eitaa logo
چهارده معصوم علیه السلام
650 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
23.4هزار ویدیو
114 فایل
🌹﷽🌹 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅ کپی حلال☘️
مشاهده در ایتا
دانلود
امام‌ خمینی‌ می‌گوید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، تفکر است‌ و تفکر در این‌ مقام‌ عبارت‌ است‌ از آن‌ که‌: انسان‌ لااقل‌ در هر شب‌ و روزی‌ مقداری‌ فکر کند در این‌ که‌ آیا مولای‌ او که‌ او را در این‌ دنیا آورده‌ و تمام‌ اسباب‌ آسایش‌ و راحتی‌ را از برای‌ او فراهم‌ کرده‌... آیا وظیفة‌ ما با این‌ مولای‌ مالک‌ الملوک‌ چیست‌؟».
2 ـ توجه‌ به‌ کرامت‌ انسانی‌: کسی‌ که‌ به‌ مقام‌ شامخ‌ خود پی‌ ببرد، از رذایل‌ دوری‌ خواهد کرد، امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: «هرکس‌ نفس‌ خود را گرامی‌ بدارد، شهوت‌ها برای‌ او کوچک‌ و بی‌ ارزش‌ خواهد بود».(9)
3 ـ مشارطه‌: در اوّل‌ روز انسان‌ با خود شرط‌ کند که‌ امروز بر خلاف‌ امر الهی‌ رفتار نکند.
به این طریق که نفس خود را مخاطب قرار دهد و به او یادآور شود که من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود، تمام هستی‌ام از دست می‌رود و به خود بگوید: فکر کن عمر تو پایان یافته و از دیدن حوادث بعد از مرگ سخت پشیمان شده‌ای و فریاد «رب ارجعون» سر داده‌ای، سپس به نفس خویش در مورد مراقبت از اعضا و جوارح سفارش کند.
4 ـ مراقبه‌: انسان‌ در طول‌ روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. این‌ مرحله‌ از حساس‌ترین‌ مراتب‌ سیر و سلوک‌ به‌ شمار می‌رود. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته‌ تأکید دارد که‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت‌ دارد: «إنّ اللّه‌ کان‌ علیکم‌ رقیباً ؛ خداوند بر شما مراقبت‌ دارد». (10) کسی‌ که‌ از آیه‌ فوق‌ درس‌ گرفته‌ باشد، همواره‌ خدا را ناظر بر کارهای‌ خود می‌داند و از غفلت‌ و گناه‌ دوری‌ می‌وزرد.
امام علی(ع) مى فرماید: «هر کس که درونش بازدارنده اى داشته باشد، از جانب خدا برایش حافظى گمارده مى شود». (11)
اگر کسی‌ خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و به‌ این‌ مطلب‌ اعتقاد پیدا کند، هرگز دستش‌ را به‌ گناه‌ و آلودگی‌ها نمی‌آلاید. کسی‌ که‌ به «واللّه‌ شهید علی‌ ما تعملون‌». (12) و به‌ «هو معکم‌ اینما کنتم‌ والله بما تعملون‌ بصیر»..(13) «خدا شاهد بر عملهای‌ شما است‌» و «او با شما است‌ هر کجا که‌ باشید و خدا به‌ عمل‌های‌ شما آگاه‌ است‌»، اعتقاد دارد ‌هرگز به‌ دنبال‌ گناه‌ نمی‌رود.
امیر المؤمنین‌ (ع‌) می‌فرماید: «خدا رحمت‌ کند انسانی‌ را که‌ همیشه‌ پروردگارش‌ را در نظر داشته‌ باشد. از گناه‌ کناره‌ گیرد و باخواهش‌ دل‌ بجنگد و آرزوی‌ دنیایی‌ خود را تکذیب‌ کند. آن‌ انسانی‌ که‌ نفس‌ سرکش‌ خود را با تقوا و پرهیزکاری‌ مهار کند و با لگام‌ ترس‌ از پروردگار بر دهانش‌ دهنه زند و مهارش‌ را به‌ سوی‌ طاعت‌ و فرمان‌ برداری‌ خدا کشاند و از نافرمانی‌ و معصیت‌ بازش‌ دارد».(14)
گویند: هنگامى که زلیخا با یوسف خلوت کرد و او را به خویش مى خواند،‌ ناگهان به بتى چشمش افتاد که در آن حجره قرار داشت. بى درنگ برخاست و پرده اى روى آن افکند. یوسف گفت: تو از مراقبت جمادى شرم داری، پس چگونه من از مراقبت خداوند جبار شرمنده نباشم؟ (15)
پس از مراقبت از اعمال باید با دقت از خود حسابرسى کرد.
5 ـ محاسبه‌: برای‌ تهذیب‌ نفس‌ لازم‌ است‌ از اعمال‌ روزانه‌ حسابرسی‌ به‌ عمل‌ آید. امام‌ علی‌ (ع‌) می فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را به‌ حساب‌ بکشد، بر عیوبش‌ آگاه می‌گردد و به‌ گناهانش‌ پی‌ می‌برد، پس‌ از گناهانش‌ توبه‌ می‌کند و عیوبش‌ را اصلاح‌ می‌نماید».(16)
امام صادق(ع) مى فرماید: «اى مردم، پیش از آن که شما را مورد محاسبه قرار دهند،‌خودتان به حساب خویش رسیدگى کنید». (17)
6 ـ مؤاخذه‌ و مجازات‌: پس از آن که از بازنگرى در اعمال روزانه فراغت حاصل شد و انسان در محکمة ‌وجدان از خود دادخواهى کرد و خود را مقصر شناخت،‌حال نوبت به معاتبه مى رسد. معاتبه دو مرحله دارد:
أ) انتقاد از خود؛ ب) توبه و جبران گذشته. در مرحلة نخست باید از نفس لوّامه الهام گرفت و خود را توبیخ و سرزنش کرد. در حالات مرحوم آیت الله بروجردى (ره) نقل شده که ایشان هر گاه عصبانى مى شد، علاوه بر این که از شخص عذر خواهى مى نمودند، نذر داشتند که فردا را روزه بگیرند. (18)
اما مرحله دوم، توبه و استغفار است. راه توبه و جبران گناه همیشه براى بندگان باز است و پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: «براى هر دردى دارویى است و داروى گناهان، استغفار مى باشد.» (19)
پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است‌ نفس‌ به‌ خاطر عمل‌ زشتی‌ که‌ انجام‌ داده‌، تنبیه‌ و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را برعیب‌ها و گناهان‌ توبیخ‌ کند، از افزایش گناه‌ دوری‌ خواهد کرد». (20) اولیای‌ الهی‌ به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را برخود لازم‌ می‌کردند، از قبیل‌ شب‌ زنده‌ داری،‌ گرسنگی‌، روزه‌ داری‌ و کم‌ گویی‌. علامه حسن زاده آملى در مورد راه‌هاى خود سازى چنین توصیه مى فرماید:
1 . تلاوت و بهره مندى از قرآن ؛2. دائم الوضو بودن ؛ 3. اعتدال در خوردن و آشامیدن، یعنى نه آن قدر زیاد بخورد که به شکم درد مبتلا شود، ونه آن قدر کم بخورد که قدرت بر انجام کارى نداشته باشد؛ 4. اعتدال در گفتار: ؛ 5. محاسبة نفس؛ 6. مراقبه ؛ 7. رعایت ادب اسلامى ؛ 8. عزلت و گوشه نشینى ؛ 9. تهجّد (شب زنده دارى ) ؛ 10. تفکر و اندیشیدن ؛11. یاد خدا در همه حال بودن ؛ 12. ریاضت ؛ 13. میانه روى در کارها؛ 14. تعظیم امر خالق و شفقت با خلق ؛ 15. تمسّک به ویژگى‌هاى عبادالرّحمن که قرآن مجید در سورة فرقان، آیات 63ـ 74 برشمرده است.(21)
چند نکته مهم: در خودسازى و تهذیب نفس به چند نکته اساسى باید توجه نمود: 1 - همان گونه که در تربیت و سلامت بدن، ریاضت و ورزش لازم است، در خود سازى و تهذیب نفس نیز ریاضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد. 2 - همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعالیت‏هاى ساده و اندک آغاز مى‏شود و به تدریج به ورزش‏هاى سنگین‏تر وارد مى‏شوند، در تربیت روح نیز باید از اندک شروع کرد و به تدریج به مراحل بالاتر رسید.
3 - همان طور که در ورزش بدنى، تداوم واستمرار لازم است، در ریاضت نفسانى نیز تداوم، شرط رسیدن به مقصد است. قرآن مى‏فرماید: «به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که نترسید و غمگین مباشید». (22)
امام على(ع) مى‏فرماید: «قلیلٌ مدوم علیه خیر من کثیر مملول منه؛ (23) عمل اندکى که پیوسته باشد، بهتر است از بسیارى که تو را خسته و وامانده سازد». امام باقر(ع) مى‏فرماید: «احب الاعمال الى اللَّه عز وجل ما داوم علیه العبد و إن قل؛ (24) محبوب‏ترین کار نزد خدا، آن است که انسان بر آن مداومت کند هر چند اندک و ناچیز باشد».
4 - چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو و پرهیز) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذیب روح نیز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداى واجبات و ترک گناهان و محرّمات و تولى و تبرى. 5 - مهم‏ترین چیزى که درجمیع مراحل باید رعایت شود، نیت و حضور قلب و اخلاص است. خداوند در قرآن بر این نکته تأکید دارد که در مسیر دین و پرستش بایستى اخلاص داشته باشید: «به آن‏ها دستورى داده نشده بود جز این که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند». (25)
1_1616299834.mp3
1.28M
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی ✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ 🔴 دوری از به خاطر یک عصبانیت 🎙
👌یک دقیقه به یاد مهدی فاطمه ی زهرا سلام الله علیهما ..‌. 🔴مطالعه‌ی کتاب شریف "مکیال المکارم" کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنا فداه، نوشته شد ...‌ 📍قسمت صد و دوم ✅تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت علیه السلام 💠 اهتمام ورزیدن به یاری آن جناب علیه‌السلام هرکس آن حضرت را یاری نماید، در حقیقت خدا را یاری نموده، خدای تعالی فرموده است: « وَلَیَنْصُرَنَّ اللّهُ منْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللّهَ لَقَویٌّ عَزیزٌ»، و به تحقیق که خداوند یاری می کند کسی که او را یاری نماید، همانا خداوند در منتهای قدرت و توانایی است. 1⃣ بدون تردید خدای قادر متعال هیچ‌گونه نیاز و احتیاجی به یاری کسی ندارد، زیرا که او واجب الوجود است،غنی بالذّات می باشد ، و همه مخلوقات نیازمند به اویند، بنابراین منظور از یاری کردن خداوند عبارت است از: یاری کردن دین خدا، و یاری کردن پیغمبر و ائمه اطهار و اولیای بزرگوار علیهم السلام. 2⃣ بدان که منظور از یاری نمودن آن حضرت علیه السلام، اقدام کردن و همکاری نمودن در هر کاری است که شخص بداند مورد نظر و خواست آن بزرگوار است . 3⃣ در بیان چگونگی یاری کردن‌‌ خداوند است نسبت به بندگانش ... ممکن است منظور از این نصرت آن باشد که خدای تعالی بنده اش را در آسانی و سختی، و گرفتاری و راحتی یاری فرماید،.‌.‌. 📚منلع: مکیال المکارم 🌱دلبری دارم که ازصاحبدلان دل می‌برد، 🍃غمزه‌ای مشکل‌گشا داردکه مشکل می‌برد 🌱گرنقاب از چهره گیردآن نگار نازنین، 🍃پرتو رخساره اش دل‌های مایل میبرد. 📍با مرور کتاب مکیال‌المکارم با ما همراه‌باشید.
ادامه مطلب 👇👇👇
دختر آبی الاسود داستانى كه مربوط به مولا امير المومنين است ، اشاره مى نمايم : معاويه براى او بعنوان هديه حلوائى را فرستاد و نظرش اين بود كه ميل او را به خود جلب كند و از على (ع ) رو گرداند، دختر كوچكش يك لقمه از آن را برداشت و در دهان گذاشت ، صداى ابوالاسود بلند شد: لقمه را بينداز زيرا سم است ، اين حلوا را معاويه فرستاده تا ما را از على (ع ) جدا كند، و محبت اهلبيت (ع ) را از ما بگيرد، دختر گفت : قبحه الله يخدعنا عن السيد المطهر بالشهد المزعفرتبا لمرسله واكله خداوند روى او را زشت كند، مى خواهد با حلواى زعفرانى ما را از سيد پاك و پاكيزه برگرداند، مرگ بر فرستنده و خورنده ، آنگاه مقدارى را كه خورده بود قى كرد و اين دو شعر را گفت : ابالشهد المز عفريابن هند نبيع عليك احساباو دينا معاذالله كيف يكون هذا و مولانا اميرالمومنينا ترجمه : اى پسر هند جگر خوار!آيا!اما با حلواى زعفرانى حسب و دين خود را به تو مى فروشيم ؟!پناه به خدا، چگونه امكان دارد؟ و حال اين كه مولاى ما اميرالمومنين است . (92) پا: جدا از بيانات شيرين شما لذت برديم . شكم : اين داستان مناسب من بود نه زبان . اندامها: (خنده كنان ) بله ، بله . دست : بنده كه نخواستم در خصوص زبان داستانى را نقل كنم ، چون روز ولادت بود، بتناسب شاگرد ممتاز على (ع ) به اين داستان اشاره نمودم ، و گرنه اگر بخواهم درباره زبان بگويم ، چنان كه قبلا هم رواياتى را عرضه داشتم مى گويم . اى نيرى زبان خودت را نگاهدار بر خلق هر چه مى رسد از اين زبان رسد شاعر ديگر چنين مى گويد: كس چه مى داند ز تو (اى زبان ) چون اندكى از هزاران جرم و بد فعلى يكى نيك ميدانى تو وستار تو جرمها و زشتى كردار تو اندامها: آفرين !آفرين ! دست : و از امام صادق (ع ) نيز روايت شده : هر كه خود را در گوش دادن در اختيار گوينده اى قرار دهد، در حقيقت او را بندگى كرده ، پس اگر گوينده از خدا باشد خدا را بندگى كرده و اگر از ابليس سخن گو باشد بندگى ابليس را نموده است . (93) زبان : اين كه درباره گوش است . دست : آرى اما نقش تو را بيان مى كند. چشم : با اجازه برادران خوبست به زيانهاى ديگر زبان پرداخته بيش از اين بحث خود را طول ندهيم . اندامها: احسنت ، مرحبا بك . زبان : دست از سر من بر نمى داريد؟ اندامها: نه ، نه ، زيانهاى تو بسيار است تازه اول رسوائى است . زبان : من از شر شما به خدا پناه مى برم . چشم : اگر ما شرى داشتيم ، به خدا پناه ببر. زبان : بديهاى شما كه روشن شد، باز هم منكر مى شويد؟ چشم : اگر ما هم شرى داريم به شر شما كه نمى رسد و خود نيز روايات مناسب را از برادران و همه دوستان شنيديد، كه شر و عذاب و رنج و كيفر شما از نظر روايات بيش از همه بود، بلكه ثابت شد كه هر گناه و معصيتى سر خيرش يا بگويم سر شرش شما بوده و هستيد. زبان : حالا چه مى خواهيد بگوئيد. چشم : مى خواهيم آفات تو را در جامعه بيان كرده تا كسانى كه متوجه نيستند آگاهى پيدا كنند، اميد است با توجه كامل و تصميم بر عمل ، مفاسد جامعه رفته رفته كم گشته ، اجتماع ما رو به صلاح و رستگارى حركت كند.