#معرفی_کتاب
🔰 همین الان که این پیام را می بینید، اقدام کنید برای خرید این کتاب فوق العاده مهم
👈 این کتاب بسیار بسیار زیبا از دوران صفویه تا انقلاب را با نگاهی تحلیلی و سیاسی بحث کرده است ، هم تاریخ است و هم تحلیل
💠 نمی گویم کامل است ، اما برای شروع تاریخ تحلیلی بسیار عالی است ، تاریخ باید تحلیلی خوانده شود، وگرنه می شود قصه خوانی و در بین راه ، خواننده را زده می کند.
🔗 آدرس خرید کتاب https://bookroom.ir/book/12050
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
#رمان_محمد_مهدی 5 🔰حاج اقا از روحانیون خوش نام محل بود، مردم خیلی به ایشون اعتمادی همراه با اعتقاد
#رمان_محمد_مهدی 6
🔰 اقا هادی به همسرش نگاهی کرد و یاد نذری افتاد که اون شب در مسجد بعد شنیدن صحبت های حاج اقا کرده بود.
فرزندی که دوست داشت اون رو خادم امام زمان (عج) کنه ، و حالا اسمی که قراره انتخاب بشه مزین به نام حضرت ، ترکیبی از نام اصلی حضرت و مشهورترین لقب ایشون. #محمد_مهدی
💠 تو راه برگشت به منزل ، رفتن پارک محل ، روی صندلی نشستن و به بچه های در حال بازی خیره شده بودند ، توی دل خودشون آرزو می کردن که روزی هم بیاد و بچه خودشون رو بیارن پارک تا جلوی چشم اونها بازی کنه و لذت ببرن
سالهاست این آرزو رو داشتن، اما هیچوقت ناامید نمی شدن، اصلا ناامیدی در زندگی اونها معنایی نداشت ،
همون صندلی ای که روی اون نشسته بودن، برای اونها یاداور خاطره ای شیرین بود
🌀 همین چند سال قبل بود که می خواستند خونه بخرن، اما هرجایی رو می دیدن یا گرون بود یا باب میل اونها نبود، خسته و کوفته از گشتن دنبال خونه ، روی همین صندلی های پارک نشسته بودند ، هر کدوم داشتن به توسلات و ختم هایی که برای خونه گرفتن انجام داده بودن و به جایی نرسیده بود، فکر می کردن ،
حاج هادی یاد این افتاد که امروز صبح چقدر با چشمان گریان تو نماز ابوبغل ، از امام زمان (عج) خواسته بود تا کمک کنه برای پیدا کردن خونه ، اما نشد.
نرگس خانم هم داشت به ختم قرآنی که به نیت هدیه به حضرت زهرا (س) خونده بود فکر می کرد،
هر دو با چشم خودشون می دیدن که اعمالشون به نتیجه نرسید، اما هیچوقت ناامید نمی شدن
✳️ تو این فکرها بودن که یه اقای میان سال و مودب و با وقار که مهربانی خاصی در چشم هاش بود ، از کنار اونها رد شد ، مست بوی عطر لباسش شدن، سرشون رو به طرف اون مرد برگردوندن، اون مرد هم برگشت و نگاهی به اونها کرد، رفت پیششون
با عطوفت و گرمی خاصی سلام کرد، گفت چرا ناراحتین؟ حیف شما دو نفر نیست که به این جوانی ، اینقدر ناراحت و غمگین؟
حاج هادی گفت سلام حاج اقا، از بس دنبال خونه گشتیم تا بخریم و جایی پیدا نکردیم ،خسته شدیم
اون بنده خدا که اسمش آقای رحمتی بود رو به هادی کرد و گفت
چرا اصرار داری حتما خونه بخری؟ با این پولی که شما دارین میشه خونه خوب اجاره یا رهن کرد.
نرگس خانم گفت اولا واقعا نمیشه تو این زمونه به هر صاحب خونه ای اعتماد کرد ، ثانیا هرسال موقع تمدید اجاره ، تن و بدن آدم می لرزه که نکنه صاحب خونه منو جواب کنه و باید بلند بشم و دوباره استرس اسباب کشی و ...
خلاصه آدم خونه بخره بهتره، درسته پول ما برای خرید خونه خیلی زیاد نیست، اما میشه یه چهاردیواری نقلی خرید و توش زندگی کرد
❇️ حرف که به اینجا رسید، آقای رحمتی نگاهی به آقا هادی کرد و توی چشمهاش خیره شد و گفت اگه صاحب خونه خوبی داشته باشین ، تا اون حد خوب که به شما بگه تا هر وقت دلتون خواست اینجا بشینین و هر چقدر دلتون خواست پول پیش و اجاره یا رهن بدین، چی؟
اونوقت هم حاضر به اجاره نشینی نیستین؟
🌀 هادی و همسرش با هم گفتن حاج اقا چی از این بهتر؟ ولی بعید هست تو این دور و زمونه چنین آدمی پیدا بشه ،
❇️ یه دفعه آقای رحمتی کلید منزلش رو از جیبش در میاره ، میده به اقا هادی و میگه بلند بشین برین خونه من به فلان آدرس، خانمم عصرانه درست کرده و من هم اومدم برای خرید نان گرم ، برین خونه و به حاج خانم بگین ما مهمان خدا هستیم و آقای رحمتی ما رو فرستاده، خودش میدونه قضیه چیه
برین تا من هم نان بگیرم و بیام.
🔰 نرگس خانم نگاهی به همسرش کرد و ...
( ادامه دارد ...)
✍️ احسان عبادی
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
🔰 سخنرانی های #آمریکا_شناسی 15 #فصل_سوم 👈 #سازمان_سیا ( بررسی عملکرد سازمان سیا در دیگر کشورها )
آمریکا شناسی 16.MP3
6.36M
🔰 سخنرانی های #آمریکا_شناسی 16
#فصل_سوم
👈 #سازمان_سیا ( بررسی عملکرد سازمان سیا در دیگر کشورها )
🌀 جلسه سوم از فصل سوم
👈داستان جالب دخالت سازمان سیا در امورات کشورها
🔗 در صورت مشکل در دانلود ، همه جلسات به صورت همزمان در سایت http://mahdaviat313.ir/?p=1162 بارگزاری می شود
🎤 با توضیحات #استاد_عبادی (از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ)
👈 کاری از گروه #دغدغه ، واحد مجازی تاریخ ، کانون مهدویت قائمشهر ، مازندران
@ma_va_o
پست بسیار مهم درباره معرفی #سیر_مطالعاتی برای کسب معرفت نسبت به امام زمان (عج)
حتما مطالعه و استفاده کنید
به آدرس https://eitaa.com/marefatemahdavi/13703 رجوع بفرمایید.
#مطالعه
1_78423349.pdf
446.2K
فایل pdf کتاب بی نظیر هدایایی به حضرت دوست، کتاب تالیفی استاد عبادی که به چاپ پنجم رسیده بود.
💠 چون در چاپ جدید ،قیمت کتاب بالا می رود، فایل آن را بصورت رایگان در اختیار عزیزان قرار می دهیم.
💠محتوای کتاب با زبانی کاملا عامیانه و دوستانه نوشته شده که باعث جذب مخاطب می شود، همچنین کتابی عالی هست برای افزایش محبت قلبی نسبت به امام زمان عج
💠 سبک نوشتار کتاب به گونه ای هست که برای تمام سنین از هفت سال به بالا ، قابل استفاده هست.
💠 هم استفاده کنید، هم نشر دهید.
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
#رمان_محمد_مهدی 6 🔰 اقا هادی به همسرش نگاهی کرد و یاد نذری افتاد که اون شب در مسجد بعد شنیدن صحبت
#رمان_محمد_مهدی 7
🔰 نرگس خانم نگاهی به همسرش کرد و هر دو با نگاهی خوشحال کننده به آقای رحمتی گفتند چه قضیه ای رو خانم شما میدونه؟
گفت : شما برین ، کاریتون نباشه
🌀 حاج هادی و همسرش رفتن به آدرسی که آقای رحمتی داده بود، آخر یک کوچه بن بست ، سر کوچه یک مسجد قشنگ و زیبا داشت که بچه ها داشتن داخل حیاطش تنیس روی میز و فوتبال دستی بازی می کردن، هادی گفت اگه واقعا اینجا بتونیم خونه بگیریم عالی میشه، هم کنار مسجد هست، هم مسجدی که پر رونق هست و بچه ها هم داخلش فعالیت دارن
هیچ کدوم از خانه هایی که دیدیم تا الان، کنار مسجد نبودن
به آخر کوچه که رسیدن، مواجه شدن با یک خانه شیک و تمیز که طبقه دوم اون تازه ساخت بود ، زنگ طبقه بالا رو زدن، اما کسی در رو باز نکرد،
یه مرتبه نرگس خانم گفت هادی جان، فکر کنم طبقه بالا کسی ساکن نیست، چون پنجره ها اصلا پرده کشیده نیست ، زنگ طبقه پایین رو بزن،
هادی با تعجب گفت ، یعنی صاحب خونه خودش طبقه اول هست و طبقه بالا که نو و تمیز هست خالیه؟ مگه میشه؟
زنگ طبقه اول رو زد و یه خانمی با صدای گرم جواب داد کیه؟
آقا هادی گفت ما رو حاج اقای رحمتی فرستاده ، گفتن به شما بگیم که مهمان خدا هستیم.
تا این رو گفت، خانم رحمتی گفت خوش آمدین، منتظر شما بودیم، آقای رحمتی کلید بهتون داده؟ چون آیفون ما خراب هست و درب رو باز نمی کنه ، اگه نداده من بیام پایین باز کنم
حاج هادی گفت ، بله حاج خانم دادن، شما زحمت نکشید ، درب رو باز کردن وارد حیاط شدن، خانه ای تمیز که چندتا برگ پاییزی داخل حیاطش ریخته بود، یا یک حوض کم عمق که چند تا ماهی قرمز داخلش بازی می کردن و پله ای که از پایین تا بالای اون گل های رنگارنگ جلوه می کرد
خانم رحمتی که اومده بود روی پله ها ، سلام و احوالپرسی گرمی کرد و رفت دست نرگس خانم رو گرفت و این زوج مومن رو برد داخل خانه.
🌀 هرچی خانم رحمتی گرم می گرفت و با اونها صحبت می کرد، هادی و خانمش تو بهت و تعجب بودن که قضیه چیه و این زن و شوهر برای چی دعوتشون کردن داخل منزل و از اونها پذیرایی می کنن
انگار خانم رحمتی فهمیده بود، بهشون گفت تعجب نکنین ، صبر کنین حاج اقا رحمتی بیاد خودش توضیح میده
شما فعلا پذیرایی کنین از خودتون
🔰 حاج هادی همین طور که داشت چایی و میوه می خورد نگاهی به دور و بر منزل هم انداخت و یه مرتبه توجهش به یک عکس جلب شد، یه پسر جوان و با چهره مذهبی ، روی حاشیه قاب عکسش هم یه نواز سیاه بود که نشون می داد فوت کرده.
اما کمی خجالت می کشید بپرسه این پسر کی هست ، منتظر موند تا خود صاحبخانه اگه صلاح هست بگه
❇️ سرگرم غذا خوردن و کمی حرف زدن با حاج خانم بودن که زنگ خانه به صدا در اومد ،
هادی فهمید آقای رحمتی هست و کلید هم نداره، بلند شد و رفت در رو باز کرد ، دید اقای رحمتی با یک جعبه شیرینی و چند تا نان به دست برگشته
تعجب هادی بیشتر شد! شیرینی دیگه برای چی؟
( ادامه دارد ...)
✍️ احسان عبادی
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
💠 سلسله کلیپ های #خان_انگلیسی 14 🔰 بررسی دوران سیاه 20 ساله #رضاخان از کودتا تا سقوط 📚 بر اساس کتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سلسله کلیپ های #خان_انگلیسی 15
🔰 بررسی دوران سیاه 20 ساله #رضاخان از کودتا تا سقوط
📚 بر اساس کتاب " تاریخ بیست ساله ایران " نوشته "حسین مکی" ( یکی از معتبرترین کتب نوشته شده درباره #رضاخان )
🎤 با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور و پژوهشگر تاریخ
✳️ جلسه 15 (👈 در این جلسه شما با دو خیانت بزرگ رضاخان علیه ایران آَشنا می شوید، تا می توانید نشر دهید )
🔰لینک ویدئو در آپارات برای حجم های کمتر یا بیشتر https://aparat.com/v/yZ1Fi
👈 نشر این فایلها با هر اسم و نامی ، آزاد هست.
#استادعبادی
@ma_va_o
@tpahlavi
هدایت شده از معرفت مهدوی | استاد عبادی
منازل آخرت 3.MP3
4.37M
🔰 سلسله سخنرانی های #منازل_آخرت 3
💠 شرح دقیق و معتبر جهان پس از مرگ
🎬 جلسه 3️⃣
👈 قبر و فشار قبر
👈 معرفی کارهایی جهت رفع عذاب قبر
و...
🎤 با توضیحات #استاد_عبادی از اساتید مهدویت کشور و پژوهشگر حدیث و تاریخ
📚 منبع: کتاب منازل الاخرت شیخ عباس قمی
👈 در صورت مشکل در دانلود ، همه صوتهای این موضوع در آدرس http://mahdaviat313.ir/?p=1191 بارگزاری شده است و می توانید دریافت کنید.
@ma_va_o
@marefatemahdavi
ما و او ( احسان عبادی )
💠 سلسله کلیپ های #خان_انگلیسی 15 🔰 بررسی دوران سیاه 20 ساله #رضاخان از کودتا تا سقوط 📚 بر اساس کتا
🔰 بزرگواران محترم
از شما عزیزان استدعا داریم این دو خیانت بزرگ رضاخان که علیه مردم و کشور انجام داد ،مخصوصا احیای دوباره قرارداد نفت دارسی ، آن هم به صورت خفت بار تر از قرارداد اول را مکتوب کنید و همه جا پخش کنید
بسیاری از جوانان ما از این وقایع بی اطلاع هستند ، تاریخ نمی خوانند ، اطلاع ندارند ، این من و شما هستیم که باید اطلاعات آنها را بالا ببریم و با سند و مدرک از خیانت های بی شمار پهلوی ها بگوییم
💠 عزیزان ، فردا در صحن علنی مجلس ، گزارش کمیسیون تحقیق درباره آقای #تاجگردون خوانده می شود و به رای گذاشته خواهد شد.
👈 اگر می خواهید به صورت مستقیم و زنده در جریان قرار بگیرید، می توانید از طریق رادیو فرهنگ، صوت جلسه را به صورت آنلاین گوش دهید و یا می توانید از سایت https://www.icana.ir/Fa/live/ParliamentLive به صورت تصویری آنلاین تماشا بفرمایید.
🔰 جلسه از ساعت 8 فردا صبح ، شروع خواهد شد.
لینک پخش تصویری آنلاین ، فقط در ساعات علنی مجلس کار می کند
ما و او ( احسان عبادی )
🔰 #غلط_تر_از_مشهور 16 ❇️ یکی از روایاتی که اخیرا زیاد شده و حتی برخی منبری های محترم هم گفته اند ،
#غلط_تر_از_مشهور 17
🔰 یکی از داستان های غلطی که درباره ازدواج حضرت زهرا (س) بارها و بارها شنیده اید این هست که در شب عروسی ، سلمان فارسی ، افسار اسب یا شتری که حضرت روی آن نشسته بود را داشت، جعفر بن ابی طالب و عقیل که هر دو برادر حضرت علی (ع) بودند هم حضور داشتند ، ام سلمه همسر پیامبر (ص) هم بود و شعرخوانی می کرد و اسماء بنت عمیس هم بود
و وقتی به خانه خضرت زهرا (س) رسیدند، پیامبر (ص) دستور دادند که همه زن ها بروند ، اما دیدند اسماء نرفته ، فرمودند چرا نرفتی؟ اسماء گفت چون موقع رحلت حضرت خدیجه (س) ، ایشان نگران تنهایی حضرت زهرا (س) در شب ازدواج بودند، برای همین من به ایشان قول دادم که در این شب همراه ایشان بمانم و تنهایش نگذارم.
این را که گفت ، پیامبر (ص) گریه کردند و به او اجازه دادند.
👈 اما برویم سراغ نقد این مطلب
1️⃣ اولا ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) ، طبق نقل مشهور و معروف در سال اول یا دوم هجری بود،
سلمان فارسی طبق نقل مشهور تاریخ، در سال 4 هجری وارد مدینه شد و مسلمان شد ، و قبل آن اصلا مسلمان نبود و در مدینه هم نبود. چطور ممکن است دو سال قبل مسلمان شدنش بیاید مجلس عروسی حضرت زهرا(س) و افسار مرکب ایشان را هم در اختیار داشته باشد❓
2️⃣ جعفر ، برادر حضرت علی (ع) که همان جعفر طیار هست، در آن سال در حبشه بود ، او و همسرش و جمعی از مسلمین در سال 7 بعثت به دستور پیامبر به حبشه رفتند و تا سال 7 هجری در آنجا بودند، چطور ممکن است در سال دوم هجری او در مراسم عروسی در مدینه حضور داشته باشد❓
3️⃣ عقیل هم چند روز قبل در جنگ بدر اسیر شده بود، چون عقیل در آن زمان هنوز مسلمان نبود و در سپاه مشرکین حضور داشت، چطور ممکن است در آن زمان در مجلس عروسی بوده باشد ❓
4️⃣ ام سلمه هم تا سال 4 هجری ، شوهر داشت و بعد مجروح شدن شوهرش در جنگ احد و بعد هم شهادت، با پیامبر در سال 4 یا 5 هجری ، ازدواج کرد ، پس سال دوم هجری، همسر پیامبر (ص) نبود ‼️
5️⃣ اما درباره اسماء بنت عمیس، که داستانش معروف شده و بارها مداحان محترم و روضه خوان های عزیز آن را گفته اند.
اما باید خدمت شما بگویم که اسماء همان همسر جعفر بن ابی طالب بوده و در آن زمان همراه شوهرش، در حبشه حضور داشته و محال ممکن بود در سال دوم هجری در مدینه و در عروسی خانم حضرت زهرا (س) بوده باشد ‼️‼️
🔰 اما می توان یک توجیه کرد و آن هم اینکه اسماء ، خواهری داشت به نام " سلمی بنت عمیس "
و این خواهر او بود که در آن شب کنار حضرت زهرا (س ) بود ، همچنین هنگام شهادت حضرت زهرا(س) هم ، همین سلمی بود که حضور داشت ، نه اسماء
چون درست هست که در آن زمان ، اسماء در مدینه بود، اما دیگر همسر جعفر نبود!
چون جعفر در آن زمان شهید شده بود و اسماء به همسری ابوبکر در آمده بود و بعید است همسر خلیفه اول ، در شب شهادت حضرت زهرا (س) کنار او بوده باشد و حتی در تشییع جنازه ایشان و دفن شبانه شرکت داشته باشد.
💠 خلاصه اینکه یکی از راههای بررسی صحت و سقم روایات و احادیث، تطبیق آن با واقعیت های تاریخی هست، پس فردی که می خواهد کار حدیثی کند، باید مسائل تاریخ اسلام را هم خوب بخواند ، انشالله در این باره بیشتر خواهم نوشت
👈 از مداحان و روضه خوانان عزیز خواهشمند هستیم بیشتر در این موارد دقت کنند.
✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
#رمان_محمد_مهدی 7 🔰 نرگس خانم نگاهی به همسرش کرد و هر دو با نگاهی خوشحال کننده به آقای رحمتی گفتند
#رمان_محمد_مهدی 8
✳️ با هم وارد منزل شدن و نشستن ، آقای رحمتی گفت :
خب ، بچه های من، طبقه بالا رو دیدین؟ پسندیدین؟ ما رو به صاحبخونگی می پذیرین؟ اگه اره ، بفرمایین شیرینی تا از دهن نیفتاده !
🌀 هادی دیگه صبرش تمام شد و گفت حاج اقا میشه به ما هم بگین قضیه چیه؟ بخدا دیگه داریم از کنجکاوی دق مرگ میشیم!
🔰 حاج خانم رحمتی با حالت شوخی گفت : ای بابا ، مثل اینکه ما رو قبول ندارن این زوج خوشبخت ، حالا ما کجا غیر شما مستاجر خوب پیدا کنیم؟ همه زدن زیر خنده ، هادی و خانمش هم کم کم به قضیه داشتن پی می بردن
❇️ حاج اقای رحمتی گفت : عزیز من ، شما حتی اسم خودتم بما نگفتی ، حالا از من انتظار داری تمام ماجرا رو بهت بگم؟ نمیشه که !
هادی گفت: من مخلص شمام هستم حاج اقا، قصد بی ادبی نداشتم ، اما شما هم خودت رو بذار جای ما، قطعا تعجب می کردین ، شایدم کمی می ترس...
حاج اقا رحمتی : ای بابا، حالا ما ترسناک هم شدیم جوان؟ با صدای بلند شروع به خندیدن کرد
🔰 هادی : نه نه، منظورم این نبود، اصلا ببخشید ، من حرف نزم بهتره، من کوچیک شما هادی هستم، حالا شما بفرمایین
آقای رحمتی گفت : آها ، حالا شد، حالا خب گوش کن تا بهت بگم، قضیه از این قرار است که من و این حاج خانم که می بینید، سالهای سال بچه دار نمی شدیم، تا اینکه خدا به ما یه پسری داد ، نمی دونی چقدر خوشحال بودیم ، قابل وصف نیست هادی جان،
این پسر روز به روز بزرگ و بزرگتر می شد ، رفت دانشگاه و بعدش هم سربازی ، چند ماه بیشتر خدمت نکرد و بعدش بخاطر ورود من به سن 60 سالگی، و چون تک پسر بود ، از سربازی معاف شد.
براش تو یه شرکت حمل و نقل کار خوب و آبرومندی پیدا کردم و چندسالی مشغول بود ، من و مادرش هم به هم گفتیم که الحمدالله حالا که شغل خوبی هم داره، بهتره دیگه براش زن بگیریم
💠 رفتیم سراغ یکی از افراد مومن فامیل تا از دخترش خواستگاری کنیم، دختر خوبی بود ، این عکس هم که می بینین ، آقا رضا ، پسر ما هست ، برای شب خواستگاریش هست این عکس،
هادی گفت: ببخشید که فضولی می کنم، اما این نوار سیاه کنار قاب عکس که نشون میده ایشون ...
آقای رحمتی شروع به گریه کرد ، دیگه گریه امانش نمی داد،
حاج خانم انگار صبور تر بود، گفت آره پسرم ، این عکس رضاجان ما هست که چند ماه بعد عقد و نامزدی ، تو یک سفر کاری بر اثر تصادف خودش و خانمش با هم به رحمت خدا رفتند.
( ادامه دارد ...)
✍️ احسان عبادی
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
اعتبار نامه «غلامرضا تاجگردون» نماینده گچساران رد شد. @Farsna
مجلس سربلند از آزمون/ پافشاری زاکانی و دیگر نمایندگان انقلابی ، برای مبارزه با فساد باز هم نتیجه داد/ تاجگردون از مجلس اخراج شد
ما و او ( احسان عبادی )
اعتبار نامه «غلامرضا تاجگردون» نماینده گچساران رد شد. @Farsna
💠 مطالبی درس آموز پیرامون رد اعتبارنامه #تاجگردون
🔰 امروز در مجلس شاهد یکی از زیبا ترین صحنه های فسادستیزی بودیم، همان چیزی که مدت ها منتظرش بودیم، همان چیزی که امام راحل به نمایندگان فرموده بودند اگر کسی توانست با توسل به شیوه های مختلف ، از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، شما در مجلس اجازه فعالیت به او ندهید و اعتبارنامه اش را رد کنید.
امروز شاهد اوج انقلابی گری در مجلس بودیم ، مجلسی که همه به انقلابی بودن آن امید بسته ایم، هرچند قطعا خالی از اشکال نیست و نخواهد بود.
👈 در این باره چند درس عبرت آموز قابل توجه است که در ذیل خواهد آمد:
1️⃣ قطعا این را بدانید که برای دشمنان این نظام، این یک بازی برد - برد بود و هست، اما باید آن را تبدیل به باخت-باخت کنیم برای آنها.
چطور؟
اگر اعتبارنامه او تصویب می شد ، در لباس انقلابی گری ناله سر میداند که ای داد و ای فغان ، که مجلس انقلابی ، اجازه ماندن به یک مفسد داده است
و اگر اعتبارنامه اش رد می شد که شده ، در لباس خودشان ، شیون خود را بلند می کردند که چرا جلوی رای مردم را گرفته اید؟
اما غافل از اینکه نمایندگان مخالف اعتبارنامه هم منتخب مردم هستند، و طبق اصول دموکراسی رای با اکثریت است، پس احترام بگذارید
2️⃣ به عقیده بنده ،در این فاصله رد اعتبارنامه #تاجگردون ، دوبار برخی افراد انقلابی رفوزه شدند ، کجا؟
یکبار وقتی برای اولین بار شعبه 12 که مسئول رسیدگی به اعتبارنامه او بود، رای به تائید داد،
یکبار هم وقتی کمیسیون تحقیق ، رای به تائید داد،
درهر دوی این مراحل، عده ای از افراد انقلابی که حتی برخی از آنها مشهورهای فضای مجازی هم هستند، سریع و بدون هیچ اطلاعی از روند اعتبارنامه ها که باید به صحن علنی هم بیاید و رای گیری شود، دهانه مسلسل تهمت ها و انتقادهای نابجای خود را روانه مجلس کردند و گفتند 👈 فاتحه این مجلس را باید خواند !!!
اینها همان جماعتی هستند که ادعا دارند عمار رهبری هستند و سرباز انقلاب !!!
حتی نمی دانستند که این نظر کمیسیون است، نه کل مجلس، حتی نمی دانستند که باید این قضیه در جلسه علنی رای گیری شود، اما خود را عمار و همه چیز دان می دانستند!
این جماعت با این قضاوت غیر همه جانبه ، قطعا رفوزه شدند ، چون هنوز یاد نگرفتند که در مسائل سیاسی ، قبل اظهار نظر کردن، باید #تقوای_سیاسی کسب کرد.
اینها باید برگردند به عقب و کلاس #تقوا را پاس کنند.
3️⃣ درس دیگر این قضیه برای ما این بوده است که تا همه جوانب یک پرونده را ندانسته ایم، تا همه بندهای قانون را ندانسته ایم، قضاوت نکنیم، همان قضاوت ناعادلانه ای که صدای رهبری عزیز را هم در آورد و صراحتا از نیروهای مومن اسم آوردند در قضیه دادگاه های اخیر، و از قضاوت های عجولانه آنها گله کردند
4️⃣ این مورد درسی برای ما بود و خواهد شد که اگر اشتباهی از برخی نماینده ها دیدیم، آن را به پای کل مجلس ننویسیم، این اوج بی تقوایی هست،
یادمان نرود با خون دل خوردن نیروهای انقلابی این مجلس روی کار آمد، هرچند بی نقص نیست
بی انصافی محض است بخواهیم حتی با دیدن چند اشتباه ، پشت آنها را خالی کنیم ، از رهبری معظم یاد بگیریم که هم انتقاد می کنند و هم دفاع می کنند،
انتقاد کردن و پشت سر هم علیه فلان قوه حرف زدن که هنر نیست ، مثل اینکه ما یادمان رفته این حرفهای رهبری را عمل کنیم !
5️⃣ و نکته آخر اینکه اگر ادعای انقلابی گری داریم، راهش توهین و تهمت نیست، راهش قضاوت های غیرعلمی نیست، راهش انتقاد علمی هست، انتقاد علمی یعنی خوبی را گفتن و بدی را هم گفتن
یعنی راه حل دادن
یعنی انتقاد از سر کینه و عداوت نباشد
که مکرر رهبری در این باره صحبت کرده اند ، باز هم تکرار می کنم برای ورود به مسائل سیاسی و اظهارنظر کردن، باید ابتدا مباحث اعتقادی و #تقوای_سیاسی را آموخت ، وگرنه این ره که می رویم به جهنم است.
اعتبارنامه آقای #تاجگردون و حوادث آن ، یک کلاس درس سیاسی و مبارزه با فساد و عدم قضاوت های عجولانه بود.
انشالله که درس بگیریم
احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
@ma_va_o
🔰 تشکر آقای زاکانی ، تشکر
✳️ خداراشکر که شما را دوباره در مجلس می بینیم، یادمان نرفته است وقتی آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت به مجلس نهم معرفی شد، شما چقدر با سند و مدرک، فسادهای او و باندهای قدرتش را آشکار کردید، اما دریغ که نمایندگان صدای شما را نشنیدند و به او رای اعتماد دادند
🔰 یادمان نرفته وقتی درخواست تذکر کردید و به هیات رئیسه تذکر دادید که نظر یک شعبه یا کمیسیون ، نباید ملاک تائید اعتبارنامه باشد، باید در صحن علنی رای گیری شود و این تذکر بجای شما ،تائید شد و امروز شاهد به ثمر رسیدن این تذکر شما بودیم
🌀 خدا می داند این چندروزه چقدر تحت فشار بودید، حتی از سمت خودی ها، اما خدا راشکر این بار نماینده ها به اسناد شما روی خوش نشان دادند و با تلاش شما و دوستان همفکر شما، اعتبارنامه #تاجگردون رد شد
خدا قوت، خوشحالیم شما را دوباره در مجلس می بینیم
ایکاش در شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری 96، تائید می شدید، آن وقت شاید اسنادی رو می کردید که امروز شاهد چنین بی انضباطی سیاسی و اقتصادی ای نبودیم
@ma_va_o
هدایت شده از ما و او ( احسان عبادی )
464.5K
#پرسش_مخاطبین
سلام استاد
به نظر شما مجلس انقلابی منتخب روحانی را استیضاح خواهد کرد یا نه؟
کلا استیضاح روحانی نفعی برای کشور دارد؟؟؟
🎤 پاسخ #استاد_عبادی از اساتید مهدویت کشور و پژوهشگر تاریخ
گروه پاسخ به شبهات مهدویت
http://eitaa.com/joinchat/3062890510C73209c4b26
کانال ما و او
@ma_va_o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 به مناسبت 18 تیر ماه
💠 مطالب مهم پیرامون فتنه #18تیر سال 78
🎬 قسمت 1️⃣
🎤 با توضیحات #استاد_عبادی از اساتید مهدویت
@ma_va_o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مطالب مهم پیرامون فتنه #18تیر سال 78
🎬 قسمت 2️⃣
🎤 با توضیحات #استاد_عبادی از اساتید مهدویت
@ma_va_o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مطالب مهم پیرامون فتنه #18تیر سال 78
🎬 قسمت 3️⃣ ( نامه مهم سردار سلیمانی و سردار قالیباف و... به خاتمی ، درباره فتنه 78 )
🎤 با توضیحات #استاد_عبادی از اساتید مهدویت
@ma_va_o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم بسیار تاثیرگذار رو ببینید...👆👆
بچه مسلمانان هلندی ، جلد قران رو روی جلد انجیل میذارن طوری که همه فکر کنند دارن قرآن میخونن...و چند آیه انجیل رو مشخص میکنند و برای مردم میخوانند... همه با نفرت و مخالفت از این آیات که فکر میکنن مال قران هست حرف میزنن .. اما آخرش که بهشون میکن این آیات مال انجیل هست و نه قران... ببینید حتما ...
@ma_va_o
ما و او ( احسان عبادی )
#رمان_محمد_مهدی 8 ✳️ با هم وارد منزل شدن و نشستن ، آقای رحمتی گفت : خب ، بچه های من، طبقه بالا رو
#رمان_محمد_مهدی 9
🔰 قبل از اینکه عقد کنه ، من و پدرش تصمیم گرفتیم طبقه بالای خونه خودمون رو درست کنیم و بسازیم تا دست همسرش رو بگیره و برن داخلش زندگی کنن که اول زندگی دغدغه خونه و اجاره دادن و این بنگاه و اون بنگاه گشتن نداشته باشن
🌀وقتی موضوع رو فهمید اومد دست من و پدرش رو بوسید و کلی از برنامه های آینده زندگیش گفت ، بعدش هم که خواستگاری و عقد و بعد هم...
روزی که تصادف کردن و خبرش رو برای ما آوردن، روزی بود که حاج اقا رحمتی شیرینی گرفته بود برای تائید طبقه دوم و گرفتن پایان کار و سند منزل به اسم پسرمون، دیگه خبر نداشتیم که قراره چند دقیقه بعد خبر فوت پسر و عروسمون رو بشنویم
🔰 امروز هفت ماه از اون حادثه میگذره، من و پدرش روز به روز داریم پیرتر و افسرده تر میشیم ، آخه تنها فرزند ما بود و ما بچه دیگه ای نداریم، برای همین امروز صبح بعد نماز به حاج اقا گفتم بیا یه درخواستی از امام زمان (عج) کنیم
گفت چه درخواستی؟
گفتم بیا بریم حیاط ، زیر آسمون خدا ، نماز استغاثه به امام زمان که تو مفاتیح هست رو بخونیم و بعدش از آقا درخواست کنیم یک زوج جوان مومن رو که دنبال خریدن خونه هستن پیدا کنیم ، بیاریم طبقه بالا ساکن کنیم تا جای خالی رضا و عروسمون رو پر کنن، ما که داریم پیر میشیم و توان بالارفتن از پله ها رو نداریم ، همین طبقه پایین برامون بهتره، اونها رو می فرستیم بالا که نو هم هست ، هرچی هم خواستن و توانشون بود پول پیش و اجاره بدن، اگر هم خوب بودن تا هر وقت دلشون خواست اینجا بمونن یا اصلا طبقه بالا رو با قیمت خوب بهشون می فروشیم که بدون دغدغه تا آخر عمر زندگی کنن و ما هم تنها نباشیم و داغ عزیزمون قابل تحمل تر باشه
شما که امروز میری بیرون نون بگیری، قشنگ بنگاه ها و جاهایی که فکر می کنی بشه افرادی رو گیر آورد که دنبال خونه هستن ، زیر نظر بگیر، انشالله یه زوج خوب پیدا کنیم که قطعا مهمان خدا هستند و قدم اونها روی چشم
🌀 حاج اقا رحمتی هم بعد شنیدن پیشنهادم قبول کرد و بعد نماز استغاثه رفت نون بگیره ، اما کسی رو پیدا نکرد، عصر که شد بهش گفتم به بهانه نون عصرانه برو بیرون و قشنگ تر همه جا رو ببین، خدا رو چه دیدی، شاید همین امروز امام زمان (عج) برای ما مهمان خدا پیدا کرد، این بود که اومد بیرون و شما دو نفر رو پیدا کرد ، و آورد خونه
حالا هم قدم شما روی چشم ما
شما مهمان خدا هستین ، برین طبقه بالا رو ببینن و اگر پسند کردین ، اسباب کشی کنین و ساکن بشین
✳️ هادی نگاهی به اقای رحمتی کرد، بعد یه نگاه به حاج خانم کرد و گفت مگه میشه؟ به همین راحتی؟
شاید ما اون کسی نباشیم که شما دنبالش می گردین؟
شاید اصلا پول ما اونقدر نباشه که بتونیم پیش و اجاره مورد نظر شما رو بدیم؟
🔰 حاج اقا رحمتی گفت این چه حرفیه پسرم، کی حرف پول زد ؟
شما بیا ساکن بشو
هرقدر دلت خواست پول پیش بده ، هرقدر هم دوست داشتی اجاره
اصلا نده
مهم نیست
ولی من میدونم اشتباه نکردم ، می دونم انتخاب بد نکردم ، شما همون زوج مومنی هستین که ما از امام زمان (عج) خواستیم
( ادامه دارد ...)
✍️ احسان عبادی
@ma_va_o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سلسله کلیپهای تصویری #چهارشنبه_های_سیاسی 45
✳️با رویکرد تحلیل #ریزش_های_انقلاب
🎤استادعبادی از اساتیدمهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصروانقلاب
👈جلسه 45
✅ موضوع : بررسی افکار #میر_حسین_موسوی ( قسمت اول)
@ma_va_o
کانال تحلیل و تطبیق تاریخی دینی مسائل سیاسی روز کشور
🔰 عمارهای رهبری و همه عزیزانی که قصد دفاع از رهبر دارند، خواهشا این دو کلیپ که استاد قبلا زحمتش رو کشیده بودن رو پخش کنید در گروهها و کانالهای خودتون
با هر اسم و لینکی که دوست دارین
فقط پخش کنین خواهشا تا عزیزان انقلابی در برابر شبهات علیه رهبری، بتوانند پاسگو باشند
👇👇👇👇