بدون فاصله با چی❓ ۱- با خدا: یعنی خواستش، خواست خدا باشد. فیلتر هوای نفس، منافع شخصی و خانوادگی و گروهی در اوامر الهی لحاظ نشود(مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه/ و...) ۲- با مولی علیهم(مردمش): از جنس آنها و در زندگی هم سطح آنها باشد، هم درد بلکه اصلا نرون عصبی و مغز دردیاب آنها باشد و...(من انفسهم/ عزیز علیه ما عنتم/ و...) - هردو در این فرمایش امام باقر(ع) از پیامبر(ص) جمع است: "امامت و زمامداری سزاوار نیست الا برای مردی که سه خصوصیت داشته باشد: ورعی(شدت تقوائی) که از محرمات بازش دارد [همان شماره۱] ، بردباری ای که از غضب بازش دارد [ذکر خاص قبل از عام است] و خوب ولایت کردن بر کسی که بر او ولایت داده شده، مثل یک پدر مهربان (حُسنُ الولایهِ علی مَن وُلِّیَ حتی یکونَ له کالوالدِ الرحیم)"(الکافی ج۱ص۴۰۷) - امام رضا(ع) هم درباره شماره۲ فرمود: "الامامُ الانیسُ الرفیقُ و الوالدُ الشفیقُ و الاَخُ الشقیقُ و الاُمُ البَرَّهُ بالولدِ الصغیر" امام، مونس مدارا کننده، پدر دلسوز، برادر دوقلو، مادر نیکوکار به طفل صغیر است.(الکافی ج۱ص۲۰۰) • ولایت سیاسی اجتماعی، جعل اعتباری است. عقلاء برای زندگی اجتماعی حاکمی، اعتبار می کنند، خداوند رئیس عقلاء خود چنین جعلی را اعتبار می کند. - ولایت تکوینی و باطنی، یک حقیقت است، محتاج جعل و اعتبار نیست. سعه وجودی ای است که مجرای علم و قدرت خداوند میشود. لذا نه غدیر برای نصبش می خواهد و نه سقیفه برای غصبش موثر است. بخلاف ولایت سیاسی که اعتباری است، جعل و اعلان می خواهد و غصب میشود... • فرق "اعتبار" با "دروغ" چیست❓ - اعتبار، دادن حد و تعریف چیزی به چیز دیگر است. وقتی به "آدم شجاع"، می گویی "شیر"! تعریف شیر را به شجاع داده ای. اما "بخاطر حقیقتی" بنام شجاعت است. اگر متکی به این حقیقت نباشد، دیگر اعتبار نیست، "دروغ" است. شیر گفتن به ترسو، دروغ است. ⬅️ ولایتِ جعلی و اعتباریِ اجتماعی سیاسی هم برای کسی درست است که ویژگی های حقیقی در او باشد(همان دو رکن گذشته). - پوسته فقهی-حقوقی روی این حقیقت می نشیند. اینکه مثلا چگونه کشف یا انتخاب شود؟ و... همه پوسته فقهی آن حقیقت و آن ذات ولایت است. مثل ملکیت، که "علاقه و نسبت خاصی باید با مال باشد" تا جعل و اعتبار ملکیت درباره فرد درست باشد؛ بعد پای قواعد حقوقی وسط می آید که انتقال صحیح ملک کدام است؟ و... - متاسفانه پرداختن به این گوهر و ذاتی که ملاک اصلی جعل ولایت است کمتر در فقه ما بروز یافته و به تفسیر و کلام و اخلاق منتقل شده، لذا آن پوسته حقوقی، تنها طرح شده و به ادبیات سلطنت و سلطه و حق تصرف و.‌.. تنزل کرده است. برخی متفکران انقلاب اسلامی به این مهم خوب توجه کرده اند.۱ ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه پنجم حجت الاسلام محسن قنبریان فراز اخلاق رهبری (وَ اَشعِر قلبَک الرحمه للرعیه...و ابتلاکَ بِهم) ✔️ نکات فراز مورد بحث: در فراز مورد بحث حضرت امیر(ع) به آن ذات و گوهری که موجب جعل ولایت یا تولیت میشود پرداخته است و بروزات و ظهورات آنرا می شمارد: 1⃣ "اَشعِر قَلبَک" "شِعار" در اصل، لباس زیر و چسبیده به بدن است. اینجا می فرماید خصلتهای بعدی را به قلبت بچسبان! یعنی صرفاً در اعمالت نباشد، تصنعی و نمایشی نباشد. 2⃣ "الرحمهِ للرَّعیهِ و المَحبَّهَ لهم و اللُّطفَ بهم" • "رعیت" هم خانواده "رعایت" است. رعایت کردن مردم با همه داشته هایشان به سمت مقاصد متعالی، نام آنها را رعیت می کند نه رابطه ارباب-رعیتی! "رعیت یعنی آن کسانی که رعایت آنان و مراقبت آنان و حفاظت و حراست آنان بر دوش ولی امر است... یعنی انسان را با همه ابعاد شخصیتش با آزادی خواهی اش، با افزایش طلبی معنوی اش، با امکان تعالی و اوج روحی اش، با آرمانها و اهداف والا و شریفش، اینها را بعنوان یک مجموعه در نظر بگیرید این باید با همه این مجموعه مورد رعایت قرار بگیرد".۲ • رحمت/ محبت/ لطف مترادف هم نیستند، سه کار باید درباره مردم بکند: - رحمت، انفعال و تاثر خاصی است که در وقت دیدن محتاج عارض قلب میشود و شخص را به رفع احتیاج و کاستی طرف وادار می کند. - ببینید همان ذات و گوهر ولایت است. طبیعی است که وقتی رحمت بر ولی امر درباره رعیت واجب است، مقدمه آن هم واجب میشود. اطلاع پیدا کردن از احتیاجات و مشکلات رعیت، مقدمه آن است. - محبت، ابتدائی هم میشود، لازم نیست از سرترحم و رفع احتیاجی باشد. - لطف، آن نرمی و ظرافتِ در کار است. ⬅️ این سه به هم مربوط است. ولو فی نفسه اینها مستحب است اما با امر حضرت به والی، برای او واجب میشود. 3⃣ "و لا تکونَنَّ علیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتَنِمُ اکلَهُم" • "ضاریاً" از ریشه (ضَرو) است یعنی حمله شدید. می فرماید حیوان وحشیِ حمله وری که خوردن رعیت را غنیمت شماری، نباش! • لطافت سخن این است که چند خط پایین تر می فرماید: "لاتَقُولَنَّ اِنِّی مُوَمَّر فَاُطاعَ: فریاد مزن من امیر شمایم فرمان می دهم باید اطاعت شوم" ⬅️ یعنی نه تنها رعیت را گرگ صفت ندر! بلکه حتی با زبان اقتدار هم سخن نگو! می بینید چگونه چهره سلطه و غلبه بر مردم را از ولایت دور می کند! 4⃣ "فانَّهم صنفانِ: اِمَّا اخ لک فی الدّینِ اَو نظیر لک فی الخَلق" • آن "رحمت"، "محبت" و "لطف" را شامل همه رعیت کن! چه هم کیشان چه غیر هم کیشان. او که هم کیش تو نیست، شبیه تو در خلق هست.۳ • این فرمایش در سیره خود حضرت تحقق داشته است در خطبه۲۷ که ماجرای یورش سفیان بن عوف از طرف معاویه به شهر انبار و کشتن فرماندار (حسان بن حسان بکری) است؛ زن مسلمان و زن ذمیِ (غیر هم کیش) را جمع می بندد: "مردانی از آنها بر زن مسلمان و زنِ در عهد مسلمانان (و الاخری المعاهده) حمله کرده و خلخال و دستبد و گردنبد و گوشواره آنها را غارت برده اند،آنها جز استرجاع (انا لله... گفتن/ برای زن مسلمان) و استرحام (طلب رحم کردن/ برای زن ذمی) وسیله ای برای دفاع نداشته اند. آنگاه مهاجمان با غنیمت فراوان بازگشتند بی آنکه یکی زخمی شده یا از آنها خونی ریخته شود. اگر پس از این رویداد مسلمانی از غم بمیرد نکوهشی بر او نباشد بلکه نزد من جای آن هست که از غصه جان دهد" ⬅️ رحمت و محبت و لطف را شمال هردو می کند هم مسلمان هم ذمی - ماجرای پیرمرد نصرانی که به گدایی افتاده بود و حضرت اطرافیان را در عدم کمک نکوهش کرد و برای او سهمی از بیت المال قرارداد، نمونه دیگر است. ☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه شرح نامه۵۳/ جلسه پنجم حجت الاسلام محسن قنبریان 5⃣ "یَفرُطُ منهم الزَّلَلُ و تَعرِضُ لهُم العِلَلُ و یُوتَی علی ایدِیهم فی العَمدِ و الخطا، فَاَعطِهِم مِن عَفوِکَ و صَفحِک..." • این متعلق به آن سه گانه رحمت و محبت و لطف است. متعلق به حیوان درنده نباش است! - اولا سرزدن لغزش و گناه، عمدی و خطایی را برای مردم طبیعی می شمارد. کسی نگوید مگر جامعه اسلامی، آدمش باید فلان کند؟!! - ثانیا از کلمه "یفرط" و "تعرض" استفاده می کند. یفرط از ریشه "فرط" به معنی عجله و شتاب کردن در کار است. یعنی کنش گر، لغزش می یابد. کسی هم که کنش گر نیست مصون نیست؛ تَعرض لهم العلل: گناه و نقصان بر او عارض می شود. - ثالثا درباره عمد و خطای اینها، اهل رحم و محبت باش و گرگ صفت نباش! "عفو" کن! یعنی پیگرد بردار و ببخش. "صفح" کن ! بالاتر حتی در خاطر و ذهن هم کدورت نگه ندار. -رابعا این درباره لغزش ها و گناهان و نافرمانی ها در حوزه اوامر حکومتی و دستورات ولی امر است نه حدود الهی(حق الله و حق الناس). چون ایندو بخشیدنش دست والی نیست. خود حضرت هم حد جاری می کرده است. قرینه ادامه جمله است: "پس همانگونه که دوست داری خداوند بخشش و چشم پوشی اش را ارزانیت کند، تو نیز بر مردم ببخش و خطایشان را نادیده بگیر زیرا تو بالاتر از آنان هستی و آنکه ترا حاکم مصر کرده بالاتر از توست، و خداوند بالاتر از کسی است که تورا حاکم مصر کرده است."مثال قرآنی لزوم عفو و صفح در اینباره: در ماجرای افک و بهتان زنی به زن پیامبر که قرآن صراحتا می فرماید اتاق فکر و عملیاتی داشت (والذی تولّی کِبرَه منهم)، عده ای از مومنان عمدا یا خطائاً شایعه را پذیرفتند. برخی که آلوده نشدند قرار گذاشتند که آنها را حتی اگر از خویشان باشند از انفاق و مساوات محروم کنند. آیه۲۲ سوره نور نازل شد: "ولیعفوا و لیصفحوا"! - در جامعه ما هم اگر جوانی درباره مقامی دچار لغزشی شد همین باید جاری شود. نه یکباره جامعه بشنود پاپ اسبق ترور کننده خودش را بخشیده۴ اما نماینده ولی فقیهی، ناهی منکر یا منتقدی که احیانا در چگونگی ها لغزشی خطایی یا عمدی داشته به دادگاه کشیده و محکوم شود! ______________ پی نوشت: ۱و۲. برای نمونه ر.ک: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23349 ۳. در اینباره دو بحث نظری مهم مطرح است: کرامت ذاتی انسان/ قواعد تعامل با غیر هم کیش، آیا حکومت هم همان وظیفه مومنان را دارد؟! ۴. تفصیل را اینجا بخوانید https://faradeed.ir/fa/news/31672 ☑️ @m_ghanbarian
⛪️ اقتصاد یک علم یا یک دین؟! • جریان اصلی اقتصاد جهان و ایران (که دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف خود را نمایده آن می داند و سازمان برنامه و بودجه هم برنامه هایش را مطابق نسخه های این جریان اصلی می خواند) اصرار دارد که اقتصاد یک علم است؛ آنهم علمی ریاضی. بدون ریاضیات، داستان سرایی است نه علم. - شماره ۸۹۱ روزنامه دانشگاه شریف مقاله راچ چتی را دراینباره ترجمه کرده است، با عنوان: آری، اقتصاد یک علم است: http://daily.sharif.ir/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88/ • در مقابل دگر اندیشان این جریان اصلی، اقتصاد را نه یک علم که یک دین می شمارند. اینها علم اقتصادِ جاری را یک کلیسا و اقتصاددانها را کاملا شبیه واعظان کلیسا می شمارند! - سایت ترجمان سال۹۶ مقاله جان رپلی از گاردین را ترجمه کرد با عنوان: چطور اقتصاد به دین تبدیل شد؟! http://tarjomaan.com/barresi_ketab/8613/ فایل صوتی: http://tarjomaan.com/sound/9024/ • مقایسه ابتدایی این نظرات فتح بابی برای بحثهای نظری بسیار پرفایده ای در اینباره است که امیدوارم فضلای حوزه و دانشگاه دنبال کنند. شاید در اینباره بیشتر نوشتم! 📝 محسن قنبریان ۶تیر۱۴۰۱ ☑️ @m_ghanbarian
🌹 چند مطلب درباره شهید بهشتی بمناسبت سالگرد آن عزیز 🔺ضرورت احیای ادبیات عدالت خواهی نهج‌البلاغه https://eitaa.com/m_ghanbarian/811 🔺شرط روحیه انقلابی برای اجتهاد http://mghanbarian.ir/doc/942/ 🔺بخاطر بهشتی http://mghanbarian.ir/interview/2746/ 🔺ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی http://mghanbarian.ir/lecture/4034/ 🔺بهشت ی ۱ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2187 🔺بهشت ی ۲ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2188 🔺بهشت ی ۳ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2190 🔺بهشت ی ۴ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2192 🔺بهشت ی ۵ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2193 🔺بهشت ی ۶ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2194 سه توضیح بر فرمایش شهید بهشتی https://eitaa.com/m_ghanbarian/2195 🔺بهشت ی ۷ https://eitaa.com/m_ghanbarian/2196
🏴 مراسم عزاداری شب شهادت حضرت عليه‌السلام ▪️سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین ▪️با مداحی حاج و برادر 🕰 چهارشنبه ٨ تیر ١۴٠١ | از نماز مغرب و عشاء 🕌 مسجد دانشگاه تهران [ ASHABOLHOSSEIN.IR ] [ @ashabolhossein_ir ]
📌 معلوم است مسأله استقلال قضات و تحت نفوذ ضابطین نبودن و مراقبت و نظارت بر رفتار ضابطین، یک مسأله مورد ابتلاء بوده نه فرض ذهنی؛ که غیر از رئیس قوه، باز رهبر انقلاب به لزوم آن توجه می دهد. قبلا همین مسأله از زبان برخی متهمین (بخصوص متهمان سیاسی و امنیتی) گفته می شد اما آنها مُهر فتنه گر و نفوذی و... بر پیشانی شان بود و کمتر حرفشان در بدنه انقلابی مورد توجه می شد؛ لکن در کمتر از یکسال اخیر این مسأله مورد تاکید رئیس قوه و رهبر انقلاب واقع شده است! دیگر عذری برای عدم پیگیری و تحقق کامل آن نیست. با قدردانی از جناب آقای اژه ای و رهبر انقلاب اسلامی؛ به امید تحقق عدالت قضایی با تحقق کامل اصول۲۲تا۲۵ و ۳۲تا۳۹ و ۱۶۵تا۱۶۷ قانون اساسی. محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🔰 عدالت حاکم، جود شهروند! • دشمنان سرمایه داری و کمونیست ها، ضد خیریه اند! میگویند اعتراض طبقه فرودستان علیه وضعیت حاکم را تسکین می دهد!۱ • کاپیتالیست ها، خیریه را جای عدالت قرار می دهند! در نظام طبقاتی و تبعیض شان، میلیاردرها خیریه دارند و البته از آن انحصاراتی در بهداشت و آموزش طلب می کنند! ۲ • در تعالیم اهلبیت(ع)، عدالت سیاست عام(سائس عام) و وظیفه حاکم است و جود حاکمان از بیت المال مذموم! اما از فقر هم استفاده ابزاری برای قیام علیه ظلمه نمیشود. جود برای شهروندان یک ارزش است. اهلبیت(ع) در زمان جور اهل جود بودند. (تفصیل را در سخنرانی شب شهادت جواد الائمه(ع) در مسجد دانشگاه تهران ببینید. http://www.telewebion.com/episode/0x28e7de2) .............................. ۱. بیشتر بخوانید: https://tarjomaan.com/neveshtar/8185/ ۲. ر.ک:http://www.tarjomaan.com/interview/8254/ ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔰 عدالت حاکم، جود شهروند! • دشمنان سرمایه داری و کمونیست ها، ضد خیریه اند! میگویند اعتراض طبقه فرود
عدالت حاکم، جود شهروند.mp3
36.73M
🔰 عدالت حاکم، جود شهروند ⬅️ سخنرانی شب شهادت امام جواد(ع) دانشگاه تهران ۱۴۰۱/۴/۸ حجت الاسلام قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
💠 راز خاتمیت در شهر تجارت! (خوانش اقتصادی از سیره نبوی) با حضور حجت الاسلام محسن قنبریان از ۱۵ تیر/ چهارشنبه ها ساعت۱۷الی۱۹ (پنج جلسه) ✅ جهت ثبت نام با شماره زیر تماس حاصل فرمایید: 09911355372 این کلاس را به علاقه مندان این مباحث معرفی کنید ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! (یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی) حجت الاسلام محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! (یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی) 1⃣ ریاضیات یا اصالت ریاضی؟! ریاضیات همیشه ریاضی بوده اما "اصالت ریاضی" دکارت (pan mathematicism) وقتی اتفاق افتاد که: ریاضیات بر سایر علوم (حتی فلسفه) چتر انداخت! جالب اینکه گزاره: "ریاضیات تنها علم یقینی است"! خود بحثی غیر ریاضی و فلسفی (معرفت شناسی) است که از قضا دکارت ادعای اشراقی درباره آن داشت و می گفت: فرشته ای به او الهام کرده!۱ 2⃣ ریاضی شدن و مرگ طبیعت! تاویل گرایی سایر علوم توصیفی به ریاضیات، با "تقلیل گرایی" و "تنزیل گرایی" همراه شد. برای نمونه "طبیعیات قدیم" قبل از "فیزیکِ ریاضی"، موجودات عالم طبیعت را در ۴جوهر و ۹عرض طبقه بندی، تعریف و توصیف می کرد. وقتی از "تبیین صوری ارسطویی" به "تبیین ریاضی پسادکارتی" تبدیل شد؛ فقط روش عوض نشد، فقط "منطق ریاضی" جای "منطق صوری" ننشست! بلکه برخی موجودات جا ماندند! تغییر روش، بر محتوا اثر کرد! طبیعیات و الهیاتِ اعم به مواردی خاص تقلیل یافت! برای نمونه: الف) جوهر نفسانی (روح مجرد) در "مفاهیم کمّی منتخب" برای فیزیک نوین (مثل جرم و انرژی) جا نشد! پس عقیده ای شخصی ماند یا به نوعی انرژی، تاویل رفت و شعرگویی شد! ب) فیزیک جدید، "حرکت مکانیکی" را تعریف و اندازه گیری و بکارگیری کرد؛ اما "حرکت در جوهر" جا ماند! مفاهیم پایه و روش محاسبه جدید راهی به آن نداشت! در حالیکه هم "روح مجرد" و هم "حرکت جوهری" مطابق با برهان یقینی عقلی اند! ⬅️ ریاضی سازی علوم، فقط ریاضی کردن روش نبود، فروکاستن از معقولات و مقولات به مفاهیم کمّی یا جاماندن برخی از آنها را در پی داشت! 3⃣ اقتصاد ریاضی یا انسانِ ریاضی؟! آن تاویل گرایی به ریاضیات، در علوم انسانی اثرات وخیم تر داشت! از همه بیشتر اقتصاد! باز ادعای مروجین اقتصادِ ریاضی این است که: ریاضی کردن اقتصاد و مدل سازی نه "یک مکتب" که صرفاً "یک ابزار" است! اصطلاحات ریاضی نسبت به تبیین توصیفی، دقیق بوده و گمراه کننده نیست. زبان ریاضی، درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می کند و میتواند پیش بینی در اختیار اقتصاددان و سیاستگذار قرار دهد! اما اینجا هم "تقلیل گرایی" سابق خود را نشان می دهد! برای ریاضی شدنِ مؤلفه های موثر در اقتصاد انسان، برخی مولفه ها جا می مانند و برخی تنزیل معنایی می گیرند (مثل تنزیل روح به انرژی در طبیعیات)! برای نمونه: قبل از ریاضی شدنِ اقتصاد هم به عوامل رفاه اجتماعی توجه می شد؛ اما با پدیده هایی انسانی و غیر ریاضی ارزش گذاری می شد: تعداد زندانی، تن فروشی، تکدی گری، حاشیه نشینی، فقر و... اینها همه "آمار های اخلاقی" و انسان محور بود. اما از اواسط قرن۱۹ "شاخص های پولی و مالی" جای آنها نشست! پیشرفت و رفاه با "دلار" و "درآمد" سنجش شد! "آمارهای پولی"، انسان و جامعه را به دلار و درآمد فروکاست! جالب اینکه این پدیده همزاد دو چیز بود: - ظهور کاپیتالیسم (که علاوه بر بازار آزاد، سرمایه گذاری پولی را از مولفه های اساسی اجتماع و زندگی قرار می داد)! - ریاضی شدن اقتصاد! حالا منابع طبیعی، اختراعات، آثار هنری و حتی انسان همه با "کمیّت دارایی و درآمد" خوانش و محاسبه می شد! نیویورک تایمز ۳۰ژانویه۱۹۱۰ عنوان مقاله اش این بود: "ارزش یک نوزاد به عنوان یک دارایی ملی چقدر است؟!" معضلات زندگی هم با مفاهیم کمیّ پولی سنجش شد: - الکلی شدن= هزینه ۲میلیارد دلاری! - سرماخوردگی= ۲۱دلار به ازاء هر کارمند! -و... ۲ ⬅️ اول مفاهیم پایه تغییر و تنزل کرد تا علم محاسبه اش اقتصاد ریاضی شد! ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! 4⃣ کهانتِ اقتصاد ریاضی! همیشه مقدار سود و بدهی، هزینه و درآمد، ریاضی محاسبه می شده؛ اما "اقتصاد ریاضی" خاستگاهش اینجا نیست! استفاده از ریاضیات پیشرفته برای مدل سازی اقتصادی، و پیش گویی های بازار برای سیاستگذاران، خاستگاه اقتصاد ریاضی است. وقتی می خواهند بازار را مدل سازی ریاضی کنند، بازیگر آن انسان است نه الکترون و پروتن! عوامل مختلفی در رفتارهای انسان موثر است: از "درونی ترین لایه های انگیزشی او" تا "فرهنگ و ارثیه های خُلقی و باوری ملی و باستانی"! آیا همه این عوامل متعدد و غیر کمّی در محاسبه و مدل سازی ریاضی لحاظ میشود؟! اصلاً همه قابلیت لحاظ در مدل ریاضی دارند؟ • به تصریح ریاضی دانهای اقتصادی، برای مدل سازی: - هر مدل یک دسته پیش فرض دارد. - این پیشفرض ها از برداشت و شهود ما از واقعیت انتخاب میشود. - هرچه مجموعه این پیشفرض ها بیشتر باشد(یعنی دریافت و شهود از جامعه کامل تر باشد)، دست و پای مدل بسته تر خواهد شد!(مدلی با مؤلفه های موثرِ زیاد، پیچیده تر و سخت تر است) - اینجاست که اقتصاد ریاضی دست به گزینش می زند! واقعیت را مجردتر فرض می کند! حواشی را حذف و ابعاد و جزییات مورد علاقه را نگه می دارد! و مدل می سازد! ۳ (البته می گوید راه برای مدلی با مولفه های حذف شده هم باز است! اما معمولا "اقتصاد سیاسی" از آن تحقیقات پشتیبانی نمی کند) برای نمونه: تفاوت مردم شناسانه ی: اصناف، اقلیم ها، انگیزهای درونی و دهها مولفه فرهنگی، تاریخی، دینی برای مدل سازی در این خلاصه(بهینه) می شود: "انسان، عقلایی رفتار می کند"! اما وقتی در مرحله قبل تر شاخص ها را همه کمّی کرده اند، نتیجه این میشود که: رفتار عقلایی انسان، در واقع نوعی محاسبه گری ریاضی است! حالا مدل سازی اش کار سختی نیست! تمثیل: همانطور که اول در طبیعیات همه چیز را به جِرم و انرژی تقلیل دادند؛ بعد عوامل متعددِ موثر بر نقطه جوش آب را هم کاستند و گزاره "آب در ۱۰۰ درجه می جوشد"؛ را "قانون" کردند! حالا دامنه هیمالیا و دماوند و... "استثناء" اند و البته قابل اندازه گیری! اینجا هم مثلا "اقتصاد تبرعی" و "انگیزه های غیر محاسباتی"(غیرعقلایی در این مکتب!) مثل چرخه مالی خمس و زکات و نذر و تحبیس و وقف و... مثل استثنائات هیمالیا و دماوند می شوند! با این تفاوت که کنار "اقتصاد معاوضی" بازار به اقتصاد سرریز می شود؛ در حالیکه واقعا در مدل لحاظ نشده است!(دقت کنید) 5⃣ اقتصاد ریاضی، علمِ بازار آزاد نه علم مطلق نظامات اقتصادی! باید تا اینجا روشن شده باشد بین "اقتصاد ریاضی" بعنوان یک روش(!) با "بازار آزاد" بعنوان یک بستره ، رابطه و تناسب هست. اقتصادِ ریاضی، علم کشف روابط علیّ و معلولی بازار آزاد و کنشگرش -که انسانِ محاسبه گر است- می باشد که پس از پیدایش این مکتب و این انسان پیدا شده است. جامعه ای که می خواهد مثلا: از "امانت و ودیعه" بیشتر از "ضمان" / از "اقتصاد تبرعی" برای "تامین حق های همگانیِ بهداشت و آموزش" بجای "بازاری کردن اینها" و "کالا کردن حق ها"/و...؛ نهاد و نُرم بسازد؛ اولا: مفاهیم بنیادین اقتصادش، همه کمّی و ریاضی نمیشود؛ تا مدل ریاضی بپذیرد! ثانیاً: فروکاستن های موجود اقتصاد ریاضی، تحقق نُرم ها و نهادهای نظام مطلوبش را تاخیر و بلکه تاویل می برد! اقتصاد مطلوبش نشدنی تر میشود. چون تحقق مدلهای بازاری، انسان و جامعه بازار را می سازد و انسان فرهنگی و فطری را محجوب می کند.(دقت کنید) .................. ۱. ر.ک: مبادی با بعد الطبیعی علوم نوین / آدوین آرثربرت/ ترجمه عبدالکریم سروش ۲. ر.ک: مقاله:چطور پول معیار سنجش همه چیز شد؟ / الی کوک - مجله آتلانتیک/ سایت ترجمان https://tarjomaan.com/neveshtar/8780/ ۳. ر.ک: روزنامه دانشگاه شریف ش۸۹۱ مصاحبه با دکتر وصالی و دکتر مدنی زاده: بدون ریاضیات فقط می توانیم داستان بگوییم http://daily.sharif.ir/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88/ 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۱۲ ☑️ @m_ghanbarian
🚧 مواجهه عصبی با بی حجابی • این روزها شاهد رویکردهای عصبی و کمتر عالمانه درباره معضل بی حجابی هستیم. منع خدمات دولتی یکی از حادترین هایش بود. در اینباره یک نکته و چند پرسش: • حاکمیت اسلامی می تواند در عقد قرارداد کارمندان خود رعایت حجاب را شرط کند (چنانچه در مصوبه شورای انقلاب فرهنگی درباره حجاب هم هست) اما؛ ۱. آیا حق دارد ارائه "خدمات انحصاری خود" به شهروندان (مومن و فاسق) را منوط به رعایت احکام شرع کند؟! ۲. به لحاظ شرعی، آنچه "حق همگانی" تلقی میشود، اساساً میتواند بعنوان "مجازات شهروند" قرار گیرد؟! "سلب حقوق اساسی" مشمول اصل۱۹و۲۰ قانون اساسی، به لحاظ حقوقی -حتی با قانون گذاری- میشود "کیفر و مجازات" قرار داده شود؟! ۳. بفرض امکان، آیا چنین مساله نظری و اجتهادی ای "طبق اصل۳۶" قانون اساسی، "نیاز به گذراندن قانون" از مجلس و تایید عدم مخالفت با شرع و قانون اساسی توسط شورای نگهبان ندارد؟! ۴. بفرض قابلیت مجازات شدنِ سلب برخی از این گونه حقوق (ماده۲۳ ق.م.ا) آیا این مجازات پیش از حکم دادگاه قابل اعمال است؟! این محرومیت بدون محکوم شدن در دادگاه به چه عنوانی بر او اجرا شود؟! مجازات اصلی، تکمیلی یا تبعی؟! ۵. مخاطب نامه (دولت) با منع حق، "بدون محکوم شدن در دادگاه"، آیا مشمول ماده۵۷۰ ق.م.ا نمی شود؟!پ.ن: بهتر نیست بجای این کارهای شتابزده و "افراط در رویکرد انتظامی_قضایی"، کمی در رویکرد های اجتماعی و مرحله گذاری های آن با ""، فکر و نظریه پردازی کرد؟! *مطلب مرتبط: https://eitaa.com/m_ghanbarian/2221 محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian