eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
17.1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
358 ویدیو
62 فایل
💫 کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» 💫 ✅ توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. + ارتباط با ادمین: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
اول از همه این حال خوب رو ببینید و کیف کنید،🤩 تا بعد بریم سراغ نظرات اهالی روایت‌انسان🤩 عیدتون مبارک🌻💐
💠ماجرای همسر هزقیل، یک داستان کمتر شنیده شده است که توی روایت‌انسان با مقدمه و جزییات، مفصل دربارش می‌شنویم
💠تصور ما از ساره خیلی متفاوت با چیزیه که توی دوره می‌شنویم...حداقل خیلی‌هامون اینجوری هستیم
💠💠💠💠
💠بعضی شنیده‌هامون از ماجرای حضرت یوسف توی دوره کامل و یا عوض میشن😅
💠 مادر همه‌ی ما
به نـام خــدای مهربـــان «امروز چیزی نوشتم؟» ترس از نوشتن را خیلی‌هایمان داریم. همیشه به شوخی به دوست‌هایم می‌گویم «نوشتن دکمه ندارد! نمی‌شود یک دکمه‌ای در ذهنت را فشار بدهی و منتطر باشی کلمات مثل نقل و نبات روی کاغذ سُر بخورند.» خیلی وقت‌ها هست که از نوشتن طفره می‌‌رویم. هزارتا کار انجام می‌دهیم تا سراغ نوشتن نرویم. گاهی که می‌خواهم بنويسم لپ تاپ را روشن می‌‌کنم و برای گول زدن خودم می‌گویم تا «لپ تاپ بالا می‌آید این لباس‌ها را تا کنم...» و وقتی به خودم می‌آیم که جارو زده‌ام، طرف‌ها را شسته‌ام و از خستگی روی مبل افتاده‌ام و لپ تاپ هم روی حالت اسلیپ به خواب رفته است... . حتما شبیه این تجربه را خیلی‌ها دارید. همه این‌ها برای این است که خیلی‌هایمان علی‌رغم عشق‌مان به نوشتن، بیشتر دل‌مان می‌خواهد ننویسیم! شاید چون موضوع خوبی در ذهن‌مان نداریم یا مثلا بخاطر آن‌که چندوقتی است قلم دست نگرفته‌ایم؛ یا حتی بخاطر آن‌که کلمات درهم و برهم نوشته‌مان را لایق نمی‌دانیم. مسئله اما این است که باید خیلی محکم جلوی این حس‌ِ مرموز ننوشتن بایستیم. باید خودمان را به هر روز نوشتن عادت بدهیم. از چه یا کجا یا چطورش مهم نیست. این‌که چه می‌نویسیم یا چقدر می‌نویسیم یا کجا می‌خواهیم بنویسیم مهم نیست. مهم این است که هر روز از خودمان بپرسیم «امروز چیزی نوشته‌ام؟!!» ادامه دارد... _نجمه حسنیه_
به نـام خــدای مهربـــان «مسیر را برای خودتان آسان کنید.» همیشه راه‌حلم برای این‌که هر روز بنویسم یک چیز بود: «کلاس رفتن». این‌که به واسطه تمرین‌های هفتگی کلاس‌های نویسندگی‌، بهانه نوشتن داشته باشم! اما از یک جایی به بعد فهمیدم راه‌حل‌های بهتری هم وجود دارد. راه‌حل‌هایی کاملا وابسته به خودم؛ چراکه خیلی وقت‌ها به خاطر مشغله‌هایم فرصت شرکت در دوره‌های نویسندگی‌ را نداشتم و این وقفه مرا از نوشتن حسابی دور می‌کرد. اگر شماهم برای ننوشتن انگیزه دارید و عذاب وجدان این ننوشتن رهایتان نمی‌کند، می‌توانید چند راهکار ساده را انجام بدهید:
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان «مسیر را برای خودتان آسان کنید.» همیشه راه‌حلم برای این‌که هر روز بن
- یک هدف روزانه ساده برای خودتان انتخاب کنید: مثلا به جای آن‌که به هر روز نوشتن فکر کنید، خودتان را مجبور کنید هر روز ساعت مشخصی پشت میزتان بنشینید یا لپ تاپ را روشن کنید. این‌که بعدش می‌نویسید یا نه مهم نیست. مهم این است که هر روز این کار را بکنید. یا مثلا به جای فکر کردن به کیفیت نوشته‌های روزانه‌تان با خودتان قرار بگذارید هر روز تعداد مشخصی کلمه بنویسید. تعدادی که نوشتنش برایتان سخت نباشد. این‌که موضوع این نوشته چه باشد یا کیفیتش چطور باشد مهم نیست. مهم این است که آن تعداد را حتما بنویسید. - تا می‌توانید ساعت و مکان نوشتن‌تان را ثابت نگه دارید: پشت میز، روی مبل، توی پارک یا هرجایی که راحت‌ترید. مهم این است که این نظم را رعایت کنید و هر روز سر ساعت مشخصی در جای مشخص نوشتن‌تان باشید! خیلی وقت‌ها مشخص بودن زمان و جای نشستن بخش زیادی از حس ننوشتن شما را از بین می‌برد. - سراغ موضوعات ساده بروید: وقتی می‌خواهید بنویسید از اولین چیزی شروع کنید که به ذهن‌تان می‌آید. یک موضوع دم‌دستی، ساده و حتی بی اهمیت! مثلا اگر می‌خواهید به مهمانی بروید درباره چیزی که میخواهید بپوشید بنویسید! یا مثلا درباره درگیری ذهنی‌تان از این‌که ناهار چه بپزید یک صفحه بنویسید. حتی می‌توانید درباره پیامک‌های دیروزتان با دوست‌تان بنویسید و احساس‌تان را روی کاغذ بیاورید. موضوعات نوشتن می‌تواند همین‌قدر ساده باشد و یک صفحه تمام را برای شما پر کند. یادتان باشد مهم این است که بنویسید! ادامه دارد...
به نـام خــدای مهربـــان «به خودتان سخت نگیرید» برای این‌که بتوانید هر روز بنویسید، لازم است نوشتن را به عادت خودتان تبدیل کنید. کاری که هر روز، در یک زمان مشخص و در جای مشخص انجام می‌دهید و به آن پایبند هستید. برای ساختن این عادت باید خودتان را دچار یک نظم کنید. یک‌جور شرطی شدن مثلا! در پست قبل گفتم که یک راه کمک‌کننده انتخاب محل نوشتن است. این جای ثابت اگر با یک زمان مشخص همراه شود شما را در نوشتن منظم می‌کند و در نهایت و با مداومت، هر روز نوشتن عادت‌تان می‌شود. این میان اما حواس‌تان به یک چیز باشد. لازم است گاهی با خودتان راه بیایید و هوای خودتان را داشته باشید. مثلا اگر زمان نوشتن رسیده و دل‌تان می‌خواهد چیزی بخورید و بعد سراغ نوشتن بروید سخت نگیرید. یا اگر یک روز نتوانستید بنویسید خودتان را سرزنش نکنید و این روز را به عنوان یک استراحت کاری برای خودتان در نظر بگیرید. مسئله مهم در ساختن این عادت این است که نباید خیلی به خودتان سخت بگیرید. خوب است گاهی بخاطر حس‌تان جایتان را عوض کنید. درست است که روزانه نوشتن مهم است. اما این میان باید مراقب اجبارهای بیهوده باشید. اگر این روزها و ماه‌ها و سال‌ها کمتر سراغ نوشتن رفته‌اید، همین حالا تصمیم بگیرید نوشتن را شروع کنید. ایدئال‌گرایی را کنار بگذارید و از دم‌دستی‌ترین ابزار نوشتن برای دم‌دستی‌ترین موضوع استفاده کنید و اولین متن‌تان را بنویسید... _نجمه حسنیه_
به نـام خــدای مهربـــان «ترس های متنوع» همه‌مان در زندگی ترس‌هایی داریم. هر کس از چیزی. یکی از سوسک و حشرات موذی، آن یکی از مکان‌های بسته و دیگری از تاریکی. ترس‌ها به قدر آدم‌های دنیا متنوع‌اند. من هم ترس‌هایی دارم. ترس‌هایی گاهی مسخره و خنده‌دار. برای تک‌تک ترس‌هایم دلیل دارم و گاهی حتی فکر کردن بهشان مرا می‌ترساند. یکی از ترس‌های بزرگم «بیماری» است؛ هرچیزی در مقابل سلامتی. از یک سرماخوردگی ساده تا یک میخچه توی پا یا آنفولانزا و کرونا و... می‌تواند تن مرا بلرزاند. بخاطر همین هم معمولا با کوچک‌ترین علامتی از بیماری، دکتر می‌روم. کاملا و دقیقا هم طبق دستور پزشک رفتار می‌کنم و برای تک‌تک داروها روی گوشی‌ام هشدار می‌گذارم و مقید به مصرف‌شان تا دانه آخر هستم. برای من دارو و واکسن چیزهای ترسناکی نیستند.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان «ترس های متنوع» همه‌مان در زندگی ترس‌هایی داریم. هر کس از چیزی. یکی ا
چند روز پیش مشغول خواندن محفل۶ (با موضوع ترس) بودم. سراغ بخش مورد علاقه‌ام رفتم:روایت‌های زیسته. در میان روایت‌ها به روایت فاطمه‌سادات موسوی به اسم «تفنگ چخوف» رسیدم. وقتی شروع به خواندن کردم، غرق در یک دنیای عجیب و متفاوت شدم. جملاتِ پشت‌سرهم و کوتاه، به روایت ریتم تندی داده بود. نویسنده از تجربه یک ترس متفاوت حرف زده بود. ترسی که خیلی دقیق و با جزییات روایت شده بود. متن را که خواندم دلهره گرفتم. متن پر از بیان احساسات درونی و تجربه بود‌. می‌توانستم چهره نویسنده را وقت نوشتن از ترسش در ذهنم مجسم کنم. متن فضای سنگینی داشت. این یعنی نویسنده از پس نوشتن متن برآمده است. بوی ترس را تا کنار گوشم حس کردم. تا ته متن را نوشیدم و در تمام مدت خواندن به این فکر کردم که «حقیقتا به قدر آدم‌های دنیا، ترس داریم...» _نجمه حسنیه_
🔰🔰🔰🔰🔰 اگر دل‌تان می‌خواهد روایت‌های «ترس» را بخوانید، فقط کافی است از لینک زیر سراغ محفل۶ بروید: 🌐https://mabnaschool.ir/product/mahfel6/ + این شماره محفل را از دست ندهید‌...😎
صاحب این عکس را می‌شناسید؟! بگذارید ساده‌تر بپرسم، کتابی از این نویسنده خوانده‌اید؟😉
جواب از این بهتر؟😅 ✅حتما لذت خوندن داستان کباب غاز زیر زبون شماها هم هست.
✅پدر داستان نویسی نوین
دقیق و کامل👌
دوتا مثبت هم به صورت ویژه می‌ذارم برای خانم شه‌روش😎...از استادیارهای درجه یکمون.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
صاحب این عکس را می‌شناسید؟! بگذارید ساده‌تر بپرسم، کتابی از این نویسنده خوانده‌اید؟😉
به نـام خــدای مهربـــان «پدر داستان‌نویسی» محمدعلی جمال‌زاده را همه‌مان با داستان کباب غاز دبیرستان می‌شناسیم. داستانی بامزه و متفاوت که خیلی‌هایمان پیش از معلم خوانده بودیمش.😅 جمال‌زاده را پدر داستان نویسی نوین می‌دانند چون سبک جدیدی از داستان نویسی را در ایران رقم زد. او کلمات سخت را از متن داستان حذف کرد، آن ها را با کلمات عامیانه و ساده پیوند زد و ماجراها و فرهنگ عامیانه را چاشنی داستان‌های خودش کرد. اکثر داستان‌های او گره و گره گشایی خاصی ندارند و مدل روایت‌گونه و ساده آن‌ها به گونه‌ای نوشته شده است که مخاطب را با خود همراه می‌کند. قلم او بیشتر سراغ نوشتن داستان‌های کوتاه رفته و جز چند داستان بلند از او به جا نمانده است. مسئله مهم در آثار او واقع‌گرایی آن‌هاست. هر خواننده‌ای می‌تواند همراه داستان‌های او شود و چیزی از شخصیت‌ها یا ماجراها را در زندگی خود پیدا کند. و این به جذاب شدن داستان‌های این نویسنده بسیار کمک کرده است. نکته جالب درباره این نویسنده تسلط او به زبان‌های غیرفارسی است که سبب شد تا بتواند نسخه اصلی داستان‌های جهان را بخواند و سبک آن‌ها را دقیق‌تر متوجه شود و آن‌ها را در داستان فارسی بیاورد. آثار نام‌آشنای جمالزاده دارالمجانین، یکی بود یکی نبود ، سرو ته یه کرباس، کباب غاز و... هستند. البته که آثار این نویسنده بیش از این‌هاست. همچنین جمال‌زاده در ترجمه هم آثاری به جای گذاشته است. _نجمه حسنیه_
🟡 ثبت‌نام دوره نقداثر شروع شد🟡 نقد اثر فرصتی است برای نوشتن داستان؛ نوشتن با همه آنچه که از دوره‌های نویسندگی تا به حال آموخته‌اید. نگران موضوع نباشید، ما از قبل موقعیت‌هایی تدارک دیده‌ایم.🤩 🟡 روال‌ دوره از چه قرار است؟ قرار است شما در یک مهلت دو هفته‌ای، قلم‌تان را بیازمایید و بعد همه داستان‌تان را بخوانند. همه یعنی تمام شرکت‌کنندگان در این دوره. نقد داستان‌تان در کانالی منتشر خواهد شد و هر هفته در جلسه‌ای آنلاین کنار هم درباره داستان‌ها حرف می‌زنیم. 🟡 اگر سوالی درباره کم و کیف این دوره داشتید، می‌توانید از شیرین هزارجریبی بپرسید: 🆔@shirin_hezarjaribiزمان برگزاری دوره: بهمن و اسفند ۱۴۰۱ 🗓روز و ساعت برگزاری جلسات اسکای‌روم: هر سه‌شنبه از ساعت ۱۸ تا ۱۹ 🌐بستر برخط: اسکای روم ⭕️ مهلت ثبت‌نام از ۲ تا ۸ بهمن‌ماه. ⭕️ظرفیت محدود است. 🔰لینک ثبت‌نام: https://mabnaschool.ir/product/naghd-asar-111401/
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🟡 ثبت‌نام دوره نقداثر شروع شد🟡 نقد اثر فرصتی است برای نوشتن داستان؛ نوشتن با همه آنچه که از دوره‌ه
📣شروع ثبت‌نام دوره «نقد اثر» ❌این دوره مخصوص افرادی است که در حال گذراندن دوره نویسندگی مقدماتی هستند و یا دوره را گذرانده‌اند.❌
⏳⌛️⏳⌛️⏳
🔰ماجرا از این قراره 🔻قسمت اول 📍 اهالی روایت انسان گفتگوی توی عکس رو بخونید و بهمون بگید «ماجرای حقیقی از چه قراره؟!» 🔻 پاسخ‌تون رو برای من ارسال کنید: 🆔@adm_mabna