مباحث
آیا زنان و دخترانی که منجر به تحریک! جنسی او شده بودند در این تجاوز و قتل شریک هستند ⁉️ انسان ضعیف
⁉️ انسان ضعیف آفریده شده است ...
#حق_الناس | #حجاب
#حجاب_حکم_خدا
ادامه دارد ...
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
تحریکات.قسمت اول.mp3
16.81M
بااینوضعیکهدرجزوهتوضیح
دادهشدتکلیفمندخترخانمچیه...؟!
الانبایدسرتاپامروسیاهکنم
کهکسیتحریکنشه...؟!
🎙️ حسینمختاری
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
مباحث
شرح حال ابوتمام شاعر سوم _ ابوتمام حبیب بن اوس الطائی الامامی نجاشی و علامه در (خلاصه) فرموده که ا
#قرار_مطالعه | #منتهی_الآمال
#زندگانی_امام_جواد علیهالسلام ۱۳
چهارم ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی دورقیّ الاصل
که جلالت شأن و عظمت قدرش زیاده از آن است که ذکر شود، و از توقیعات شریفه حضرت جواد علیه السلام به او معلوم می شود چه اندازه این معظم جلیل الشأن بوده در یکی از این توقیعات است که مرا مسرور کردی به آنچه ذکر کردی و همیشه مرا مسرور می داری ، خداوند مسرور سازد تو را به بهشت و راضی شود از تو به رضای من ، و در توقیع دیگر است :
( وَ اَسْئَلُ اللّهَ تَعالی اَنْ یَحْفَظَکَ مِنْ بَیْنِ یَدَیْکَ وَ مَنْ خَلْفِکَ وَ فِی کُلِّ حالاتِکَ فَاَبْشِرْ فَاِنّی اَرْجُو اَنْ یُدْفَعَ اللّهُ عَنْکَ وَاللّهُ اَسْئَلُ اَنْ یَجْعَلَ لَکَ الْخَیْرَ الخ )
وَ فی تَوْقیع آخر:
( وَ اَمّا ما سَئَلْتَ مِنَ الدُّعاءِ فَاِنَّکَ بَعْدُ لَسْتَ تَدْری کَیْفَ جَعَلَکَ اللّهُ عِنْدی وَ رَبَّما سَمَّیْتُکَ بِاسْمِکَ وَ نَسَبِکَ مَعَ کَثْرَهَ عِنایَتِی بِکَ وَ مَحَبَّتی لَکَ وَ مَعْرِفَتی بِما اَنْتَ عَلَیْهِ فَاَدامَ اللّهُ لَکَ الْفَضْلَ ) .
وَ فی توقیع آخَر:
( یا عَلِیُّ قَدْ بَلَوتُکَ وَ خَبَرْتُکَ فِی النَّصیحَهِ وَ الطّاعَهِ وَ الخِدْمَهِ وَ التَّوقیرِ وَ الْقِیامِ بِما یَجِبُ عَلَیْکَ فَلَوْ قُلْتُ اَنّی لَمْ اَرَ مِثْلَکَ لَرَجَوْتُ اَنْ اَکُونَ صادِقا.
اقُولُ فَتَاَمَّلْ فی تِلْکَ التَّوقیعاتِ الشّرَیفَهِ فَاِنَّ فیها غِنیً عَنِ التَّعَرُّضِ لِمَدْحِهِ فَاِنَّ مَدْحَ الاِمامِ اِمامُ کُلِّ مَدْحٍ وَ مَنْ تَصَدّی لِلْقَوْلِ بَعْدَهٌ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْقَدْحِ ) .
و بالجمله : در خبر است که علی بن مهزیار پدرش نصرانی بوده و اسلام آورده و گفته شد که خود آن جناب نیز چنین بوده و خداوند او را هدایت فرموده و تفقه نمود.
و روایت کرده از حضرت رضا و جواد علیهما السلام و از خواص حضرت جواد علیه السلام گردید تا آنکه از جانب آن حضرت وکالت پیدا کرد چنانچه از جانب حضرت هادی علیه السلام نیز در بعضی از نواحی وکالت داشته و توقیعات که برای شیعه بیرون آمده در باب او به جز خیر و خوبی چیز دیگر نبوده و سی و سه کتاب تصنیف فرموده.
و عادت آن جناب بود که چون آفتاب طلوع می کرد و سر به سجده می گذاشت سر بلند نمی کرد تا از برای هزار نفر از برادران مؤ من خود دعا کند به آنچه که برای خود دعا می کرد و در جبهه اش از کثرت سجده پینه بسته بود مثل زانوی شتر.
و این علی همان است که در سنه دویست و بیست و شش در منزل ( قرعاء ) آخر شب از رختخواب خود برخاست و بیرون رفت وضو بگیرد مسواکی🪥 در دست داشت و مسواک می کرد که ناگاه دید در سر مسواک مانند آتش🔥 چیزی زبانه می کشد و مثل خورشید شعاع دارد. دست بر آن گذاشت و دید حرارت ندارد آیه شریفه ( الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الاَخْضَرِ نارَا ) تلاوت کرد و در فکر فرو رفت و چون به جای خود برگشت رفقای او محتاج به آتش بودند چون آن نور را دیدند خیال کردند که علی آتش برای ایشان آورده چون نزدیک او شدند دیدند که آتش آن حرارت ندارد و روشنایی آن گاهی خاموش می گشت و گاهی شعله می کشید تا سه دفعه که در آن مرتبه بالکلیه خاموش شد چون در سر مسواک نگاه کردند دیدند ابدا اثری از آتش و سوختگی یا سیاهی در آن نیست.
چون خدمت علی هادی علیه السلام رسید و حکایت بگفت حضرت در آن مسواک تأمل نمود و فرمود که آن نور بوده و این به واسطه میل تو به ما #اهل_بیت و اطاعت از برای من و پدران من بوده .
و ابراهیم برادر علی نیز از اجلاء است و روایت شده که او از سفراء امام زمان علیه السلام بوده و محمّد پسر علی بن مهزیار نیز ثقه و از اصحاب حضرت هادی علیه السلام است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔶اگر #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامهای برات بفرسته.....⁉️
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
پنجم _ ثقه الاسلام محمّد بن ابی عمیر است
اسم ابی عمیر، زیاد بن عیسی و کنیه محمّد ابو احمد است و از موالی مُهلَّب بن ابی صفره است و اصلش بغدادی و ساکن بغداد نیز بوده و مردی عظیم المنزله و جلیل القدر است نزد ما و نزد مخالفین و از اصحاب اجماع است و عامه و خاصه تصدیق وثاقت و جلالت او را نموده اند و او اعبد و اورع مردم بود و او را افضل و افقه از یونس گفته اند و حال آنکه در فقه یونس، از فضل بن شاذان روایت کنند که می گفت :
ما نَشاء فِی الاِسْلامِ رَجُلٌ مِنْ سائِرِ النّاسِ کانَ اَفْقَهَ مِنْ سَلْمانِ الْفارِسی رضی اللّه عنه وَ لا نَشَاءَ بَعْدَهُ اَفْقَهَ مِنْ یُونُس بْنِ عَبْدِالرَّحْمنِ رضی اللّه عنه .
و ابن ابی عمیر درک خدمت حضرت کاظم و رضا و جواد علیهم السلام نموده و نود و چهار کتاب تصنیف کرده و محنت او در زمان رشید و مأمون بسیار بوده چه آنکه سالها او را حبس کردند و تازیانه های بسیار زدند که قضاوت کند و هم برای آنکه راهنمایی کند خلیفه را بر شیعیان و اسامی ایشان را بگوید؛ زیرا که او شیعیان عراق را می شناخت و وقتی او را صد تازیانه زدند که طاقتش تمام شد و نزدیک شد که نام ببرد شیعیان را که صدای محمّد بن یونس بن عبدالرحمن را شنید که گفت : ( یا مُحَمَّدَ بْنَ اَبی عُمَیْر اُذْکُرْ مَوْقِفَکَ بَیْنَ یَدَیِ اللّهِ ) لاجرم اسم نبرد و زیاده از صد هزار درهم ضرر مالی به او رسید و مدت چهار سال در زندان بماند.
خواهرش کتابهای او را جمع کرده در غرفه ای نهاده بود باران باریده و از دست رفته بود، لاجرم ابن ابی عمیر حدیث را از حفظ نقل می کرد یا از آن نسخه هایی که مردم از روی کتابهای او پیش از تلف شدن نوشته بودند، به همین جهت اصحاب ما به مراسیل او اعتماد دارند مراسیل او را در حکم مسانید گرفته اند و خواهرانش ( سعیده ) و ( منّه ) نیز از روات محسوبند.
( وَ عَنْ کَشّی مُحَمَّدُ بْنُ اَبی عُمَیْرٍ اُخِذَ وَ حُبِسَ وَ اَصابَهُ مِنَ الْجَهْدِ وَ الضّیقِ اَمْرٌ عَظیمٌ وَ اُخِذَ کُلُّ شَیْءٍ کانَ لَهُ وَ صاحِبُهُ الْمَأمُونُ وَ ذلِکَ بَعْدَ مَوْتِ الرِّضا علیه السلام وَ ذَهَبَتْ کُتُب ابْنِ اَبی عُمَیْرِ فَلَمْ تُخَلَّصْ کُتُبُ اَحادیِثِهِ وَ کانَ یَحْفَظُ اَرْبَعینَ جِلْدا فَسَمّاهُ نَوادِرَ وَ لِذالِکَ تُؤْخَذُ اَحادیثُهُ مُنْقَطِعَهَ الاَسانید ) .
و هم روایت است که در زمان رشید، سندی بن شاهک به امر هارون او را صد و بیست چوب زد به جهت تشیّع او؛ پس او را در حبس افکند. ابن ابی عمیر صد و بیست و یک هزار درهم بداد تا خلاصی یافت و وارد شده که ابن ابی عمیر متمول بوده و صاحب پانصد هزار درهم بوده .
و شیخ صدوق روایت کرده از ابوالولید از علی بن ابراهیم از پدرش که گفت : ابن ابی عمیر بزاز بوده و از مردی ده هزار درهم طلب داشت؛ پس مالش تمام گشت و فقیر شد؛ پس آن مردی که مدیون او بود خانه ای داشت به ده هزار درهم بفروخت و پولش را برای ابن ابی عمیر برد، چون به در خانه او رسید و در را کوبید ابن ابی عمیر بیرون شد، آن مرد پولها را تسلیم او نمود و گفت : این طلب تو است آورده ام.
ابن ابی عمیر پرسید که از کجا تحصیل این مال نمودی ؟ آیا به ارث به تو رسید یا کسی به تو بخشید؟
گفت : هیچکدام نبوده بلکه خانه ام را فروخته ام برای قضای دین خود، ابن ابی عمیر فرمود: حدیث کرد مرا ذریح محاربی از #حضرت_صادق علیه السلام که فرمود: ( لا یَخْرُجُ الرَّجُلُ عَنْ مسْقَطِ رَأسِهِ بِالدَّیْن ) ؛ یعنی انسان به جهت دین ترک خانه خود نمی کند. پس فرمود: این پولها را بردار، من حاجت به چنین پولی ندارم و حال آنکه به خدا قسم است که فعلا محتاج به یک درهم می باشم و از این پولها یک درهم قبول نخواهم نمود.
از فضل بن شاذان روایت شده که وقتی داخل عراق شدم شخصی را دیدم که با رفیقش عتاب می کرد و می گفت : تو مردی می باشی صاحب عیال و محتاجی به کسب و کار و با این حال سجده طولانی به جا می آوری و من می ترسم به سبب طول سجده چشمان تو نابینا شود و از کار بیفتی و از این نحو کلمات در نصیحت او بسیار بگفت؛ آخرالأمر رفیقش با وی گفت که چه بسیار عتاب کردی! وای بر تو اگر بنا بود طول سجده باعث کوری شود باید ابن ابی عمیر رضی اللّه عنه نابینا شده باشد چه او بعد از نماز فجر سر به سجده شکر می گذاشت و وقت زوال سر از سجده بر می داشت .
و شیخ کشی روایت کرده که فضل بن شاذان به نزد ابن ابی عمیر آمد و او در سجده بود و #سجده را بسیار طول داد، چون سر از سجده برداشت و طول سجده او را مذکور ساختند، گفت : اگر سجود جمیل بن دراج را می دیدید سجود مرا طویل نمی شمردید و گفت : روزی به نزد جمیل رفتم و او سجده را بسیار طول داد چون سر برداشت من گفتم که سجده را طول دادید، گفت اگر طول سجده معروف بن خرّبُوذ را می دیدی سجده مرا سهل می شمردی .
از ملاحظه این دو خبر معلوم می شود که ابن ابی عمیر به طول سجده که غایت خضوع و منتهای عبادت و اقرب حالات بنده است و به نزد پروردگار و اشد اعمال بر #ابلیس است معروف و محل توجه بوده و ابن ابی عمیر در این عمل اقتدا کرده بود به امام زمان خود حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ؛ ( فَاِنَّهُ علیه السلام کانَ حَلیفَ السَّجْدَهِ الطَّویلَهِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزیرَهِ وَ الْمُناجاتِ الْکَثیرَهِ وَ الضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَهِ ) .
چنانچه فقه و حدیث و علم و اخلاق او از برکات این خانواده بود.
هر بوی که از مشک و قرنفل شنوی
از دولت آن زلف چو سنبل شنوی
───────────
ششم _ محمّد بن سنان ابوجعفر الزاهری
←کلمات علما در باب او مختلف است غایت اختلاف؛ حتی از شخص واحد.
شیخ مفید رحمه اللّه او را در ( ارشاد ) از خواص و ثقات حضرت کاظم علیه السلام و از اهل ورع و فقه و علم ، از شیعه آن حضرت نوشته و در رساله دیگر خود، او را مطعون شمرده.
و شیخ الطائفه در ( فهرست ) و ( رجال ) او را ضعیف شمرده و در ( کتاب غیبت ) در ذکر ممدوحین از خواص ائمه علیهم السلام او را تعداد نموده چنانچه فرموده : و از ممدوحین حمران بن اعین است تا آنکه فرموده و از جمله ایشان است بنا به روایتی که ابوطالب قمی نقل فرموده که گفت داخل شدم بر حضرت جواد علیه السلام در آخر عمرش شنیدم که فرمود: جزا دهد خداوند صفوان بن یحیی و محمّد بن سنان و زکریا بن آدم و سعد بن سعد را از من جزای خیر؛ پس به تحقیق که وفا کردند از برای من.
و نیز شیخ فرموده : و اما محمّد بن سنان پس به درستی که روایت شده از علی بن حسین بن داود که گفت شنیدم که حضرت جواد علیه السلام ذکر فرمود محمّد بن سنان را به خیر و فرمود: ( رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ بِرِضائی عَنْهُ فَما خالَفَنی وَ ما خالَفَ اَبی قَطُّ ) .
و آیه اللّه علامه رحمه اللّه در ( خلاصه ) در او توقف فرموده و در ( مختلف ) فرموده : قَدْ بَیَّنّا رُجُحانَ الْعَمَلِ بِرَوایَهِ مُحَمَّدِ بْنِ سِنانٍ.
و سید بن طاوس رحمه اللّه در ( فلاح السائل ) فرموده : شنیدم از کسی که ذکر می کرد طعن بر محمّد بن سنان را و شاید او واقف نشده مگر بر طعن او و مطلع نگشته بر تزکیه و ثنایی که از برای او است و همچنین احتمال هست در بیشتر از طعنها؛ پس ذکر فرموده مدائح او را و آنکه معجزه حضرت جواد علیه السلام در او ظاهر شد چه آنکه او نابینا بود و مسح کرد آن حضرت چشم او را، به او رد شد، چنانکه در فصل معجزات حضرت جواد علیه السلام خبرش مذکور شد و هم روایتی نقل کرده که اِنَّهُ کانَ مُتَقَشِّفا مُتَعَبِّدا.
و بالجمله : در محمّد بن سنان علما کلام را بسط داده اند، هرکه طالب است رجوع نماید به ( رجال کبیر ) و ( تعلیقه ) و ( رجال سید اجل علامه بحرالعلوم ) و ( خاتمه مستدرک ) شیخ مرحوم ؛ چه این مختصر را مقام آن نیست.
گویند که بعضی از عارفین تفأل زد به کتاب اللّه مجید برای استعلام حال محمّد بن سنان این آیه به نظرش آمد: ( اِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ ).
و نسب محمّد بن سنان رضی اللّه عنه منتهی می شود به زاهر مولی عمرو بن الحمق که در کربلا شهید شد، به این نحو محمّد بن الحسن بن سنان بن عبداللّه بن زاهر و در ترجمه زاهر، به آن اشارات رفت در مجلد اول.
و در میان اولاد و احفاد محمّد جمله ای از راویان احادیث می باشند از جمله ابوعیسی محمّد بن احمد بن محمّد بن سنان است که از مشایخ شیخ صدوق است .
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────