با عرض سلام
ان شاء الله در ادامه در ضمن دو پست جداگانه دو تا از بهترین کتاب هایی رو که در سال ۱۴۰۰ خواندم رو خدمتتون معرفی می کنم
از همه دوستان خواهشمندم
بهترین کتاب ها ، فیلم ها، مستند ها و سخنرانی هایی رو که تجربه کرده اند به اشتراک بگذارند
بسمه تعالی
عمیق ترین و جذاب ترین کتابی که در سال ۱۴۰۰ خواندم ، کتاب "مربی و تربیت" نوشته مرحوم حضرت آیه الله آقای محی الدین حائری شیرازی بود.
انصافا فصل به فصل کتاب حیرت زده می شدم.
مدت ها بود کتابی مرا به تعجب و حیرت وا نمی داشت.
برداشت های فوق العاده مرحوم حائری از آیات قرآن همانقدر که نشان دهنده انس طولانی مدت ، تعمق و تفکر ایشان در آیات قرآن بود ، نشان دهنده صفای درونی و آینه ی شفاف وجودی ایشان بود که این آیات را اینچنین زیبا برای مخاطب ،منعکس می کرد.
شناخت ایشان به عنوان یک عالم ربانی ، از انسان و تربیت درخور ستایش بود.
افسوس که از وجود چنین گوهر با ارزشی محرومیم و خدا را شکر که آثار این بزرگوار در دسترس ما هست.
این کتاب را با یک گروه بسیار خوب خواندم و بحث کردم.
فوق العاده بود
احساس می کنم جزء مفید ترین لحظات و برنامه های زندگی ام بود.
و خدا را برای این موهبت شاکرم.
به همه ی دوستان توصیه می کنم این کتاب را بخوانید
خصوصا کسانی که دغدغه ی کار تربیتی و فرهنگی دارند خواندن این کتاب را برای خودشان واجب بدانند
خصوصا اگر مباحثه کنید که نورٌ علی نورٌ
اما بهترین حال و احوال را کنار کتاب "تنها گریه کن" داشتم
خاطرات خانم اشرف سادات منتظری مادر شهید معماریان
بی اغراق صفحه به صفحه گریه کردم
بی اختیار
واقعا نمی دانم چرا
بخش هایی از کتاب را در یک اداره، وقتی در نوبت بودم خواندم و انقدر گریه کردم که مردم خیره خیره نگاهم می کردند و من هم نمی توانستم جلوی خودم را بگیرم.
خلاصه کسری های اشک را برای ما جبران کرد.
و چقدر فرق دارد اشک برای دنیا فانی با اشک برای خدا و اولیایش ، اشک برای دنیا وجود انسان را فرسوده می کند اما اشک برای خدا و اولیایش خصوصا برای وجود سیدالشهدا علیه السلام انسان را زنده می کند.
در تمام کتاب متوجه سادگی و در عین حال عظمت این زن بودم.
زنی که همه ی زندگی اش ایمان است و تقوا، همه زندگی اش اهل بیت علیهم السلام است.
نه همسری و مادری و عفیف بودنش مانع فعالیت اجتماعی او بود و نه بالعکس
این زن ها خودشان معجزه اند
معجزه ی اهل بیت علیهم السلام
این همه قدرت ، این همه شجاعت ، این همه فداکاری
فقط و فقط محصول ایمان عمیق به خداست
سر تعظیم فرود می آورم به درگاه تمام مادران و پدران شهدا
دوست دارم خانم منتظری را از نزدیک ببینم و از ایشان تشکر کنم که این خاطرات را بیان کردند
انگار این کلمات ، قلب مرده و زنگار گرفته من را شفا داد
توصیه می کنم حتما این کتاب را بخوانید
اینها معجزه ی اسلام است
معجزه ی مرحوم امام است
این ها اتمام حجت است بر ما
اگر چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن هنوز باشد.
نفرین خداوند بر کسانی که از خون این بچه ها سوء استفاده کردند و محصول خون این شهدا را دستمایه منافع مادی و حزبی خودشون کردند.
اضطرار، رکن ظهور...
بسمه تعالی
از مهمترین ارکان ظهور امام عصر عجل الله این است که بشر مُضطَر بشود
اما این یعنی چی؟
بشر تا زمانی که فکر می کند با عقل خودش، با مدیریت خودش ، مستقل از اولیای الهی می تواند امور این دنیا را رتق و فتق کند و خود را به سعادت برساند هنوز مضطر نشده است.
ظهور وقتی اتفاق می افتد که بشر از خر منیّت پیاده شود و دستِ تسلیمش را پیش خداوند بالا ببرد و بگوید خدایا من به تنهایی نمی توانم
تو باید کاری کنی
این حال را اضطرار می گویند.
بشر امروز بیشتر از هر زمانی به این اضطرار نزدیک تر است
امانیستم بی خدا و کمونیسم ضد خدا که به امید انسان مدرن تبدیل شده بودند، بعد از سال ها جنگ و کشتار، به تباهی کشیدن منابع زمین ، نابودی محیط زیست و هزار فاجعه ی دیگر ، جای امیدی برای بشریت باقی نگذاشته است.
مدیریت جهانی قدرت های بزرگ در دو قرن اخیر ، روزگار بشر را به چنان سیاهی و نکبتی دچار کرده است که بی مانند است.
انسان مثلا متنفر از دیکتاتوری با رویای دموکراسی، به سازمان مللی رسید که با حق وتو، دنیا را به دیکتاتوری ترین وضع ممکن اداره می کند.
حقوق بشرش را عربستان سعودی تروریستِ پولدار، نمایندگی می کند.
انسان متکی به علم ، فکر می کرد این علم برایش همه کار می کند اما نه تنها این علم خیلی از مسائل را حل نکرد که گاهی به بمب هایی تبدیل شد که انسان را با قدرت بیشتری به فلاکت و بدبختی کشاند.
خلاصه دنیای بی دین که روزی امید بشر بود همه امید ها را کُشت
از طرفی دین های تهی از ولی خدا هم سال هاست که انسان را از حرکت باز انداخته است.
اینجا ، همان جایی است که انسان بی خدا باید بفهمد ، بدون خدا به سرانجام نمی رسد و از بی راهه ای که رفته بابد برگردد.
از طرفی انسان دیندار تهی از ولی خدا هم باید بفهمد ، دین بدون ولی خدا کالبدی بی روح است
بدنی است که قلبش نمی تپد
روزی که به این بلوغ برسیم ، روز ظهور است
روز میلاد منجی بشریت بر همه آزادگان و مظلومان عالم مبارک باشد
ان شاء الله
از اولی که زمزمه ی تعدیل یارانه ها و تغییر قیمت ها شروع شد تا امروز خرید نرفته بودم
در هیچ صفی نایستادم
مازاد نیازم خریدی نکردم
امروز که خرید داشتم رفتم فروشگاه
مرغ بود
فراوان
کیلویی ۵۷۵۰۰
روغن ، تخم مرغ ، شکر ، شیر، آرد شیرینی پزی
به لطف خدا همه چیز بود
فراوان هم بود
البته با قیمت جدید
بسمه تعالی
امروز دیدم آقای پرستویی یه متنی را خطاب به رهبری منتشر کردند
که چی؟
من به عنوان یک هنرمند متعهد وطن پرست که خطم از دشمنان ملت جداست یک خواهشی از شما دارم
چه خواهشی؟
حکم رفاه ملت را امضا کنید؟
آدم اگر از این همه سادگی یک هنرمند دق کند و بمیرد جا دارد...
من پرویز پرستویی را فارغ از هنر بازیگری اش که انصافا درجه یک است، انسان با شرفی یافته ام.
اما چطور می شود شما فرزند انقلاب باشی و انقدر ساده؟!!!
چطور می شود جنگ و فتنه ها و سرد و گرم روزگار چشیده باشی و انقدر ساده؟!!!!
واقعا درک شما از عرصه سیاست این است که رفاه مردم منتظر یک امضای رهبری است و رهبری هم امضا نمی کند؟
وقتی داشتید این متن را می نوشتید با خودتان فکر نکردید حتما مسائل کمی پیچیده تر از آن است که من فکر می کنم
خوب اگر با یک امضا حل می شد که رهبری هزار بار امضا کرده بود
چطور مسائل ملی را اینطور به یک مساله ی شخصی تقلیل می دهید؟
رهبری چه چیزی را امضا کند؟
حکم عزل مسئولان بی کفایتی را که در چهل سال گذشته ما با رای های جو زده و سلبریتی زده (به همت شما و دوستانتان) به رهبری تحمیل کرده ایم؟
یا حکم تسلیم در برابر آنهایی که با حربه تحریم و فشار می خواهند بر دار و ندار و ناموس مردم سوار شوند؟
کدامش را؟؟؟؟
کدام را امضا کند؟
رهبری در تمام این سال رای های من و شما را امضا کرده سرور عزیز
رهبری بارها گفته هزینه ی تسلیم بسیار بیشتر از هزینه مقاومت است
به تاریخ مراجعه کنید آن جایی که یاران مختار با همین وعده آب و نان و رفاه، تسلیم سربازان مصعب شدند و همه مانند گله ی گوسفند سر بریده شدند
به تاریخ مراجعه کنید آنجایی که رضاخان قلدر خائن بی وجود در برابر ارتش متفقین تسلیم شد ، چه بر سر ناموس و دار و ندار مردم آمد؟
آقای پرستویی ، چقدر نامه ی شما تلخ بود
برای من حزب اللهی انقلابی چقدر تلخ است که می بینم هنرمند متعهد وطن پرست دوست داشتنی و با شرف کشور انقدر از واقعیت ها به دور است...
بسمه تعالی
حالا که بحث لعن و نفرین مسئولین فاجعه ی برج متروپل داغ است
خوبه فراموش نکنیم که کم کاری ها و کم فروشی ها مخصوص برج سازها نیست .
وقتی ساختمانی فرو می ریزد ، هرچه ارتفاعش بلندتر باشد عمق فاجعه بیشتر خواهد شد.
رفیع ترین ساختمان عالم ، ساختمان شخصیت و اندیشه انسان است.
هر شخصیتی که خرد می شود ، هر انسانی که سقوط می کند، برج رفیعی است که بر سر جامعه خراب می شود اما سر و صدا و گرد و خاکش را نمی بینیم و نمی شنویم.
در مقابل، هر شخصیتی که قوام می یابد و رشد می کند جامعه نفس می کند ، از جامعه آوار برداری می شود ، جامعه متعالی می شود.
اما چه کسی مسئول است...
چه کسانی را دعا کنیم
چه کسانی را نفرین کنیم
پدر و مادرها ، معلم ها ، روحانیون و علمای دین، اساتید دانشگاه ،رسانه ها ،مسئولین مملکت، همه و همه عناصر سازنده شخصیت آدم های ما هستند.
هر کدام از ما که در کارمان کوتاهی می کنیم داریم خیانت می کنیم .
بترسیم از روزی که ساختمانی که پیمانکارش بودیم و حقوقش را گرفتیم فرو بریزد.
بترسیم از روزی که زیر آوار محصولات خودمان دفن بشویم که آنروز دیگر دست و پا زدن فایده ای ندارد.
خواهران و برادران عزیز
همه ی ما مسئولیم
نقش خودمان را پیدا کنیم
قبل از فروریختن برج رفیع انسان و انسانیت باید کاری کنیم و الا فردا دیر است...
آبادان مظلوم غیور ، تسلیت...
بسمه تعالی
یه روز واکسن
یه روز هواپیمای اوکراینی
یه روز نهار خوردی
یه روز رویت هلال ماه شوال
یه روز مصاحبه فلان خانم درباره کافی بودن یارانه
یه روز فاجعه ی متروپل
یه روز زنده و مرده ی عبدالباقی
و....
برای جماعت ضد انقلاب اصلا راست و دروغ و غلط و درست این حرف ها مهم نیست
اینها دنبال لگد زدن اند
ولشون کنید
آدمی که دنبال لگد زدنه هر کاریش کنی یه لگدی پرت می کنه
داغ دل این مردم برای جماعت ضد انقلاب عروسیه
تو این مملکت پر بحران و پر دشمن ،روزی هزاران تصمیم گرفته میشه
در کنار خیلی از تصمیم های درست حتما تصمیم هایی از سر خطا و خیانت هم خواهد بود.
آدمی هم که دنبال بهانه است ، خوراک خودشو پیدا می کنه
نه همه ی حرف های آنها غلطه نه همه ی کارهایی که در این مملکت شده قابل دفاعه
اما یادمون نره
جبهه ضد انقلاب، جبهه ی یزیده
جبهه انقلاب اسلامی ، حَرمه
جبهه ی یزید رو هرچی سرخاب سفیداب بمالی جبهه یزیده
به سمت جبهه ی انقلاب اسلامی هم هرچی لجن پراکنی کنی بازم حرمه
دلم می سوزه برای آدم حسابی هایی که یه عمر، زیر بیرق سیدالشهدا علیه السلام سینه می زنند اما امروز دوست و دشمنشون رو گم کردند .
بازوی یزید شدند و به سمت حرم اربابشون تیر می اندازند.
یعنی نمی بینند آن پستی که لایک می کنند، شبکه ی بهایی و وهابی و انگلیسی که دشمن باورها و منافع خودشونه نشر داده؟؟؟
یعنی نمی بینند ؟؟؟
مراقب باشیم تو این گرد و غبار جبهه حق و باطل رو گم نکنیم...
خسر الدنیا و الآخره...
فارغ از آنکه شما موافق یا مخالف امام خمینی باشید بی شک ایشان مهمترین و تاثیرگذار ترین شخصیت تاریخ ماست
مردی ریشه دار در گذشته با نگاهی بلند به آینده
بیایید وقت بگذاریم یک بار آراء و افکار ایشان را بخوانیم
کتاب ها ، دست نوشته ها ، نامه ، سخنرانی ها
این مرد را باید شناخت...
وای بر عاشقان او اگر او را به درستی نشناسند
و ننگ بر مخالفان و منتقدان او اگر با او ناشناخته و نا آگاهانه مخالفت کنند
برای شروع کتاب "جدال دو اسلام" را پیشنهاد می کنم
این کتاب ، خلاصه جلد آخر از صحیفه ی امام است
در این کتاب مهم ترین دیدگاه های ایشان در سال پایانی عمرشان را می توانید ببینید
نصیحت پدر بزرگ....
بسمه تعالی
توی صف نون بودم
یه پدر بزرگی با نوه اش اومده بودن نون بگیرن
پسره حدودا شانزده هفده سالش بود
داشتن با هم گپ می زدن
یه جایی پدر بزرگه گفت ، بابا جون تو زندگی برو همه ی لذت ها رو تجربه کن
همه رو یک بار تجربه کن از حلال و حروم
پسره سرشو چرخوند سمت پدر بزرگش و با تعجب یه ابروشو داد بالا
بعد پدر بزرگه ادامه داد
وقتی همه رو تجربه کردی می فهمی هیچ کدومش به دردت نمی خوره
هیچ کدومش مشکلی رو از تو حل نمی کنه
هیچ کدومش برات نمی مونه
بعد اشک تو چشمش جمع شد و دست انداخت گردن نوه اش
خیلی صحنه عجیبی بود
یکی از ته خط، داشت برای عزیز دلش که تازه سر خط بود از تله های راه می گفت
بگذریم که حالا لذت های حرام رو نباید تجربه کرد
اما
اگر همه ی لذت های عالم رو تجربه کنیم
می بینیم هیچ کدومش دردی از ما دوا نمی کنه
هیچ کدومش برای ما نمی مونه
الا لذت بندگی خدا
جون و عمرتون رو به کسی و چیزی گره بزنید که جاودانه است تا شما هم جاودانه بشید و الا فلا
کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام
شهربازی
بسمه تعالی
دیشب خانواده رو بردم شهربازی
محمد حسن هیجان زده بین اسباب بازی ها می دوید و هر لحظه دلش می خواست یک بازی جدید رو تجربه کنه.
یکی از این بازی ها ، یک اتاقک شیشه ای بود که کف آن تعدادی عروسک ریخته شده بود و در سقف یک چنگک مکانیکی داشت.
شما یک اهرم در اختیار داری تا به وسیله ی آن اهرم ، چنگک رو کنترل کنی و با آن بتونی یک عروسک رو بگیری و به خروجی هدایت کنی
شما 30 هزار تومان پول می دهی برای این بازی.
اگر برنده بشی یک عروسک 10 هزار تومنی برنده شدی اگر بازنده بشی که هیچ
پس در هر صورت بازنده ای اما هیجان و سلاح توجیه، شما رو قانع می کنه که این بازی رو تجربه کنی.
منتظر بودم دیگران بازیشون رو انجام بدن تا نوبت به محمد حسن برسه.
دقت کردم دیدم همه بدون استثناء می بازند.
یک دختر نوجوانی بود همه ی سرمایه کارت شارژ شده ی خودش رو آنجا باخت ، هی گریه اش می گرفت اما دوباره امتحان می کرد
تا بالاخره موجودی کارتش تموم شد و با چشم گریون رفت.
خیلی دلم سوخت.
وقتی دقت کردم دیدم این چنگک طوری طراحی شده که اصلا شما نمی تونی این عروسک رو تا خروجی حمل کنی ، شما محکومی به شکست.
خیلی عجیبه ها
پول میدی ، می بازی ، گریه می کنی اما دوباره پول می دی و دوباره و دوباره .
به ذهنم آمد که این خودِ خودِ دنیاست
همه اش سرابه
یا بهش نمی رسی یا اگر هم برسی هزینه ای که برای به دست آوردنش دادی بیشتر از آن چیزیه که به دست آوردی.
هرکسی درگیر دنیاست بازنده است
محمد حسن رو قانع کردم که بی خیال بشیم و بی خیال شد
یعنی میشه بی خیال این دنیا بشیم؟
وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلاَ تَعْقِلُونَ
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست ، و قطعاً سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مىكنند بهتر است . آيا نمىانديشيد ؟
﴿الأنعام، 32﴾