eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
513 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
945 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ پایان ماموریت بسیجی است؛ حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند... 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
«بعد از پسرم فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا 👌هم بود. همان اولین روزهای شهادتش مقابل در🚪 ایستاده بودم که دیدم یک آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد.😞 بدون اینکه بداند پدر شهید هستم با حالت از من پرسید این جوان کی شهید شد⁉️ پرسیدم را از کجا میشناسی؟ پیرزن شروع کرد به گریه کردن😭 و گفت: زمستان دو سال پیش ما نداشتیم و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمیدانم شهید از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری برایمان خرید و به خانه مان آورد.» ✍ به روایت پدر شهید 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨ گذشت ... شب ِ هـجر و یار از سفر آمد...💔 پیکر مطهر شهیدان بعداز گذشت ۳ سال از زمان 🕊 شناسایی و به میهن برمی‌گردد 🌺 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
حال قشنگ.mp3
زمان: حجم: 4.27M
🎧 صوت روایت: 💠 روایت شهدا... 🔴 حاج حسین یکتا 🔶 ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
شهید تاجبخش در روزهای 📆پیش از مقدار قابل توجهی پول💰 به عنوان قرض الحسنه به یكی از دوستان داده بود و وقتی آن شخص پول را به وی برگرداند، دقیقا با لحظه به سوریه همزمان شده بود. او هم بلافاصله آن را پرداخت كرد. شهید تاجبخش همیشه به دنبال كار خیر بود👌، و وقتی فهمید كه مقبره چهار شهید گتوند در حال تعمیر و بازسازی است ، به بنده گفت كه تمام هزینه های💯 این مرمت را تقبل می كنم به شرطی كه تا زنده ام این مساله نشود. 🚫زمانی كه كار مرمت مقبره شهدای گمنام به پایان رسید ،مقدار قابل توجهی پول باقی مانده بود، 💵هنگامی كه پول را به او پس دادم، اظهاركرد: ' من این را كرده ام و پس نمی گیرم' زمانی كه می فهمید كسی از بچه های 👥هیات یا مسجد كاری یا مشكلی دارند، اجازه استراحت به خودش نمی داد ❌و به كمك دوستان می شتافت. عشق به ولایت💞 و اطاعت بی چون و چرای از امر ولی فقیه، در قول و فعلش قابل مشاهده بود..😍 ✍️ به نقل از دوست شهید 🌷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🍃🌺 روزهای آخر اسفند بود که به سمت مناطق عملیاتی حرکت کردیم، آن موقع هنوز برنامه ی راهیان نور به شکل امروزی نبود، ما به همراه خانواده و نزدیکان با یک اتوبوس رفته بودیم... به فکه که رسیدیم، کمی جلوتر از آن، مقر تخریب ما بود که اسم آن جا را الوارثین گذاشته بودیم... رسول کم سن و سال بود به رسول می‌گفتم: نگاه کن پسرم، ببین بچه‌ها این قبرها را زمان جنگ کنده بودند می‌آمدند داخل این قبرها، نماز می‌خواندند، نماز شب می‌خواندند، مناجات می‌کردند، ولی حالا این قبرها غریب مانده‌اند دیگر از آن حال و هوا خبری نیست. بعد نماز ظهر یک‌دفعه متوجه شدم رسول نیست، با مادرش دنبالش گشتیم که دیدیم رفته داخل یکی از این قبرها، به سجده افتاده و چفیه روی سرش کشیده، گریه می‌کند، همان‌جا گریه‌ام گرفت. #شهید_رسول_خلیلی #ولادت:۶۵/۹/۲۰ #شهادت:۹۲/۸/۲۷ #محل_شهادت:سوریه 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🌹🕊 🌺🍃در عشق اگرچه منزل آخر است تکلیف اول است زیستن...🕊 🌺🍃🌹🍃🌺 ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩ 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹🕊🌺🕊🌹 !! اگر گرفتاری دارید خصوصا در زمینه و یا و یا ... بهتره که این شهید رو خوب بشناسید و حاجت هاتون رو از این شهید بخواهید و بگیرید که افراد زیادی تا حالا خواسته اند و گرفته اند ... این چیزی که گفته شد حرف بنده نیست؛ که خواسته ی خود محمدرضا تورجی زاده هست! بخوانید: "... تورجی هم آمد،مشغول صحبت شدیم،حرف از آرزوهایمان شد... بعد ادامه داد: اما آرزوی من اینه که! بعد ساکت شد و چیزی نگفت... همه گوش ها تیز شده بود! می خواستیم آروزی او را بشنویم!؟ چند لحظه مکث کرد و گفت: من دوست دارم زیاد برام فاتحه بخوانند... زیاد باقیات صالحات داشته باشم... می خوام بعد از مرگ وضعم خیلی بهتر بشه... بعد ادامه داد: من دوست دارم هر کاری می توانم برای انجام بدم... حتی بعد از ! چون حضرت امام گفت: مردم ولی نعمت ما هستند..." 🌹 🔷🔸ڪانال مَـــــعـــــبَـــــر شُـــــهَــــدا 🔸🔷 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🔻دوست شهید: 💢صبح ها که می خواست سر کار برود، با جثه لاغرش، موتور🏍 به آن سنگینی را #هل میداد و می برد تا سر خیابان. که نکند صدای روشن شدن موتور، #همسایگان را از خواب بیدار کند📛 💢 #دو_سال همسایه بودیم🏘به آداب همسایگی کاملا مسلط بود! همه چیز را #رعایت می کرد. از تفکیک زباله های تر و خشک گرفته، تا سر وقت⏱ زباله ها را به دم در آوردن و #تحویل نیروهای شهرداری دادن. 💢آدم ها را باید از #سبک زندگی شان شناخت. اعتقادم این است حامد قبل از عزیمت به #سوریه و دفاع از حرم عقیله بنی هاشم، خاص بود👌 و خاص زیست و برای #شهادت، انتخاب شد✅ #شهید_حامد_کوچک_زاده #شهید_مدافع_حرم 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
✨ آقا مهدی خیلی زیاد مرگ بود و به همه هم یاد آوری می کرد . همیشه تو صحبتاش از مردن با عزت صحبت می کرد 👌. مرگ موضوعی بود که برای آقا مهدی حل نمی شد هیچ وقت ساده از کنارش نمی گذشت همیشه نگران این بود که خدا من چه جوری می خوام بمیرم😞 . همیشه می گفت خدایا مرگ منو غیر قرار مده ..... یه جمله معروف داشت که می گفت : 💔 انگار دنیا برای روح بزرگش کوچک شده بود... تاب ماندن نداشت غیرتش اجازه نمیداد☝️ چند روز قبل از رفتنش که با همسر و نازنین فاطمه اش به امام زاده محمد رفت بر مزار شهدای مدافع حرم نشست و گفت: "چه حالی میده بری بخاطر بی‌بی بشی جنازت زیرآفتاب بمونه و برنگرده...🕊 آخ یعنی میشه..." یک ماه از این حرف ها نگذشته بود که به آرزویش رسید و پیکرش در جوار بی بی جا ماند،😔 همانطور که خواسته بود...💔🕊 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
🌿🕊🌷 متحول شدن یکی از جهادگران خواهر به کمک و دلنوشته ایشان ❤️بسم رب الشهدا❤️ دعوت شدم به یک سفر از جنس آسمون ده روزی از خودم تا به خودم سفر کردم... اردوی جهادی شروع شد... یه دوستی اومد عکس یه شهیدو چسبوند به محل اسکانمون و گفت بچه ها ایشون بعد شهادت شدن داداش من... ناخودآگاه به چشماش خیره شدم؛ حس عجیبی داشت مثل یک دعوت، مثل یک مهربانی برادرانه ی خاص... به دوستم گفتم از این شهید برام بگو... او میگفت و من عاشق تر میشدم... عاشق راهش عاشق رسمش عاشق خدای مهربونش... سفر تموم شد اما ثانیه های من پرشده بود از عطر ... نفهمیدم چی شد که افتادم به جون ناخنهای کاشته شدم با رنج شیرینی کندمشون... درد داشت اما دردی پر از عشق... لاک هامو جمع کردم جاش چفیه و یادگاری های اردوی جهادی رو گذاشتم... رفتم خدمت خانوم حضرت معصومه سلام الله علیها، چادر خریدم... چادری شدم... گذاشتم.... یه شب خواب دیدم که تو اردوی جهادیم و میگم آخر این راه شهادته... از خواب بیدار شدم و با شهید نریمانی عهد بستم که مسیرم رو تغییر بدم. حالا من یک گنجی دارم که از همه ی داشته هام بیشتر دوستش دارم. ممکنه خیلی ها مسخرم کنن یا باورم نداشته باشن اما مهم نیست... من پی یه لبخند مهربون شهدایی، و رضایت خدای مهربونم که منو انتخاب کرد.... انشالله به مدد پای عهدم میمونم تا به ته راه برسم... آخر راه شهادته... و چادر شهادتی دخترانه می آفریند... الحمدلله پ.ن : ✅ حجاب یعنی نگاه خدا .... ✅ نه نگاه بنده خدا ... نشر بمناسبت سالگرد این شهید بزرگوار 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
✨ طلبه شهید مصطفی ردانی پور برای مراسم #ازدواج خود علاوه بر میهمانان ، یک کارت دعوت نیز برای حضرت زهرا سلام الله علیها می نویسد و به ضریح حضرت معصومه سلام الله علیها می اندازد. شب #حضرت_زهرا سلام الله علیها را در خواب می بیند که به عروسی اش آمده اند. شهید ردانی پور به ایشان می گوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط می خواستم احترام کنم. حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ می دهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟» #شهید_مصطفی_ردانی_پور 🌷 #ولادت: ۱۳۳۷ #شهادت: ۱۳۶۲ 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺