هدایت شده از روزنامه وطن امروز
گفتوگوبا حجتالاسلام محسن قنبریان درباره بازنمایی رسانهای توفان الاقصی
قرآن میگوید اگر در حق شما ستم شد، شما میتوانید به همان میزان ستم، مقابله به مثل کنید. آیا میشود به خانه کسی حمله کنند، زن و بچه او را بکشند او هیچ دفاعی از خود نکند؟ این انظلام است، پذیرفتن ظلم است، پذیرفتن ظلم حرام است. باید در برابر ستمگر ایستاد و عقل اجازه میدهد به میزان همان ستم، ستم را پاسخ بدهیم. اگر دشمن یک نیروی ما را کشت، ما هم میتوانیم یک نیروی او را بکشیم، تا اینجا قاعده عقلی است اما از اینجا به بعد قرآن یک قاعده اخلاقی به آن قاعده عقلی اضافه میکند و اینکه در مقابله به مثل تقوا را رعایت کنید و تعدی نکنید، اگر کشتن یک نیرو از دشمن قاعده عقلی است اما قاعده اخلاقی ایجاب میکند که دیگر او را مثله نکنیم، زجرکش نکنیم یا مثلا به خانواده او تعدی نکنیم، اینها قواعد اخلاقی قرآن است. قواعدی که استراتژی کلی حماس مبنی بر رعایت آنها بود و تاحد زیادی به آن عمل کرد و این را نباید نادیده بگیریم.
http://vatanemrooz.ir/newspaper/page/3888/1/270351/0
🇮🇷 @Vatanemrooz
مرکز پژوهش ها از فلسطین یاد هم بگیرد!
• اسرائیل قطعاً رفتنی است. پسا صهیونیزم نخبگان فلسطینی به همراه اراده عمومی و ملی شان برای نوشتن برنامه های بازسازی و پیشرفت شان کافی هستند.
• در این شرایط نسل کشیِ تمام عیار در غزه، نخبگان جهان اسلام اگر میتوانند برای #نجات_غزه طرحی، شدنی ارائه و اجرا کنند.
• هرچه هم خیرات انقلاب اسلامی برای جنبش های رهایی بخش زیاد بوده باشد؛ #خود_شیفتگی نباید مانع یادگیری شود! غزه در همین وضع برای ج.ا.ا و دولت (با گفتمان مردمی) و نظام تعلیم و تربیت و تبلیغ ایران درس دارد!
• در این قریب یک ماه همه به وفور صحنه های تربیتی ای دیده ایم که پر از ایستادگی، شکر به خدا، امید و خلاقیت و... بوده است.
حتی اگر این صحنه آفرینی ها به بچه ها تلقین شده بود هم زیر بمباران به خاطر نمی ماند.
• چنین انسجام و یکپارچگی ای، نحوه ای تربیت و بستره آموزش دارد که بخصوص از انتفاضه الاقصی به اینسو رونق گرفته است.
#منیر_فاشه نظریه پرداز فلسطینیِ حوزه تعلیم وتربیت در کتابهای خود برای این نظام خاص، ادبیات علمی ساخته است:
- بردن فرهنگ به "اجتماع مردم" جای دولت و سازمان های غیر دولتی
- گذر از مفاهیم و ساختارهای مدرن با احیای سنت های کهن
- معانی بخشی به آموزه ها در بستر و شکل عمل و درون #مجاوره_محاوره ها
- و...
"حرکت در هماهنگی با نیروی زندگی(=امید)" را بوجود آورده است.
⬅️ خوب است مرکز پژوهشها، برای تحقق شعار #مردمی_سازی ، این زیسته مردمی و ادبیات علمی آن را، کاوش کند و پیشنهادهای شدنی به دستگاه های عریض اما کم اثر فرهنگی و نظام تعلیم و تربیت ایران ارائه نماید.
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از هیئت اباصالح «عج» قم
استاد قنبریان.m4a
48.71M
💠 کلاس درسِ غزه
🔸 در روزهایی که میگذرد، شاهد #دستاوردها و #درسهایی هستیم.
🔹 بعضی از دستاوردها قهری
و بعضی لازم است که نسبت به آنها تکالیفی داریم.
❇️ #غزه برای ما یک درس دارد و بهنحوی میتواند #معلم_انقلاب_اسلامی باشد.
✅ دستاوردهای جنگ غزه:
🔻 شکست هیمنهی #اسرائیل و نظام استکبار، به لحاظ نظامی و سیاسی.
🔻 موج بینظیر جهانی علیه اسرائیل.
🔻 جابهجایی مرزهای جهاد.
🔸 اینها دستاورد خونِ مظلوم است.
چنین دستاوردهایی تکلیفآور است که:
🔺 از سیلی که جاری شده است دستگاه تدبیری چه میخواهد انجام دهد؟
🔺 #جمهوری_اسلامی در این زمان در چه جایگاهی قرار دارد؟
امروز در قضیهی روایت جنگِ غزه نبود #نهاد_اجتماعی به شدت حِس میشود.
#نهاد_سیاسی و نهاد اجتماعی در کنار یکدیگر میتوانند صحنه را مدیریت کنند.
🔹 بایستی از موج جهانی استفاده کنیم و #پروژه_عادیسازی را به نابودی بکشانیم.
.
#گزارش_صوتی
سخنرانی استاد قنبریان
۵آبان۱۴۰۲
هیئت اباصالح عج قم
@heyatabasalehqom
📋 گزارش یک نشست؛ نسبت عدالت و آزادی
نقد ارزیابی کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری مقام معظم رهبری
• چکیده بیانات حجت الاسلام محسن قنبریان را اینجا بخوانید
• گزارشی از نشست را اینجا بخوانید
• صوت ارائه را اینجا بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
32.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسلام مقاومت در روش، مبدا و مقصد با اسلام داعش متفاوت است!
حجت الاسلام #قنبریان
🎙 صوت کامل را اینجا بشنوید!
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
📋 گزارش یک نشست؛ نسبت عدالت و آزادی نقد ارزیابی کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری مقام معظم رهب
نسبت عدالت و آزادی.mp3
23.75M
🔘 نسبت عدالت و آزادی
ارائه حجت الاسلام قنبریان در نشست نقد و ارزیابی کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری رهبر انقلاب اسلامی/ مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ ۸آبان۱۴۰۲
• عدالت در اندیشه امام و رهبری متکی به یک حقیقت است
- عدالت اجتماعی، مظهر عدالت تکوینی الهی
- اولین عدالتخواه، خداوند و عدالتخواهی بسط صفات حضرت حق است
• آزادی در تفکر عدلیه، انعطاف اراده ها به حقیقت است
- هر آزادی یک تمرد دارد یک انقیاد
- اینها قید هستی آن اند نه ارزشی
- اختلاف مکاتب در تعیین موضع تمرد و انقیاد است نه در قید داشتن یا نداشتن!
• عدالت و آزادی در لیبرالیسم هردو "برساخت" است.
• عدالت قید ثبوتی برای آزادی و در اثبات آزادی محقق عدالت
- مدیریت آزادی در کلمات رهبری توسط خود آزاد اندیشان است نه دولت وسازمانها
* چکیده ای از این ارائه را اینجا بخوانید
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از میز اقتصاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محسن قنبریان: مسئله انتخاب میان دوگانه پیشرفت و عدالت یکی از چالش های موجود برای سیاستگذاران اقتصاد بوده است.
🔹پیشرفت مردم پایه می تواند عدالت را توأم با پیشرفت برقرار کند.
🔸با ما دور میز اقتصاد باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/3031236797Ccb28537740
۲۷-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
18.27M
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲
▫️ فراز مربوط به تجّار و صنعتگران۱
• بخش مهمی در اقتصادِ عهدنامه و حکمرانی اقتصادی
• بحث مهم بر سر تعبیر "المُتَرَفِّق ببدنه":
❓چرا دوگانه تاجر و صنعت گر یک صنف سوم یافت؟!
❓آیا المرتفق ببدنه همین کارگر در عصر ماست؟
• نتایج مهم این بحث در نظام اقتصادی ما!
#آیین_حکمرانی
#شرح_عهدنامه_مالک_اشتر
حجت الاسلام محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
#بخش_اول
▫️ فراز مربوط به تجار و صنعتگران ۱
این بخش مهمی در اقتصاد عهدنامه و حکمرانی اقتصادی است.
▫️ نکات مهم:
1⃣ تجّار و صنعتگران را کنار هم قرار داده برایشان یک رهنمود داده:
ثم استوص بالتجار و ذوی الصناعات!
استوص، از ماده وصیت و بمعنای پذیرش وصیت؛ خویش را سفارش کردن یا سفارش دیگری را پذیرفتن است.
• در دنیای جدید، تجارت و بازرگانی بر صنعت حاکم شده است (چنانچه بر کشاورزی و دامپروری)...
2⃣ فراز درباره صنعت گران و تجار است اما در ادامه تقسیم را سه گانه می کند و یک "المرتفق ببدنه" هم اضافه می شود:
و اَوصِ بهم خیراً: المقیم منهم/ المُضطربِ بماله/ المُتَرَفِّقِ بِبَدنه
درباره آنها سفارش و وصیت خیر داشته باش:
- المقیم منهم: آنها که یک جا مقیم اند. خارجاً و مصداقاً همان "ذوی الصناعات" اند
- المضطرب بماله: کسی که مال خود را حرکت می دهد؛ که همان "تاجر" است. از ریشه "ضرب فی الارض" است که در لغت سیر در زمین و در اصطلاح همان "مضاربه" است.
- المترفّق ببدنه: از ماده رفق = مدارا و همراهی ⬅️ کسی که با نیروی بدنی خود همراهی می کند!
❓ این "المترفق ببدنه"، کجای آن دو صنف است؟!
ترجمه آن به "کارگر" غلط شایعی بین شارحان است! کارگر در عرف دنیای جدید کسی است که نیروی کار را می فروشد و خود را اجیرِ صاحب کار می کند!
تعبیر "المُتَرَفِّق ببدنه" چنین معنایی ندارد! فراز مربوط به تاجر و صنعتگر است بعد این قسم اضافه می شود؛ معلوم است او ملحق به آن دوست.
مترفق یعنی همراه، ببدنه یعنی با نیروی بدنی با آندو همراهی می کند. خارجاً یعنی کمک کار صعنتگر یا کمک کار تاجر؛ ایندو کارگر به اصطلاح امروز نبوده اند.
کمک کار تاجر(المضطرب بماله) در عقد مضاربه، می شد "عامل" نه کارگر. کارگر اجیر است و مزد می گیرد؛ عامل، شریک است و از سود نهایی سهم می برد.
کمک کار صنعت گر هم در روایات لفظی دارد با عنوان "القاریجار" ؛ ملاذ الاخیار(ج۱ ص۴۲۷) در شرح آن، گفته معرب کارگر است اما "أی ذی الصنعه" یعنی او دارای مهارت و صنعت بوده است.
• در روایات سه تعبیر داریم: "العُمّالات" (همان عامل در در عقود بازرگانی و کشاورزی: مضاربه و مزارعه و مساقات)/ "القاریجار"(اسم دیگر صنعتگر) / "الاجیر"(کارگر بمعنای امروز)
• تعبیر #اجیر در دو کتاب فقهی استعمال شده:
- در کتاب جعاله (وسائل ج۱۶ ص۱۱۲) که در قبال کاری، پولی به کسی داده شود. ابواب اینها را شمرده است: کسی که گمشده ای را پیدا یا برده فراری را بیابد، در قبال کار حجامت کننده و نوحه گر و آرایشگر و آوازه خوان و...، در قبال کارِ دلال و سمسار و...
⬅️ نوعاً در مواردی مطرح است که سرمایه و ابزار خاصی ندارد (پیدا کردن چیزی یا فروختن چیزی و...)؛ یا هنر و توانای خاصی است (مثل نوحه خوان و آرایشگر و آواز خوان).
در تفریح و سرگرمی هم استعمال داشت؛ در مسابقه اسب دوانی و تیراندازی(سبق و رمایه) مجاز و در مواکله(که عده ای باهم خوراکی را بخورند) حرام بود.
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
#بخش_دوم
• تعبیر #اجاره هم بیشتر درباره اجاره اشیاء (خانه و ابزار کار) به کار رفته تا "اجاره شخص".
- به لحاظ تقنینی: روایات حاکی از کراهتِ اجاره شخص -کارگری- است(ر.ک: الکافی ج۵ص۹۰). روایات از ممنوع شدن رزق در این صورت می گوید چون رزق [سود] به صاحب کار می رسد.
واضح است کراهت در این حالت اضطرار نیمی از خانواده های ایرانی نیست. در مقابل نظام اقتصادی نباید مبتنی بر یک کراهت بنیان گذاشته شود. (دقت کنید)
- به لحاظ روابط طبیعی اقتصادی هم روایات (و هم تاریخ) حاکی از این است که اجاره شخص، بیش از عاملیت در تجارت و کشاورزی نبوده است. در روایت عمار ساباطی از امام صادق(ع) پرسش می شود مردی تجارت می کند [احتمالا بعنوان عامل در مضاربه] ولی اگر خود را اجاره دهد، بیش از تجارت نصیبش می شود!... (ر.ک: روضه المتقین ج۶ص۴۸۲) باز امام از کارگر شدن به همان دلیل گذشته نهی می کند!
⬅️ معلوم است #بازار_کار نبوده یا اقلی بوده و مثل حالا نبوده که عرضه کارگر بیش از تقاضای کارگر باشد! طوری بوده که او از کارگری سود بیشتر از تجارت می برده است!
آن دنیا بخلاف دنیای مدرن است که ابزار تولیدِ پیشرفته، دست صاحبان سرمایه و مثلا بیش از نیم خانوارها کارگرند و صف بیکاران هم پشت درند؛ لذا عرضه بیش از تقاضاست و مزد کارگر رو به کاهش است!
- در روایت دیگری به شرطی اجیر شدن اجازه داده می شود که: "اذا نصح قدر طاقته" یعنی کارگر به اندازه توان برای صاحب کار خیر خواهی کند! بعد به اجیر شدن حضرت موسی(ع) برای شعیب(ع) در قبال مهریه دخترش استناد می کند که بین ۸یا ۱۰ سال، ۱۰ را انجام داد! (ر.ک: روضة المتقین ج۶ص۴۸۱)
⬅️ قید جانب مستاجر و صاحب کار را گرفته که صاحب کار زیان نبیند. بخلاف "عمّال" در مضاربه و مزارعه و مساقات که خود در سود شریک است و عملا کم کاری اش ضربه مالی به خود هم هست، کارگری، چون مزد می گرفت چنین تعهدی را اضافه می خواست.
در زمانه ما بعکس است و چون با #طبقه_کارگر مواجهه ایم ضرر و زیان به جانب کارگر است و معمولا در حق او جفا می شود.
✔️ جمع بندی
در نظم اقتصادی اسلام، کسی که کار بدنی دارد یا ملحق به تاجر می شود (عامل مضاربه/ و هم عامل در کشاورزی: مساقات و مزارعه) ، یا ملحق به صعنت گر است (قاریجار).
در قانون اساسی جمهوری اسلامی به این مهم توجه شده است در بند۲ اصل۴۳ چیزی تعبیه شده که مانع پیدایش طبقه بزرگ کارگر (که فقط کار خود را بفرشد و ارزش افزوده مال صاحب کار باشد) شده است...
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از هیأت اصحاب الحسین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #ریلز | #شب_جمعه
ویژه شب زیارتی امام حسین (ع)
💠 جاهلیت جدید
🎙 حجت الاسلام #قنبریان
#️⃣ #همراه_با_اصحاب
[[ @m_ghanbarian ]]
[[ @ashabolhossein_ir ]]
🔳 غزه؛ نفاق سنج!
• قرآن برای شناخت منافقان در امت اسلام آیه صریحی دارد:
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا ۚ وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا ۖ قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ ۗ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ ۚ...
همچنين كسانى را كه دو رويى نمودند [نيز] معلوم بدارد. و به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا بجنگيد يا دفاع كنيد.» گفتند: «اگر جنگيدن مىدانستيم مسلماً از شما پيروى مىكرديم.» آن روز، آنان به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان...
⬅️ دعوت به دفاع از امت و قتال با دشمنان، نفاق سنجِ قرآن است؛ که امروز مظلومیت غزه است!
برخی سران ترکی-عربی؛ هُم للکفر یَومَئِذ اَقربُ مِنهُم لِلاِیمانِ اند!
• در مقابل، قرآن سنجش صداقتِ اهل کتاب را به تعالی به "کلمه سواء" می شمارد: اربابهای غیر الهی را نپذیریم:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّه...
بگو: «اى اهل كتاب، بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم، و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد...
⬅️ کسانی که این روزها علیه ابرقدرتهای پوشالی و ارباب های غیر الهی دنیا برخاستند، در کلمه سواء با مسلمان، مساوی اند!
• غزه امروز محک کفر و ایمان است؛ شاه مسلمانی که اقرب به کفر می شود و مردم مسیحی و یهودی ای که در رد اربابهای خودخوانده و زورگویان عالم، تعالی می یابند.
محسن قنبریان ۱۱آبان۱۴۰۲
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از موسسه اندیشه بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تناظر اقتصاد و سیاست در اندیشه شهید بهشتی
نشست حجتالاسلام والمسلمین قنبریان (عدالت اجتماعی در اندیشه شهید بهشتی)
﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋
❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝
༺ @AndisheBeheshti ༻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓آیا سفارش متنفذین درباره پرونده های قضایی نمونه های دیگر دارد؟!
❗️مشکل این است که برای بی صداها سفارش نمی کنند یا اصلا چنین ورودهایی حتی اگر درخواست مُرّ قانون باشد هم تبعیض آمیز است؟!
❓سابقه تمدنی و فرهنگ اسلامی قبل از دولت متمرکز اقتدارگرای مدرن چگونه بوده است؟!
❗️در حکمرانی مدرن به چه بیانی چنین ورودهایی -حتی اگر صرفا خواست عدالت باشد- باز خارج کردن امور از مواضعش و از مصادیق بی عدالتی است؟!
پاسخ به این پرسشها را در یادداشت: عبرت از سفارش پذیری در دستگاه قضایی!
(حاشیه ای نظری بر درد دل #پدر_شهید_عجمیان) از حجت الاسلام محسن قنبریان بخوانید👇
https://eitaa.com/m_ghanbarian/4535
☑️ @m_ghanbarian
💠 عبرت از سفارش پذیری در دستگاه قضایی!
(حاشیه ای نظری بر درد دل #پدر_شهید_عجمیان)
صفحه ۱ از ۲
• بدون اینکه بخواهم وارد جزییات پرونده ها شوم یا درباره مدعیات، قضاوتی داشته باشم؛ به لحاظ کلان و نظری نکته ای دارم.
• سابقه سفارش:
بار اول نیست که موجهینی درباره پرونده ای قضایی سفارش یا شهادت و وساطتی می کنند و در حکم نهایی موثر میشود. برای نمونه:
۱.در پرونده نوشین نفیسی (عضو ارشد گروه مارکسیستی پیکار) سال۶۳ دادستان وقت کشور به رئیس دیوان عالی قضایی از "عنایت خاص" آیت الله منتظری به پدرشان -که دکتر مخصوص ایشان بود- نوشت و حکم را از اعدام، به ۱۵ سال زندان با تعلیق ۵ساله فروکاست.
شهید لاجوردی برای این حکم آرزوی مرگ کرد و نوشت: "ولی چه می شود کرد؟ چون دستور آزادی اش صادر شده چاره ای جز آزادی اش نیست!"
۲. در ماجرای اخلال های ارزی دولت روحانی و دستگیری سیف (رئیس بانک مرکزی) و احمد عراقچی (معاون ارزی) و... با وجودی که حکم صادر و سخنگو از غیر قابل تغییر بودن گفت اما یکی از اعضاء مجمع تشخیص و وزرای دولت قبل به رهبر انقلاب نامه نوشت و چنین کارهایی را در دوره های مختلف رویه دانست. هامش آن نامه در مطبوعات چنین نقل شد: مبادا حکم جائرانه ای صادر شود و دقت کنید که اجرای جائرانه ای هم اتفاق نیافتد.
۳. ماجرای شهید عجمیان ...
• نگاهی به سابقه تمدنی
پیش از دولت مدرن با "اقتدار متمرکز" و "نظام دیوانی خاص" ، "نظم دیگری" در رابطه بین "حاکم" و "اختیارات مردم" برقرار بود. در فرهنگ اسلامی انواعی از حقوق و اختیارات برای آحاد مردم در حوزه عمومی، انتظامی و قضایی و... مطرح بود. از جمله آنها "حق الجوار" بود که خود از جوامع قبل از اسلام تا آنجا تطوری طی کرده بود. "جوار" نوعی پناهندگی و حمایت بود. "ولاء جوار" به "مُجیر"(پناه دهنده) اختیار می داد، "مستجیر"(پناه گیرنده) را نوعی "امان" دهد.
در اسلام این "ولاء" در انحصار بزرگان و اشراف نبود؛ بلکه رسماً اعلام شد: "یُجیرُ علیهم ادناهم": کمترین مسلمانان هم می تواند حق الجوار صادر کند! لذا حتی بردگان و زنان مسلمان از این ولاء برای برخی گنهکاران و مقصرانِ تحت پیگرد استفاده می کردند!
ام هانی(دختر ابوطالب) به شوهر خود -که پیامبر(ص) قبل از فتح مکه خون او را مباح اعلام کرده بود- با دو نفر دیگر، "جوار" و امان داد و پیامبر(ص) هم پذیرفت. عکرمه بن ابی جهل -که در صدر اسلام کارهای ننگین و زشتی برای از بین بردن اسلام و پیامبر(ص) کرد- توسط همسرش ام حکیم، جوار و امان گرفت! و...
(دایره و احکام و شروط ولاء جوار، تفصیل خاص خود را می خواهد که اینجا مجالش نیست)
• اقتضای دولت مدرن
در جوامع مدرن به اسم مساوات و"تسویه قانون" و با "تمرکز دادن به اقتدار"، همه این ولاء ها در نهاد اجتماع جمع شده و در "دولت متمرکز اقتدارگرا" قرار داده شد.
حالا دیگر اگر کسی -به هردلیل- حق خود را از طریق "دیوان سالاری قضایی" نمی توانست بگیرد، امکان استفاده از "حلف الفضول" (یکی از آن ولاء های اجتماعی) یا "حق تقاص" (حقی شرعی برای برداشتن حق مالی خود از دیگری) را نداشت! یا برای "متهم سیاسی" -که در براندازی ای مشارکت داشته- امکان گرفتن امان یا تخفیف مجازات از سوی افراد معمولی جامعه وجود نداشت!
ادامه یادداشت را در صفحه دوم بخوانید
☑️ @m_ghanbarian
💠 عبرت از سفارش پذیری در دستگاه قضایی!
(حاشیه ای نظری بر درد دل #پدر_شهید_عجمیان)
صفحه ۲ از ۲
• متنفذین در سیستم مدرن!
نکته عجیب اما این است که علیرغم شعارهای تسویه قانون و "روال واحد دادرسی" برای همه، متنفذینی برای برخی گروه ها یا آدمهای خاص وجود دارند!
- در نمونه اول:
اعتماد قائم مقام به پدر متهم، با توبه ظاهری دختر (که بعضا بقیه هم داشتند) موجب نقض حکم اعدام می شود!
آیا چنین "رابطه شخصی" و بالتبع "امکان اعتماد" و اطمینانی -که موجب سفارش شود- بین بقیه آحاد مردم و این مقامات، "امکان برقراری" دارد؟!
اینجا خود اطمینان و آثار حامل برآن (مثل صحت توبه دختر و...) مورد مناقشه ام نیست؛ "خاستگاه این اطمینان" که یک رابطه شخصی و بالتبع "محدود" و "غیر ساری به سایر خانواده ها" است مورد توجه است.(دقت کنید)
- در نمونه دوم:
نظر کارشناسی یک وزیر متخصص دولت سابق درباره سیاست های ارزی موجب هامشی از سوی رهبری و اثر بر پرونده می شود.
آیا برای همه متهمان دادگاه های خاص (مثل جرائم اقتصادی یا انقلاب و...) "امکان پیوست" چنین نظرات متخصصانی "خارج از سیستم قضایی" وجود دارد؟!
- در نمونه سوم:
اگر مشاور رهبری صرفاً "شهادت" جمعی از "پزشکان معتمد" را "تلقی به قبول" کرده و نزد رهبری برده باشد و هیچ چیزی هم جز اجرای عدالت مطالبه نکرده باشد؛ باز می توان از همان تبعیض پرسید!
بسیاری از متهمان و محکومان دیگر -که چنین جمع حامی و شخص متنفذ دارای رابطه با مقامات را ندارند- هم دنبال راهی هستند که پرونده شان جای دیگر یا جور دیگر یا بار دیگر بررسی شود و جز اجرای عدالت و مُرّ قانون هم نمی خواهند!
• نکته اصلی
نکته اصلی این نوشتار این نیست که چرا این متنفذین برای محرومین و بی صداها سفارشی نمی کنند؟!
چرا که می دانیم سفارش و شهادت و... فرع بر شناخت و اعتماد است و طبعا یک نفر در اینباره دایره محدودی دارد! آن طبقه محروم دارای پیوندهای خانوادگی و شغلی و... با این متنفذین نیستند.
سخن اصلی این است که اساساً این "خاستگاه تبعیضی" چرا؟!
یا نظم پیشا مدرن (با انواع ولاء اجتماعی اش) "بازتولید" شود و این اختیار و امتیاز در دست "همه آحاد" بچرخد؛ یا با تمرکز بخشی به نظام دیوانی و از بین بردن آن ولاء ها (به بهانه هرج و مرج و هرچه) چنین اختیاری از همه گرفته شود. سفارش و وساطت -حتی به حق و قانون- از هیچکس در هیچ مرتبه ای، مسموع نباشد.(دقت کنید)
این نکته حائز اهمیت است که چنین سفارشهایی از سوی "اشخاص حقوقی" و سیاستمداران -حتی اگر درخواست مُرّ قانون و عدالت باشد- برای سفارش شده، "احسان و جود"؛ اما برای عموم مردم، خلاف عدالت است.
از همین رو حضرت امیر(ع) درباره افضلیت "عدالت" بر "جود" می فرماید:
" الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا" عدالت هرچیزی را جای خود قرار می دهد اما جود (و احسان) آنرا از جای خود در می آورد!
"وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ"
عدالت، سیاستی عمومی است اما جود به اشخاص خاص می رسد!
برای اشخاص حقوقی که متولی سیاست در حوزه عمومی و در موضع "سائس عام" هستند؛ چنین احسان هایی برای افراد خاص -ولو مطالبه مُرّ قانون و عدالت باشد- در آوردن کار از موضع خود و نقض عدالت است، چون برای همه متقاضیانی که همین مُرّ قانون و عدالت را درباره خود می خواهند قابل پیگیری و سفارش نیست!
📎مطالب مرتبط:
https://eitaa.com/m_ghanbarian/3422
https://eitaa.com/m_ghanbarian/2384
📝 محسن قنبریان ۱۳آبان۱۴۰۲
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 "مردم اسطوره ای و بی نظیر غزه"
• این تعبیر سید مقاومت بود که: هیچ نظیری در دنیا ندارند!
"روایت گران" و "مستند سازان"، جامانده اند تا استقامت، صبر، شکر و #تجلیات_متعدد_ایمانِ_اسلامی را از کودک و بزرگ این مردم تصویر کنند.
• بهتر از "حرف/دم زدن از اسلام" و "عکس/ سلفی گرفتن با مقدسات" ، "تجلیِ مکارم اخلاقی" ای -که بعثت اسلام برایش بود- دعوت به اسلام می کند.
این ویدئو پنجره بسیار کوچکی از "داعی شدن عملی غزه برای اسلام" است.
و همزمان "طعنه" به کسانی است که نام و نان اسلام را می خورند و به غیر اسلام دعوت می کنند!
• اگر هنوز در اثنای ساخت "مدینه النبیِ" عدل و آباد، مستقل و آزاد و پراز معنویت -آنقدر که چشم جهان را بگیرد و دلهارا برباید- هستیم؛ جهانیان، قرآن و محمد(ص) را در محاصره و تحریم سخت تر از #شعب_ابیطالبِ_غزه با کشتار زنان و کودکان پیدا کردند؛ ایمان و فضایلی همسنگ صدر اسلام!
• "ایمانِ غزه" در جوار بیت المقدس، بر بازگشت مسیح(ع) از آسمان هم بی اثر نیست!
رفتن آن ولی خدا پس از "فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ" بود (قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ؟!)
"ناصران الی الله" در مقابل کفر یهود، در هر زمان دیگر هم #حواریون_عیسی(ع) هستند. امروز غزه نه فقط وارث محمد(ص) که حواری مسیح(ع) هم هست!
آن کفر، عیسی(ع) را به آسمان برد و این ایمان زمینه بازگشت او در قدس است(إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَروا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعوكَ فَوقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ يَومِ القيامة)
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
بی سرپناه اما پناه عزت است این خاک
من؛ "غزه" می گویم... زمینِ مردمی بی باک
زخم مرا درمان به زخمی سخت باید کرد
زخم مرا آتش بزن هر بار بی تریاک
شب ها زمینم آسمانی سرخ می گردد
فریاد من را کی شنیده است این چنین افلاک؟
فریاد من از زخم؟ نه! از غیرت است ای مرد
کی می کند بی غیرت این فریاد را ادراک
از بین خون و آتش آمد کودکی بیرون
شد مرد بی مانندِ غزه شد شهیدی پاک
چشم شیاطین منتظر تا بشکنم اما...
کی بشنود از من صدای ضعف و غم حاشاک
من خاک؟ نه... من خون سرخم بعد از این ای دهر
بی نام تو من هم نبودم کربلا...لولاک...
#غزه
#دلاوار
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
خانم علم الهدی❗️ "استاد علم الهدی" کوچکتر از "همسر رئیس جمهور" نیست!
بنظرم توجه #خانم_علم_الهدی به دو نکته ضروری است:
1⃣ "موقعیت زن" در تفکر اسلامی با عناوین اضافی و "اعتباری" و "موقت" (مثل بانوی اول و دوم یا همسر رئیس جمهور) ، تعریف نمی شود.
"ارزشهای ذاتی" او، "مقام" و "موقعیت" به او می دهد.
مثلا درباره خود ایشان، "استاد علم الهدی"، کم ارزش تر از "همسر رئیس جمهور" نیست.
یک زن صاحب نظر در حوزه تعلیم و تربیت و استاد یک دانشگاه معتبر، مستقلا یا با جمع همکاران میتواند اثر گذاری سیاسی اجتماعی داشته و حتی به زنان موثر جهان -نه الزاماً زنانی که ذیل عناوین اعتباری، چند صباحی موقعیتی یافته اند- درباره مسائل مهم نامه بزند.
بروز و #ظهور_عظمای "زنان شاخص اسلام" مثل فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س) نیز نه در "ذیل حکومت پدر یا همسر" ؛ بلکه با #ارزشهای_ذاتی خود و "حین مظلومیت و محرومیت" همسر و برادر بوده است.
2⃣ "ریاست جمهوری" و "رهبری" و... نیز در تفکر انقلاب اسلامی، "جلب موقعیت" برای نزدیکان نمی کند.
"اولین تبعیض" از "موقعیت اجتماعی طفیلی" شروع می شود. "متعلقه بودن" و "آقازادگی" و... هرگز نباید جلب موقعیت اجتماعی کند.
وقتی به امیرالمومنین(ع) درباره پست دادن به ابن عباس ها گله شد که پس آن شیخ(خلیفه سوم) را چرا کشتیم؟! (چون یکی از اتهاماتش خویشاوند سالاری بود) امام فرمود:
"فهل وليت حسنا أو حسينا أو أحدا من ولد جعفر أخي أو عقيلا أو واحدا من ولده؟! آیا به حسن یا حسین یا کسی از اولاد جعفر برادرم [یکی از آنها دامادش بود] یا عقیل و فرزندانش تولیتی دادم؟!" (شرح ابن ابی الحدید ج۱۵ص۹۸و۹۹)
• یکی از صدها و هزاران زنی که می تواند تمثال زن تراز انقلاب اسلامی با نقش های اجتماعی سیاسی موثر باشد، خانم علم الهدی است؛ که در حوزه هایی حتی پیش از شوهرشان شناخته شده بودند.
ولی با عناوین "همسر رئیس جمهور" یا "بانوی اول" و دوم کردن، هم "موقعیت زن در اسلام" آسیب می بیند و هم "موقعیت ریاست جمهوری در انقلاب اسلامی"!
📝 محسن قنبریان ۱۶آبان۱۴۰۲
☑️ @m_ghanbarian
🎯 چطور یک مکتب اقتصادی کل علم اقتصاد را تسخیر کرد؟
🔴 وقتی هاجون چانگ در سال ۱۹۸۶ برای خواندن اقتصاد از کرۀ جنوبی به بریتانیا رفت، مهمترین چیزی که آزارش میداد، فرهنگ غذایی بهشدت بسته و محافظهکارانۀ انگلیسیها بود. غذاهای انگلیسی کمتنوع و بدمزه بودند و به سختی میشد رستورانی پیدا کرد که سبک دیگری از غذا را ارائه دهد. در عوض در دانشگاه با معرکۀ آرای جالبتوجهی بین مکاتب اقتصادی مختلف مواجه بود که دربارۀ هر موضوعی با هم وارد کارزارهای فکری میشدند و به علم اقتصادی پویایی میدادند.
🔴 چانگ که طی این سالها به استاد اقتصاد برجستهای تبدیل شده است، گمان میکند امروز داستان برعکس شده. فرهنگ غذایی انگلستان متنوع و رنگارنگ شده است، ولی علم اقتصاد تقریباً بهطور کامل به انحصار یک شیوۀ فکری درآمده است.
🔴 تا دهۀ ۱۹۷۰، علم اقتصاد را طیف متنوعی از «مکاتب» فرا گرفته بود. اگر بخواهیم فقط مهمترینها را نام ببریم، عبارتاند از کلاسیک، نئوکلاسیک، کِینزی، توسعهگرا، اتریشی، شومپیتری، نهادگرا، و رفتارگرا که هر یک حاوی دیدگاهها و روشهای پژوهشِ متفاوتی بودند. این مکاتب اقتصادی -یا رویکردهای گوناگون به اقتصاد- دیدگاههای متمایزی داشتند؛ به این معنی که دارای ارزشهای اخلاقی و جهتگیریهای سیاسی مغایر با هم بودند، و در همان حال نحوۀ عملکرد اقتصاد را نیز به شیوههای متفاوت میفهمیدند.
🔴 گاهی، مکاتب اقتصادی متعارض در «تقابلهای مرگبار» روبهروی هم قرار میگرفتند. مثلاً اتریشیها در مقابل مارکسیستها در دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، یا کِینزیها در مقابل نئوکلاسیکها در دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰. در مواقع دیگر، روابط متقابلشان صلحجویانهتر بود و طی گفتگوها و آزمایشهای علمی استدلالهایشان را قویتر میکردند.
🔴 اما، از دهۀ ۱۹۸۰، اقتصاد وضعیت غذای بریتانیایِ قبل از دهۀ ۱۹۹۰ را پیدا کرده است. یک سنت، یعنی اقتصاد نئوکلاسیک، تنها گزینۀ موجود در منو است. مانند سایر مکاتب، این مکتب هم نقاط قوت خود را دارد؛ همچنین دارای محدودیتهایی جدی است. غلبۀ اقتصاد نئوکلاسیک دلایل مختلفی دارد. بخشی از آنها به عواملی آکادمیک مثل سیطرۀ روزافزون ریاضیات در اقتصاد برمیگردد، اما برخی هم غیرآکادمیک است. در واقع «سیاست زور» نیز بهطور جدی در شکلگیری این پیشرفت نقش داشته است.
🔴 بیمیلی ذاتی مکتب نئوکلاسیک به زیر سؤال بردنِ توزیع درآمد، ثروت و قدرت، که زیربنای همۀ نظمهای اجتماعی و اقتصادی موجود هستند، آن را مقبولِ نخبگان حاکم کرده است.
🔴 اقتصاد نئوکلاسیک امروزه چنان مسلط است که اصطلاح «اقتصاد» مترادف با آن شده است. طوری که امروزه تعداد اندکی از اقتصاددانان نئوکلاسیک، حتی وجود مکاتب دیگر را به رسمیت میشناسند، تصدیق شایستگیهای فکری آنها که جای خود دارد. آنها میگویند برخی ایدهها، مانند اقتصاد مارکسیستی، «اصلاً اقتصاد محسوب نمیشوند». و اندک دیدگاههای مفیدِ دیگر مکاتب نیز قبلاً در همین اقتصاد نئوکلاسیک، ادغام شدهاند. حرف این نیست که اقتصاد نئوکلاسیک بد است، مسئله این است که تسلط صرفاً یک مکتب اقتصادی بد است.
🔴 سیطرۀ کامل یک نوع مکتب اقتصادی، نهتنها تأثیر بدی روی علم اقتصاد میگذارد، بلکه برای زندگی ما نیز مضر است، چرا که نظریۀ اقتصادی حاکم هنجارهای فرهنگی را نیز شکل میدهد. مثلاً با تسلط اقتصاد نئوکلاسیک که تصور میکند انسانها خودخواه هستند، رفتار خودخواهانه عادی شده است و افرادی که به شیوهای نوعدوستانه عمل میکنند بهعنوان «آدمهای سادهلوح» مورد تمسخر قرار میگیرند، اما اگر نظریههای اقتصادی رفتارگرا یا نهادگرا حاکم بودند، معتقد میشدیم که انسانها انگیزههای پیچیدهای دارند که خودخواهی فقط یکی از آنهاست.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چرا رستوران علم اقتصاد اين روزها فقط يک غذا دارد؟» که در شمارۀ بیستوهشتم فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۳ آبان۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ هاجون چانگ است و شهریار سرفلاح آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/z97424
@tarjomaanweb
۲۸-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
15.65M
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هشتم/ ۱۲آبان۱۴۰۲
▫️ فراز مربوط به تجار و صنعتگران۲
• اخلاق خوب و بد این صنف
• فرق بین انسان سرمایه داری و انسان اسلام؟
• توصیه ها به حاکم درباره بازار
• موازین بیع سمح و آسان در کلام حضرت
- فرق این با بازار کمونیستی و کاپیتالیستی؟
- مکانیزم قیمت گذاری متفاوت!
* چکیده را اینجا بخوانید
#آیین_حکمرانی
#شرح_عهدنامه_مالک_اشتر
حجت الاسلام محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian