‹ مَبـهوت ›
📿✨
گفتی مرا به عشق ك باید ز جان گذشت
جانم توئی چگونه توانم از آن گذشت:)♥️!
من که اصراری ندارم تو خودت مختاری ..
یا بمان یا که نرو یا نگهات میدارم !
یكروز میآیی که من دیگر دچارت نیستم ..
از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم (:
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی
یا چه کردم که نگه باز به من مینکنی
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
‹ مَبـهوت ›
💛🖇
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی
بوی یک تک بیت ناگه مست
و مدهوشت کند :)💕
هدایت شده از - تَراوشاتِذهنِمَن -
سختاستڪهدلتنگشویچارهنباشد
ایکاشبہاینحالڪسۍ
زندهنباشد'!(:
‹ مَبـهوت ›
. 🌸🌱 .
محو چـشمان تو بودم که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و به کشتن دادی👀🫀
کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون شود مهرش ..
ولی آهسته میگویم : خدایا بیاثر باشد (: