eitaa logo
حقایق پاک (اَلْكَلِمُ الطَّيِّبُ)|مهدی شبان
219 دنبال‌کننده
646 عکس
255 ویدیو
86 فایل
إِلَيْهِ يَصْعَدُ #الْكَلِمُ_الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه #حقایق_پاک به همراه #عمل_شایسته،عامل #صعود است. نوشته های «مهدی شبان»؛ طلبه عصر امام خمینی ره ارتباط با بنده: @meh_shaban مکتب امام خمینی، خانه طلاب جوان، فقه حکومتی، عصر اقامه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰نهار شاهانه🔰 🍽بعد چندین ساعت جلسه برنامه ریزی کار، سوار ماشین شدیم تا برای اسکان بریم ساختمان پلاک۵. با گرسنگی و گرما و ترافیکهای غروب تهران، مسیر 8 کیلومتری را حدود یکساعت و نیم آمدیم. راننده به مسئولش گفت، امروز مهمانهایت ویژه بودند که برایشان دو تا قالب گذاشته بودند؛ حاجی هم لبخندی زد و گفت دیگه از رانت مدیریت استفاده کردیم. 🍽بعد نماز صبح با دوتا دیگر از دوستان حرکت کرده بودیم تا مقدمات برای در موج دوم کرونا را مهیا کنیم و ظهر کاملا گرسنه بودیم که وسط جلسه نهار را آوردند، نون و گوجه و دو قالب کوچک پنیر؛ با وجود سادگیش خیلی بهمان چسبید. حاجی(مسئول مرکز) گفت بخاطر کرونا آشپزخانه تقریبا تعطیل شده و کارمندان برای نهار می روند منزل و من و یکی دو نفر دیگر همکاران که تا عصر هستیم، از این نوع غذاها می خوریم. ساده بود و بهداشتی و باصفا. 🍽شب موقتا در محل اسکان با دانشجویانی که با مرکز همکاری می کردند هم غذا شدم، بندگان خدا که برخی را می شناختم املت بار گذاشتند و برای مهمانشان، مقدار املت را بیشتر کرده بودند. محسن گفت ببخشید حاج آقا؛ غذای فقیرانه و دانشجویی است. گفتم در مقابل نهار امروز، شام شاهانه داریم می خوریم. داستان نهار را که شنیدند خیالشان راحت شد و با افتخار تا آخر املت را همراه ما خوردند. 🍽از سر تقدیر جلسه فردا با برخی دست اندرکاران هیئات برای هماهنگی کارهای قرارگاه، در همان مکانی بود که دیروز آنجا بودیم. این بار هم جلسه طول کشید و ما باز مهمان حاجی بودیم،البته امروز خودش پیشمان نبود و ما از سالن جلساتش استفاده می کردیم، محمد که از رفقای قدیمی بود و با حاجی کار می کرد، گفت امروز با مدیران شهرستان جلسه داشتیم و نهار امروز است؛ نهار را آوردند، داشتند. 🍽هر چند شب جبران این چند وعده شد و کوبیده شاممان گشت اما صفای سادگیها و صمیمیتها و خصوصا بی تکلفیها، مرا به یاد روز و شبهای انداخت، همان سادگی و صمیمیتی که در حاکم بود و همه یک رنگ و یک دل، بدور از تفاخر و تکاثر، در راه اهداف مقدس تلاش می کردند. 🍽در شرایط امروز جامعه و با مشکلات اقتصادی موجود، بیشتر به این فرهنگ نیاز داریم، تا هر کس بجای مسابقه تجمل گرایی، وارد میدان و و همدلی کریمانه گردد. ،_ ، @m_shaban
🌀 جهاد یاری رسانی 🌀 📢 فراخوان نیروی جهادی برای در تهران 📢 📣 عرصه های خدمت: 🚑 همیار بیمار ⚰ غسالخانه 🏨 موکب سلامت 🏴 روضه های خانگی 🎁 کمک مؤمنانه 📦 و غیره 📲 شیوه های ثبت نام 🔰 1⃣ ثبت نام از طریق سایت 🔻🔻🔻 http://www.khanetolab.ir/jahadgaran-form/ 2⃣ ثبت نام از طریق ارسال عدد ۱ از طریق پیامرسان ایتا به آیدی 🔻🔻🔻 @gohari_67 3⃣ ارسال عدد ۱ به شماره تلفن 🔻🔻🔻 ۰۹۱۶۹۵۸۹۸۹۲ هیأت ما، یک بیمارستان ☑️☑️ خانه طلاب جوان 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 @m_shaban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴در دهه محرم امسال در کنار اقامه عزای حسینی، با و به یاری یکدیگر بشتابیم 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 همه جا کربلا است هیأت ما، یک بیمارستان @m_shaban
ورود به شبکه های مجازی دشمن مواظب باشیم، خودمان نشویم.
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙معرفی طرح توسط حجت الاسلام 🔸در شرایط امروز چطور کنیم؟ ▪️همه عزاداران، لباس خدمت بپوشند. ▫️ ، همانند موج اول که حماسه آفریدند، در موج دوم هم از ظرفیت عزاداری سید الشهدا استفاده کنند. 🏴هر هیئت در خدمتی برای خود تعریف کند. 🏳️هر هیئت خدمتی برای کادر درمان یا افرادی که لطمه اقتصادی خوردند یا... ارائه دهد. 🏴لباس عزای ما در این ماه ، لباس ما باشد 🔻نقشه دشمن که تلاش می کند عزاداری امام حسین را عامل شیوع این معرفی کند، با زبان خدمت خنثی کنیم @khanetolab
🔰فیض بشاگرد🔰 🌾از روزی که دوستان تصمیم گرفتند در موج دوم کرونا، فضای کمک و خدمت مومنانه را پررنگ تر کنند، عنایات الهی به وفور دیده می شود. شروع کار تهیه 200 جهیزیه و انجام مراسم عقد زوجهای جوان بود که بر اساس طرح ازدواج آسان برای زوجین منطقه محروم صورت پذیرفت.بشاگرد همان منطقه ای است که چند سالی اردوی جهادی محبین ائمه ع توفیق خدمتگزاری به ولی نعمتان خود را در آن دارد. هر چند از قبل قرار بود همراه دوستان در این برنامه شرکت داشته باشم و از نزدیک شاهد دلشاد شدن مردم باصفای بشاگرد باشم و بتوانم دوباره لبخند بچه های بشاگردی را ببینم اما بخاطر مسائل کرونا و کمرنگ شدن برنامه، توفیق پیدا نکردم. 🌾شب دومی که در محل قرارگاه بعد نماز نشسته بودیم و داشتیم برای مشکلات پیش روی قرارگاه چاره اندیشی می کردیم، یکی از رفقا گفت یادمان رفته کار را با شروع کنیم لذا داریم گوشمالی می شویم. سریع علی اقا شروع کرد. السلام عیک یا ابا عبدالله... روضه مختصری خوانده شد. بعد دور هم حلقه زده زدیم و گفتگو پیرامون کارها را ادامه دادیم که دبه خرمایی را آوردند که اهالی بشاگرد به دوستان داده بودند و آنها فراموش کرده بودند بین رفقا تقسیم کنند و لذا آن دبه خرما نصیب قرارگاه شد. خرمای های تازه را دیدیم متوجه شدیم دعای ولی نعمتان پشت کار قرارگاه قرار گرفته و آنها هم خواسته اند به نوعی در انجام این کار و در لبیک به ندای رهبر، کاری انجام دهند. 🌾اولین ثمره اش حل مشکل بود. بعد از کلی این طرف و اون طرف رفتن و بالا و پایین کردن، محل اسکان در دو مدرسه ای غیرانتفاعی هم مهیا شد. از پله های مدرسه که بالا رفتم در پاگرد، ناگهان عکسی آشنا نمایان شد. بله عکس دخترکوچلوهای بشاگردی بود که در مدرسه نصب شده بود؛ چه زیبا با لبخند معصومانه اشان به استقبالمان آمده بودند. 🌾مشکل دیگرمان هماهنگی با بود، اسامی خیلی از بیمارستانها نوشته شد. واسطه های زیادی لیست شد؛ پیگیریهایی نیز شروع شد. اما سرانجام این مساله هم با عنایات بشاگردیها حل شد. حاج امیر برادر حاج عبدالله که سالها خدمتگزار مردم آن منطقه بودند بیمارستان امام حسین را هماهنگ کردند. 🌾در هم بی نصیبمان نکردند. یکی از عزیزان رسانه ای کشور که همراه گروه جهادی برای برگزاری مراسم به منطقه رفته بود، از ایده کار استقبال کرد و او هم از همان وعده کمک داد و چندین جلسه برای کار رسانه ای به یاریمان شتافت و نام پویش به ابتکار ایشان انتخاب شد. 🌾دیگه مطمئن شده بودیم قرارگاه از سرازیر می گردد. که به ظاهر محرومند اما افرادند. راستی از این ولی نعمتان در اطرافمان نیز وجود دارد، در ایام محرم، کمک های مومنانه را با کمک هیئات بدست مستحقان حقیقی برسانیم، خصوصا کسانی که در جریان کرونا آسیب اقتصادی بیشتری دیدند. قطعا دعای خیر ایشان، پرشورتر در دلهایمان رقم خواهد زد. @m_shaban
عکسی که در بدو ورود به قرارگاه به چشمان خورد کودکان منطقه بشاگرد. گویا با لبخندشان به استقبالمان آمده بودند. همانها که ده روز قبل پیششان بودیم.
🔰🔰 🔘یا اباعبدالله... ⚪️ناپاک بر پاک ندارد جایی ⚪️پاکم کن و در بر خودت خاکم کن با نماز زیر، طاهر و طیب وارد محرم گردیم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امروز پنجشنبه ٣٠ مرداد ١٣٩٩ و #٣٠_ذی_الحجة_۱۴۴١، است؛ ⭕️ امروز نمازی دارد که در مفاتیح الجنان و إقبال الأعمال آمده، وقتی آن را انجام دادی، شیطان میگوید: "وای بر من هر چه زحمت کشیدم بر علیه او در این یکسال همه کارهای شیطانیِ مرا خراب کرد!" شیطان با این کلمات شهادت میدهد که شما سال گذشته ات را ختم به خیر نمودی. ⬇️ نماز روز آخر ماه ذی‌الحجة👇: 🔻سيّد در كتاب [اقبال] براساس يك روايت ذكر كرده است، هر كه نماز بجا آورد: در هر ركعت سوره حَمد + و #۱۰_مرتبه سوره «قُل هُوَاللهُ اَحَد» + و #۱۰_مرتبه «آيتُ الکرسی» (بقره، ۲۵۵) بخواند، و پس از نماز بگويد: 🙏 اَللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ اَلسَّنَهِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِي عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ خدايا آنچه در اين سال انجام دادم، از عملي كه مرا از آن نهي كردي، و به آن راضي نبودي، 🙏 وَ نَسِيتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِي إلَي التَّوْبَهِ بَعْدَ اجْتِرَائِي عَلَيْكَ و من آن را فراموش كردم، ولي تو فراموشش ننمودي، و پس از گستاخي ام بر تو، مرا به توبه دعوت كردي، 🙏 اَللَّهُمَّ فَإِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِي خدايا من از تو آمرزش مي خواهم، پس مرا بيامرز، 🙏 وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِي إلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّي وَ لاَ تَقْطَعْ رَجَائِي مِنْكَ يَا كَرِيمُ و آنچه انجام دادم از عملي كه به تو نزديكم كند، از من قبول كن، و اميدم را از خودت قطع مكن ای كريم. 🔶 @m_shaban
هدایت شده از 
جهت مشارکت و کمک از طریق لینک زیر اقدام فرمایید. https://www.payping.ir/@jahadimohebin
متعلق به گروه جهادی محبین ع و هیئت امام حسن ع لطفا در حد توان یاری نمایید. همین کمکهای و لو کم شما، بارهای زیادی را برداشته است. پس به خیل خیرین خیمه حسینی بپیوندید.
🔰همه_جا_کربلاست🔰 🏴نشسته بودم روی صندلی و در حال نوشتن بودم؛ " خواهرم زینب پرستار من است". 🏴بعد چند روز فعالیت در بیمارستان امام حسین ع، و کمک به عنوان همیار بیمار و تهییه آب میوه تازه، امروز عصر قرار شد برنامه سیاهپوشان و استقبال از محرم را در محوطه بیمارستان اجرا کنیم. 🏴همراه یکی از بیماران آمده بود جلوی میز و نگاه میکرد، اولین پلاکارد را که نوشتم، گفت: ببخشید میشه من هم بنویسم، سریع ماژیک را بهش دادم و خواستم که او هم شریک در برنامه باشد. مشخص بود نگران بیمارش بوده و از طرفی شب اول محرم شده بود و او درگیر بیمارستان شده بود و از طرفی دوست داشت عرض ارادت کند. 🏴نمیدانم چی شد که از بین شعارهایی که انتخاب شده بودم گفتم بنویسید: "همه جا کربلاست" گویا بی صبرانه منتظر همین جمله بود "همه جا" را که نوشت، با یک آرامشی ماژیک قرمز را برداشت و نوشت "کربلاست". 🏴قطره اشکش دیده می‌شد، گویا دلش راضی نمیشد، دوباره روی کلمه آخر را پررنگ کرد؛ دیگه آروم شده بود، کلی تشکر کرد، معلوم بود ارباب شب اول محرم دلش را کربلایی کرده بود که نصیبش نوشتن این جمله شده بود. 🏴واقعا الان صحنه کربلاست و هنوز ندای عاشورایی حسین شنیده میشود که "هل ناصر من ینصرنی" و از ما طلب یاری دارد. آیا در دهه محرم برای نصرت حضرتش فکری کرده ایم؟ 🏴یاران حسین، کاری را بر میگزینند که هدف ولایت پیش رود، نه اینکه فقط دلشان خوش گردد بدون اینکه باری برداشته شود. هر کس حسینیست بسم الله... @m_shaban
زیارت عاشورا کامل.pdf
70.6K
🔰🔰 زیارا عاشورایی که در مفاتیح معروف شده در واقع قسمتی از یک زیارت مفصلتر است که در برخی روایت وارد شده است. در روایت صفوان، ابتدا زیارت ششم حضرت امیر خوانده میشود(در قسمت زیارت های حضرت در مفاتیح آمده است)، سپس زیارت عاشورای معروف قرائت میشود و در انتها، دعای علقمه خوانده میشود. شیوه کامل قرائت زیارت عاشورا براساس تصحیح استاد _عابدی، در فایل ضمیمه تقدیم میگردد که بر اساس نسخ خطی کامل الزیارات و مصباح المتهجد و ... انجام گرفته است. برخی علما در بلاهای فراگیر و همگانی، دستور به قرائت زیارت عاشورای کامل میکردند. مثلا طاعون مرگبار نجف اینگونه ریشه کن شد. در پستهای آتی برخی داستانهای این وقایع خواهد آمد. حضرت استاد عابدی، سفارش میکردند که هرکس لااقل یکبار در طول عمرش، زیارت عاشورا به شیوه فوق را بخواند. 🆔 @m_shaban
ادب حضور اربعین - نسخه موبایل.pdf
725.2K
📖 | ادب حضور، دفتر ششم 🔺آداب و مراقبات راهپیمایی ، و آداب سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا ⭕️ نسخه رایگان را از طاقچه هم میتوانید دریافت کنید👇 🌐 taaghche.ir/book/38856 🏴 @JelvehNoorAlavi 🏴 @m_shaban
🏴حسینه_ای_در_کوچه_۱ 🏴 💎چند دقیقه دیگر باید مراسم را شروع می کردیم، اما هنوز برق به دستگاه نرسیده بود. هر چقدر هم دوستان تلاش کردند تا از خانه های آپارتمانی و شیک کوچه برق بیارند، نشد، چون فاصله زیاد بود. ناگهان سه جوان، پشت موتور از راه رسیدند و رفتند تا ته کوچه جلوی همان خانه قدیمی که هرچی در زده بودم کسی در را باز نکرده بود. وسایل عقب موتور نشان می داد که جوشکارند؛ سریع خودم را رساندم و جریان را بیان کردم، گفت حاجی الان درستش می کنم. سیم سیار بزرگ را از وسایل در آورد و مراسم شروع شد. 💎هر ساله افتخارمان این بود که باشیم، امسال اما قسمت ما این شده بود که را در کناری به پا کنیم؛ رفقا، تک تک خانه ها را زنگ زدند و صحبت کردند و برگه دعوت دادند تا در مراسم روضه در کوچه خودشان شرکت کنند. 💎اولین تجربه امان بود، نمی دانستیم چه می شود، به ساحت ملکوتی سلامی عرض کردیم و وارد کار شدیم، دو سه کوچه را دیدیم اما دلِ جمع، این کوچه را پسندید؛بچه های کوچک از پنجره های آپارتمان قد کشیده بودند و نصب پرچمها و کتیبه ها را نظاره می کردند. 💎سعید که خونه]قدیمی اشان و پرچمِ آفتاب سوخته و پاره شده جلویِ درشان، نشان از فقر مادیشان می داد، سریع با دوستش به جمع ما پیوستند و اول در کنار پرچم خودشان پرچم دیگری نصب کردند تا چشم ظاهر بین ما را کور کنند که داراترین مردم عالمند، چرا که را دارند. ادامه در پست بعد👇 @m_shaban
🏴حسینه_ای_در_کوچه_۲ 🏴 💎دیگه کم کم، اهل کوچه متوجه شده بودند؛ خانمی موکت آورد، پسری 6 - 7 ساله آب به دست بچه ها می داد. رفقای هیاتی هم بازوبندها «» را به دست همه نصب می کردند. 💎هزینه مراسم هم دقیقا همان مبلغی شد که صبح علی آقا داده بود تا از طرف مادرشان، خرج یک مراسم کنیم. خلاصه همه چیز به عنایت حضرت جفت و جور شد تا همه هم صدا بگوییم «صلی الله علیک یا اباعبدالله». 💎عشق به امام حسین ع در دل همه مردمان این سرزمین جای گرفته است. در حین نصب پرچم ها، خانم جوانی که حجابش هم مشکل داشت، از در خانه بیرون آمد و وقتی با این صحنه روبرو شد، اشک ریزان از هیاتی ها خواست که یک پرچم بدهند تا در خانه اش نصب کند، بوسه ای بر پرچم زد و با عشق، آن را با خود برد. 💎سر کوچه هم منزل پیرمرد بود که این فضا او را یاد جبهه انداخت ما را مهمان خاطرات جنگش کرد. از اسارت گرفتن دشمن و از جانبازی دو برادر دیگرش و شهادت برادر چهارمش و از اینکه بابت این کار هیچ هیچ چیز دریافت نکرده و هیچ منتی هم ندارد. از اینکه در دل این مردم عشق به انقلاب هست. از اینکه این انقلاب مردمی و قرآنی است؛ بعد هم آمد و تا آخر مراسم باهامون بود. 💎رزق شروع محرمان اینگونه تقدیر خورد که سربازانِ دیروز امام را چنین پرشور در کنار جوانان هیاتی امروز ببینیم. نوه کوچکش هم سربندها را تقسیم می کرد و به رشادتهای پدربزرگ افتخار می کرد. روز اول محرم 1442 @m_shaban
🔰هدیه ای از شفاخانه ارباب🔰 🍚 راگذاشتیم روی دستگاه مخصوص بیماران و روانه بخش شدیم.برخیکه ازقبل متوجه پخش غذای نذری توسط شده بودند، منتظر دریافتش بودند. 🍚اما اکثر کادر وبیماران،تازه فهمیده بودند.سرشیفت پرستاران جلوآمد و تشکر کرد ونام تخت بیمارانیکه آن روز بخاطر گرفتن آزمایش، نباید غذا بخورند را گفت. 🍚بیماران و همراهانشان، وقتی غذای روضه خوانده شده را میدیدند، بسیار خوشحال میشدند.مادری میگفت اصلا فکرنمیکردم امسال به این زودی،آن هم اینجا باشیم. 🍚چندتا همراهان بیمار که آمار غذا نداده بودند،اصرار که این غذای نذریست، ما هم میخواهیم. غذای اضافی نداشتیم، بجاش غذاهایی که سرشیفت از آمار کم کرده بودرا تقدیمشان کردیم و چقدر خوشحال شدند که آنها هم نذری ارباب نصیبشان شده. مثل زمانیکه دیر به هیئت میرسیم ولی دوست داریم از نذریش بخوریم. 🍚وقتی میگفتیم لحظاتی قبل بالای ، خوانده شده و برای شفای بیماران همین بیمارستان شده، اشتیاقشان بیشتر هم میشد. 🍚دیگه کل بخش حال و هوای گرفته بود. حتی کسانیکه حجاب مناسبی هم نداشتند دنبال غذای نذری شفا می آمدند 🍚موقع روضه، همه افرادآشپزخانه، همراهی میکردند و جواب میدادند. 🍚وقتی خواستیم برچسبها راچاپ کنیم،صاحبش اول گفت کاغذ باقیمت قبل را میدم که ارزانتر بشه، اماوقت کارت کشیدن نگاهی به عکس پدرکرد و گفت همه اش رایگان، برای پدرم فاتحه بخونید 🍚عشق آنقدر ریشه دار است که باخوابهای پریشان دشمن ازبین نمی رود،نذریهای امسال بیشترازهمیشه خواهان داشت @m_shaban