پیش از تو رسم بود پیامبران عصا اژدها کنند؛
دریا بشکافند؛ طوفان به راه اندازند؛ آتش را باغستان کنند. تاریخ میگوید شب میلاد تو اما همه پادشاهان، از خسرو ایران تا قیصر روم و امپراطور چین و دیگران لکنت گرفتند. لال شدند چندساعتی. کاهنان نیمهشب لباس پوشیدند؛ تاروت و مهره و عود برداشتند و آتش انداختند. دودها که خوابید، گفتند مولود امشب با خود کلمه آورده؛ کلمه!
آری پیش از تو در جهان کلمه نبود.
جهان سراسر سکوت بود؛ بدون هیچ حرف!
تو آمدی. میان شمشیرهای آختهٔ از نیام بیرونآمده. میان بردگان و کنیزان سیاه؛ زیر شکنجههای سنگین اشراف. میان زنهای کبودچهره از تازیانههای متعدد شوهران. میان قبرهای کوچک خالی؛ آماده برای دفن فوری دخترکان قبیله. تو آمدی. بر دامنه کوه ایستادی و کلمههایت را گفتی. رود شد. جاری شد در میان شهر. بردگان را از حضیض شکنجه بیرون کشیدی و بر مسندها نشاندی. مردان را از چشمه کلمههایت نوشاندی. شلاقها را غلاف کردند و بوسه پشیمانی بر کبودیهای زنان ریحانهسان زدند. تو آمدی. در قبرهای کوچک خالی، کلمه کاشتی. جوانه زد و درخت شد. دخترکان، بزرگ شدند و در سایهاش بازی کردند. درخت کلمههایت میوه داده محمد(ص)! شجره طیبهای شده تناور و سبز و پربرگ؛ با سایهای خنک. تیشهها بر آن اثر نمیکند. آتشها نمیسوزاندش. هیچاهیچ. و ما امت تو؛ امت بزرگ و قدرتمند تو؛ از همه رنگها و در همه لباسها؛ در خنکای سایهسار شجرهات، ایستادهایم. بیرق کوچک مخفی در شعب و کوخهای قریشات را حالا بر سر دست گرفتهایم به دنبال فتح. هیچ متوقفمان نمیکند. کلمههایت را در گوش هم زمزمه میکنیم تا به گوش عالم برسانیم؛ و تو را ندیده، همگی پذیرفتهایم که هنوز در جهان سکه به نام محمد است. کاهنان درست گفته بودند. مولود آن شب، با خود کلمه آورده بود؛ کلمه!
«مهدی مولایی»
در برههای که فریادهای «یا مذلالمومنین» بعضی خود تحلیلگرپندارهای ایرانی خطاب به سید نصرالله، گوش فضای مجازی را پرکرده که نگاه خود به صحنه نبرد را بصیرانهتر، شجاعانهتر و تخصصیتر از نگاه سید مقاومت میدانند و اقدامات او در نبرد را کافی نمیدانند و تکهپرانی میکنند، امروز ناگهان انتشار یک دستخط چند کلمهای از سید، روح تازهای به کالبد عشّاق مقاومت دمید. تایملاین مقاومت مملو از امید شد، پرچمهای زرد بلند شد، مجروحان مقابل دوربینها، دستهای بریدهشان را بهنشان لبیک بالا بردند و نوعروسان بیروت، کلمههای سید را در گوش شیرمردان چشمباختهشان زمزمه کردند:«باسمه تعالی؛ قطعا پیروز خواهیم شد. امضا، نصرالله». انسانهای تراز حزبالله، این روزها بهدور از هیاهو و غرغرهای مجازی بطرزی شگفت امّیدوار، مقاوم، مطیعمحض و سرزندهاند. ناامیدی در حزبخدا راه ندارد؛ قطعاً سننتصر.
«مهدی مولایی»
آدممعمولیهای جبههها
یادداشت صبح امروز روزنامه جوان
https://www.javanonline.ir/fa/news/1253017
به آن پیرمرد صلحطلب بگویید شما و دوستانتان از اول هم در برابر صهیونیسم سلاحی در دست نداشتید که حالا بخواهید زمینش بگذارید؛ و از زبان ما اگر حرف میزنی، پس اگر سلاحهایمان را بگیرید با دستان خالی، با دندان و چنگ و سنگ همچنان مبارزه خواهیم کرد تا قلع غدههای سرطانی جهان. و به آن دیپلمات فرنگرفته و سیاستخوانده که در لباس مسئول جمهوری اسلامی، به دروغ جملات رئیسجمهور را تکذیب کرد و بعد صوت جلسه بیرون آمد و حیثیت نظام رفت، بگویید که چند واحد درس «صداقت» را در تونلها و زیرزمینهای بیآفتاب مقاومت، زیر دست آن سید بزرگواری که گفت «من متعلق به مکتبی هستم که دروغ را حتی در جنگ روانی هم مفید نمیداند» بخواند و بیاموزد و اعتماد ملت به اظهارات نظام را خدشهدارتر نکند.
«اللهم احفظ قادتنا المخلصین و احفظ علیهم دینهم و سدّدهم و خذ الأسماع و الأبصار عنهم»
ضاحیه چقدر شبیه ورزقان شده سید.
ضاحیه چقدر مهآلود شده. ضاحیه چقدر پنهانکار. همه دنبال شمایند آقای من. خبرنگارها دنبالتان میگردند. تلفنها شماره محافظان و همراهانتان را میگیرند. مردم دست به دعا برداشتهاند. علما بر سجادهها نشستهاند. در حرمها ختم صلوات گرفتهاند باز. چندساعت است که مدام کانالهای خبری را اسکرول میکنیم؛ گاه به تایید، گاه به تکذیب. شما گمشدهاید آقاسید و چشمان ما به دنبال ردی از وجود نازینتان. شب شده سید. ضاحیه تاریک است. ضاحیه شبها شیعهکش است. زنان شیعه بغض کردهاند؛ مردانی که دل خودشان هم قرص نیست، دندان میسایند که «چیزی نیست؛ ان شاءالله پیدایش میشود». ما تاب گم شدن سید دیگری را باز نداریم. از دل تاریکی بیا و مقابل دوربینها ظاهر شو و بگو هستم، اینجایم و تا آخرش باقی خواهم ماند. بیا و باز روی کاغد کوچکی «قطعا ننتصر» بنویس و پایش را امضا کن. شما چراغ دلهای زخمخورده شرقیمردمان جنگزدهاید آقای من. کجایی سید زخمخردهها. حاجآقا هارداسان؟
«مهدی مولایی»
هدایت شده از سازمان دانشآموزی استان قم
ضاحیه.mp3
2.17M
بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم #لبنان و #حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
والسلام على عباد الله الصالحين
سید علی خامنهای
۷ مهر ۱۴۰۳
#سید_حسن_نصرالله #ضاحیه #لبنان #رادیوز
📝 نویسنده: مهدی مولائی
🎙 گویندگان: سید حسن نصرالله، اهالی ضاحیه، فاطمه حیدری، فاطمه ثنائی، فاطمه یاری، حنانه حسینی، کوثر ذاکری، فاطمه ستاروندی، مهدیسا طاهری
👇
📻 @Radioz_Ir
🇮🇷 @irsto_ir
سازماندانشآموزی، صدای #نسلینو
میبینید آقا سید؟ ما تازهجوانهای مقاومت چهزود آبدیده شدهایم. چهزود پخته شدهایم. نسلهای پیش از ما هیچیک بهسن ما که بودند اینهمه داغ بزرگان و زعمای خود را ندیده بودند. اینقدر بیپشت نشدهبودند. داغ بر داغ؛ حزن بر حزن. اصلا شما که جبهه و جنگ دیدهاید بگویید؛ این همه داغ بزرگ دیدن برای جوانهای تازهرسته کمی زیاد نیست آقا؟ میبینید آقا سید؟ چطور امالبنینوار هیچ سراغ از عباسهایمان نگرفتیم اصلا. گفتند سردارهای ایرانی... سردارفلانی... گفتیم فقط از سید بگو. از سید چهخبر. میبینید آقا سید؟ خبرها میگویند از عصر روز واقعه تا صبح فردا، هشتاد بمب یکتنی روی ساختمان، روی پیکرت ریختهاند. زبانم لال بلاتشبیه انگار کن که دهاسب تازهنعل بر پیکری تاخته. یعنی هیچ نماندهای. خاک ضاحیه شدهای. زیر پای مستضعفان. خاک ضاحیه بر سر ما آقا سید. خاک بر سر ما اگر خاک بر چهره کافران تیغکش نپاشیم و رسوایشان نکنیم. ما هم جای پسران خودت؛ ما هم جای هادی و زینبات. که قصاص خون پدرهای طایفه بر فرزندان است. خیالتان تخت آقا سید؛ تازهجوانهای مقاومت، این پختگان در کورهٔ حوادث منطقه، هوای خط زرد حزبالله را دارند تا همیشه. حزب، زینپس یادگار توست و عزیز قلب ما. هوای «سیدنا القائد» را هم. سینه شما که رفت، سینههای ما سپر اوست. و سپر مستضعفان. غرغرهای جوانانهمان را نبین؛ از بهت سوگ شما که درآییم، خودمان را جمع و جور میکنیم و باز به إذنالله قامت راست میکنیم به ادامه مسیر. ما باز ادامه میدهیم آقا سید؛ و موعد دیدار دوبارهمان، صبح روز رجعت بر سایه رکن یمانی کعبه.
«مهدی مولایی»
هرکه اموال خود را در راه کمک به جبهه حق و دوستان خدا خرج نکند، بزودی بهخرج کردن در راه معصیت خدا و کمک به دشمنان او گرفتار خواهد شد؛ این کلام خوفانگیز از دو لب قدسی حضرت صادق_علیهالسلام_ صادر شده. حالا که حضرت رهبر کمک به مجاهدان جبهه حق را بر یکایک مسلمین واجب گفتهاند، بهعهده ما واجب شرعی است که اگر در حسابهایمان چیزکی داریم _ بقدر وسع_ مخلصانه و خاضعانه و با شرمساری، بیلرزش دل و دست تقدیم سنگرنشینهای خطمقدم کنیم. به رسم قلّک شکستنهای مردم در جنگ تحمیلی خودمان. بسمالله.
لینک پرداخت در سایت رهبری معظم:
https://www.leader.ir/fa/monies
أین عمار؛ أین ذوشهادتین.
رفقا باید زودتر بپذیریم که این روزها کسی نیست که جمع و جورمان کند و دلداری بدهد و نازمان را بکشد. یعنی اصلا فرصتش نیست. راستش این بار مثل دفعات قبل نیست. که با چند استوری و عکس و نهایتا تجمعهای مقطعی و کوچک شبانه بتوان از بحران عبور کرد. اینبار بحران نیامده که عبور کند؛ آمده که بماند؛ تا وقتی که یکی از طرفین دچار «مرگ» شود و دیگری «زندگی» را ادامه دهد. پس نمیشود و نباید که سطح کنشگری ما در سطح حوادث سابق باشد. نمیشود که مثل دیروز اقدام کرد. نمیشود که واکنش در سطح حزنقلبی گروه اندکی از مومنین و حزباللهیها باقی بماند. باید کلونیها و جزایر محصور مذهبی را شکست و متن جامعه را مدیریت کرد. باید تمام فضای جامعه را متاثر کرد. تمام لایههای مردمی جامعه را درگیر کرد. فضای کلی جامعه باید قانع شود که درست در وسط جنگ ایستاده و بر کرانه امن و آرام جهان ننشسته. امروز تهران، سوای از ضاحیه نیست. همه درگیر نبردیم. پس همه باید این را باور کنیم و آرایش مناسب بگیریم. بدون پشتوانه مردمی مستحکم و مطالبه ملی سیلآسا، پاسخ و تقابل حاکمیت و نیروهای مسلح به صهیونیسم هم سختتر و بلکه ناممکن است.
با امر شرعی اخیر حضرت رهبر هم که تکلیف نبرد را بر عهده تمام مرد و زنهای مسلمان نهادند، حجت تمام شده. هرکه هر ایده و توانی دارد باید وسط بگذارد. از مشکیپوشیدن در ایام عزای عمومی تا توزیع گسترده تصاویر سید. از شابلون رنگکردن روی دیوارهای شهر و ماشینها تا طراحی و اجرای بردهای زیبای دانشگاهها و نشریهها و بروشورهای دانشجویی. از ارتباط گرفتن با دانشجوهای سراسر منطقه و جهان و اقدامات هماهنگ، تا مطالبه پیامکی گسترده از نمایندگان مجلس. مراسمهای عزا، هیئتهای خانگی، گفتگوهای جمعی، استدلال و اقناع فکری، تولید محتوای متنی و تصویری. ورود به تایملاین جهان اسلام و غرب. هرچه که میتوانیم و در توان داریم را باید به میدان بیاوریم. والله کوتاهیهای امروز، منجر به پشیمانیهای بزرگ فردا خواهد شد. دست روی زانو بگذاریم و شروع کنیم. بإذن الله و بإذن امیرالمؤمنین.
«مهدی مولایی»
اعتماد به پرچمدار_1.mp3
7.43M
تو شرایط ظاهراً سخت و طاقتفرسای فعلی که پیروان جبهه حق گاهی دچار تشکیک و تشتت و کلافگی شدن، گوشکردن به این هفت دقیقه فرمایشات حضرت آیتالله میرباقری حفظهالله، صحنه رو روشن میکنه و قلب رو آروم و مطیع میکنه. گوش بدین و برای دیگران بفرستید.