رئیس دادگاه دستور داد سربازان نگهبان،به علامت اینکه فرد همراه آنها زندانی نیست،سلاح خود را دوشفنگ کنند و مرا در انجام بقیّهی اقدامات اداری لازم برای خروج از زندان یاری کنند.به اتاقم رفتم؛...یک ساعت از شب گذشته بود که اثاثیّهام را جمع کردم وبا زندانیان خداحافظی کردم.
فصل زمستان بود و هوا سرد؛و در شب،سردتر.جلوی درِ ورودی پادگان تعدادی از جوانان فامیل را دیدم که با یک اتومبیل در انتظار من ایستاده بودند.وسایلم را گرفتند.خواستم سوار اتومبیل شوم که یک افسر آمد و گفت:شما نمی توانی بروی؛با من بیا!مرا در اتومبیلی که چند نظامی در آن بودند،سوار کرد و اتومبیل _چنان که از مسیر راه دریافتم_به سمت ساختمان ساواک حرکت کرد .
آیا آزادی من از پادگان،ظاهری بوده؟آیا میخواهند مرا به ساواک و از آنجا به تهران ببرند؟درحالی که اتومبیل مسیر خود را در تاریکی و سرما به سمت سرنوشت نامعلوم من میپیمود،اینگونه پرسشها نیز در ذهن من میچرخید.
@salehinhoze
فصل یازدهم : دادگاه نظامی
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
جلوی ساختمان ساواک مرا پیاده کردند.بازجویی که در زندان سوّم و چهارم با او آشنا شدم_یعنی 《غضنفری》_با من روبرو شد.با لحنی آمیخته به غرور و موذیگری به من گفت:
_چرا آمدی؟
_من نیامدم،آنها مرا به اینجا آوردند.
_حالا که ما دستور آزادی ات را دادهایم،برو!
بدون آنکه علّت این رفتار آنها را بدانم،به خیابان تاریک و سرد آمدم تا اتومبیلی پیدا کنم که مرا به خانه برساند.اگر وسایلم هم در دستم بود،بیرون ماندن در این ساعت از شب،مشقّت و دردسر بیشتری داشت.امّا وسایلم را جلوی درِ ورودی پادگان به کسانی که برای رساندنم آمده بودند،سپرده بودم.
ناگهان یک اتومبیل جلوی پایم ایستاد.خوب نگاه کردم،دیدم همان جوانانی هستند که جلوی پادگان منتظرم بودند.فهمیدم آنها مسیر مرا از پادگان تا ساواک در انتظار سرنوشت و سرانجام کار دنبال کرده بودند.
به خانه رسیدم،دیدم همسرم نشسته و به در چشم دوخته،بچّهها هم از انتظار خسته شدهاند و به خواب رفتهاند.
@salehinhoze
فصل یازدهم : دادگاه نظامی
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#در_محضر_ولایت
@salehinhoze
🇮🇷 ما باید یک #کشور_نمونه بسازیم و نشان دهیم که #اسلام میتواند با اجرای قوانین خود و با حاکمیت خود، انسانها را از لحاظ نیازهای مادی و معنوی اشباع کند. 🇮🇷
💠 شما این قلهی الوند را که از پایین نگاه میکنید، به نظرتان میآید که رفتنِ روی قلهی الوند دمِ دست است؛ حالا راه بیفت در این پیچ و خمها، تا ببینی که هر قدمش نیرو و نفس و توان و اراده میطلبد.
اگر بخواهیم به قلههای بلند انسانیت برسیم
#باید کار کنیم
#باید تلاش کنیم
#باید دور را ببینیم
#باید همت را در خودمان حفظ کنیم
#باید زانوانمان در راه نلرزد
#باید خستگی را حس نکنیم
ارادهمان #باید تضعیف نشود
#باید پیش برویم.
نه اینکه این ممکن نیست؛ کاملاً ممکن است. چون خدای متعال ابزاری به بشر داده است که با این ابزار همهی کارهای دشوار را میتواند انجام بدهد و آن ابزار عبارت است از #عقل و #اراده.
ما مثل کشورهای دیگر نیستیم که بگوییم آیا بکنیم میشود؟ نمیشود؟ شاید نشد؟ ممکن است نشود؟ نه؛ ما امتحان کردهایم؛ حرکت کردهایم؛ اقدام کردهایم و دیدهایم که میشود؛ در صورتی که انسان اراده کند .
۱۳۸۳/۴/۱۶
💠 سلام ارکان تربیتی #بااراده شجره طیبه صالحین
ما #باید به آرمانهای #انقلاب برسیم . ☺️✌️
@salehinhoze
┄┅═══✼✼═══┅┄
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 #موشن_گرافیک
❇️ موضوع : چرا مرگ بر آمریکا ؟؟
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
#افول_آمریکا
#استکبار
🆔 @salehinhoze
#حلقه_کودکان
🌸 حلقه کودکان #پایگاه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها به صورت آنلاین در پیامرسان ایتا .
۹۹.۸.۹
🌸 در مورد سوره مبارکه نصر تدبر گفتوگو و تفکر کردیم .
🌸 با تشکر از سرگروه محترم خواهر قرهخانی .
#شجره_طیبه_صالحین
#پایگاه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
🕰 به وقتِ امید
🌻 اگه منتظر امامزمان عجلالله تعالی فرجهالشریف هستی، نباید دست رو دست بذاری!
🤩 برای ما ناامیدی و درموندگی معنی نداره ...
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei