eitaa logo
معارف الشیعه
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
636 ویدیو
301 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آجرک الله یا صاحب الزمان 🩸سیدالشهداء علیه‌السلام چند جای آن پیراهن کهنه را هم، پاره پاره کرد تا دیگر کسی طمع در آن نکند، امّا... در نقل‌ها آمده است: 🥀 ... سیدالشهداء علیه‌السلام برای وداع به خیمه زن‌ها آمد و خطاب به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: 📋 آتینی بِثَوبٍ عَتیقٍ لا یُرغَبُ فیهِ أحدٌ مِنَ القومِ أجعَلُه تَحتَ ثیابی لِئَلّا أُجَرَّدُ مِنه بَعد قتلی، ▪️ای خواهرم! یک پیراهن کهنه‌ای را برایم بیاور تا کسی از لشکر، طمع در آن نکند؛ می‌خواهم آن را زیر لباس‌هایم بپوشم تا بعد از کشته‌شدنم، عریان نمانم. 🥀 با این جمله آن حضرت ، صدای گریه و ناله زن‌ها بلند شد؛ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها لباسی را برای آن حضرت آورد. 📋 فَخَرقَهُ و مَزَّقَهُ مِن أطرافِهِ و جَعَلَهُ تَحتَ ثِیابِه ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام آن پیراهن را گرفت و چند جای آن را پاره پاره کرد و آن را زیر لباس‌هایش پوشید. 🥀 آن حضرت یک شلوار نو هم داشت که چند جای آن را نیز پاره پاره کرد ، تا دیگر کسی طمع در آن نکند. 📋 فَلمّا قُتلَ عَمدَ إلیه رَجلٌ فَسَلبَهما مِنه و تَرَکه عُریانًا بالعَراء مُجرّداً عَلَی الرَّمضٰاء فَشَلّتْ یَداهُ فی الحٰال ▪️اما وقتی که به شهادت رسید، نانجیبی پیش آمد و هم آن لباس کهنه و هم آن شلوار را به غارت برد و سیدالشهداء علیه‌السلام را عریان بر روی ریگ و رمل بیابان رها کرد؛ وقتی‌که آن نانجیب، پیراهن را به غارت برد، در همان حال، دستش شَل شد و از کار افتاد. 📚المنتخب،ص۴۱۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان 🩸به وقت وداع سیدالشهداء علیه‌السلام، مخدّرات به دست و پای آن حضرت افتادند‌ و بر آنها بوسه می‌زدند... در نقل‌ها آمده است: 📋 فأرادَ عليه السّلامُ أن يَخرُجَ مِنَ الْخَيمَةِ، فَلَصِقَتْ به زينبُ ... ▪️سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه خواست از خیمه بیرون بیاید، حضرت زینب سلام‌الله‌علیها خود را به او رساند. 📋 ... فَجَعَلَتْ تُقَبِّلُ يَدَيْهِ و رِجْلَيْهِ، و أحَطنَ به سائِرُ النِّسوانِ، يُقَبِّلنَ يَدَهُ و رِجلَهُ ▪️ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها خود را به روی دست و پای سیدالشهداء علیه‌السلام انداخت و آن‌ها را می‌بوسید؛ بقیه زنان نیز آمدند و دور او را گرفته بودند و دست و پایش را می‌بوسیدند. 📚اسرار الشهادة ص۴۱۲ 📚معالی السبطین ج۲ ص۲۵ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان 🩸سیدالشهداء علیه‌السلام بر در خیمه‌ها ایستاده بود، که خیمه‌ها را تیرباران کردند … | به فدای مظلومی که تیرها را با بدن خودش می‌گرفت،تا به خیمه‌ زن‌ها نخورند... در نقل‌ها آمده است: 🥀 ... به وقت وداع، زن‌ها و بچه‌ها دل از سیدالشهداء علیه‌السلام نمی‌کَندند؛ آن حضرت بر در خیمه ایستاده بود که عمر بن سعد ملعون صدایش را بلند کرد و گفت: 📋 وَيحَكُم! اُهجُموا عَلَيْهِ ما دامَ مَشغولاً بِنَفسِهِ و حَرَمِهِ ▪️وای بر شما! به او حمله کنید در همین حال که او به خود و حرمش مشغول است. 🥀 به خدا قسم اگر حسین علیه‌السلام فارغ شود، قسمت چپ و راست لشكرتان از هم قابل تشخیص نیست( کنایه از اینکه لشکرتان را به هم می‌ریزد) 📋 فَحَمَلوا عَلَيْهِ يَرمونَه بِالسِّهامِ حَتّىٰ تَخالَفَتْ السِّهامُ بَينَ أطنابِ الْمُخَيَّمِ، و شَكَّ سَهمٌ بَعضَ أزَرِ النِّساءِ، ▪️پس همگان بر آن حضرت یورش بردند و آن قدر تير زدند كه برخی از تيرها به بند خيمه‏‌ها می‌خورد و برخی دیگر نیز، لباس‌های زنان را پاره می‌کرد. 📋 فَدَهَشْنَ، و أرعَبنَ، و صَحنَ، و دَخَلنَ الْخَيمَةَ، يَنظُرنَ إلىٰ الْحسينِ علیه‌السلام كَيفَ يَصنَع ▪️در اینجا بود که زنان مات و مبهوت شدند و وحشت‌زده و فريادزنان به داخل خيمه‏ها رفتند و به امام حسین علیه‌السّلام نگاه می‌کردند که چه می‌کند. 🥀 آن حضرت چون شير خشمگين به دشمنان حمله‏ کردند و به احدى نمى‌‌رسيدند مگر آنكه با شمشير او را به هلاكت مى‏ رساندند. 📋 وَ السِّهامُ تَأخُذُهُ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ، و هو يَتَّقيها بِصَدرِهِ و نَحرِهِ. ▪️و اين در حالي بود كه تيرها از هر سو به سمت سیدالشهداء علیه‌السلام مى‏‌آمد و آن حضرت با سینه و پشت مبارکش تیر را می‌گرفت تا تیری به سمت زن‌ها و بچه‌ها نرود. 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام، مقرم،ص۳۴۰ 📚مقتل الحسين علیه‌السلام، بحرالعلوم،ص۴۴۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان 🩸ای دخترم! با اشک‌هایت قلبم را آتش مزن... در نقل‌ها آمده است: 🥀 ... هنگامی که سیدالشهداء علیه‌السلام آماده رفتن به میدان شدند و بر روی ذوالجناح قرار گرفتند، 📋 فأقْبَلَتْ سکینَةُ و هِیَ صارِخَةٌ و کانَ یُحِبُّها حُبّاً شَدیداً فَضَمَّها إلیٰ صَدرِهِ و مَسَحَ دُموعَها بِکُمِّهِ ▪️در اینجا بود که حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها جلو آمد و فریادی کشید. سیدالشهداء علیه‌السّلام او را بسیار دوست داشتند؛ پس او را به سینه‌ اش چسباند و با آستینش اشکهایش را پاک کرد... 🥀 سپس به ایشان فرمود: 📋 سَیَطولُ بَعدِی یا سکینَةُ فَاعْلَمی مِنکِ الْبُکاءُ إذا الْحَمامُ دِهانِی ▪️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. 📋 لا تُحرِقی قَلبی بِدَمعِکَ حَسرَةً ما دامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثمانِی ▪️تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. 📋 فإذا قُتِلتُ فأنتِ أولَیٰ بِالَّذی تَأتینَهُ یا خَیرَةَ النِّسوانِ ▪️ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو سزاوارتری برای گریستن. 📚المناقب،ابن شهرآشوب، ج۴ ص۱۰۹ 📚المنتخب ج۲ ص۴۵۰ 📚الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۳۷ 📚نفس المهموم ص۳۴۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان ◼️ هر منزل و روستا که بردند پای سرِ تو شراب خوردند... راوی گوید: من مشغول طواف کعبه بودم. ناگاه شنیدم که مردی می‌گوید: بار خدایا! مرا بیامرز، گرچه می‌دانم نمی آمرزی. من به وی گفتم: ای بنده خدا! از خدا بترس و یک چنین مقاله ای را مگوی، زیرا اگر گناهان تو به شماره قطرات باران‌ها و برگ درختان باشد و از خدا طلب آمرزش کنی، گناهان تو را می‌آمرزد، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است. وی در جوابم گفت: بیا تا داستان خود را برای تو بگویم. وقتی من نزد او رفتم گفت: بدان که ما تعداد پنجاه نفر بودیم که سر مبارک امام حسین علیه السّلام را به طرف شام می‌بردیم. وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ ▪️هنگامی که شب می‌شد، سر مقدس آن حضرت را در میان صندوقی می‌نهادیم و در اطراف آن مشغول شرب خمر می‌شدیم. یک شب رفقای من شرب خمر کردند و مست شدند، ولی من از آشامیدن خمر خودداری نمودم. وقتی تاریکی شب جهان را فرا گرفت، ناگهان دیدم رعد و برقی بوجود آمد، درهای آسمان باز شد و حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، پیغمبر ما حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، جبرئیل و گروهی از ملائکه نازل شدند. جبرئیل نزدیک صندوق آمد، آن سر مبارک را خارج کرد و به خود چسبانید و آن را بوسید. سپس کلیه پیغمبران همین عمل را انجام دادند. پیغمبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بالای سر امام حسین گریه کرد و مابقی پیغمبران به آن حضرت تعزیت گفتند. جبرئیل گفت: یا محمّد! خدای توانا مرا مأمور کرده که درباره امت تو مطیع تو باشم. اگر تو دستور دهی زمین را دچار زلزله و آن را زیر و زبر کنم، همچنان که درباره قوم لوط کردم. پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: نه یا جبرئیل! زیرا فردای قیامت آنان با من نزد خدای توانا مخاصمه و موقفی خواهیم داشت. سپس آن بزرگواران بر سر امام حسین علیه‌السّلام صلوات و درود فرستادند. پس از این جریان بود که گروهی از ملائکه آمدند و گفتند: خدای تعالی ما را مأمور کرده که این پنجاه نفر را به قتل برسانیم. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: هر عملی که می‌خواهید با آنان انجام دهید. ملائکه ایشان را با حربه‌هایی زدند. بعد یکی از آن ملائکه با حربه‌ای بر من حمله کرد که مرا بزند. من گفتم: الامان! الامان! یا رسول اللَّه! پیغمبر خدا فرمود: برو، خدا تو را نیامرزد. وقتی صبح شد، دیدم یاران من همگی از پای در آمده و خاکستر شده‌اند! 📚لهوف ص١۵٢ 📚مقتل الحسين الخوارزمي ج٢ص٨٨ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص١٢۵ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ تعطیلی کسب و کار در روز 🔻 قال مولانا الرضا " سلام الله علیه " «من ترك السعي في حوائجه يوم عاشورا قضى الله له حوائج الدنيا والآخرة، ومن كان يوم عاشورا يوم مصيبته وحزنه وبكائه، جعل الله عز وجل يوم القيامة يوم فرحه وسروره، وقرت بنا في الجنان عينه.... .» 🔹 امام رضا سلام الله علیه فرمود: هرکس روز عاشورای امام حسین علیه السلام، دنبال کسب و کار نرود، خداوند متعال خواسته ها و حوائج دنیا و آخرت او را برآورده می نماید و هرکس عاشوراء روز مصیبت و حزن و گریه اش باشد، خداوند عزوجل روز قیامت را روز شادی و سرورش قرار خواهد داد و در بهشت چشمانش به دیدار ما اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام روشن خواهد شد. 📚أمالی مرحوم شیخ صدوق، مجلس27، حدیث4 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
آجرک الله یا صاحب الزمان ◼️ گوشه ای از اثرات شهادت سيدالشهدا عليه السلام ◼️ وقتی که جبرئیل در کنار گودال نعره میزد... بعد از شهادت سيد الشهدا عليه السّلام، لشكريان سوارى را نگريستند كه ناپروا صيحه مى زند و بى محابا واویلا سر می‌دهد . گفتند: «اين سوار كيست و چنین ناله و فرياد برای چيست؟ او گفت: و كيف لا أصرخ و رسول اللّه قائم ينظر إلى الأرض مرّة و ينظر إلى حربكم مرّة؟ و أنا أخاف أن يدعو اللّه على أهل الأرض فأهلك فيهم ▪️«چه گونه صيحه نزنم و فرياد نكنم و حال آن كه رسول خداى صلی الله علیه و آله را مى نگرم كه ايستاده گاهى به سوى زمين می نگرد و گاهی قتلگاه را نظاره مى كند؟ از آن مى ترسم كه خدا را بخواند و ساکنین روى زمين را تباه كند.» جماعتى از لشكريان گفتند: «او مردى ديوانه است و سخنى سفيهانه مى گويد.» گروهى گفتند: «سوگند به خداى، ستمى بزرگ بر خويشتن آورديم.به رضاجويى پسر سميه(ابن زیاد) ، پسر پيغمبر را كشتيم.» راوى گويد: «به عرض امام سجاد عليه السّلام رسانيدم كه: آن کسی که فریاد می‌زد چه كسی بود؟ » حضرت فرمود: ما نراه إلّا جبرئيل، أمّا إنّه لو أذن له فيهم لصاح بهم صيحة يخطف منها أرواحهم من أبدانهم إلى النّار، و لكن أمهل لهم ليزدادوا إثما و لهم عذاب أليم ▪️آن كس، جز جبرئيل نبود و اگر از خداوند مأذون بود، صيحه اى بر آن جماعت مى زد كه ارواح ايشان از ابدان ايشان به جانب دوزخ شتاب گيرد؛ لكن ايشان را مهلت داد تا گناه ايشان بزرگ تر گردد و عذاب ايشان عظيم تر شود. 📚بحارالانوار ج ۴۵ص١٧٣ 📚ناسخ التواریخ ج٢ص۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◼️ روز عاشورا آن قدر آسمان تاریک شد که ستارگان دیده می‌شدند... ابی قبیل گوید: إنّ السّماء أظلمت يوم قتل الحسين، حتّى رأوا الكواكب. ▪️روزی که امام حسین علیه السلام کشته شد، آسمان تاریک شد به گونه ای که حتی ستارگان دیده می‌شدند. 📚أنساب الأشراف،ج ۳/ ص۲۰۹- 📚العبرات، ج ۲/ ص۱۷۳ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
▪️عَظَّمَ اللَّهُ اُجُورَنا وَاُجورَكُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ،وَجَعَلَناوَاِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبينَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواريمان براى حسين صلوات الله علیه قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه وليش امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف از خاندان محمد صلوات الله علیهم کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ حکایت پیرمرد کارگری که بانی هیئت بود 🎙 حجت الاسلام و المسلمین استاد " حفظه الله تعالی " ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━ @ostad_ghasemi_podcast ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
◼️ چندین تن از اطفال آل الله، در حمله به خیام، جان سپردند... اندکی پس از شهادت حضرت امام حسین (صلوات الله علیه) سپاه دشمن با وحشیگری تمام سواره به خیام آن حضرت هجوم بردند؛ حَتّىٰ سَحِقَ سَبعَةٌ مِنَ الْأطفالِ تَحتَ حَوافِرِ الْخَيلِ... ▪️به گونه ای که هفت تن از کودکان در هجوم زیر سم اسب های آنان لگدکوب شدند؛ که تاریخ نام پنج تن از آنها را آورده است: دو دختر از حضرت امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) دو پسر از عبدالرحمان بن عقیل بن ابی طالب به نامهای سعد و عقیل، عاتکه دختر هفت ساله حضرت مسلم بن عقیل (صلوات الله علیه) محمد بن ابی سعید بن عقیل بن ابی طالب که او نیز هفت ساله بود. 📚معالي السبطين ج٢ص١٣۵ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◼️ شتران را رَم می دادند تا نوامیس سیدالشهدا علیه السلام بر زمین بخورند... در زمان قیام مختار ، سهیل بن عریف خزاعی ملعون را به نزد مختار آوردند. مختار گفت : ای سهیل! تو آن نیستی که سیخ بر شتران می زدی تا رم کنند و اهل بیت «سلام الله علیهم» را از روی شتران بر زمین بیفتند ؟ سهیل انکار کرد. امیر مختار فرمود: اگر صد مصحف بسوزانی که من باور نمی کنم. پس دستور داد تا انگشتان چهار دست و پای او را بریدند و در آفتاب انداختند تا به جهنم واصل شد. 📚مخزن البکاء ص ٧۴٨ 📚بحرالمصائب ج۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◼️ زن‌های کوفی، چادر و روسری برای نوامیس سیدالشهدا علیه‌السلام می‌آوردند... نقل کرده‌اند: و اِجتَمَعَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلىٰ سَبایا آلِ الرَّسولِ، و قُرَّةَ عَينِ الْبَتولِ ▪️چون اهلبیت رسول خدا صلی الله علیه و آله، به نزديكى كوفه رسيدند، مردم كوفه براى تماشاى اسيران گرد آمدند. راوى گفت: «زنى از زنان كوفه سر برآورد و گفت: «شما اسيران از كدام فاميل هستيد؟ » گفتند: نَحنُ اُسارىٰ مُحَمَّدٍ صَلّىٰ اللّهُ عليه و آله ▪️«ما اسيران از آل محمديم.» فَنَزَلَتْ، و جَمَعَتْ ملاءً، و إزاراً، و مَقانِعَ، و أعطَتْهُنَّ، فتُغَطّينَ، ▪️زن چون اين را شنيد، از بام خانه اش فرود آمد و هرچه چادر و روسرى داشت، جمع كرد و به اسيران داد و آنان پوشيدند و عَليُّ بنُ الْحُسينِ زَينُ الْعابدينَ مَغلولٌ مُكَبَّلٌ بِالْحَديدِ وكان مَريضاً، و إذا نِساءُ أهلِ الْكوفَةِ يَندُبنَ مُشَقِّقاتُ الْجُيوبِ، و الرِّجالُ مَعَهُنَّ يَبكون ▪️امام سجاد علیه السلام از سر تا پایشان در غل و زنجیر بودوبه شدت بیمار بودند، و زنان کوفه با دیدن این وضع، گریبان پاره کردند و مردانشان هم گريستند و نوحه سرايى كردند على بن الحسين عليه السّلام با صدایی نحيف، در حالی که بیماری بدنش را فرسوده کرده بود، فرمود: إنَّ هؤلاء يَبكون عَلَينا ، فمَن قَتَلَنا غَيرِهم؟! ▪️اين ها هستند كه بر حال ما نوحه و گريه مى كنند؟ پس آن كس كه ما را كشت، كه بود؟! » 📚الاحتجاج ج۲ ص۲۹(باکمی اختلاف) 📚 مثیرالاحزان ص۴۵ 📚مقتل الحسين علیه‌السلام الخوارزمي ج۲ص۴۰ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸جای غُل و زنجیرهایی که بعد از سال های سال، بر روی بدن مبارک امام سجاد « سلام الله علیه » باقی مانده بود ... در نقل ها آمده است: 🥀 هنگامی که امام سجاد علیه‌السلام به شهادت رسیدند، مردم مدینه فهمیدند که آن حضرت به صد خانواده، غذا می‌رسانده است. جمعی از فقرای مردم مدینه نمی‌دانستند که معاش آنها از کجا تأمین می‌شود، وقتی که امام سجاد علیه‌السلام به شهادت رسیدند، دریافتند که او بود شبانه به طور ناشناس غذای آنها را به دوش خود حمل کرده و به آنها می‌رسانید؛ 🔖 در روایتی إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📋 لَمَّا وُضِعَ علیه‌السلام عَلَی الْمُغْتَسَلِ نَظَرُوا إِلَی ظَهْرِهِ وَ عَلَیْهِ مِثْلُ رُکَبِ الْإِبِلِ ▪️وقتی پیکر پدرم امام سجاد علیه‌السلام را برای غسل بر روی تخته گذاشتند، بر پشت مبارکش اثری چون کوهان شتر بود. و این به خاطر آن انبانهایی که به در خانه فقراء و مستمندان می‌برد. 📚الخصال ج۲ ص۱۰۰ 📚کشف الغمه ج۲ ص۲۶۶ 🔖در بعضی از نقل‌ها آمده است: 🥀 امام باقر علیه‌السلام پس از غسل امام سجاد علیه‌السلام ، گریه سختی کردند. جابر جلو آمد و عرضه داشت: ای آقای من! برای از دست‌دادن پدرتان گریه می‌کنید؟ امام باقر علیه‌السلام فرمود: 📋 لٰا یٰا جابِر! و اِنْ عَزَّ عَلَیَّ فِراقُهُ، وَلٰکنْ یا جابِر. هٰذِهِ آثارُ السَّلاسِلَ و الأغلالُ فی یدَیهِ و رِجلَیه لَم یَذهَب أثرُها؛ و هٰذِهِ آثارُ الجامِعةِ فی عُنُقِ والدی ▪️نه ای جابر! هرچند فراق پدرم برای من سنگین است اما گریه‌ام برای آثار این غل‌ و زنجیرها و سلسله‌هایی است در جای آن‌ها هنوز بر دست و پای پدرم باقی مانده است؛ این، جای همان جامعه‌ای (غل و زنجیر سنگینی که گردن و دست و پا را به هم می‌بندد) است که بر گردن پدرم هنوز باقی مانده است. 📚 سوگنامه آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ، اشتهاردی، ص٧۶ 📚الطریق،کاشی،ج۳ ص۳۹۳ ✍ این مصیبت، دل را به جایی دیگر نیز می‌کشاند ... چند روز از دفن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها گذشته بود که مولا علی علیه‌السلام حال و روز خوبی نداشت و از خانه بیرون نمی‌آمد؛ تا اینکه عمّار به خدمت مولا رسید و احوال حضرت را پرسید؛ در این‌جا بود که بغض امیرالمومنین علیه‌السلام شکست و به عمّار فرمودند: 📋 يا عمّار ! لَمّا وَضعتُ فاطمةَ عليهاالسّلام علَى المُغتَسَل،نَظَرتُ إلٰى ضِلعٍ مِن أضلاعِها مَكسورة ▪️ای عمار! وقتی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را روی تخت گذاشتم تا غسل دهم، دیدم دنده‌ای از دنده‌های پهلویش شکسته است 📋 و قَد دَخلَ المِسمارُ في ثَديِها فأعابَه، و مَتنُها قد اِسوَدَّ مِن الضَّرْب، ▪️میخ در، سینه‌اش را شدیداً مجروح کرده بود و بدنش از ضرب تازیانه‌ها سیاه شده بود. 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب:ص٥٥٢، به نقل از الصوارم الحاسمه 📚المنتخب،طریحی،ص۳۶۴( با اندکی تفاوت) کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸من تَب دارم و دیگر طاقت تازیانه ندارم؛ به این سرباز بگو کمتر مرا تازیانه بزند ... در نقلی آمده است: 🥀 در مسیر اسارت آل الله از کوفه تا شام، در نزدیکی شهر «حلب»، شهری بود به نام «عسقلان» که أسرای آل الله را وارد آن شهر کردند. 🥀 «زُرَیر خُزاعی» که از تاجران زمان خودش بود، برای تجارت به شهرعسقلان آمد‌؛ هنگامی که به بازار عسقلان رسید، دید که تمام شهر را زینت کرده‌اند و مردم شهر که به‌هم میرسند، مبارک باد میگویند و تمام مردم شهر، مشغول خوشحالی و نشاط هستند. 🥀 زُریر از این وضع تعجب کرد و از شخصی پرسید که به چه علتی مردم امروز این‌قدر، خوشحالی می‌کنند؟ آن شخص گفت: این شادی و سرور به این جهت است که به دستور یزید جمعی از مخالفینش را کشته‌اند و این سرهایی که برنیزه است متعلق به آنهاست و اهل و عیال مخالفین را هم اسیر کردند و برشترهای برهنه در شهر می‌گردانند. 🥀 زُریر پرسید: این جماعت کافر بودند یا مسلمان ؟ آن مرد جواب داد: مسلمان بودند ولی برعلیه خلیفه زمان قیام کرده بودند. زریر گفت:او چه کسی است؟ آن مرد جواب داد: پدرش علی بن ابیطالب و مادرش فاطمه دختر رسول خدا و برادرش حسن بن علی «علیهم‌السلام» است همان که با معاویه صلح نمود. 🥀 زریر پرسید: اسم خودش چه بود؟ آن مرد گفت: اسم او حسین علیه‌السلام است. زریر تا این وقایع را شنید، ناله‌ای زد و باچشم گریان به سمت اسیران رفت. وقتی به ایشان نزدیک شد چشمش به حضرت زین العابدین علیه‌السلام افتاد که به‌خاطر بیماری و زجرهایی که کشیده بود، رنگ از صورت مبارکش پریده بود؛ زریر تا این حالت را مشاهده نمود ناله‌ای زد و به شدت گریه کرد. 🥀 إمام سجاد علیه‌السلام به او فرمودند: ای مرد تو کیستی؟ زریر عرض کرد: غریبه‌ام؛ حضرت فرمود: تمام مردم این شهر خوشحال‌اند؛ تو چرا گریه میکنی؟ زریر عرض کرد: فدایت شوم چون من شما را می‌شناسم وقدر و مقام شما را میدانم؛ بر این حال و روزتان گریه می‌کنم؛ ای کاش هیچ وقت به این شهر نیامده بودم وشما را به این وضع نمی‌دیدم؛ ای کاش قبیله‌ام همراهم بودند تا با این قوم می‌جنگیدم. 🥀 امام سجاد علیه السلام از سخنان زریر به گریه آمدند و فرمودند: خداوند به تو جزای خیر دهد. زریر عرض کرد: هر دستوری دارید بفرمایید تا اطاعت کنم. حضرت فرمود: 🥀 اگر برایت ممکن است با سربازی که موکّل بر من است صحبت کن و او را راضی کن تا مرا کمتر تازیانه بزند؛ چرا که من تب دارم و طاقت تازیانه زیاد را ندارم ... 📚 بحرالمصائب ج۷ ص۳۰۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸در شام از پشت‌بام‌‌ها، آتش به روی سرم ریختند … دستم بسته بود … عمامه‌ام آتش گرفت و سرم سوخت … در نقلی که امام سجاد علیه‌السّلام هفت مصیبت وارده در شهر شام را برای نُعمان بن مُنذر بیان می‌داشتند، در سومین مصیبت فرمودند: 📋 ألقوا علَينَا الماءَ وَ النّارَ الموقدَة مِن سُطُوحِ الدّورِ وَ البُيوتِ حتّى أوقَدوا عمّامَتي فَما قدَرتُ على إطفائِها لأنّهُم قَد غلُّوا يدَيَّ وَ رِجلَيَّ فَما رَحِموا علَيَّ وَ ما أطفَؤُا النّارَ إلى أن احتَرَقَ رَأسي، ▪️آن نانجیبان آب و آتش از بالاى خانه‌ها و منزل‌ها بر سر ما ريختند، و آن‌قدر آتش بر سرم ريختند كه عمّامه‌ام آتش گرفت و مشتعل شد، و قدرت نداشتم كه او را خاموش نمايم زيرا كه دستها و پاهاى مرا غل و زنجیر نموده بودند، پس آن بى‌رحمان بر من رحم نكردند و آتش را از عمّامه خاموش نكردند تا آنكه از سوز آتش، سرم سوخت. 📚تذکرة الشهداء، ص۵۶۱ 📚سفینة النجاة ج۱ ص۳۷۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 زیارت از راه دور ... ▪️امام صادق " سلام الله علیه " فرمودند: اِذا بَعُدَتْ بِاَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدّارُ فَلْيَصْعَدْ اَعْلى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَلْيَؤُمَّ بِالسَّلامِ اِلى قُبُورِنا، فَاِنَّ ذلِكَ يَصِلُ اِلَيْنا؛ هرگاه (زيارت) بر يكى از شما سخت و طاقت فرسا بود و خانه اش هم دور بود، پس بر بام خانه اش بالا رود و دو ركعت نماز بخواند و با سلام دادن به قبر ما اشاره و قصد كند، يقينا سلام او به ما مى رسد. 📚من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 599 "صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین .." کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴امیرالمومنین سلام الله علیه: الْمَهْدِيُّ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ. مهدی از ما اهل بیت (سلام الله علیهم) است، خداوند در یک شب برای او امر ظهورش را اصلاح می کند. 📚کمال الدین، ج۱، ص۱۵۲ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸آمدن إمام سجاد « سلام الله علیه » برای دفن پیکر مطهر سیدالشهداء « سلام الله علیه » و شهدای کربلا... | خاک و خورشید، چه بر سر پیکر مطهر شهدای کربلا آورده بود... در نقل‌ها آمده است: 🥀 بعد از که گذشت سه روز از عاشورا وقتی که بنی اسد، بر بالای بدن پاک و مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام رسیدند، او از روی نشانه های امامت و نوری که از او ساطع می‌شد، شناختند. دور پیکر امام علیه‌السلام را گرفتند و شروع به گریه و زاری در اطراف او کردند. 📋 و حٰاوَلوا تَحريكَ عضوٍ من أعضائه، فلَم يَتمكّنوا. ▪️سعی کردند یکی از اعضای او را جابجا کنند، اما نتوانستند. 🥀 یکی از آنها گفت: چگونه ما می توانیم این بدن‌ها را دفن کنیم؟! ما از کجا می‌دانیم که هر جسد از آن کیست؟! 📋 و هُم كما تَرونَ جُثثٌ بلا رؤوس، قد غَيّرتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ ▪️خودتان هم می‌بینید که اینها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و خورشید، وضعشان پریشان کرده است. 🥀 در همین حینی که مشغول صحبت باهم بودند، سواری را مشاهده کردند که نزدیک آن ها می آمد و نقاب بر صورت زده بود. آن ها _به گمان اینکه این سوار از بنی امیه است _ از اجساد فاصله گرفتند و دیدند که آن مرد از اسب پیاده شد و در حالی که کمرش، منحنی شده، آرام آرام از کنار اجساد، رد می‌شد؛ 📋 حتّى إذا وَقعَ نَظرَهُ على جسدِ الحسين رَمَى بِنَفسِه عليه، و احتَضَنه، و جعلَ يَشمّه تارةً، و يُقبّله أخرى، و هو يَبكي و قد بَلّ لِثامُه مِن دموع عينيه، ▪️تا اینکه که چشمش به بدن امام حسین علیه‌السلام افتاد ، پیش آمد و خود را بر آن انداخت ، آن را در آغوش گرفت و شروع کرد به گریه کردن.گاهی آن ها را می بوسید و گاهی آن را می بویید. آن قدر گریه کرد تا نقاب چهره اش، خیس از اشک شد و می فرمود: 📋 «يا أبتاه بِقَتلك قَرّتْ عيونُ الشّامتين، يا أبتاه بِقتلك فَرِحت بنو أميّة، يا أبتاه بعدك طالَ حُزنُنا، يا أبتاه بعدك طالَ كَربُنا» ▪️پدرجان! با کشتن تو، چشم های مردم کوفه و شام، روشن شد. پدرجان! با کشتن تو، بنی امیه خوشحال شدند. پدرجان بعد از تو اندوه ما طولانی است و غصه هایمان تمامی ندارد. 🥀 سپس رو به بنی اسد کردند و به آنها فرمودند: چرا دور و بر این اجساد ایستاده‌اید؟ گفتند: ما آمدیم آن را تماشا کنیم.حضرت فرمود: قصد شما چه بود؟ آنها گفتند: بدان ، ای برادر ، اکنون ما آنچه را در دل خود داریم در مورد آن جنازه ها به تو می گوییم. 🥀 ما آمده‌ایم تا جسد امام حسین علیه‌السلام و اصحاب او را به خاک بسپاریم و مشغول این کار بودیم که تو از دور نمایان شدی و ما به گمان اینکه تو از اصحاب بنی امیه هستی، دست از کار کشیدیم. 🥀 سپس امام علیه السلام ، خطی را روی زمین کشیدند و رو به بنی اسد کرده و فرمودند: اینجا را حفر کنید. بنی اسد مشغول حفر شدند. سپس حضرت دستور دادند که هفده جسد را در آن حفره به خاک بسپارند. سپس کمی آن طرف تر خطی را روی زمین کشیدند و دستور دادند تا آن جا را حفر کنند و باقی جسدها را در آن به خاک بسپارند به جز یک جسد را... 📚مقتل الحسین علیه‌السلام، بحرالعلوم ص۴۶۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa