eitaa logo
عجم علوی | مهدی مولایی
1.7هزار دنبال‌کننده
69 عکس
4 ویدیو
0 فایل
نوشته‌های مهدی مولایی برای حذف‌نام از پای نوشته‌ها، رضایت ندارم! کانال تلگرام: https://t.me/m_molaie110 امر مهمی اگر بود: @mahdimola110
مشاهده در ایتا
دانلود
عجم علوی | مهدی مولایی
🔴شروع ثبت‌نام کارگاه نویسندگی خلاق! ۱۵ روز با نوشتن. «ظرفیت محدود»❗️ تاریخ شروع کارگاه: ششم تیرم
دوباره چند ظرفیت محدود برای ثبت‌نام در کارگاه باز شده. عزیزانی که تمایل به شرکت داشتند و بخاطر تکمیل ظرفیت موفق نشده بودن، میتونن به ادمین پیام بدن.
زندگی در عصر مدرنیته و حکمرانی بلاهت و لهو و لعب بر تمام ساحات زندگی بشر مدرن، باعث می‌شود که «دلقک‌های پرده‌خوان» و«مقلدان خیابانی» که عمری جز بالاوپایین‌ پریدن در صحنه برای جلب خنده بیننده‌ها و کلاه‌چرخاندن برای جمع‌کردن سکه از حضار فعالیت دیگری نداشته‌اند و قوه عاقله‌ و متفکره‌شان بعد از مقطع دبستان بلااستفاده مانده و جز لولیدن در جشن‌های فاسقانه سفارتخانه‌های اروپایی در هیچ محفلی نبوده‌اند، توهم وزانت و صاحب‌نظری برای جامعه کنند. باعث می‌شود گستاخانه و دلقک‌مآبانه به فرهیختگان و نخبگان و آگاهان جامعه که عمرشان صرف تقویت بنیه ایران شده جسارت کنند.«عقل در کودکی جاگذاشته‌ها» به «پا در جبهه جا گذاشته‌ها» انگ انسداد فکری بزنند. چه رأی ما به این مرد عزیز باشد و چه نباشد، تار گندیده‌ای از موی سپیدش را به کرور کرور تلخک لوده نمی‌دهیم.
خود را نهج‌البلاغه مجسّم، و اخلاق مصوّر وانمود می‌کردند. نمایش اخلاق‌مداری می‌دادند. آیه و روایت از لب‌هاشان سرازیر بود. رقبا را دگم و منسدد و خشونت‌طلب می‌گفتند. خیلی زود زود، ناگهان در یک بازه ۲۴ ساعته، نمایش‌شان بر باد شد. پرده از چهره‌هاشان برافتاد؛ پزشکیان در پاسخ یک اصفهانی که از وضعیت زاینده‌رود و راهکار دولت آینده سوال کرد، به طعنه و عصبانیت گفت « برو به اونا رای بده بیان برات درست کنن»! ظریف در پاسخ کشاورز گلایه‌مند، چشم گرد کرد و انگشت تکان‌داد و فریاد کشید که «شما خجالت بکش»! و مشاور فرهنگی‌شان در برنامه زنده، مقابل چشم همگان، عصبانی شد و میکروفون را یک پرتاب پنج‌امتیازی کرد و برنامه را ترک کرد و رفت. حتی نتوانستند تا روز تکیه بر قدرت، ادای اخلاق‌مداری درآوردند.«یوم تبلی‌السرائر»شان زود رسید. بی‌ادب‌های بی‌گانه با اخلاق و رواداری. بی‌تحمل‌های خشن گشاده‌دهان. وارثان پونزدار دهه شصت. جانشینان دولت عربده‌کش دهه نود.
خاضعانه و از زبان کوچک‌ترین برادرتان؛طنزپردازی‌های شیرین همزمان و لحظه‌ای از مناظرات در کانال‌های مجازی، توجه و تمرکز قشر جوان را که قشر اثرگذار و تصمیم‌ساز جامعه است، از روی مطالب مهم و برنامه‌های جدی نامزدها به مسائل پیرامونی و حاشیه‌ای و بالقوه‌طنز نامزدها معطوف می‌کند و عملا همین اندک‌تاثیر مناظرات را هم کمتر می‌کند. نگاه خصم‌طلبانه و کنایه‌پردازانه نامزدها، و نگاه طنزپردازانه و سرگرمی‌محور مخاطبان به مناظرات، عملا مناظرات را تبدیل به یک شوی چهارساعته پرسوژه برای سرگرمی و تولیدمحتوای کاربرها کرده.
جدال نامزدها برای جذب آرای توده‌خاکستری خواهران کم‌حجاب جامعه و بازی با عبارات «باتوم» و «حراست دانشگاه» و « حجاب‌بان» و تلاش صرف، برای جذب نگاه و جلب توجه دختران کم‌حجاب، آن‌ها را از توجه به قشر زنان محجبه و دختران مؤمنه جامعه بازداشته؛ گویی هیچ نیازی به توجه و رأی آن‌ها احساس نمی‌کنند. نه به مشکلات و مصائب و محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی آن‌ها می‌پردازند، نه وعده بهبودی به آن‌ها می‌دهند و نه حتی کلامی در حمایت از آن‌ها به زبان می‌آورند. گویی که نیستند اصلا. گویی که دختران دیگر، مهم‌ترند انگار؛ جذب آراء خاکستری، از رای‌های سفید بازتان ندارد. امروز بدنه زنانهٔ آراء شما همینان‌اند. محجبه‌های سیاسی و مذهبی جامعه. به زیرپای توده‌های خاکستری ذبح‌شان نکنید! «مهدی مولایی»
به رغم مدعیان و کارشناس‌نماهایی که فاتحهٔ خیابان را خوانده بودند و تیتر «پایان مرجعیت خیابان» می‌زدند؛ به رغم آن‌ها که سکوت موقتی خیابان و ستاد‌های خیابانی را به عنوان قهر جامعه با انتخابات تلقی می‌کردند؛ و آن‌ها که ترجیح‌شان تمرکز صرف شور انتخابات در فضای‌مجازی و شبکه‌های اجتماعی بود تا با عملیات‌رسانه‌ای و اکانت‌های سازمانی و نظرسنجی‌های تصنعی نامزد محبوب خود را وزنه انتخابات جابزنند، حالا کم‌کم «خیابان» در قرق مردم می‌آید. از امروز در سفرهای استانی نامزدهای جبهه انقلاب، باز حال‌و‌هوای انتخابات‌های دهه نود توی شهرها می‌پیچد. یکی‌ پس‌از دیگری. و این پیش‌ از آنی که دستاوردی برای خود نامزدها باشد، دستاوردی عینی و ملموس برای انقلاب است. مردم هنوز برای انقلاب توی خیابان می‌آیند و به بهبود وضعیت به‌واسطه صندوق رأی ایمان دارند. از اصفهان تا قزوین و تا اهواز و همه‌جا. قدرت «خیابان» را انکار نکنیم؛ حتی اگر این شلوغی و استقبال، برای نامزد رقیب بود! «مهدی مولایی»
امشب به‌لطف امیرالمؤمنین شب جهش در سبد آراء جبهه انقلاب بود. بسیاری از مرددین، با مناظره امشب، تصمیم خود را گرفتند و حتی بخش قابل توجهی از بدنهٔ آراء دو نامزد دیگر، با مشاهده بی‌اطلاعی‌ و عدم‌اشراف و انشاءخوانی‌های ناشیانه نامزدهایشان، ریزش کرد. آقای پورمحمدی که نه‌برای جلب رای، بلکه برای ری‌برندینگ خود وارد کارزار انتخابات شده، شکست‌خورده و ناموفق بود و آقای پزشکیان، با اذعان‌های متعدد به «نمی‌دانم/بلد نیستم»‌های خود کفر طرفدارانش را درآورد. او حتی نتوانست از ذخیره‌های استراتژیک جبهه اصلاحات که به‌عنوان آخرین امید اصلاح‌طلبان شهر‌به‌شهر در ستادهای او فعالیت و سخنرانی می‌کنند، حمایت کند و پشت‌شان را خالی کرد که «هرکس اومده توی ستاد من، خودش اومده»! حتی جملات عربی او دیگر مثل روزهای اول برای مخاطب جذابیت ندارد و تبدیل به کلیشه‌های نخ‌نما شده. نامزدهای جبهه انقلاب اما با جلوه قدرتمند خود، هم در دفاع از دستاوردهای دولت شهید رئیسی و هم در پاسخ قاطع به طلب‌کاری‌های قبیح آن‌ها، موفق و طوفانی ظاهر شد و به‌نظر، بخش قابل توجهی از آرای خاموش را به‌خود اختصاص داد. با مدد امیرالمؤمنین و تلاش جبهه‌انقلاب ان شاءاللّه در روزهای آینده، میخ آخر بر تابوت جبهه غرب‌گرا کوفته خواهد شد. «مهدی مولایی»
تا ابد هرچه خلیفه‌است به قربان علی. عیدتون مبارک بچه‌شیعه‌های خوب مولا💚
تله «اجماع»، ده روز تمام امت حزب‌اللّه را معطل خود کرد. بسیاری، به انتظار اجماع، نشستند و هیچ نکردند تا یک اسم از جلسه اجماع نامزدها خارج شود و همان اسم را توی صندوق بیندازند و تمام؛ رفع تکلیف. اراده خداوند اما ظاهرا چیز دیگری است. گویا در این مقطع از تاریخ، امت باید خود به بلوغ انتخاب برسد؛ به تحقیق و تفحص و سبک‌و‌سنگین کردن و بحث و تبادل آراء، تا قدرت انتخاب خود را اظهار کند. باید ملاک‌های سال‌ها آموخته و آزموده خود را از کولهٔ اندوخته‌های خود درآورد و یک‌یک با نامزدها بسنجد و عاقلانه و تاریخی، یک انتخاب تمام عیار کند. و پای این انتخاب هم بایستد. امت در بوته آزمایش افتاده انگار. آزمایش انتخاب. تکلیف گویی به‌این سادگی‌ها میل رفع شدن نداشته. و رشد امت_اگر خدا بخواهد_ از دل همین آزمایش‌هاست. پس ابایی نداریم. ما هم مرد گذراندن برهه‌های سخت امت‌سازیم. به قدمت هزارسال. یکی پسِ دیگری. در فرصت باقی‌مانده، چشم از اجماع بشویید_که اگر مجتمع شوند، رحم خداست_ و خود، مردانه‌وار به تحقیق و مشورت و توسلی انتخاب‌تان را نهایی کنید و در فرصت باقی تا می‌نوانید تبلیغش کنید. به توسل به حضرتش_عج_ و برکت خونِ هنوز گرمِ شهیدان خدمت، به‌خواست خدا مشیّت الهی از سرانگشت سبابه امت متظاهر می‌شود. دست در دست، برای عبور سرفراز از این آزمایش همگانی و ورود به باب رحمت الهی. «مهدی مولایی»
مغلطه «فلانی خوبه‌ها، ولی اگه بره دور دوم پیروز نمیشه، پس به بهمانی رأی بدید» مغلطه‌ای مضحک و گول‌زننده و ساده‌انگارانه است، برای رأی‌اولی‌های کم‌تجربه سردرگم؛ نه برای آن‌ها که چندین دوره رأی به صندوق انداخته‌اند و میدانند کجای سرنوشت ایستاده‌اند. این مغلطه یعنی اگر در دور دوم، جبهه انقلاب و توده مذهبیون و امت حزب‌اللّه تمام حمایت خود را سراپا، پای یک نامزد واحد بگذارد و همه آن‌ها که دور اول رأی‌شان را صرف دیگرنامزدها کرده‌اند، برای یک نامزد واحد، پای صندوق بیایند، باز در مقابل نامزد واحد جبهه مقابل، ناتوان‌اند! یعنی ما یقین داریم که جبهه انقلاب، میان اکثریت رای دهندگان_که کلیّت نظام را قبول دارند و پای صندوق آمده‌اند_ به اندازه پنجاه‌درصد هم مقبولیت نخواهد داشت. پنجاه درصد «مردم» هم حتی نه؛ پنجاه درصد «نیروهای پای‌کار انتخابات» هم پشت جبهه انقلاب نیستند! گویندگان این حرف، لوازم کلام خود را درک کرده‌اند؟ جبهه انقلاب، بین رأی‌دهندگان نظام هم پنجاه‌درصد اقبال ندارد؟ اگر ندارد که نتیجه را تحویل دیگر رقبا بدهید و به کرسی مجلس و دولت‌سایه برگردید! اگر نماینده اکثریت نیستید، چرا میخواهید بر اکثریت حکمرانی کنید؟ و اگر به نیروهای پشتیبان انقلاب و حزب‌اللّهی‌های همیشه پای‌کار و مردمی که ده روز تمام برایتان سنگ‌تمام گذاشتند ایمان دارید و مقبولیت انقلابی‌ها را پذیرفته‌اید، پس رأی‌دهنده‌ها را با لولوی «دور‌ دوم» نترسانید و بگذارید هرکس آزادانه و مختار، به نامزد اصلح خود رأی دهد. اگر اکثریت بودید پیروزید و اگر نبودید، مردانه تن به اراده اکثریت خواهید داد. «مهدی مولایی»
بوی دلسوزی برای انقلاب از کلمه‌هایتان استشمام نمی‌شود؛ نوشته‌هایتان بوی تعفن می‌دهد؛ سیاه است؛ تاریک؛ روزهای اول توی رودربایستی، می‌گفتید هر دو نامزد جبهه انقلاب بسیار عزیزند و ما چقدر خوش‌بختیم که دوتا نامزد فوق‌العاده برای انتخاب داریم و ضدانقلاب‌ها و براندازها چقدر بدبختند که میان خودشان هیچ‌کس را در این سطح ندارند. از بیست‌وچهار ساعت آخر و صبح امروز اما نقاب از چهره‌های قدرت‌طلبانه بسیاری افتاد. عرصه که تنگ شد و دیگری به‌نفع نامزدتان کنار نکشید، وقتی احساس کردید که گویی استقبال‌تان کم است، تمسخر و توهین به نامزد مقابل را شروع کردید؛ بچگانه؛ لج‌بازانه؛ حقیرانه؛ بی‌آنکه برایتان مهم باشد که اگر نامزد راهیافته به دور دوم، نامزد محبوب شما نباشد، با این حجم از کینه و نفرت ساطع‌شده از جنابتان به نامزد دیگر، در دوگانه دور دوم چه خواهید کرد. ارزش‌های انقلاب اسلامی را نفهمیده‌اید. که اتفاقا انتخابات هرچه رقابتی‌تر و تنگاتنگ‌تر باشد، قوت انقلاب بیشتر است و اتهام «انتصاب» و «از پیش تعیین‌شده بودن» رئیس جمهور کمتر است. اتهامی که سال‌ها به آقای رئیسی زدند و گفتند که از صندوقی بی‌رقابت درآمده. رقابت یعنی همین؛ کنار نکشیدن و تا آخر ایستادن و محک زدن اقبال هر نامزد بعد از اعلام نتایج. جمهوریت را بپذیرید و کم‌اقبال بودن نامزدتان را گردن عدم‌انصراف نامزد دیگر نیندازید. رقابت را بپذیرید و از تخریب‌های کودکانهٔ دست بکشید. نفس خودتان را آماده پذیرش اراده اکثریت کنید، که خدای‌ناکرده بعد از اعلام نتایج اگر معادلاتتان بر هم خورد، طغیان و سرکشی نکنید. صندوق‌هایمان اگر سقوط کردند نگران نباشیم؛ مراقب باشیم ایمان‌هایمان سقوط نکند! «مهدی مولایی»
اختلاف‌نظری اگر داشتیم، برای ایران بود. فکرهای مختلف، نامزدهای مختلف را راه‌حل پیشرفت کشور و انقلاب میدانست. یکی معتقد بود که فلان نامزد برای پیشرفت ما بهتر است و دیگری، نامزد دوم را گزینه مناسب‌تری برای جبهه انقلاب می‌دانست. اسمش «اختلاف‌نظر» بود.«تفرقه و انشقاق» نبود. محترم بود. و از دل اختلاف‌نظرهاست که اصلح کشف می‌شود. حالا توفیق اجباری شده که روی نامزد واحد اجماع کنیم. خودشان اگرچه به اجماع نرسیدند، صندوق‌ها اما به اجماع‌مان رساندند. همین را مگر نمی‌خواستیم؟ الحمدللّه؛ جبهه انقلاب در موضع ضعف نیست حالا. برخی را آقای قالیباف از چنگ جبهه مقابل خارج کرده بود و توانسته‌بود رأی‌شان را جلب خود کند. این توانایی او بود. این‌ قشر احتمالا به اردوی حقیقی خودشان بازخواهند گشت. الباقی اما پای‌کار جبهه انقلابند همیشه. نیازی به دعوت برای پیوستن به نامزد باقی‌مانده ندارند؛ خودشان میزبان‌اند اصلا. متحدیم. هم‌دل. مثل صبح ۱۳ دی‌ماه. مثل نیمه‌شب وعده‌صادق. دست در دست. به وسوسه‌های اقلیت اغواگری که آنقدر در نقش خود فرورفته‌اند که حالا می‌گویند «حاضرم به نامزد نابلد جبهه‌مقابل رأی دهم اما به خودی نه» گوش ندهیم. در ده‌روز گذشته به‌قدر کافی از تحلیل‌های سطحی مضحک‌شان بهره‌مند شده‌ایم و حالا بی‌اعتباری‌شان ثابت شده. زمزمه تفرقه‌افکنان را در نطفه بی‌محلی کنیم. وقت اخوّت است. و ما باز پای کار ایرانیم؛ ما نایبان شهیدان گم‌شده در مه‌های ورزقان. «مهدی مولایی»