eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.7هزار عکس
32.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ عوامل سقوط حکومت اسلامی 800 ساله آندلس و تهاجم فرهنگی دشمن... 🔄 طرحی که هم اکنون برای کشور ما در حال اجرا است ♺‼️ | ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جریان آندلس... 👈 دارد یک آندلس جدید اتفاق میافتد...!!😱 | ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
آیا زنان و دخترانی که منجر به تحریک! جنسی او شده بودند در این تجاوز و قتل شریک هستند ⁉️ | ادامه دارد ... ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
📖 📗 کـتاب سـه دقـیقه در قـیامت، چـاپ و با یاری خدا، با اقبال مـردم روبرو شد. استقبال مردم از این کتاب خیلی خوب بود و افراد بسیاری خبر می‌دادند که این کتاب تأثیر فراوانی روی آن‌ها داشته، بـارها در جلسات و یا در برخورد با برخی دوستان، این کتاب بـه مـن هدیه داده می‌شد! آن‌ها من را که راوی کتاب بودم نمی‌شناختند. و من از اینکه این کتاب در زندگی معنوی مردم موثر بوده بسیار خوشحال بودم. یـک روز صـبح، طـبق روال همیشه از مسیر بزرگراه به سوی محل کار می‌رفتم، یک خانم خـیلی بـد حـجاب کـنار بزرگراه ایستاده و منتظر تـاکسی بود، از دور او را دیدم که دست تکان می‌داد، بزرگراه خـلوت و هـوا مـساعد نـبود، برای همین توقف کردم و این خانم سوار شد. 👩‍⚕️بـی‌مقدمه سـلام کـرد و گفت: می‌خواهم بروم بیمارستان ... مـن پـزشک بـیمارستان هـستم؛ امـروز صبح ماشینم روشن نـشد، شما مسیرتان کجاست؟ گـفتم: مـحل کـار من نزدیک همان بیمارستان است، شما را می‌رسانم. آن روز تـعدادی کـتاب سه دقیقه در قیامت روی صندلی عقب بود. ایـن خـانمی‌ یکی از کـتاب‌ها را بـرداشت و مـشغول خواندن شـد، بـعد گفت: ببخشید اجازه نگرفتم، می‌تونم این کتاب را بخوانم؟ گـفتم: کـتاب را بـردارید، هدیه برای شماست، به شرطی که بـخوانید. تشکر کرد و دقایقی بعد، در مقابل درب بیمارستان تـــوقف کـــردم. خـــیلی تـــشکر کــرد و پــیاده شــد، مـن هـم هـمینطور مراقب اطراف بودم که همکاران من، مرا در ایـن وضـعیت نبینند! کافی بود این خانم را با این تیپ و قیافه در مـاشین من ببینند و... چـند مـاه گـذشت و مـن هم این ماجرا را فراموش کردم، تا ایـنکه یـک روز عصر، وقتی ساعت کاری تمام شد، طبق روال هـمیشه، سـوار مـاشین شـدم و از درب اصـلی اداره بـیرون آمدم. هـمین کـه خواستم وارد خیابان اصلی شوم، دیدم یک خانم چــادری از پـیاده رو وارد خـیابان شـد و دسـت تـکان داد! تـوقف کـردم، ایـشان را نـشناختم، ولـی ظاهراً او خوب مرا مـی‌شناخت! شـیشه را پایین کشیدم، جلوتر آمد و سلام کرد وگفت: مرا شناختید؟ 🧕 خـانم جـوانی بود، سرم را پایین گرفتم و گفتم: شرمنده، خیر. گـفت: خـانم دکتری هستم که چند ماه پیش، یک روز صبح لـطف کـردید و مـرا به بیمارستان رساندید. چند دقیقه‌ای با شما کار دارم،گفتم: بله، حال شما خوبه؟‌ رسـم ادب نـبود؛ از طرفی شاید خیلی هم خوب نبود که یک‌خــانم غــریبه، آن هـم در جـلوی اداره وارد مـاشین شـود. 🚗 مـاشین را پـارک کـردم و پـیاده شـدم و در کنار پیاده رو، در حــالی کـه سـرم پـایین بـود بـه سـخنانش گـوش کـردم. گـفت: اول از هـمه بـاید سـؤال کنم که شما راوی کتاب سه دقـیقه هستید؟ همان کتابی که آن روز به من هدیه دادید؟درسته؟ مــی‌خواستم جــواب نــدهم ولــی خــیلی اصــرار کــرد،گـفتم: بله بـفرمایید، در خدمتم. گـفت: خـدا رو شـکر، خـیلی جستجو کردم، از مطالب کتاب و از مـسیری کـه آن روز آمـدید، حـدس زدم کـه شما اینجا کـار مـی‌کنید، از هـمکارانتان پیگیری کردم، الان هم که دو ســاعته تــوی خــیابان ایــستاده و مـنتظر شـما هـستم. ادامه دارد... | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
با یک آرایش 🧖 با یک لاک 💅 با یک رنگ مو 💇🏼‍♀️ با یک شلوار تنگ با یک عشوه 💘 | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 مشاهده وضعیت برزخی یک توسط تجربه گر مرگ 😱 حق الناسی که بخاطر عدم رعایت ، به گردن زن بیحجاب هست رو نمیشه جبران کرد... | ╭─── │ 🌙 @Mabaheeth ╰──────────
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسلمان شدن زنی که آتئیست بود! من از مسلمانان متنفر بودم، به خاطر (علیه‌السلام) مسلمان شدم. برای کسی میکردم که نه دیده بودمش و نه میشناختمش! ┅─────────── 🤲 ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 وقتی یک بانوی ژاپنی تازه مسلمان در امر به معروف و نهی از منکر از ما پیشی می‌گیرد 👆 👏👏👏 📲 نشر حداکثری ... ┅─────────── ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
هدایت شده از  آرام جان 🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سفره افطار نیست این سفره روضه ست پر غم اذون مغرب آه از این اذون مغرب ┅─────────── 🤲 🌙 ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │💌 @arame_janam 🌙 ╰๛ - - - - - - - - -
هدایت شده از  آرام جان 🎧
16193901192767803487008.mp3
6.77M
🎙 | پُر از غمه اذونِ مغرب ؛ آه از این اذونِ مغرب . .💔 ┅─────────── 🤲 🌙 ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │💌 @arame_janam 🌙 ╰๛ - - - - - - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا