eitaa logo
معارج
74 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
457 ویدیو
48 فایل
امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است. کانال اطلاع رسانی حوزه ۳۶۴ حضرت رقیّه سلام الله علیها ناحیه حیدر کرار علیه السلام شهر پرند استان تهران ارتباط با مدیر کانال 👈 @siyane_313
مشاهده در ایتا
دانلود
درآن روزهای امدادرسانی،آقای حجّتی ازسنندج به ایرانشهرآمد.او درسنندج بیمارشده بود ومرخّصی گرفته بودتابه کرمان برود،آنها هم به اواجازه داده بودند.او ازکرمان برای دیدن مابه ایرانشهرآمد.آمدنش فرصتی برای تجدید دیداربود.باهم شب راتاصبح بیدارماندیم.صبح ازاو دعوت کردم تابه شهر برویم وباماشین من در شهربگردیم.خودم پشت فرمان نشستم واو کنارمن نشست.وقتی دید مردم،از زن ومرد وکودک،موقعی که اتومبیل مارا می‌بینند،برای مادست تکان میدهند وبه ماسلام میکنند،شگفت‌زده شد.باتعجّب گفت:به یاد داری درآغاز،مردم حتّی ازسلام دادن به ما دریغ میکردند؟گفتم:بله،به یاد دارم؛امّا وقتی فردی شریک غم وشادی مردم میشود،این چنین جایگاهی در دل آنها می‌یابد. درپایان پنجاه روزامدادرسانی،وپس ازبرطرف کردن آثارسیل تاجایی که میتوانستیم جشن بزرگی برپاکردیم.ومن در آن جشن سخنرانی کردم؛که هنوز متن ضبط‌شده‌ی سخنرانی و تصاویرجشن موجوداست. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
233579_718.mp3
6.77M
🎼صوت دعای هفتم صحیفه سجادیه 🌟چله ی استغاثه 🌟روز سیزدهم✅ 🎤بانوای حاج محمود کریمی 🔆(بانیت تعجیل درفرج آقاصاحب الزمان🔆 وریشه کن شدن ویروس کرونا ان شاء ا...)🤲 🤲 🍃🌷🍃🍃🌷🍃 @salehinhoze 🍃🌷🍃🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه رمضان فرارسیدوفرصت ارتباط بامردم،بیش از سایر ماه‌هافراهم شد.رئیس پلیس از این محبوبیّت وپایگاه مردمی سخت ناراحت بودونمیدانست درقبال ماتبعیدی‌های شهرچه کند.بارها کوشید ذات پلید خودش را به مانشان دهد.وقتی ماه رمضان شد،خوشبختانه این رئیس پلیس به مرخّصی دوهفته‌ای رفته بود وبه جای او یک افسر جوان معقول وفهمیده آمد که از گفت‌وگویش باماآثار دوستی وهمدلی دیده میشد.نخستین دیدار مابااو در مسجدصورت گرفت.اینکه رئیس پلیس بیاید درمسجد باما ملاقات کند،امری غیرطبیعی بود. شبی بادونفر از براران تبعیدی‌ درخیابان قدم میزدم،که اتومبیلی در کنارما ایستاد؛یک افسرجوان از آن پیاده شد وخواست تابامن به تنهایی حرف بزند و مطلب محرمانه‌ای را درمیان بگذارد.ازآن دوبرادرجدا شدم وکمی بااو قدم زدم.او به من گفت تبعیدی‌های ایرانشهر درسه شهر توزیع خواهندشد؛یکی به جیرفت،دیگری به ایذه،و سوّمی به اقلیداعزام میشوند...آن افسرخواست که این خبرفقط در بین تبعیدی‌ها بماند.برادران را ازموضوع باخبر کردم.درآن هنگام افسرجوان در شُرف رفتن از ایرانشهربود،چون رئیس پلیس ازمرخّصی بازگشته بود. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
دیری نگذشت که به مااطّلاع داده شدبایدبرای انتقال به تبعیدگاه جدیدآماده شویم.پس از آن،افراد پلیس شبانه آمدندوازآقای رحیمی خواستند برای عزیمت آماده شود.سپس به من گفتند:شماهم دوساعت بعدعزیمت خواهی کرد.تلاش کردیم آنها را متقاعد کنیم که وقت سفر را تا صبح به تأخیربیندازند،امّاآنها اصرار داشتند که سفر درشب انجام شود.سرّ این امر راهم فهمیدیم.ما وقتی به این شهرآمدیم،بیگانه وناشناس بودیم؛اینک داریم شبانه از شهرخارج میشویم،زیرا قدرت حاکمه نگران واکنش اهالی شهراست!.... من به جیرفت باید میرفتم.به آنها گفتم:من اتومبیل دارم و باید با اتومبیلِ خودم بروم.گفتند:این غیرممکن است.گفتم:بنابراین من از رفتن خودداری میکنم وشما هرکاری میخواهید،بکنید.رئیس پلیس راهی جز موافقت نداشت.مسئله‌ی اتومبیل داشتن من هم داستان جالبی دارد که اشاره‌ی کوتاهی به آن میکنم. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
233579_718.mp3
6.77M
🎼صوت دعای هفتم صحیفه سجادیه 🌟چله ی استغاثه 🌟روز چهاردهم✅ 🎤بانوای حاج محمود کریمی 🔆(بانیت تعجیل درفرج آقاصاحب الزمان🔆 وریشه کن شدن ویروس کرونا ان شاء ا...)🤲 🤲 🍃🌷🍃🍃🌷🍃 @salehinhoze 🍃🌷🍃🍃🌷🍃
💢 رفع اشکالات درسی عربی ، دینی و قرآن در حلقه صالحین نوجوان سطح ١ توسط سرمربی محترم حوزه و فرمانده پایگاه خواهر بیگدلی . ٩٩.۹.۱۳
🌸 ساخت کاردستی‌های زیبای 😍 اوریگامی توسط دختر هنرمندمون فاطمه خانم رمضان‌نژاد متربی حلقه کودک . 🌸 با تشکر از دختر گُل‌مون فاطمه خانم و سرگروه محترم خواهر قره‌خانی .
🌸 جلسه آنلاین حلقه نوجوان سطح ۲ شهیده فوزیه شیردل در پیام‌رسان ایتا . 🌸 موضوع : مقام شهید و انتظارات شهدا از ما . 🌸 با تشکر از سرگروه محترم خواهر ولدخانی .
💢 برگزاری کلاس حفظ قرآن به صورت مجازی (تلفنی) . ٩۹.۹.۱۱ 💢 با تشکر از مربی دغدغه‌مند قرآنی خواهر بیگدلی .
✨﷽ 🌷برگزاری آنلاین حلقه میانسال🌷 حلقه شهید سید حسین نصیری به صورت مجازی شنبه هشتم آذر ماه . درابتدا 💐 تلاوت آیه ۲۲۲ سوره مبارکه بقره و ترجمه و تفسیر آیه 💐 حکمت نهج البلاغه امام علی (ع) 💐 احکام توبه 💐 داستان قرآنی درباره توبه و ذکر حدیث در این مورد 💐 بیانات رهبر عزیز در مورد ترور دانشمند شهید محسن فخری‌زاده 💐 در پایان صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای فرج و سلامتی رهبر عزیز باتشکر از سرگروه محترم خواهر یگانه و مسئول محترم تعلیم و تربیت خواهر نعمتی .
🌺 جلسه‌ی آنلاین حلقه جوان در پیام‌رسان ایتا . ۹۹.۹.۱۳ 🌺 موضوع : ⚘ چرا انسان مرتکب گناه میشه ⚘ لغزش‌های زبان ، غیبت ⚘ روایت وحدیث پیرامون موضوع ⚘ پخش کلیپ 🌺 با تشکر از سرگروه محترم خواهر بهارلو .
🌹 برگزاری کلاس مفاهیم به صورت مجازی . حل تمارین مکمل از مفاهیم جلد ۵ ۹۹.۹.۸ 🌹 با تشکر از مربی قرآنی وفرمانده پایگاه خواهر بیگدلی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 عکس نوشته‌های از کتاب 🔸 فصل پانزدهم : پیروزی بعد از سختی 👇👇
پیش از تبعید ، برای انجام برخی مأموریّتهای مرتبط با فعّالیّتهای اسلامی،به تهران رفت‌وآمد میکردم.درآنجانیاز به تحرّک وجابه‌جایی مستمرداشتم ویک اتومبیل شخصی لازم بود.یکی ازبرادران مبارز ومخلص ما_یعنی حاج صادق اسلامی_به من پیشنهاد کرد که وقتی به تهران میروم،اتومبیل یکی ازبستگانش را_که حاج احمدقدیریان باشد_دراختیار من بگذارد.من پذیرفتم.حاج صادق اسلامی درفاجعه‌ی انفجارمقرّ حزب جمهوری اسلامی به دست گروه منافقین به شهادت رسید...حاج احمدقدیریان پیش از انقلاب،تاجر بود.پس ازانقلاب همه‌ی کارهای تجاری وثروت خود راطلاق گفت ودرخدمت دستگاه‌های دولتی وانقلابی درآمد... هربار هنگام ورود به تهران،برای گرفتن اتومبیل باحاجی قدیریان تماس میگرفتم واوخود_یاپسرش_اتومبیل را برایم می‌آورد ویکی دوهفته اتومبیل دراختیارم بود؛سپس هنگام عزیمت ازتهران،اتومبیل را درپارکینگ فرودگاه یاپارکینگ ایستگاه راه‌آهن میگذاشتم وسوئیچ را هم زیر لاستیک اتومبیل پنهان میکردم وبه اوتلفن میزدم واو می‌آمد اتومبیل رامیبرد.اتومبیلی که درتهران زیرپایم بود،یک سواری پژو۴۰۴بودکه یکی از اتومبیلهای حاجی قدیریان بود؛چون ایشان تاجربازاری بود وچنداتومبیل داشت.ایشان یکی از‌بسیار آدمهایی است که پس ازپیروزی انقلاب،کسب درآمد دنیوی را رهاکردندتادرخدمت به انقلاب اسلامی،باخدامعامله کنند.البتّه کسانی هم بودندکه ازانقلاب به عنوان دکّان کاسبی برای زندگی خوداستفاده کردند! @salehinhoze فصل پانزدهم : پیروزی بعد از سختی
درایرانشهر برای رفت‌وآمدبه گوشه وکنارشهر،وارتباط بافرودگاه زاهدان،نیازبه اتومبیل داشتم.من برای استقبال هریک ازبستگان وفرزندان که به دیدنم می‌آمدند،بالباس بلوچی به فرودگاه میرفتم.... به همین دلیل با حاجی قدیریان تماس گرفتم وگفتم:اگربه نظرشما اهمّیّت ایرانشهر هم به اندازه‌ی اهمّیّت تهران است،برایم یک ماشین بفرست.چندروزبعد شخصی نزد من آمد وگفت شما فلانی هستید؟پاسخ دادم:بله. گفت:برای شما ماشین آورده‌ام... ماشین تمیز و نویی بود.من هنگام تبعید در ایرانشهر وجیرفت از آن استفاده میکردم.پس ازتبعید،اتومبیل رانزد کسی گذاشتم و گفتم:آن رابرای قدیریان ببرید.واین اتومبیل درآن وقت براثر کارکردن در مناطق گرمسیری وجاهای ناهموار،هرچه باید،بر سرش آمده بود! امّامدّتی پس از آمدن به تهران...شخصی آمدواتومبیل راکه تعمیر وتمیزشده بود وبه صورت اتومبیلی نو درآمده بود،به من برگرداند.به اوگفتم:این چیست؟گفت:این اتومبیل شما است.قدیریان ازابتدا آن رابرای شما خریده است.بااین خبر،غافلگیر شدم... اتومبیل نزدمن ماند.پس ازپیروزی انقلاب،به علّت شرایط امنیّتی،اتومبیل ویژه‌ای سوارمیشدم که سپاه در اختیارگذاشته بود.دیدم دیگرنیازی به آن اتومبیل ندارم ولذا آن‌را به ثمن بخس فروختم؛..سپس پنج‌بار یابیشتر،دست‌به‌دست،فروخته شد.تا اینکه دوسه سال پیش،یکی از برادران آن‌را در دست یکی ازخریداران دید؛از او خرید،تمیزکردوبه من برگرداند.آن اتومبیل هم‌اکنون دراختیارمن است. @salehinhoze فصل پانزدهم : پیروزی بعد از سختی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
233579_718.mp3
6.77M
🎼صوت دعای هفتم صحیفه سجادیه 🌟چله ی استغاثه 🌟روز پانزدهم✅ 🎤بانوای حاج محمود کریمی 🔆(بانیت تعجیل درفرج آقاصاحب الزمان🔆 وریشه کن شدن ویروس کرونا ان شاء ا...)🤲 🤲 🍃🌷🍃🍃🌷🍃 @salehinhoze 🍃🌷🍃🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برمیگردم به موضوع انتقال به تبعیدگاه جدید،پس از آنکه پلیس موافقت کرداز اتومبیلم استفاده کنم،پشت فرمان نشستم وبرادر همسرم،آقای حسن خجسته هم_که به او《حسن آقا》میگفتیم ودرآن ایّام برای چندروزی نزدما به ایرانشهرآمده بود_کنارمن نشست.او برای بردن نامه‌هاوپیامهای من برای تبعیدی‌هادرمناطق مختلف ویزد وشیراز،وآوردن نامه‌های آنهابه من،به ایرانشهر رفت‌آمدمیکرد.اصغرپورمحمّدی هم به همراه او این مأموریّت را انجام میداد.روی صندلی عقب هم دومأمور_هرکدام بایک تفنگ قدیمیِ بزرگ_نشستند.یک اتومبیل قدیمیِ زهواردررفته‌ی پلیس هم خود را به زحمت به دنبال ما میکشید.طبیعی بود که من از اتومبیل پلیس جلو بزنم.لذا ازمن خواستندتا پشت سرآنهاحرکت کنم.مدّتی بعدنظرشان برگشت ودیدند مصلحت آن است که من جلوی آنها حرکت کنم.آنها مانده بودند که چه کنند؛گاهی جلو می‌افتادند،وگاهی عقب! ... @salehinhoze فصل پانزدهم : پیروزی بعد از سختی