تا کسی رخ ننـماید ز کسی دل نبرد
دلبر ما ، دل ما برد و به ما رخ ننمـود .(:
هی رد شو از این کوچه و هی دل ببر از ما تو فلسفه ی بودنِ این پنجره هایی!
رک بگویم: از همه رنجیدهام،
از غریب و آشنا ترسیدهام!
بی خیال سردی آغوشها ..
من به آغوش خودم چسبیدهام . .
دفتر ِ شعر ِ مرا خواندی ُ عاشق نشدی ؟
بر دل ِ سنگ ِ تو ُ دفتر ِ شعرم لعنت .
در قنوت ِ خود دعا کردم فراموشت کنم ،
حاجتم در سجده اما دیدن ِ روی ِ تو شد .
من که شاعر نیستم گاهی فقط با دیدنت ،
واژهها را به تماشای ِ تو دعوت میکنم .
عشق فقط اونجا که مولوی میگه :
من زخـم تو را به هیچ مرحـم ندهمیک
مـوی تورو به هر دو عالـم ندهم :)🫀
غم انگیزترین قسمت زندگی اینه که خواب
کسی رو ببینی
که میدونی دیگه توی بیداری هیچ وقت
نمیتونی ببینیش :)
‹ مَبـهوت ›
قدر همدیگه رو بدونید :)
نزارید بعد از دست دادنش
حسرت رو دلتون باشه
بخاطر چند لحظه دیدنش برید
بهشت الزهرا . .
‹ مَبـهوت ›
نزارید بعد از دست دادنش حسرت رو دلتون باشه بخاطر چند لحظه دیدنش برید بهشت الزهرا . .
چشم انتظار باشی که بیاد به خوابت
برا چند لحظه همصحبتشدن،باهاش
‹ مَبـهوت ›
چشم انتظار باشی که بیاد به خوابت برا چند لحظه همصحبتشدن،باهاش
دو دقیقه گوش کن :) فکر کن کسی که دوسش داری بمیره فکر کن باید لباس مشکی بپوشی بری سر خاکش فکر کن دیگه نیست باهاش حرف بزنی فکر کن باید گل بخری بری سر قبرش فکر کن باید همه حرفاتو به یه تیکه سنگ بزنی فکر بری سر قبرش اسمشو بلند صداش بزنی ولی دیگه نتونه بهت بگه جانم! فکر کن دیگه نیست دلت تنگ شه بری ببینیش دیگه نتونی بغلش کنی فکر کن… دیدی سخته پس قدر همدیگرو بدونیم :)!
قناعت میکنم با درد ، چون درمان نمی یابم ؛
تحمل میکنم با زخم ، چون مرحم نمی بینم . . .