eitaa logo
مادر خوب
95.3هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
211 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bD3q.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥💥روشی برای ارتباط گرفتن و شناختن بعد روانشناختی نوجوان/روانشناس ناجیان 🎥 🧡 @maadar_khoob
نکته تربیتی تربیت قانونمند خوب است اما یک کودک ۳ ساله نمیتواند دهها قانون را همزمان رعایت کند! 👈باید قوانین شما برای کودک «اندک» و «شفاف» باشد. 👈هر وقت یک قانون تبدیل به عادت شد، قانون جدیدی وضع کنید. 🧡 @maadar_khoob
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایده تزیین فانتزی سر مدادی برای کودکان 🧡 @maadar_khoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و در آخر این صحنه را برای همه آرزو میکنم😍 🧡 @maadar_khoob
میوه آرایی کودکانه 🧡 @maadar_khoob
گام به گام نقاشی 🧡 @maadar_khoob
✨ والدین‌ آگاه‌ بخوانند ✏️وقتی فرزندتان در حال یادگیری خواندن و نوشتن است بگذارید در اوایل کار، با آرامش کارش را انجام بدهد. ❗️مدام غلطهای او را نگیرید ✔️هر مرتبه حداکثر 1 یا 2 غلط را به او گوشزد کنید. ⚫️آدمها در کاری که احساس شکست کنند، اعتماد به نفسشان را از دست می دهند... 🧡 @maadar_khoob
آرامش پدر و مادر بزرگترین دلیل سلامت کودک خواهد بود. پدر و مادر نگران، مضطرب یا عصبی باعث ایجاد اضطراب، نگرانی، احساس بیچارگی و افسردگی در فرزندشان می شوند. 🧡 @maadar_khoob
گاهی اوقات دعواهای ما تو زندگی مشترک به ارزش سبزی پلاسیده هست. دقت کردید؟ کمی به حرفم فکر کنید و این پیام رو بخونید 👇👇 ❤️همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! ❤️نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. ❀✾••┈┈•❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•❀ 🦋 کارشناس خــ🌱 ـــانواده و استاد دانشگاه https://eitaa.com/joinchat/1081803223Cc60a0cb30a
واي به روزي كه مامان با اين هدف گيري ميكرد ممكن نبود خطا بره😁😁😁😁 🧡 @maadar_khoob