کوچه باغ غزلت را تو به نامم بزنی
شعر یعنـی که دو چشمت بشود ، مالخـودم
مـژه برهـم نـزدم آینه سـان در همہ عـمر
بس ك در دیدهی من شوق تماشای تو بود🪞🫀.
دوستت دارم ودانم که تویی دشمن جانم
ازکه بادشمن جانم شده ام دوست ندانم!