eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
543 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
833 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 💥شهر دار که بود، دوهزار و هشت صد تومان حقوق می گرفت. 🌟یک روز بهم گفت« بیا این ماه هرچی داریم رو کاغذ بنویسیم، تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه .» همه چی را نوشتم ؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ. ⭐ ماه که حساب کردیم، شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان. بقیه ی پول را داد لوازم التحریر خرید، داد به یکی از کسانی که کرده بود و می دانست . ⭕ گفت « اینم ی این ماهمون.» ❤️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @mabareshohada
💠 حساسیت به بیت المال 💠 🌸وقتی بهم گفت: ازت راضی نیستم، انگار دنیا روی سرم خراب شده بود. پرسیدم: واسه چی؟ گفت: چرا مواظب بیت المال نیستی؟ میدونی اینا رو کی فرستاده؟ میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟ همه‌ش امانته! 🌸گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟ دستش را باز کرد، چهار تا حبّه قند خاکی توی دستش بود، دم در چادر تدارکات پیدا کرده بود! #شهیـد_مهدی_باکری 🌺 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
  شهردار که بود ، به کار گزيني گفته بود از حقوقش بگذارند روي پول کارگرهاي دفتر. بي سرو صدا ، طوري که خودشان نفهمند. ❤🌱 @mabareshohada
🌷🌷🌷 باران خیلی تندی می آمد⛈ با لندکروز شهرداری🚙 راه‌افتاد سمت حلبی آباد. در آنجا آب و گل زیادی جمع شده بود و آب سرازیر شده بود به خانه یک پیر مرد🏠، در زدیم که کمکش کنیم وقتی ما را دید شروع کرد به بد گفتن در مورد شهردار اما آقا مهدی«هیچی به او نگفت» وتا صبح‌مشغول باز کردن راه‌آب بود. 🔻شادی روح شهدا صلوات🌹 @mabareshohada
🌹خانم یکی از پاکبانان محله مریض شده بود، بهش مرخصی نمی‌دادند و می‌گفتند: نفر جایگزین نداریم. رفته بود پیش شهردار، آقای شهردار بهش مرخصی داده بود و خودش رفته بود جاش... *اول با خودمان بسنجیم 💬 محمّد مَهدی همّت @mabareshohada
باران خیلی تندی می آمد⛈ با لندکروز شهرداری🚙 راه‌افتاد سمت حلبی آباد. در آنجا آب و گل زیادی جمع شده بود و آب سرازیر شده بود به خانه یک پیر مرد🏠، در زدیم که کمکش کنیم وقتی ما را دید شروع کرد به بد گفتن در مورد شهردار اما آقا مهدی«هیچی به او نگفت» وتا صبح‌مشغول باز کردن راه‌آب بود. 💠🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
❤️ 🌸 یکی از کارمندان شهرداری ارومیه میگفت: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار میگشتم. از پله های شهرداری میرفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟ تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم. یه کاغذ از جیبش درآورد و یه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی میخوای؟ گفتم: کار. گفت: فردا بیا سرکار! باورم نمیشد! فردا رفتم مشغول شدم. بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود. چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم. شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه. بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت: توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت میشد. یعنی از حقوق شهید باکری، این درخواست خود شهید بود 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ┏━━━━━━🌺🍃━┓ @mabareshohada ┗━━🌺🍃━━━━━┛
باران خیلی تندی می آمد⛈ با لندکروز شهرداری🚙 راه‌افتاد سمت حلبی آباد. در آنجا آب و گل زیادی جمع شده بود و آب سرازیر شده بود به خانه یک پیر مرد🏠، در زدیم که کمکش کنیم وقتی ما را دید شروع کرد به بد گفتن در مورد شهردار اما آقا مهدی«هیچی به او نگفت» وتا صبح‌مشغول باز کردن راه‌آب بود. 💠🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
سالگرد شهادت🍃🌸 سردار شهید آقا مهدی باکری ✨✨✨✨ 🌹 شهید مهدی باکری می گفت: از خدا خواستم "بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه" آب دجله او را برای همیشه با خودش برد... ✨✨✨✨ بعد از اینکه در مبارزه ی تن به تن در عملیات بدر مجروح می شود با قایق بطرف نیروهای خودی در شرق دجله منتقل می شود که یکدفعه قایق حامل پیکرش مورد اصابت آرپی جی قرار گرفته و منهدم می شود و پیکر مطهرش خاکستر شده و قطره ی ناب وجودش به دریا پیوست... _شهادت 💠🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
سالگرد شهادت🍃🌸 سردار شهید آقا مهدی باکری ✨✨✨✨ 🌹 شهید مهدی باکری می گفت: از خدا خواستم "بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه" آب دجله او را برای همیشه با خودش برد... ✨✨✨✨ بعد از اینکه در مبارزه ی تن به تن در عملیات بدر مجروح می شود با قایق بطرف نیروهای خودی در شرق دجله منتقل می شود که یکدفعه قایق حامل پیکرش مورد اصابت آرپی جی قرار گرفته و منهدم می شود و پیکر مطهرش خاکستر شده و قطره ی ناب وجودش به دریا پیوست... _شهادت 💠🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
باران خیلی تندی می آمد⛈ با لندکروز شهرداری🚙 راه‌افتاد سمت حلبی آباد. در آنجا آب و گل زیادی جمع شده بود و آب سرازیر شده بود به خانه یک پیر مرد🏠، در زدیم که کمکش کنیم وقتی ما را دید شروع کرد به بد گفتن در مورد شهردار اما آقا مهدی«هیچی به او نگفت» وتا صبح‌مشغول باز کردن راه‌آب بود. 💠🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩🌺 👇🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯