eitaa logo
حقایق پاک (اَلْكَلِمُ الطَّيِّبُ)|مهدی شبان
215 دنبال‌کننده
661 عکس
260 ویدیو
86 فایل
إِلَيْهِ يَصْعَدُ #الْكَلِمُ_الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه #حقایق_پاک به همراه #عمل_شایسته،عامل #صعود است. نوشته های «مهدی شبان»؛ طلبه عصر امام خمینی ره ارتباط با بنده: @meh_shaban مکتب امام خمینی، خانه طلاب جوان، فقه حکومتی، عصر اقامه
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تا مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از حدود دوازده ساعت راه، رسیدیم آبادان و کنار متروپل، مسجد قائم، محل اسکان نیروهای مردمی فضا در یک تناقضی بین نشاط کاری و سختی طاقت فرسای کار، رفت و آمد دارد. هوا به شدت گرم است نزدیک به ۵۱ درجه. کنار ساختمان متروپل هم به خاطر آواربرداری زیاد، گرد و خاک عجیبی بلند شده. کار بیست و چهار ساعته، دنبال میشود. خیلی ها در این ده روزه در بیست و چهار ساعت، چهار ساعت هم نخوابیده اند. سپاه بسیج هلال احمر آتش نشانی امام جمعه وزیر کشور راه و شهرسازی جمعیت امام رضایی ها استانداری نیروی انتظامی و یگان ویژه که وظیفه حراست از اموال عمومی و امنیت مردم را دارد و از همه اینها محکم تر عموم مردم به صورت خودجوش، تمام قد آمده اند. در پیاده رو ها چهره های خسته ای را میبینی که صورت‌هایشان شرمنده ات می کند. آخ چقدر دردناک بود لحظه کشف جسدی که قابل شناسایی هم نبود و بعد از جمع کردن پاره های بدنش فریاد الله اکبر و لا اله الا الله بلند شد. نمیدانم ولی من ذهن و دلم رفت پیش پیکر اربا اربای علی اکبر @tamardom
✅حرم امن تو کافی است هراسان شده را مثل شه راه بده آهوی گریان شده را... ✅هیات امام حسن (ع)، جلسه 809 ✅برنامه هیات: 🌱 شروع با اذان مغرب 🌱 نماز جماعت 20:30 الی 21:00 🌱 زیارت حضرت معصومه 21:00 الی 21:15 🌱 سخنرانی 21:15 الی 21:50 🌱 مداحی 21:50 الی 22:30 ✅ آدرس: بلوار الغدیر ک 6 روبروی پلاک 27
هدایت شده از خانه طلاب جوان
2⃣ ✅ حضور اعضای اعزامی خانه طلاب جوان به همراه امام جمعه اهواز آیت‌الله موسوی فرد در منزل خانواده‌های عزادار حادثه آبادان جهت عرض تسلیت و همدردی 🗓 امروز ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از استاد مؤیدی
روزهای عاشورایی.mp3
990K
روزهای عاشورایی استاد مؤیدی https://eitaa.com/OstadMoayyedi/645 روزهای پیشِ رو چه بسا روزهای عاشورایی بشود احساس می‌کنم شهدا همه بالا سر من ایستاده‌اند می‌گویند: «ای شیخ! این را بگو.». ممکن است اوضاع طوفانی بشود حواس‌مان باشد راه سومی نیست
هدایت شده از نیوشیدنی
50.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏روایت جهاد همگانی مردم و ارگانها و روند امداد از اول حادثه، از زبان مسئول n.s.e ‎
هدایت شده از خانه طلاب جوان
7⃣ "روایت اعضای اعزامی خانه طلاب جوان قم به آبادان از واقعه " 📢 روایتگر روایت‌های خوب باشیم‌... ✅ روایت تصویری گوشه‌ای از اتفاقات ناب این روزها در اطراف که رسانه‌ها آن‌ها را نمی‌کنند! 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از ملاقات با صبح
🔻آیت الله مرعشی نجفی میفرمودند: من در طول زندگی ام تمام چیزهایی که از خداوند خواستم را از حضرت معصومه سلام الله علیها گرفتم . 💐 ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر بر امام زمان ارواحنافداه و همه شیعیان مبارکباد. @tasharrofha
هدایت شده از خانه طلاب جوان
8⃣ "روایت اعضای اعزامی خانه طلاب جوان قم به آبادان از واقعه " 📢 روایتگر روایت‌های خوب باشیم... ‼️ در میان گریه می خندم 🔰 دیشب حوالی ساعت 10 حصارهای کاری و امنیتی را درنوردیدم و به میان مردم رفتم. حدود 200 نفر از مردم داغدار و بهت‌زده و پریشان دورم جمع شدند. نزدیک دو ساعت با هم گپ زدیم. گفتم برای عرض تسلیت از آمده‌ام. بهم احترام گذاشتند و خوش‌آمد گفتند. 🔰 اما یکی‌یکی گله‌گذاری کردند و من ایستادم و گوش دادم. گاهی بهشان حق دادم و گاهی بهشان توجه دادم. گاهی با هم گریه کردیم، و گاهی خندیدیم. از همه چی گفتند. یکی داد می‌زد و می‌گفت: به فاطمه زهرا من دیگه دین رو قبول ندارم. من به شما احترام میذارم ولی دوستت ندارم، چون آخوندی. من لبخند زدم و گفتم: اما من شما رو دوست دارم. 🔰 دیگری می‌گفت: چرا تو استادیوم جشن گرفتن. گفتم: جشن نبوده، مداحی بوده. گفتند: ما جشن می‌دونیم. گفتم: رو چرا نمی‌گید؟ گفتند: اونا تسلیت گفتن. گفتم: خب تو هم تسلیت گفتن. 🔰 آن دیگری می‌گفت: چرا دیر تسلیت گفته؟ گفتم: از اول پیگیر بوده و دستور داده به برای انجام کارها ولی ابعاد قضیه دو، سه روز بعد معلوم شده، برای همین دیر شده. 🔰 یک جوان هیکلی می‌گفت: دیشب زده توی گوش من چون روی موتور بودم و داشتم می‌اومدم اینجا. دستم را کشیدم روی صورتش و بوسش کردم. 🔰 دیگری می‌گفت: زن و بچه مردم رو در حالیکه گاز اشک آور خورده بودن، نجات دادم. گفتم: درسته. شاید نباید می‌زدن، ولی شما مردم خوب باید از اونایی که برای از شهرهای دیگه غشون کشی کردن، جدا بشید، خودتون رسواشون کنید. برای حفظ امنیت خودتون و مغازه‌های اینجا و ماشین و اموال مردم اومده. 🔰 دیگری گفت: حاج آقا چرا تو اومدی بین ما، بقیه نمیان؟ ما ترسناکیم؟ همان موقع یک عده از طلبه های بومی آمدند و سرکشی کردند و رفتند. یکی گفت: حق قدمشون رو گرفتن و رفتن. گفتم: نه اینطور نیست، اینها جهادی‌اند. اهوازتون هم واقعا وسط میدونه. خودش تو آواربرداری بوده. داره کارها رو پیگیری می‌کنه، با مدیران، با امدادگران. دیروز عصر هم با هم رفتیم به خانواده جانباختگان سر زدیم و تسلیت گفتیم. به همدیگر گفتند: راست میگه، اون خوبه. 🔰 یکی گفت: حاجی یه دور توی شهر بزن ببین چرا وضع شهر ما اینه، ما تو کوچه هامون چشمه فاضلاب داریم، باورت میشه؟ ما نه آب درستی داریم، نه فاضلاب درستی، نه شهر و ساخت و ساز مرتبی. ما که همه چیز اینجا داریم، ، ، آزاد، چرا باید وضعمون اینجور باشه. ما که پدرامون برای این زمین دادن، دادن چرا باید اینطور باشیم. گفتم: باید شهردار خوب انتخاب کنید. باید شورای‌شهر خوب انتخاب کنید. کار دست خودتونه. ما توی قم شورای خوب انتخاب کردیم، شهردار خوب آوردن، شهرو زیر و رو کرده حسابی. گفتند: ، اتوبوسی، میان از فلان‌جا و رأی میدن و میرن. گفتم: خب خودتون باید درستش کنید. الان جلوی همون اتوبوس رو می‌تونه بگیره؟ نه. آشوب میشه. خودتون باید وضعیتو اصلاح کنید. بین خودتون. 🔰 یکی گفت: من وضعی ندارم، جوونم بیکاره، روغن شده دویست تومن، ما داریم له میشیم. گفتم: منم همینطوره وضعم. دو و نیم می‌گیرم و الباقی یارانه. و داره بهم فشار میاد. حالا امید داریم این دولت یه کارایی بکنه، مردم نجات پیدا کنن. گفتم مثلا تو همین قضیه، من از امدادگرها سوال کردم، گفتن از وقتی وزیر کشور اومد و مدیریت واحد در میدان انجام داد، وضعیت آواربرداری و کشف اجساد سر و سامون گرفته و کار سرعت گرفته. باز به هم گفتند: راست میگه، بهتر شده. 🔰 یک خانمی آمد گفت‌: دوستات رفتن، جا نمونی حاجی! همه خندیدیم. دیگر آن شور و التهاب اولیه فروکش کرده بود. مردم قدری آرام تر شده بودند. یکی گفت بیا با هم بگیریم. گرفتیم. برایم آب و شربت آوردند. دعوتم کردند به شام، خورش بامیه، فلافل. گفتم: شما غذاتون تُنده. به من نمیسازه. گفتند: نه. تندش نمی کنیم برات. گفتم: کُند شما هم برای ما تنده. خندیدیم. گفتند: حاجی بیا ما بشو. خندیدم. دیگر ساعت حوالی ۱۲ بود، مردم رفته بودند و فقط سه، چهار نفر کنارم بودند. با آنها خداحافظی کردم و برگشتم به مسجد محل اسکان نیروهای امدادگر، مسجد قائم! ✍ نویسنده: علی اخباری 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
هدایت شده از خانه طلاب جوان
1⃣1⃣ "روایت اعضای اعزامی خانه طلاب جوان قم به آبادان از واقعه " 🔹امروز صبح تو مسجد قائم، کنار متروپل وقتی داشتم صبحانه می‌خوردم آقایی رو دیدم که وارد مسجد شد، خستگی از سر و صورتش می‌بارید، روبروی ما نشست، اما از شدت خستگی همون حالت نشسته خوابش گرفت! 🔹 پرسیدم، گفتند دیشب مشغول بوده و الان برای استراحت کردن اومده، بیدار که شد با ایشون صحبت کردم می‌گفت فامیلی بنده پاپاچیان هست ما یک گروه دوازده نفره هستیم که اطراف کرج تو معدن کار می‌کنیم. 🔹 وقتی شنیدیم این اتفاق افتاده، طاقت نیاوردیم و از مسئولمون خواستیم که با ارتباط بگیره، تا ماهم بتونیم حضور پیدا کنیم، میگفت وقتی فهمیدیم آبادان با حضور ما موافقت کرده خیلی خوشحال شدیم، انگار دنیا رو به ما داده بودند. 🔹 خلاصه ما به صورت ، با دو تا بیل مکانیکی فوق سنگین، چهارتا کامیون و شش تا لوددر اومدیم آبادان، فقط هم به عشق کشور و مردم آبادان اومدیم و الانم با عشق مشغول کاریم. 🔹 تا فراموش نکردم بگم که آقای پاپاچیان تازه مسلمان و شده، می‌گفت کلیمی بودم و چند ماه پیش ،ایام فاطمیه تو هیئت توفیق پیدا کردم و مسلمان شدم، البته از گروه دوازده نفریشون فقط آقای پاپاچیان مسلمان هستند! 🔹این رو محض اطلاع اونور آبی‌ها گفتم، که بدونند و این واقعیت رو انکار نکنند، اینجا مردم و مسئولین، زن و مرد، پیر و جوون، مسلمان و مسیحی و... همه با هم و در کنار هم و بدون منّت و به دارند کار می‌کنند و فقط حرف نمیزنند، عاشق واقعی وطن اینا هستند نه شما... 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 🆔 @Khanetolab