eitaa logo
حقایق پاک (اَلْكَلِمُ الطَّيِّبُ)|مهدی شبان
219 دنبال‌کننده
646 عکس
254 ویدیو
86 فایل
إِلَيْهِ يَصْعَدُ #الْكَلِمُ_الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه #حقایق_پاک به همراه #عمل_شایسته،عامل #صعود است. نوشته های «مهدی شبان»؛ طلبه عصر امام خمینی ره ارتباط با بنده: @meh_shaban مکتب امام خمینی، خانه طلاب جوان، فقه حکومتی، عصر اقامه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙معرفی طرح توسط حجت الاسلام 🔸در شرایط امروز چطور کنیم؟ ▪️همه عزاداران، لباس خدمت بپوشند. ▫️ ، همانند موج اول که حماسه آفریدند، در موج دوم هم از ظرفیت عزاداری سید الشهدا استفاده کنند. 🏴هر هیئت در خدمتی برای خود تعریف کند. 🏳️هر هیئت خدمتی برای کادر درمان یا افرادی که لطمه اقتصادی خوردند یا... ارائه دهد. 🏴لباس عزای ما در این ماه ، لباس ما باشد 🔻نقشه دشمن که تلاش می کند عزاداری امام حسین را عامل شیوع این معرفی کند، با زبان خدمت خنثی کنیم @khanetolab
🔰فیض بشاگرد🔰 🌾از روزی که دوستان تصمیم گرفتند در موج دوم کرونا، فضای کمک و خدمت مومنانه را پررنگ تر کنند، عنایات الهی به وفور دیده می شود. شروع کار تهیه 200 جهیزیه و انجام مراسم عقد زوجهای جوان بود که بر اساس طرح ازدواج آسان برای زوجین منطقه محروم صورت پذیرفت.بشاگرد همان منطقه ای است که چند سالی اردوی جهادی محبین ائمه ع توفیق خدمتگزاری به ولی نعمتان خود را در آن دارد. هر چند از قبل قرار بود همراه دوستان در این برنامه شرکت داشته باشم و از نزدیک شاهد دلشاد شدن مردم باصفای بشاگرد باشم و بتوانم دوباره لبخند بچه های بشاگردی را ببینم اما بخاطر مسائل کرونا و کمرنگ شدن برنامه، توفیق پیدا نکردم. 🌾شب دومی که در محل قرارگاه بعد نماز نشسته بودیم و داشتیم برای مشکلات پیش روی قرارگاه چاره اندیشی می کردیم، یکی از رفقا گفت یادمان رفته کار را با شروع کنیم لذا داریم گوشمالی می شویم. سریع علی اقا شروع کرد. السلام عیک یا ابا عبدالله... روضه مختصری خوانده شد. بعد دور هم حلقه زده زدیم و گفتگو پیرامون کارها را ادامه دادیم که دبه خرمایی را آوردند که اهالی بشاگرد به دوستان داده بودند و آنها فراموش کرده بودند بین رفقا تقسیم کنند و لذا آن دبه خرما نصیب قرارگاه شد. خرمای های تازه را دیدیم متوجه شدیم دعای ولی نعمتان پشت کار قرارگاه قرار گرفته و آنها هم خواسته اند به نوعی در انجام این کار و در لبیک به ندای رهبر، کاری انجام دهند. 🌾اولین ثمره اش حل مشکل بود. بعد از کلی این طرف و اون طرف رفتن و بالا و پایین کردن، محل اسکان در دو مدرسه ای غیرانتفاعی هم مهیا شد. از پله های مدرسه که بالا رفتم در پاگرد، ناگهان عکسی آشنا نمایان شد. بله عکس دخترکوچلوهای بشاگردی بود که در مدرسه نصب شده بود؛ چه زیبا با لبخند معصومانه اشان به استقبالمان آمده بودند. 🌾مشکل دیگرمان هماهنگی با بود، اسامی خیلی از بیمارستانها نوشته شد. واسطه های زیادی لیست شد؛ پیگیریهایی نیز شروع شد. اما سرانجام این مساله هم با عنایات بشاگردیها حل شد. حاج امیر برادر حاج عبدالله که سالها خدمتگزار مردم آن منطقه بودند بیمارستان امام حسین را هماهنگ کردند. 🌾در هم بی نصیبمان نکردند. یکی از عزیزان رسانه ای کشور که همراه گروه جهادی برای برگزاری مراسم به منطقه رفته بود، از ایده کار استقبال کرد و او هم از همان وعده کمک داد و چندین جلسه برای کار رسانه ای به یاریمان شتافت و نام پویش به ابتکار ایشان انتخاب شد. 🌾دیگه مطمئن شده بودیم قرارگاه از سرازیر می گردد. که به ظاهر محرومند اما افرادند. راستی از این ولی نعمتان در اطرافمان نیز وجود دارد، در ایام محرم، کمک های مومنانه را با کمک هیئات بدست مستحقان حقیقی برسانیم، خصوصا کسانی که در جریان کرونا آسیب اقتصادی بیشتری دیدند. قطعا دعای خیر ایشان، پرشورتر در دلهایمان رقم خواهد زد. @m_shaban
🏴حسینه_ای_در_کوچه_۲ 🏴 💎دیگه کم کم، اهل کوچه متوجه شده بودند؛ خانمی موکت آورد، پسری 6 - 7 ساله آب به دست بچه ها می داد. رفقای هیاتی هم بازوبندها «» را به دست همه نصب می کردند. 💎هزینه مراسم هم دقیقا همان مبلغی شد که صبح علی آقا داده بود تا از طرف مادرشان، خرج یک مراسم کنیم. خلاصه همه چیز به عنایت حضرت جفت و جور شد تا همه هم صدا بگوییم «صلی الله علیک یا اباعبدالله». 💎عشق به امام حسین ع در دل همه مردمان این سرزمین جای گرفته است. در حین نصب پرچم ها، خانم جوانی که حجابش هم مشکل داشت، از در خانه بیرون آمد و وقتی با این صحنه روبرو شد، اشک ریزان از هیاتی ها خواست که یک پرچم بدهند تا در خانه اش نصب کند، بوسه ای بر پرچم زد و با عشق، آن را با خود برد. 💎سر کوچه هم منزل پیرمرد بود که این فضا او را یاد جبهه انداخت ما را مهمان خاطرات جنگش کرد. از اسارت گرفتن دشمن و از جانبازی دو برادر دیگرش و شهادت برادر چهارمش و از اینکه بابت این کار هیچ هیچ چیز دریافت نکرده و هیچ منتی هم ندارد. از اینکه در دل این مردم عشق به انقلاب هست. از اینکه این انقلاب مردمی و قرآنی است؛ بعد هم آمد و تا آخر مراسم باهامون بود. 💎رزق شروع محرمان اینگونه تقدیر خورد که سربازانِ دیروز امام را چنین پرشور در کنار جوانان هیاتی امروز ببینیم. نوه کوچکش هم سربندها را تقسیم می کرد و به رشادتهای پدربزرگ افتخار می کرد. روز اول محرم 1442 @m_shaban
🔰هدیه ای از شفاخانه ارباب🔰 🍚 راگذاشتیم روی دستگاه مخصوص بیماران و روانه بخش شدیم.برخیکه ازقبل متوجه پخش غذای نذری توسط شده بودند، منتظر دریافتش بودند. 🍚اما اکثر کادر وبیماران،تازه فهمیده بودند.سرشیفت پرستاران جلوآمد و تشکر کرد ونام تخت بیمارانیکه آن روز بخاطر گرفتن آزمایش، نباید غذا بخورند را گفت. 🍚بیماران و همراهانشان، وقتی غذای روضه خوانده شده را میدیدند، بسیار خوشحال میشدند.مادری میگفت اصلا فکرنمیکردم امسال به این زودی،آن هم اینجا باشیم. 🍚چندتا همراهان بیمار که آمار غذا نداده بودند،اصرار که این غذای نذریست، ما هم میخواهیم. غذای اضافی نداشتیم، بجاش غذاهایی که سرشیفت از آمار کم کرده بودرا تقدیمشان کردیم و چقدر خوشحال شدند که آنها هم نذری ارباب نصیبشان شده. مثل زمانیکه دیر به هیئت میرسیم ولی دوست داریم از نذریش بخوریم. 🍚وقتی میگفتیم لحظاتی قبل بالای ، خوانده شده و برای شفای بیماران همین بیمارستان شده، اشتیاقشان بیشتر هم میشد. 🍚دیگه کل بخش حال و هوای گرفته بود. حتی کسانیکه حجاب مناسبی هم نداشتند دنبال غذای نذری شفا می آمدند 🍚موقع روضه، همه افرادآشپزخانه، همراهی میکردند و جواب میدادند. 🍚وقتی خواستیم برچسبها راچاپ کنیم،صاحبش اول گفت کاغذ باقیمت قبل را میدم که ارزانتر بشه، اماوقت کارت کشیدن نگاهی به عکس پدرکرد و گفت همه اش رایگان، برای پدرم فاتحه بخونید 🍚عشق آنقدر ریشه دار است که باخوابهای پریشان دشمن ازبین نمی رود،نذریهای امسال بیشترازهمیشه خواهان داشت @m_shaban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای همسایه های بیمارستان برای بیماران بیمارستان کناریشان امسال مراسمی بسیار متفاوت از سالهای قبل داشتیم. در مراسم از ولایت بین مومنین از طریق کمکهای مومنانه صحبت کردم و از اینکه راه رسیدن به ولایت ائمه از راه ولایت بین مومنین حاصل میگردد. بر اساس روایات کوچه ای در کنار بیمارستان که حسینیه شد و آخر مراسم برای تک تک بیماران کرونایی خصوصا دعا کردیم بیماران نیز بعد اطلاع، چه دلدادگی ای با امام عشق پیدا میکردند @m_shaban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازتاب بخشی از برنامه های گروه جهادی محبین ائمه ع و هیئت امام حسن ع در بیمارستان امام حسین ع تهران محرم ۱۴۴۲ @m_shaban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐥 مهمان بچه های بیمارستان امام حسین شد. 🐥به همت رفقای جهادی خصوصا آقاسیدمحمدزین العابدین، برای بچه های مهد کودک برنامه های مختلفی داشتیم. 🐥مادران این کودکان که گاهی شیفت ۱۲ ساعته دارند مجبورند بچه ها را مهد بذارند. 🐥اما از ورودمان به بیمارستان، بچه ها رفیق سید شدند و او و باهاشون کار میکرد. 🐥روز مل مل آمد و چقدر مادران و بچه ها خوشحال شدند. میگفتند بجه هامون کلافه شده اند، چون کار ما زیاده و این طفلیها برنامه خاصی ندارند. 🐥اما وقتی دیدند بچه هاشون توسط بچه های جهادی اینگونه شاد گشتند، اشک می ریختند و تشکر میکردند 🏴یک دسته عزای کودکانه هم راه انداختیم. زنحیر و سربند 🏴روضه برای مادرها هم خوندیم. روضه سه ساله ابی عبدالله. چقدر دلهاشون آماده بود... @m_shaban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنه ای: "انقالبیگـری بـا زبـان نیسـت، بـا عمـل اسـت؛ عمـل جلوتـر از زبان بایستی انسان را راه ببرد. و واقعا کسـانی کـه در ایـن زمینه هـا فعالیت میکننـد، کار انقالبـی انجـام میدهنـد و ایـن ]کارهـا[ انقالبیگـری اسـت" @m_shaban
🔰همراه شفاجویان🔰 🔸لباسهای طلبگی را در آوردم و لباسهای مخصوص بخش کرونا را به تن کردم، لباسش بود، وارد بخش که شدم، برخی بیماران و همراهانشان فکر میکردند دکترم، لذا خیلی رسمی برخورد میکردند. اما وقتی میدیدند دارم به تخت کناری غذا یا اب میوه میدهم، یا آب اکسیژنشان را عوض میکنم، راحت تر درددلشان را بیان میکردند. 🔸خانم مسنی که کنار تخت همسرش نشسته بود، میپرسید به نظرتان همسرم بیدار میشه، آخه خیلی وقته خوابه؟، بیماران دیگه را نشونش میدادم که بعضی خواب بودند، و میگفتم داروی این بیماران خواب آور است، خیالش جمع میشه، اما دفعات بعد هم که میومدم، باز این سوال را میکرد. من هم سعی میکردم با آرامش و ملاطفت، دلش را آروم کنم. میگفت. اقا ببخشید این همه سوال میکنم، برای همسرم دعا کنید. معلوم بود نیاز به تسلی دارد؛ با پرستار خصوصی که کارهای همسرش را انجام میداد، صحبت کردم که علاوه بر انجام کارش، بیشتر هوای پیرزن را داشته باشد. 🔸آمدم از اتاق بیرون بیام که پسر جوانی صدام زد. "شما میتونید کمکم کنید تا ایزالایف پدرم را عوض کنم؟" هرچند سخت بود ولی کمکش کردم، جوان گفت "نمیدونیم چه کنیم؟ چند وقته اینجور گرفتار شدیم." گفتم پدرتان یک عمر زحمت شما را کشیده، الان وظیفه ماست کمکش کنیم، همه اینها هم امتحان برای همه ماست، خدا داره ضعفهایمان را نشون میده که نکنیم، توبچگی ضعیفیم، تو پیری هم ضعیفیم، پس بینش برای چی؟ انکار گیر ذهنیش حل شده بود، خودش شروع کرد از بیماری پدر و از خدمات فراوان پدر نکاتی گفت. بالای سر پدر رفت و چند جمله با با پدر نجوا کرد. 🔸حضور در کنار و همراهانشان و پای درددلشان نشستن و در حد توان مدد رساندن به آنها، یک لطافت خاصی در روح انسان ایجاد میکند، چرا که دیدن سختی ها، سعه صدر و تحمل مشکلات را بالا میبرد، دیگر مصائب انسان بزرگ جلوه نمیکنند و دل گشایش میابد. آدرس کانال در ایتا: @m_shaban https://chat.whatsapp.com/J6xl0SIx42AC7fbbz1rdLq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ترکیدن بغضی در آشپزخانه بیمارستان🔰 🔹بغضش توجه همه را به خودش جلب کرد. میگفت: امسال مونده بودم کجا برم غذای نذری بپزم. و حالا خوشحال از پختن غذای نذری در بیمارستان. 🔹روز سوم محرم، هیئت امام حسن ع غذای نذری بیمارستان را توسط آشپزهای خود بیمارستان پخت. بالای دیگ روضه خواندیم و بین بیماران و کادر پخش کردیم 🔹اولین بار بود که غذای نذری به این شکل در بیمارستان پخش میشد. همه بیمارستان به جنب و جوش افتاده بود. 🔹آشپزی ها خوشحال از اینکه اینگونه خادم دستگاه حضرت شدند و بیماران خوشحال از خوردن غذای نذری شفا که بر آن روضه خوانده شده است. و ما خوشحال از رونق گرفتن بیشتر دم و دستگاه اباعبدالله، در قالبی دیگر. 🔹مشاور تغذیه بیمارستان امام حسین میگفت: کمکهای مختلفی از جهادیها دیده بودیم، اما پختن غذای نذری در بیمارستان همه ما را شگفت زده کرد. 🔹الحمدلله از خادمی حضرت