ایتا - ‹ مَبـه‍‌‌وت ›

قفل دری که بین من و دست های توست
 در غایت سیاهی شب وا نمی شود

2.7هزار مشاهده09:08

ورد من است نام تو هر چند گفته اند 
شیرین دهن به گفتن حلوا نمی شود

2.7هزار مشاهده09:09

عشق من و تو قصه ی تلخ مصیبت است 
می خواهم از تو بگسلم اما نمی شود

2.9هزار مشاهده09:09

ای مرگ همتی که دل دردمند من  
دیگر به هیچ طریقی مداوا نمی شود

2.9هزار مشاهده09:09

آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم 
احساس سوختن به تماشا نمی شود

2.9هزار مشاهده09:10

قلبی که همچو مشعل نم دیده شد  
خموش دیگر به هیچ بارقه ، گیرا نمی شود

2.8هزار مشاهده09:10

درد مرا ز چهره ی خاموش کس نخواند 
چون شعر نا سروده که معنا نمی شود

2.9هزار مشاهده09:11

باید ز هم گسست قیود زمانه را 
با کار روزگار مدارا نمی شود

3هزار مشاهده09:11

_عباس خیرآبادی_

3.2هزار مشاهده09:11

-

3.3هزار مشاهده08:26

مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو
حرام باد دگر زندگی به من بی تو

1 مشاهده08:27

من این طوریم که بخوام دلیل ناراحتیامو بگم بیشتر ناراحت میشم.

1 مشاهده13:01

مطالب بعدی