احسان عبادی | ما و او
#زندگینامه_ملک_سلمان 8 🔰 یکی از مهمترین ابعاد و اهداف این دست از فعالیت های «سلمان» که شاید از دید
#زندگینامه_ملک_سلمان 9
💠 انتصاب سلمان به ریاست موزه عبدالعزیز باب جدیدی از تحریف تاریخ آل سعود و عربستان و جهان عرب و اسلام را به روی او گشود. طوری که گغته شده، یکی از دلایل بروز بحران عربستان و قطر درخواست وزیر خارجه وقت قطر، شیخ «حمد بن جاسم» از «سلمان» جهت کد گذاری اسنادی تاریخی بود که در صورت دسترسی قطری ها به آنها، ادعای قطر درباره برخی مناطق مورد اختلاف بین دو کشور به اثبات می رسید.
🔰 به گواه بسیاری از نزدیکان، این یکی از مهمترین خصوصیبات «سلمان» است که به هیچ کس، جز افراد معدودی اجازه دسترسی به مستندات تاریخی را نمی دهد، به ویژه مستنداتی که مربوط به دشمنان و مخالفان آل سعود است یا به زیان این خاندان ثبت شده باشند.
«سلمان» پس از انتصاب به ریاست موزه عبدالعزیز و در ادامه روند تحریف تاریخ آل سعود و بهبود وجهه تاریخی این خاندان، «فهد السماری» را به ریاست یک گروه ویژه تحقیق و ترجمه منصوب کرد که وظیفه آنها ارائه گزارش های دقیق و ادواری از مستندات موجود و مرتبط با آل سعود بود.
او همچنین دکتر «عبدالله العسکر»، رئیس دانشکده تاریخ دانشگاه سعود را به سمت ارزیاب معتمد خود جهت بررسی صحت و سقم آثار و اسناد تاریخی منصوب کرد. العسکر حکم بازاریاب ویژه «سلمان» جهت خرید کتب خطی و آثار تاریخی به ویژه آثار مصری را داشت. اما در یک حادثه رانندگی در بندر «اسکندریه» مصر جان خود را از دست می دهد و البته عربستان سرویس های اطلاعاتی و امنیتی مصری را در این حادثه دخیل می داند.
💠لوس کردن آخرین فرزند خانواده توسط پدر یا مادر و یا هردو که در زبان عامیانه «ته تغاری» خوانده می شود، موضوع جدیدی نیست و همان طور که در اغلب فرهنگ های اجتماعی و مردمی دنیا مشاهده می شود، در میان خاندان حاکم سعودی نه چندان ریشه دار و عمیق نیز به دیده شده است.
اشاعه دهنده این رسم، برای اولین بار در خاندان سعودی «ملک فهد» بود که «عبد العزیز»، کوچکترین پسرش را همه جا با خود می برد و بعد که اندکی بزرگ شد، بخش قابل توجهی از دارایی و ثروتش را به او بخشید.
بعد از ملک فهد، «سلمان» این رسم را در خاندان حاکم سعودی ادامه داد. با این تفاوت که دلیل «سلمان» عدم رضایت از پسرانش بود. طوری که همه کسانی که با وی نشست و برخاست کرده باشند، اذعان می کنند که او همیشه از پسرانش ابراز عدم رضایت می کرد و همیشه آنها را با فرزندان این و آن، به خصوص برادرانش مقایسه و آنها را سرزنش می کرد که چرا آنها به گونه ای رفتار می کنند که او نمی تواند، در مقابل اعضای خاندان به آنها مباهات و افتخار کند.
💠
حتی گفته شده که سلمان از یکی از خدمتکاران سیاه پوستش صاحب پسری شده بود که آنچنان فساد اخلاقیش در خاندان عیان و آشکار بود که مجبور شده بود، دستور کشتن وی در خفا را بدهد، اما برای سرپوش گذاشتن بر این اقدامش اشاعه داد که مرگ وی به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر بوده است.
غیر از آن دو پسرش به نام های «فهد» و «احمد» از همسرش «سلطانه» را نیز از دست داد، تا از این همسرش دو پسر به نام های «سلطان» و «فیصل» و یک دختر پر خور ۱۲۰ کیلویی به نام «حصه» باقی بماند که برای «سلمان» عزیز بود و خواسته ای نبود که برایش براورده نکرده باشد.
✳️ برای مدتی در دهه ی هشتاد «سلمان» به «سلطان» می بالید که تحصیلاتش را در خلیانی در آمریکا به پایان رسانده بود و یک آمریکایی تمام عیار بود و تحت عنوان اینکه یک شاهزاده ی سعودی است، به گروهی از دانشمندان «ناسا» اضافه شد که قرار بود، با فضای پیمای «دیسکاوری» از ارتفاع ۳۰۰۰ کیلومتری دور کره زمین بچرخد.
اما آتش این احساس مباهات به سلطان، خیلی زود خاکستر شد، چون سلطان خصوصیات اخلاقی خاصی داشت، از جمله اینکه به شدت از رسم و رسوم سلطنتی آل سعود متنفر بود و درهیچ یک از این مراسم ها شرکت نمی کرد، همین باعث شد، تا برخی او را به مصرف مواد مخدر و برخی قرص های نشاط آور متهم کنند و مایه دلسردی «سلمان» از او شوند.
دیگر پسران «سلمان» هم اگرچه به ظاهر احترام او را داشتند، اما در عمل سرشان به کارهای خودشان گرم بود. به عنوان مثال «سلمان» بعد از مرگ شاهزاده «احمد» یکی از پسرانش، اداره شرکت «چاپ و انتشارات و تحقیقات سعودی» را به پسر دیگرش «فیصل» می سپارد، شرکتی که «سلمان» پایه و اساس امپراتوری خود در خاندان سعودی را با آن بنا کرد. اما شاهزاده فیصل هیچ توجهی به اداره این شرکت نداشت و ترجیح می داد، به جای اداره شرکتی که با مشتی کاغذ و جوهر سر و کار داشت، به کارهای خود برسد و به این ترتیب، شرکت را تا آستانه ورشکستگی سوق دهد.
( ادامه دارد.... )
@ma_va_o
هدایت شده از محمد شهبازیان /الف لام میم
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶'گفتاری از حجت الاسلام محمد شهبازیان 🔶نگاهی به عقاید آخرالزمانی پروتستان های بنیاد گرا و تقابل با مهدویت. 👈 @khaketeshneh
👆من و شما که مدام از دولت و مجلس ایراد می گیریم که چرا حرف رهبری را عمل نکردند ، خودمان این دستور رهبری 👆 را انجام دادیم ⁉️
@ma_va_o
احسان عبادی | ما و او
#غلط_تر_از_مشهور 4 💠 باز هم یک عبارت و جمله بدون سندی که به امیرالمومنین (ع) نسبت داده می شود 🔰 عب
#غلط_تر_از_مشهور 5
🔰 این جمله ، حدیث نیست ، مراقب باشید
💠 در ایام محرم ، یک جمله را زیاد می شنوید و آن اینکه " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا "
حتی در کتب زیادی هم این جمله به چشم می خورد
👈 اما باید بگوییم این جمله در هیچ منبع حدیثی چه معتبر و چه غیرمعتبر به اسم هیچ معصومی نیامده است
💠 اتفاقا بر خلاف این جمله ،روایت داریم از امام حسن مجتبی (ع) که به برادر عزیز خود امام حسین (ع) فرمودند که هیچ روزی مثل کربلا نخواهد بود ( امالی صدوق ص 116 ) , و شرافت زمین کربلا هم هم سنگ زمین کعبه است و زمینی به برابری آن نیست که این روایت در وسائل الشیعه ج 14 ص 513 آمده است
✳️ البته اینکه ما همیشه باید از واقعه عاشورا درس بگیریم و آن را به یاد داشته باشیم و مجالس روضه اباعبدالله حسین (ع) همیشه پا برجا باشد، قطعی هست و شکی در آن نیست.
منظور ما این است که این جمله به هیچ عنوان حدیث نیست و طبق برخی نقل ها اول بار در شعر یک شاعر شافعی مذهب در قرن 7 آمده است .
👈 اما به عنوان یک حدیث این جمله را جایی نگوییم که هیچ حدیثی ولو ضعیف در این زمینه نداریم.
⚠️ بسیار مراقب باشیم که هیچوقت چیزی را بدون سند و مدرک به اهل بیت (ع) نسبت ندهیم که گناهی است بس بزرگ ⚠️
✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
@ma_va_o
هدایت شده از قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ را حتما بیینید و برای همه ارسال کنید تا بدست طرفداران ابن ملجم برسد 👆
پاسخ شاهنامه به هشتگ #ابن_ملجم_مچکریم
فردوسی: دشمنان علی (ع) حرامزاده هستند.
عدهای صهیونیست و سعودی که نقاب آریایی به صورت دارند، هشتگ «ابن ملجم مچکریم» راه انداختند.
مشاهده اسکن از نسخه کتابخانه مرکزی فیلادلفیای امریکا:
w57.ir/712
w57.ir/711
اسکن از دانشگاه برینمور پنسیلوانیا، ایالات متحده امریکا:
w57.ir/713
w57.ir/714
حکیم ابوالقاسم فردوسی:
که من شهر علمم علیّم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک پای وصی
بِدِل گفت اگر با نبی و علی
شوم غرقه دارم دو یار ولیّ
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است این رسم و راه من است
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پَی حیدرم
نباشد بجز بیپدر* دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
📡 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
@GhararGahShayeat
احسان عبادی | ما و او
این کلیپ را حتما بیینید و برای همه ارسال کنید تا بدست طرفداران ابن ملجم برسد 👆 پاسخ شاهنامه به هشتگ
عزیزان ضمن دیدن این کلیپ ، حتما در این کانال که مورد تائید ما هم هست ، عضو شوید
از بهترین کانال ها هست برای پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی
احسان عبادی | ما و او
#زندگینامه_ملک_سلمان 9 💠 انتصاب سلمان به ریاست موزه عبدالعزیز باب جدیدی از تحریف تاریخ آل سعود و عر
#زندگینامه_ملک_سلمان 10
🔰 همه اینها باعث شد، «سلمان» از تمام فرزندانش دلسرد شود و به «محمد»، ولی عهد کنونی عربستان دل ببندد. او سعی می کرد، در «محمد» گمشده اش را پیدا کند. «سلمان» به دنبال فرزندی بود که از کودکی آنگونه که می خواهد، تربیت کند و مطیع و فرمانبر مطلق دستوراتش باشد. اگرچه برخی بر این باورند، دلیل این همه محبت و نزدیکی «سلمان» به «محمد» را مادرش، «فهده»، دختر «فلاح بن سلطان» که در روسوایی «ییلاق معیزیله» سپر بلای شاه سعودی شد، می دانند.
✳️ این نزدیکی و محبوبیت اگرچه خیلی زود حسادت های پنهانی و انتقادات درونی دیگر برادران را به دنبال داشت، اما «محمد» به جای تقابل، سعی می کرد، همانی باشد که «سلمان» در دل آرزو می کرد. لذا هیچ گاه از دستورات «سلمان» حتی اگر به ظاهر هم باشد، نافرمانی نمی کرد و همواره سعی می کرد، همانند عموزاده هایش باشد که «سلمان» آنها را مثال می زد.
به این ترتیب، «محمد» نه تنها همیشه و در همه جا کنار «سلمان» بود، در ادای احترام به عموها و عموزاده ها و بزرگان خاندان ذره ای کوتاهی نمی کرد و محال بود، در مراسمی حاضر شود و هنگام ورود به مجلس و خروج از آن دست و شانه و حتی پای عموها و عموزاده هایش را به نشانه احترام نبوسد.
🌀 اما کمتر کسی باور می کرد، ادای این احترام ها واقعی باشد، موضوعی که گذر روزگار و ایام درستی آن را به اثبات رساند و شروع این تغییرات رفتاری با حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی کلید خورد. پس از این حملات بود که بن سلمان تغییراتی اساسی ابتدا در پوشش و سپس در ظاهر و چهره ی خود ایجاد کرد. ابتدا ریش و سبیل ها یش را کوتاه و موهایش را اصلاح کرد. در مرحله بعد تغییراتی اساسی در پوشش خود انجام داد و به جای پوشیدن لباس های مرسوم درمیان اعراب و رایج در خاندان، به استفاده از کت و شلوار و کراوات روی آورد و در مرحله بعد حدود اختیارات و دخالت های «هیأت امر به معروف و نهی از منکر» را محدود کرد و بالطبع تمام این تغییرات با موافقت و تایید «سلمان» انجام می شد.
💠 اصلاحات و تغییرات بن سلمان به اینجا ختم نشد، بلکه سر آغازی بر اعمال این تغییرات و اصلاحات در تمام حوزه های اجتماعی و فرهنگی جامعه عربستان از جمله آموزش و پرورش این کشور و همچنین مطرح شدنش بود.
«محمد» که تا پیش از این کمتر مورد توجه بود، حالا نگاه ها را بیشتر به خود جلب می کرد و سوالاتی را در اذهان ایجاد کرده بود. بن سلمان در مصاحبه با خبرگزاری «بلومبرگ» از علاقه اش به بازی «پلی استیشن» و بازی های کامپیوتری سخن گفته بود.
❇️ «بروس ریدل»، عضو سابق سازمان «سیا» پس از این مصاحبه، در تحلیلی بر شخصیت بن سلمان نوشت که نیمی از شخصیت او در دنیای خیالی و بازی های کامپیوتری سیر می کند و در صورتی که این بخش از شخصیت او محفوظ بماند، بی شک پای در مسیر ویرانگری گذاشته ایم.
احتمالا «ملک عبدالله» دیدگاهی مشابه بروس ریدل داشت، چون تا وقتی زنده بود، هیچ گاه تاب رفتارهای کودکانه و کارهای نابخردانه او را نداشت و تا جای ممکن اجازه دخالت در مسائل و امور را به وی نمی داد. به همین دلیل وقتی «سلمان» به سمت وزیر دفاع منصوب و این وزارتخانه به وی سپرده شد، ملک عبدالله اکیدا به «سلمان» توصیه کرد که مانع دخالت پسرش در امور داخلی و مسائل وزارتخانه شود، موضوعی که باعث شد، بن سلمان کینه عمویش را به دل بگیرد.
وی به این مسئله در مصاحبه با بلومبرگ در سال ۲۰۱۶ نیز اشاره می کند و می گوید: «درسال ۲۰۰۹ ملک عبدالله با ارتقای منصبم مخالفت کرد. لذا نزد پدرم رفتم که امارت ریاض را در دست داشت».
ادامه دارد...
@ma_va_o