#حدیث_اشک
🔴 دعای #امام_صادق سلام الله علیه در حق جزع کنندگان بر مصائب حضرات معصومین صلوات الله علیهم
▪️اللهم...و ارحم تلک الأعین التی جرت دموعها رحمة لنا و ارحم تلک القلوب التی جزعت و احترقت لنا و ارحم تلک الصرخة التی کانت لنا .
🔸امام صادق علیه السلام بر سجاده خود نشسته و بر جزع کنندگان بر امام حسین علیه السلام، چنین دعا می کرد و می فرمودند: خدایا...آن دیدگان را که اشکهایش در راه ترحم و عاطفه بر ما جاری شده و دلهایی را که بخاطر ما نالان گشته و سوخته و آن فریادها و ناله هایی را که در راه ما بوده است، مورد رحمت قرار بده .
📚بحار الانوار: 98 /8
📚کامل الزیارات: 117
🔻فارس الحجاز
(روضه،مدح ومناجات تلفنی)
https://eitaa.com/joinchat/2173239394Cdfb2c3b051
39.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مهدویت
▫️پاداش عجیب خدا برای منتظران ظهور
#حکایت زیبایی از پیرمردی که در زمان #امام_صادق سلام الله علیه منتظر ظهور بود!
📚کفایة الاثر ج1 ص264
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
هدایت شده از مدرسه مجازی مکتب تفکیک
018-soleymanmervazi-88.mp3
زمان:
حجم:
3.05M
#معارف_وحیانی
🔴 شرح مناظره امام رضا سلام الله علیه با #سلیمان_مروزی
🔹 توسط بزرگ مدافع حریم ولایت عالم ربانی و فقیه اهل البیت حضرت آیت الله حاج #سید_جعفر_سیدان دامت برکاته
🔸(جلسه هجدهم)
تاریخ: ۱۳۸۸/۸/۵
مدرسه مجازی "مکتب تفکیک"
@m_m_maktabtafkik
هدایت شده از این بقية الله
🔴 دعاى امام عصر عجّل اللّه تعالى فرجه براى شفاء از بيمارى ها
💢 محدّث نورى رحمه اللّه مى فرمايد: شيخ بزرگوار جناب كفعمى رحمه اللّه در كتاب «البلد الأمين» از حضرت مهدى صلوات اللّه عليه روايت مى كند:
كسى كه اين دعا را با تربت امام حسين عليه السّلام در ظرف نو بنويسد، و آن را بشويد و بنوشد، از بيماريش رهايى مى يابد:
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
بسم اللّه دوآء، و الحمد للّه شفآء، و لا إله إلاّ اللّه كفآء، هو الشّافي شفآء، و هو الكافي كفآء، أذهب البأس بربّ النّاس، شفآء لا يغادره سقم، و صلّى اللّه على محمّد و اله النّجبآء.
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
(گفتن) «بسم اللّه» دواست؛ و «الحمد للّه» شفاست؛ و «لا إله إلاّ اللّه» موجب كفايت است؛ و «هو الشافى» شفا است و «هو الكافى» كفايت است؛ تو را به پروردگار مردم سوگند مى دهم كه بدى را دور گردانى و شفايى بدهى كه هيچ بيمارى در پى آن نباشد. و درود پيوسته خداوند بر محمّد و آل نجيبش نثار باد.
♦️ محدّث نورى رحمه اللّه در ادامه مى افزايد: دستخطّى از سيّد زين الدين علىّ بن حسين حسينى ديدم كه بيان داشته است: اين دعا را مردى از ساكنان كربلا در عالم خواب از حضرت مهدى ارواحنا فداه آموخته بود.
وى بيمار بود، و از بيمارى خود به حضرت مهدى صلوات اللّه عليه شكايت كرد و آن حضرت دستور فرمود اين دعا را بنويسد و بشويد و بنوشد. وى چنان كرد و فورا بيماريش برطرف شد.
📚 صحیفه مهدیه ، ص ۳۹۷
#معرفی_کانال_به_دیگران 👇
https://eitaa.com/joinchat/1351090401C23e00aef92
📚 شناخت نامه سيد موسی زرآبادی کتابی جامع در باره شخصیت #علامه_زرآبادی ،استادان و شاگردان و فرزندانش به طبع چاپ رسید
مولف : بندرجی
انتشارات : سایه گستر
🔴 جهت سفارش کتاب های فوق (دانای اسرار ، علوم اسراری و شناختنامه علامه #سید_موسی_زرآبادی ) می توانید با دفتر #انتشارات_سایه_گستر تماس حاصل فرمایید .
تلفن تماس انتشارات :
٠٢٨٣٣٢٣٥٣٠٥
۰۹۳۹۷۸۳۲۰۶۷
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#شهادت_امام_صادق_سلام_الله_علیه
⚫️ #امام_صادق سلام الله علیه و رسیدگی شبانه به فقرا
▪️عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ کَانَ أَبُو عَبْدِ الله علیه السّلام إِذَا أَعْتَمَ وَ ذَهَبَ مِنَ اللَّیْلِ شَطْرُهُ أَخَذَ جِرَاباً فِیهِ خُبْزٌ وَ لَحْمٌ وَ الدَّرَاهِمُ ، فَحَمَلَهُ عَلَی عُنُقِهِ ثُمَّ ذَهَبَ بِهِ إِلَی أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ ، فَقَسَمَهُ فِیهِمْ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ . فَلَمَّا مَضَی أَبُوعَبْدِالله علیه السّلام فَقَدُوا ذَلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ کَانَ أَبَاعَبْدِالله علیه السّلام.
هشام بن سالم میگوید ، وقتی تاریکی شب همه جا را فرا میگرفت ، إمام صادق سلام الله علیه کیسهای از نان و گوشت و پول برمیداشت و بر دوش خود گذاشته و نزد مستمندان مدینه میبرد و در میانشان تقسیم میکرد ، ولی آنان او را نمیشناختند . وقتی امام صادق علیه السّلام بشهادت رسید ، دیگر آن صدقات شبانه را ندیدند و فهمیدند که آن مَرد ، إمام صادق سلام الله علیه بوده است.
📓 کافی ۴ / ۸ ، باب صدقة الليل ، حديث ١ .
#روایات
#فضائل_اهلبیت
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#شهادت_امام_صادق_سلام_الله_علیه
⚫️ حکایتی شنیدنی از #امام_صادق سلام الله علیه در مجلس #منصور_دوانیقی " علیه لعائن الله "
🔻#علامه_مجلسی رحمَهُ الله مینویسد ؛
وقتی منصور دوانیقیِ ملعون به إمام گفت تو بر علیه من توطئه کردهای و توسط غلام خود معلّی بن خُنیس سلاح و یار جمع میکنی ، حضرت تکذیب کردند . منصور فرستاد و آن بدبخت را که به دروغ چنین مطلبی گفته بود طلبید و در حضور حضرت از او پرسید. گفت بلی چنین است و آنچه در حقّ او گفتهام صحیح است. حضرت به او گفت سوگند یاد میکنی؟ گفت بلی و شروع کرد به قسم خوردن و گفت و الله الّذی لا إله الّا هو الغالب الحیّ القیّوم .
حضرت فرمود در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که میگویم سوگند یاد کن. منصور گفت این سوگند که او یاد کرد چه علّت داشت؟ حضرت فرمود حقّ تعالی صاحب حیا و کریم است ، کسی که او را مدح کند به صفات کمالیّه و به رحمت و کرم ، او را معاجله به عقوبت نمی کند. پس حضرت فرمود بگو بیزار شوم از حول و قوّت خدا و داخل شوم در حول و قوّت خودم اگر چنین نباشد. چون آن بدبخت چنین سوگند یاد کرد ، در حال افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد. منصور از مشاهده این حال بر خود لرزید و خایف گردید و گفت دیگر سخن کسی را در حقّ تو قبول نخواهم کرد.
📓جلاء العیون / باب ۸ ، فصل ۲ .
#روایات
#معارف
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#شهادت_امام_صادق_سلام_الله_علیه
⚫️ خواندن #اسم_اعظم توسط #امام_صادق " سلام الله علیه " و قتل استاندار مدینه
▪️پس از آن كه داوود بن علىّ استاندار مدینه از طرف خلیفه ، مُعلّى بن خُنیس را احضار كرده و به قتل رسانید، امام جعفر صادق سلام الله علیه با او قطع رابطه نمود و به مدّت یك ماه نزد او نرفت . روزى داوود بن علىّ، ماءمورى را فرستاد كه امام علیه السلام را نزد او ببرند؛ ولى حضرت قبول ننمود.
محمّد بن سنان گوید: در حضور امام جعفر صادق " سلام الله علیه " بودم و با عدّه اى از دوستان ، نماز ظهر را به امامت آن حضرت مى خواندیم كه ناگهان پنج نفر ماءمور مسلّح وارد شدند و به امام صادق علیه السلام گفتند: والى مدینه دستور داده است تا شما را نزد او ببریم .
امام فرمود: اگر نیایم ، چه مى كنید؟
ماءمورین گفتند: والى دستور داده است كه چنانچه نیامدید، سر شما را جدا كنیم و نزد او ببریم .
حضرت فرمود: گمان نمى كنم بتوانید فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله را به قتل رسانید.
گفتند: ما نمى دانیم تو چه مى گوئى ، ما فقط مطیع امر والى هستیم و دستور او را اجراء مى كنیم .حضرت فرمود: منصرف شوید و بروید، كه این كار به صلاح شما نخواهد بود.
گفتند: به خدا سوگند، یا خودت و یا سرت را باید ببریم .
امام "سلام الله علیه " چون آن ها را بر این تصمیم شوم جدّى دید، دست هاى مبارك خویش را بر شانه ها نهاد؛ و پس از لحظه اى ، دست هایش را به سوى آسمان بلند نمود با انگشت سبابه اش دعائى خواند، كه فقط ما این زمزمه را شنیدیم : ((السّاعه ، السّاعه )) ؛ پس ناگهان سر و صداى عجیبى به گوش رسید. در این هنگام حضرت به ماءمورین حكومتى فرمود: هم اكنون رئیس شما هلاك شد؛ و این داد و فریاد به جهت هلاكت او مى باشد؛ و ماءمورین با شینیدن این سخنان از كار خویش منصرف شدند و رفتند.
بعد از رفتن ماءمورین ، من به حضرت عرض كردم : مولایم ! خداوند، ما را فداى تو گرداند، جریان چه بود؟
حضرت فرمود: او داوود بن علىّ دوست ما مُعلّى بن خُنیس را كشت ؛ و به همین جهت ، مدّتى است كه من نزد او نرفته ام بنابر این ، او به واسطه افرادى پیام فرستاد كه من پیش او بروم ؛ ولى من نپذیرفتم تا آن كه این افراد را فرستاد تا مرا به قتل برسانند.
و چون من ، خداى متعال را با اسم اعظم دعا كردم تا او را نابود گرداند، خداوند نیز ملكى را فرستاد و او با نیزه ای به شرم گاه او زد و او را به هلاكت رسانید.
پس پرسیدم: دلیل بالا بردن دستانتان چه بود؟ فرمود: «ابتهال». پس پرسیدم دلیل قرار دادن دست ها بر شانه چه بود؟ فرمود: «تضرع». و پرسیدم دلیل بالا بردن انگشت سبابه چه بود که فرمود:«تملق خدا و حالتی بین خوف و رجاء».
📓 بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم،ج1،218
📓بحارالا نوار: ج 47، ص 67،ح 9
#روایات
#فضائل_اهلبیت
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa