eitaa logo
معارف الشیعه
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
634 ویدیو
301 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
2_5422769624246650186.mp3
2.91M
تخیلات جناب آقای درباره حقیقت قرآن! قرآن حدیث برزخی پیامبر و الفاظ قرآن ساخته قوه خیال پیامبر از حقائق عالم است! 📚دروس مراتب طهارت نفس. ج ۹ د۲۲ ❌ توهین به پیامبر صلوات الله علیه و اله را در آخر الزمان معارف می نامند ..... کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◼️ ملاقات زینب کبری در مدینه با حضرت ام البنین ( سلام الله علیهما ) .. وقنی که قافله بازماندگان عاشورا به مدینه بازگشت، زینب کبری "عليهاالسلام" فرمود: لا أُريدُ أَحَداً َيَدخلُ عَلَيَّ إِلَّا مَن فُقِدَتْ لَها عزيزاً في كربلاء ▪️قصد ملاقات با کسی را ندارم مگر کسی که عزیزی در کربلا از دست داده است. یک روز که آن حضرت در منزل نشسته بود، درب خانه آن حضرت را کوبیدند. کنیزکی پشت در آمد و گفت: شما که هستید؟ صدا آمد که: قولي لِسيّدتِكِ زينب عليهاالسلام إنّي شَريكتُها في هٰذا الْعَزاءِ، و اُريدُ أن أدخُلَ عَلَيْها و أُساعِدَها فإنّي مِثلُها في المُصابِ ▪️به سرور خود زینب بگو: من شریک او در این مصیبت هستم و آمده‌ام تا او را در عزاداری بر حسین علیه السلام یاری کنم. وقتی که آن کنیزک این خبر را برای زینب کبری علیهاالسلام آورد، آن حضرت فرمود: به گمانم که ام البنین علیهاالسلام است. آن کنیزک مجددا رفت و پرسید: اسم شما چیست؟ آن بانو فرمود: من ام البنین علیهاالسلام هستم. کنیز در را به روی او گشود. وقتی که ام البنین علیهاالسلام داخل شد، جلو آمد و زینب کبری علیهاالسلام را در آغوش گرفت و گریست. زینب کبری عليهاالسلام به او فرمود: عَظَّمَ اللّهُ لَكِ الْأجرَ في أولادِكِ الْأربَعَةِ ▪️خدا اجر تو را بزرگ بدارد در مصيبت چهار فرزندت. و ام البنین علیهاالسلام اینگونه جواب دادکه: وأنتِ عَظَّمَ اللّه لكِ الأجرَ في الحسين عليه السلام ▪️خدا اجر شما را در مصيبت برادرتان، حسین علیه السلام بزرگ بدارد. 📚 حياة العباس (للسيّد عبد الرزاق المقرم) ص ۶۴ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
بازگشت کاروان اسراء به مدینه چون اهل بيت (عليهم السّلام) نزديك به مدينه شدند، بشير بن جذلم كه از ملازمين ركاب بود؛ گفت: چون نزديك مدينه رسيديم، حضرت على بن الحسين (عليه السّلام) محلّ مناسبی فرود آمد و خيمه‏ ها را برافراشت و فرمود: اى بشير، خدا رحمت كند پدر تو را او مردى شاعر بود، آيا تو نيز بهره ‏اى از صنعت پدر دارى؟ عرض كردم: بلى يا بن رسول اللّه، من نيز شاعر هستم. فرمود: پس داخل مدينه شو و شعرى در مرثيه ابو عبد اللّه (عليه السّلام) بخوان و مردم مدينه را از شهادت او و آمدن ما آگاه كن. بشير گفت: حسب الأمر حضرت، سوار بر اسب شدم و به سوى مدينه تاختم تا داخل مدينه شدم، چون به مسجد حضرت پيغمبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) رسيدم صدا به گريه و زارى بلند كردم اين دو بیت را گفتم:  يا أهل يثرب لا مقام لكم بها                قتل الحسين فأدمعى مدرار  الجسم منه بكربلاء مضرّج                    و الرّاس منه على القناة يدار  اى اهل مدينه، ديگر در مدينه اقامت نكنيد كه حسين (عليه السّلام) را شهيد کردند و به اين سبب سيلاب اشك از چشم من روان است.  بدن شريفش در كربلا در ميان خاك و خون افتاده و سر مقدّسش را بر سر نيزه ‏ها در شهرها مى ‏گردانند.  آن وقت فرياد بر آوردم كه: اى مردم، اينك على بن الحسين (عليه السّلام) با عمّه ‏ها و خواهرهای خود به نزديك شما رسيده ‏اند و بر دروازه شهر شما رحل خويش فرود آورده ‏اند و من پيك ايشانم آمدم تا شما را از مكان آن حضرت آگاه نمايم. گويى بانگ بشير نفخه صور بود كه عرصه مدينه را صبح نشور ساخت، مخدّرات محجوبه بى ‏پرده از خانه ‏ها بيرون شدند و با صورتهاى مكشوفه و گيسوهاى آشفته و پاهاى برهنه بيرون دويدند و رویها بخراشيدند و صدا به ناله و زارى بلند كردند و فرياد وا ويلاه وا ثبوراه كشيدند و هرگز مدينه به آن حالت مشاهده نگشته بود و روزى از آن تلختر و ماتمى از آن عظيمتر ديده نشده بود. بشير گفت: جاريه ‏اى را ديدم كه اشعارى در مرثيه حضرت سيّد الشّهداء (عليه السّلام) خواند، آنگاه گفت: اى ناعى، تازه كردى حزن و اندوه ما را و بخراشيدى جراحت قلوبى را كه هنوز بهبود نپذيرفته بود، اكنون بگو چه كسى و از كجا مى آیی؟ گفتم: من بشير بن جذلم هستم كه مولايم على بن الحسين (عليه السّلام) مرا به سوى شما فرستاده و خود آن حضرت با خاندان ابى عبد اللّه (عليه السّلام) در فلان موضع نزديك مدينه فرود آمده است‏. 📚 منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد ‏2، صفحه 1023 – 1022 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان ⚫️ ورود پر از حزن و محن مخدرات و زنان کاروان اسراء به مدینه 🔻درباره ورود مخدرات خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله) به مدینه النبی در مقاتل مقرم آمده است: «اما امّ کلثوم (علیها السّلام) چنین نوحه سرایی نمودند: ای شهر جدّ ما، ما را نپذیر چون‌که ما با حسرتها و حزنها آمده‌ ایم از اینجا خارج شدیم در حالی که همه اهل ما با ما بودند بازگشتیم در حالی که هیچ مرد و فرزندی با ما نیست.  آنگاه زینب دختر امیر المؤمنین (علیه السّلام) درب مسجد را گرفت و فریاد زد: یا جدّاه، من خبر شهادت برادرم حسین را آورده ‌ام. سکینه فریاد زد: یا جدّاه از آنچه بر ما گذشت به تو شکایت می ‌کنیم، به خدا قسم ما قسی ‌تر از یزید ندیدیم، هیچ کافر و مشرکی را بدتر، ستمکارتر و تند خوتر از او ندیدیم، او با چوب خود بر دندان پدرم می ‌زد و می ‌گفت: ای حسین زدن را چگونه می‌ بینی؟ 📚ترجمه مقتل مقرم، صفحه 279 - 📚موسوعة الامام الحسين (عليه‏ السلام)، جلد ‏ 7، صفحه 290 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ مقنعه و لباس مادرم فاطمه علیهاالسلام در بین آنهاست ... ➖... وَ قَالَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اذْکُرْ حَاجَاتِکَ الثَّلَاثَ اللَّاتِی وَعَدْتُکَ بِقَضَائِهِنَّ فَقَالَ الْأُولَی أَنْ تُرِیَنِی وَجْهَ سَیِّدِی وَ أَبِی وَ مَوْلَایَ الْحُسَیْنِ فَأَتَزَوَّدَ مِنْهُ وَ أَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أُوَدِّعَهُ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ تَرُدَّ عَلَیْنَا مَا أُخِذَ مِنَّا وَ الثَّالِثَةُ إِنْ کُنْتَ عَزَمْتَ عَلَی قَتْلِی أَنْ تُوَجِّهَ مَعَ هَؤُلَاءِ النِّسْوَةِ مَنْ یَرُدُّهُنَّ إِلَی حَرَمِ جَدِّهِنَّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ أَمَّا وَجْهُ أَبِیکَ فَلَنْ تَرَاهُ أَبَداً وَ أَمَّا قَتْلُکَ فَقَدْ عَفَوْتُ عَنْکَ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَمَا یُؤَدِّیهِنَّ إِلَی الْمَدِینَةِ غَیْرُکَ وَ أَمَّا مَا أُخِذَ مِنْکُمْ فَأَنَا أُعَوِّضُکُمْ عَنْهُ أَضْعَافَ قِیمَتِهِ فَقَالَ علیه السلام أَمَّا مَالُکَ فَمَا نُرِیدُهُ وَ هُوَ مُوَفَّرٌ عَلَیْکَ وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ مَا أُخِذَ مِنَّا لِأَنَّ فِیهِ مِغْزَلَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ مِقْنَعَتَهَا وَ قِلَادَتَهَا وَ قَمِیصَهَا فَأَمَرَ بِرَدِّ ذَلِکَ وَ زَادَ عَلَیْهِ مِائَتَیْ دِینَارٍ فَأَخَذَهَا زَیْنُ الْعَابِدِینَ علیه السلام وَ فَرَّقَهَا فِی الْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ ثُمَّ أَمَرَ بِرَدِّ الْأُسَارَی وَ سَبَایَا الْبَتُولِ إِلَی أَوْطَانِهِمْ بِمَدِینَةِ الرَّسُول... ✍🏻 یزید لعنه الله متوجهِ حضرت امام زین العابدین شد و گفت: آن سه حاجتی را که من وعده داده‌ام روا کنم بگو! حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: اول این که سر سید و پدر و مولایم امام حسین را بمن نشان بده تا از زیارت آن زاد و توشه بردارم، به او نگاه کنم و وی را وداع نمایم. دوم آنکه آنچه را که از ما به تاراج برده‌اند، بما برگردانی! سوم آنکه اگر عزم قتل مرا داری، شخصی را با این زنان روانه کنی تا ایشان را به حرم جدشان صلّی الله علیه و آله بازگردانَد. یزید گفت: روی پدرت را هرگز نخواهی دید. از کُشتن تو درگذشتم. این زنان را غیر از تو کسی به مدینه باز نمی‌گرداند. آنچه را که از شما به یغما رفته است، من قیمت آنها را دو برابر به شما خواهم داد. حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: ما چشمی به مال تو باز نکرده‌ایم. اموال تو برای خودت، فقط آنچه را که از ما به غارت برده‌اند مطلوب ما است، زیرا رشته و گردنبند و مقنعه و پیراهن فاطمه دختر حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله در میان آنها است. یزید دستور داد تا غارتگرانش آنها را مسترد نمودند و مبلغ دویست درهم نیز به آنها اضافه کرد. امام سجاد علیه السّلام آنها را گرفت و در میان فقرا و بینوایان تقسیم کرد. سپس یزید دستور داد تا اهل بیت علیهم السلام را بسوی مدینه مسترد نمودند. 📚 بحارالانوار، ج ۴۵، ص ١۴٩ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 ۲۵ سالروز جسارت بزرگ به محضر مبارک " صلوات الله علیه و آله " ▪️در این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای " سلام الله علیه " است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی اللَّه علیه و آله جسارت کرد و گفت: «ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان می گوید»! همچنین پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فرا خواندند. 📚 مستدرک سفیته البحار: ج ۶ ص ۲۹۵. 📚 بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳ 📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹ 📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶ الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 ۲۶ لکه ننگ دیگری بر جبین در این روز در سال 11 ه’ صلّی اللَّه علیه و آله به عده ای خاص از صحابه و به خصوص ابوبکر و عمر و عثمان امر فرمودند برای سفر به روم و جنگ با رومیان به امیری اسامه بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهی اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاء صلّی اللَّه علیه و آله اعتراض کردند. 🔻حضرت فرمودند: خدا لعنت کند کسی را که از لشکر اسامه تخلف کند ولی با این همه و و تخلف کردند و بازگشتند! 📚بحار الانوار: ج 30، ص 428، ج 21، ص 410. 📚طبقات ابن سعد: ج 2، ص 136. 📚 مستدرک سفینه البحار: ج 6ص 295 کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 رحلت یا شهادت ؟؟؟ ▪️اسناد در منابع شیعی 🔽 📚اعلام الوری: ج 1، ص 80. 📚بحار الانوار: ج 17، ص 406. 📚اثبات الهداه: ج 1، ص 604. 📚 الخرائج و الجرائح: ج 1، ص 27. 📚 بصائر الدرجات: ص 503. 📚محاسن برقی: ج 2، ص 262. 📚جامع الاصول: ج 11، ص 38. 📚مستدرک سفینه البحار: ج 6، ص 295. کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 اسناد اعتراف به در منابع 🔽🔽 🔻الحاكم النيشابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص61، ح4395،  🔻الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج5، ص269، ح9571 🔻الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج2، ص201،  🔻مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص408، ح3873، 🔻ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج5، ص227، ناشر: مكتبة المعارف – 🔻السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج2، ص141،  🔻صحیح بخاری، المکتبه السلفیه، باب مرض النبی و وفاته، ج3، ص181. ❌ با این حجم از اعتراف به شهادت " صلوات الله علیه و آله " چرا عده ای کاسه ی داغ تر از آش هنوز اصرار دارند در مملکت امام زمان " ارواحنافداه " چنین بداهتی را انکار کرده آن را بدانند ؟ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
اعتراف تلویحی بزرگان به به دستان عایشه می گوید در دهان رسول خدا " صلوات الله علیه و آله " در زمانی مریضی ایشان به زور دارو ریختیم ، پس با اشاره به من فهماندند که به من دارو نخورانید و ما با خود گفتیم این از آن جهت است که مریض از دارو بدش می آید و هنگامی که حضرت به خود آمدند فرمودند : آیا من شما را از اینکه به من دارو بخورانید منع نکردم ؟ پس فرمودند 👈 باید در دهان هرکسی که در این خانه است در جلوی چشم من از این دارو ریخته شود 👉 غیر از عمویم عباس که او شاهد این ماجرا نبوده است . 📚 صحیح بخاری ص ۱۰۹۲ ، ح ۴۴۵۸ ، طبعه دار ابن کثیر کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◼️ پیامبر در لحظات آخر می فرمود : من با یزید مگر چه کرده ام؟! روایت شده است: هنگامی که بیماری رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله که به سبب آن به شهادت رسیدند،شدت یافت، ضَمَّ الْحُسَیْنَ علیه السلام إِلَی صَدْرِهِ یَسِیلُ مِنْ عَرَقِهِ عَلَیْهِ وَ هُوَ یَجُودُ بِنَفْسِهِ وَ یَقُولُ ▪️ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امام حسین علیه السلام را به سینه خود چسبانیده بود. عرق آن بزرگوار در حالی که جان می‌داد بر او فرو می‌ریخت و می‌فرمود: مَا لِی وَ لِیَزِیدَ لَا بَارَکَ اللَّهُ فِیهِ اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ ثُمَّ غُشِیَ عَلَیْهِ طَوِیلًا وَ أَفَاقَ وَ جَعَلَ یُقَبِّلُ الْحُسَیْنَ وَ عَیْنَاهُ تَذْرِفَانِ وَ یَقُولُ ▪️من با یزید مگر چه کرده ام! خدا به یزید برکت ندهد! پروردگارا یزید را لعنت کن! آن گاه مدت طولانی غش کرد. وقتی به هوش آمد، در حالی که چشمان مبارکش اشکبار بودند امام حسین علیه السلام را می‌بوسید و می‌فرمود: أَمَا إِنَّ لِی وَ لِقَاتِلِکَ مُقَاماً بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ▪️ آیا نه چنین است که بین من و قاتل تو نزد خداوند عز و جل محاکمه ای خواهد بود. 📚بحارالانوار ج ۴۴ص٢۶۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 مسموم شهید شدن "صلوات الله علیه و آله" در ۱- رضوان الله علیه: رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز دوشنبه بیست و هشت صفر در مدينه در حالى كه مسموم شده بود، از دنيا رفت.[۱] ۲- رضوان الله علیه: محمد بن عبد الله (صلى الله عليه وآله)... در روز دوشنبه بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود.[۲] ۳- رضوان الله علیه: به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.[۳] ۴- ابن فتال نیشابوری رضوان الله علیه: بدان که رسول الله صلی الله علیه و آله روز بیست و هشت صفر سال یازده هجری در سن شصت و سه سالگی در حالی که مسموم بود در مدینه، از دنیا رفت. وگفته می شود که وفات آن حضرت در ماه ربیع الاول بوده، در حالی که قول اول معتمد است.[۴] ۵- رضوان الله علیه:. محمد بن عبد الله (صلى الله عليه وآله)... در روز دوشنبه بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود.[۵] ۶- محمد بن علی اردبیلی رضوان الله علیه: روز دوشنبه، بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود. در حالی که شصت و سه سال داشت. مادرش آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود.[۶] 🔻۷- " رضوان الله علیه " : روز دوشنبه، بیست و هشت صفر سال دهم هجرى در حالى از دنيا رفت كه مسموم شده بود.[۷] 📚[۱]- المقنعة، صفحه ۴۵۶. 📚[۲]- تهذيب الأحكام في شرح المقنعة، ج۶، ص۳. 📚[۳]- مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۹، ص۱۵۶. 📚[۴]- روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، جلد ۱، صفحه ۷۱. 📚[۵]- تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية، جلد ۲، صفحه ۱۱۸. 📚[۶]- جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، جلد ۲، صفحه ۴۶۳. 📚[۷]- ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، جلد ۹، صفحه کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️قمر بنی هاشم علیه‌السلام با جان‌دادنِ إمام حسن علیه‌السلام، خاک بر سر و روی خود می‌ریخت... ⚡️ گوشه‌ای از حال و روز بنی هاشم در عزای امام حسن مجتبی علیه‌السلام ... در نقلی آمده است: لحظات آخر عمر مبارک امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود که برادران و خواهران و عده‌ای از بنی هاشم دور آن حضرت را گرفته بودند، که نفس های آن حضرت به شماره افتاد، ثمّ إنّهُ وَجَّهَ وَجهَهُ اِلَي القِبلةِ و غَمضَ عَينَيه و مَدَّ يَدَيهِ و رِجلَيه ▪️در این هنگام روی مبارکش را به سمت قبله نمود و چشمانش را بر هم گذاشت و دست و پایش را دراز نمود. به وحدانیت خدا و رسالت جدّ و ولایت پدرش اقرار نمود و روح مقدسش از این دنیا پر کشید. 🩸سیدالشهداء علیه‌السلام در این هنگام پیکر پاک برادر را در بر گرفت و صورت مبارکش را مسح می‌نمود و فریاد می‌کشید: وا اخاه وا خَبيتاه وا حَسناه وا قلّة ناصراه مَن لي عَونٌ بعدك يا اَخي 🩸حضرت ام‌کلثوم علیهاالسلام به صورتش لطمه می‌زد و فریاد سر می‌داد: وا حسناه وا محمداه وا علياه وا فاطمتاه 🩸زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ناله سر می‌داد و می‌فرمود: وا اخاه وا حسناه وا سَنَداه وا لَهفاه وا قِلّة ناصراه يا اخي ... ثمّ انّها بَكتْ عَلَي اخيها و هيِ تَلثِمُ خَدَّيهِ و تَتَمرّغ عليه و تبكي عليه طويلا ▪️ آن بانوی مکرّمه، گریه کرد و خود را بر روی بدن مبارک برادر انداخت و گونه های برادر را بوسید و سخت گریه کرد. و انّ العبّاسَ رَثّاهُ باكياً حَزيناً يَحثُو التُرابَ علَي وَجهِهِ و يَصيحُ ▪️ابالفضل العباس علیه‌السلام نیز در آنجا حضور داشت و با قلبی داغدار و چشمانی اشکبار بر برادر خود مرثیه‌سرایی می‌نمود و خاک بر روی خود می‌ریخت و فریاد می‌کشید. 📚معالی السبطین ص۶۵ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 گریه های بلند امام حسن(سلام الله علیه ) در آخرین لحظات عمرشان برای چه بود؟! 🏴ویژه شهادت امام حسن مجتبی(سلام الله علیه )🏴 🎥 عالم ربانی استاد حاج " حفظه الله تعالی " 🔽 🔻فارس الحجاز (روضه،مدح ومناجات تلفنی) https://eitaa.com/joinchat/2173239394Cdfb2c3b051
◾️ سیدالشهداء علیه‌السلام در لحظات احتضار إمام حسن علیه‌السلام، از شدّت گریه از هوش رفتند ... در نقلی آمده است: امام حسن علیه‌السلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، به برادران و فرزندان واهل بیت و پیروان خود دستور فرمود که از برادرش حسین بن علی علیهما‌السلام تبعیت کنند سپس خطاب به برادر فرمود: ای برادر من به تو در مورد اهل و عیالم به نیکی سفارش می‌کنم و تبعیت نما از همان سفارشاتی را که جدّت رسول خدا و پدرت امیرالمومنین ومادرت فاطمه علیهم‌السلام نموده اند. ثُمَّ إنَّ الحسینَ بَکٰی بُکاءاً شدیداً حتّی غُشیَ علیه ▪️سپس امام حسین علیه السلام شدیدا گریه نمود تا اینکه از هوش رفت. هنگامی که به هوش آمد امام حسن علیه‌السلام به برادر خود فرمود: ای برادر! بر من غم مخور؛ همانا مصیبت تو عظیم‌تر از مصیبت من است و سختی‌های تو بزرگ‌تر از سختی‌های من است. 📚معالی السبطین؛ ص۴۸ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️«زهر» با جگر امام حسن مجتبی علیه‌السلام چه کرد ... 🩸راوی گوید: من به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام در خانه بودم. امام حسن علیه‌السلام از اتاق خارج شدند؛ وقتی که بازگشتند، فرمودند: لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةٌ مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی. ▪️من چند بار مسموم شده‌ام، ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود؛ این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم. 📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶ 🩸 إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیه‌السلام را اینگونه شرح می‌دهد: و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ ▪️جلوی آن إمام، طشتی بود؛ خونی را که بالا می‌آورد در میان آن طشت می‌ریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج می‌شد. 📚کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲ 🩸 در گزارشی دیگر نیز آمده است: و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم ▪️آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند. 📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 وصایا، نماز، غسل، تکفین و تدفین امام مجتبی سلام الله علیه ▪️ کلینى به سند معتبر از حضرت امام محمّد باقر علیه‌السّلام روایت کرده است که چون وقت احتضار حضرت امام حسن علیه‌السّلام شد، حضرت امام حسین علیه‌السّلام را طلبید گفت: اى برادر گرامى! تو را وصیت مى‏ کنم به وصیتى چند، پس حفظ کن وصیت هاى مرا، چون من از دنیا بروم مرا غسل ده و کفن کن، ببر مرا به نزد جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که او را زیارت کنم و عهد خود را با او تازه کنم، پس ببر مرا به نزد قبر مادرم فاطمه علیها السّلام پس مرا برگردان به قبرستان بقیع و در آنجا دفن کن. پس حضرت امام حسن علیه‌السّلام از دنیا رفت، آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند، بردند به جائى که بر مردگان نماز مى‏ کردند، حضرت امام حسین علیه‌السّلام بر آن حضرت نماز کرد. چون از نماز فارغ شد، جنازه را برداشتند داخل مسجد کردند به نزدیک حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بردند بازداشتند، پس کسى رفت عایشه را خبر کرد که امام حسن را آوردند و مى‏خواهند که در پهلوى جدّ خود دفن کنند، او از شنیدن این سخن در خشم شد و بر استر زین کرده سوار شد، اوّل زنى که در اسلام بر زین سوار شد او بود، به سرعت آمد تا به نزد آن حضرت گفت: برادر خود را دور کنید از خانه من که نمى‏ گذارم او در خانه من دفن شود و پرده رسول خدا دریده شود. پس امام حسین علیه‌السّلام جنازه آن حضرت را به نزدیک قبر فاطمه برد، و از آنجا به قبرستان بقیع برده دفن کرد. 📚 كافى ج۱ ص۳۰۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️ در هر حال برای فرج امام زمان (علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنید. 🎥 عالم ربانی استاد بندانی نیشابوری کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
♦️ زنده شدن مرده با عنایت سلام الله علیه راوی گوید: خدمت حضرت رضا علیه‌السّلام رسیدم و عرض کردم: مردم خیلی از کارهای شگفت انگیز شما صحبت می‌کنند. اگر یکی از آنها را به من هم نشان بدهی، آن را تعریف می‌کنم. إمام علیه‌السلام فرمود: چه می‌خواهی؟ عرض کرد: تُحْیِی لِی أَبِی وَ أُمِّی 🔹اینکه پدر و مادرم را برایم زنده کنید. حضرت فرمودند: انْصَرِفْ إِلَی مَنْزِلِکَ فَقَدْ أَحْیَیْتُهُمَا 🔹برو به خانه‌ات که هر دو را زنده کرده‌ام! راوی گوید: فَانْصَرَفْتُ وَ اللَّهِ وَ هُمَا فِی الْبَیْتِ أَحْیَاءُ فَأَقَامَا عِنْدِی عَشَرَةَ أَیَّامٍ ثُمَّ قَبَضَهُمَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی 🔻به خدا قسم وارد خانه شدم هر دو در خانه نشسته بودند و مدت ده روز با من بودند و باز خداوند جان آن دو را گرفت. 📚دلائل الامامة،طبری، ص۳۶۳ 📚بحارالانوار، ج۴۹ ص۶۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️رسیدن حضرت بر بالین پدر " سلام الله علیهما" ▪️در سرا را بسته در میان خانه محزون و غمگین ایستاده بودم، ناگاه جوان خوشبوى مشکین موى را در میان سرا دیدم که سیماى ولایت و امامت از جبین فایض الانوارش ظاهر بود، و شبیه‏ترین مردمان بود به جناب امام رضا علیه السلام، پس بسوى وى شتافتم و سؤال کردم که: از کدام راه داخل شدى که من درب را محکم بسته بودم؟ فرمود: آن قادرى که مرا از مدینه به یک لحظه به طوس آورد، از درهاى بسته مرا داخل ساخت، پرسیدم که: تو کیستى؟ فرمود که: منم حجّت خدا بر تو اى ابو الصلت، منم محمّد بن على، آمده‏ام که پدر غریب مظلوم و والد معصوم مسموم خود را وداع کنم. آنگاه در حجره‏اى که حضرت امام رضا علیه‌السّلام در آنجا بود رفت، چون چشم آن امام مسموم بر فرزند معصوم خود افتاد، از جاى جست و یعقوب وار یوسف گم‏گشته خود را در آغوش کشید و دست در گردن وى در آورد و او را به سینه خود فشرد و میان دو چشم او را بوسید و آن فرزند معصوم را در فراش خود داخل کرد، بوسه بر روى وى مى‏داد و با وى از اسرار ملک و ملکوت و خزاین علوم حىّ لا یموت رازى چند مى‏گفت که من نمى‏فهمیدم، و ابواب علوم اوّلین و آخرین و ودایع حضرت سید المرسلین صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، را به وى تسلیم کرد، آنگاه بر لبهاى مبارک حضرت امام رضا علیه السلام کفى دیدم از برف سفیدتر، حضرت امام محمّد تقى علیه‌السّلام آن را لیسید، و دست در میان سینه پدر بزرگوار خود برد و چیزى مانند عصفور بیرون آورد و فرو برد، و آن طایر قدسى به بال ارتحال ارتحال کرد، تعلّقات جسمانى از دامان مطهّر خود افشانده به جانب ریاض رضوان قدس پرواز کرد. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ غسل و کفن سلام الله علیه و رفتن تابوت تا عرش الهی ▪️پس حضرت " سلام الله علیه " فرمود: اى ابو الصلت به اندرون این خانه رو و آب و تخته بیاور، گفتم: یا بن رسول اللَّه در آن خانه نه آب است و نه تخته، فرمود: آنچه مى‏فرمایم چنان کن و تو را به اینها کارى نباشد. چون به خانه رفتم، آب و تخته را حاضر یافته به حضور بردم، و دامن بر زرده مستعد آن شدم که آن جناب را در غسل دادن مدد نمایم، فرمود: دیگرى هست که مرا مدد نماید، ملائکه مقرّبین مرا یاورى مى‏نمایند به تو احتیاج ندارم. چون از غسل فارغ گردید فرمود: به خانه رو و کفن و حنوط بیاور، چون داخل شدم، سبدى دیدم که کفن و حنوط بر روى آن گذاشته بودند، و هرگز آن را در آن خانه ندیده بودم، برداشتم و به خدمت حضرت آوردم، پس پدر بزرگوار خود را کفن پوشانید و بر مساجد شریفش حنوط پاشید، و با ملائکه کرّوبین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آن فرزند خیر البشر نماز گزاردند. آنگاه فرمود که: تابوت را به نزد من آور، گفتم: یا بن رسول اللَّه به نزد نجّار روم و تابوت بیاورم؟ فرمود که: از خانه بیاور، چون به خانه رفتم تابوتى دیدم که هرگز در آنجا ندیده بودم که دست قدرت حق تعالى از چوب سدرة المنتهى ترتیب داده بود. پس آن حضرت را در تابوت گذاشت و دو رکعت نماز بجا آورد، هنوز از نماز فارغ نگشته بود که تابوت به قدرت حق تعالى از زمین جدا گشت، و سقف خانه شکافته شد و به جانب آسمان مرتفع گردید و از نظر غایب شد. چون از نماز فارغ گردید گفتم: یا بن رسول اللَّه اگر مأمون بیاید و آن حضرت را از من طلب نماید، در جواب او چه گویم؟ فرمود: خاموش شو که بزودى مراجعت خواهد کرد، اى ابو الصلت اگر پیغمبرى در مشرق رحلت نماید و وصىّ او در مغرب وفات کند، البتّه حق تعالى اجساد مطهّر و ارواح منوّر ایشان را در اعلاى علّیین با یکدیگر جمع نماید. حضرت در این سخن بود که باز سقف خانه شکافته شد، و آن تابوت محفوف به رحمت حىّ لا یموت فرود آمد، و آن حضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت بر گرفت و در فراش به نحوى خوابانید که گویا او را غسل نداده‏اند و کفن نکرده‏اند. پس فرمود: برو و در سرا را بگشا تا مأمون داخل شود. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ ثوابِ زیارت " سلام الله علیه " و اشاره به مسمومیت و مظلومیتشان، از لسان مبارک آن حضرت. ▪️حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَى قُبُورِنَا أَلَا وَ إِنِّي مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِي مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَى زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ‌. از ياسر خادم مروى است كه گفت حضرت رضا سلام الله علیه فرمودند: مبنديد بارهاى خود را و كوچ نكنيد براى زيارت بسوى قبرى از قبور، مگر برای قبر ما. آگاه باشيد همانا من به زهر از روى ستم شهيد شده و در غربت مدفون شوم! پس كسى بار خود را ببندد و به زيارت منِ غريب بيايد، خدا دعاى او را مستجاب كند و گناهانش را بريزد. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ٢/٢٥٥ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa