خانم شمارهی ۷۳!
نام: فاطمه
نام خانوادگی: سعیدی
سن: ۱۸
محل سکونت: کرمان
تحصیلات: کلاس دوازدهم رشته ریاضی
مجرد
مثل سال گذشته قرار بود با خواهرش و دامادشون توی پیادهروی سالروز شهادت سردار دلها شرکت کنند، آماده شدند که حرکت کنند، تلفنش زنگ خورد. دوستش بود، گفت:
- میخوایم عصر بریم زیارت، گلزار شهدا تو هم با ما میای؟
با خودش فکر کرد خیلی وقت هست با بچه ها جایی نرفته است.
به دوستش گفت:
-باشه میام.
بعد برگشت به خواهرش گفت:
-خیلی شرمندم شما برید دوتایی. من عصر با بچه ها مجردی میرم. عوضش زودتر میرم جای تو هم روز مادرو تبریک بگم به مامان.
خواهرش که به تصمیمات لحظهای فاطمه عادت داشت، خندید. بغلش کرد و رفت.
فاطمه سریع رفت هدیه ی مادر را آماده کرد. با یه شاخه گل رفت توی آشپزخانه. مادر در حال آشپزی بود. بغلش کرد و هدیه را داد.
-روزت مبارک مامان گلم. ان شالله از حضرت فاطمه عیدی بگیری امروز.
-ممنون دخترم. تو هم همینطور.
تا ظهر به مامان کمک کرد. خواهرش خبر داد که همانجا می مانند و خانه نمیآیند. با بابا و مامان، سه نفری نهار را خوردند. دیگر دل توی دلش نبود که راهی مزار حاجی بشود. ساعت دو و نیم بود که حاضر شد. شوق عجیبی داشت. رفت پیش مامان بغلش کرد.
-زود برمیگردم. میشه شام غذای مورد علاقمو درست کنی؟
مادر بوسیدش و گفت:
- حتما، سلام منم به حاجی برسون.
رسید به گلزار شهدا، همون اول مسیر که موکب ها شروع میشدند ایستاد با دوستانش تماس گرفت. هنوز نرسیده بودند. قرار شد همانجا منتظر باشد تا برسند. ایستاد رو به گنبد سبز قشنگی که انتهای مسیر بود. زیر لب، به حالت زمزمه گفت:
- خانم جان! یا زهرا تولدتون مبارک، شرمندم که داره ۱۸ سالم تموم میشه و هنوز تو این دنیام، میخواستم مثل صاحب اسمم تو همین سن شهید بشم... میدونم لیاقتشو ندارم ولی آرزو بر جوونا عیب نیست ان شالله قسمت ما هم بشه. راستی حاجقاسم مادرم بهتون...
حرفش تمام نشده، صدای مهیبی آمد و...
#پرونده_شخصیت
#معلوم_آسمان_و_زمین
|@mabnaschoole |
جمعهها روزنامه چاپ نمیشود؛
آخر اخبار رؤیایی را نمیتوان در روزنامهها جست؛
جمعهها رؤیانامه چاپ میشود...
منتظر باشید...
#هم_رؤیا
#رؤیا_نامه
#جمعههای_رؤیایی
| @mabnaschoole |
روز به روز بلا و مصیبت در جبهه ایمان بیشتر میشود؛
یکی از این مصیبتها برای یک جامعه بیایمان برای فرو رفتن در چاه افسردگی کافی است؛
اما در جبهه ایمان، هرچقدر مصیبتها بیشتر میشود، همت و ارادهمان بیشتر میشود.
ما فکر میکنیم این اثر #رویا است؛
جامعهای که رویا دارد، نیاز به هیچ مخدری ندارد...
تا دقایقی دیگر، نخستین رؤیانامه روایت انسان به مناسبت سالروز میلاد حضرت زهرا(س) منتشر خواهد شد.
#هم_رؤیا
#رؤیانامه
#جمعههای_رویایی
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
روز به روز بلا و مصیبت در جبهه ایمان بیشتر میشود؛ یکی از این مصیبتها برای یک جامعه بیایمان برای ف
📢پایان ساخت حرم حضرت فاطمه (س)!
🔹ضریح مطهر حضرت صدیقه طاهره(س) پس از عبور از کشورهای مختلف و استقبال مردم جهان، به مدینه رسید.
🔹سرتیتر خبرهای رویایی در ویژهنامهی روایت انسان، به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا(س)!
🌱تقدیم به ساحت مقدس صاحب الزمان (عج)
🔸رویانامه تصویری از دوران ظهور حضرت حجت (ارواحنا فداه) میباشد تا امید و همتی در دلهایمان روشن کند و در مسیر ایشان قدم برداریم!
#هم_رویاییم
#رویا_نامه
#جمعههای_رویایی
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
📢پایان ساخت حرم حضرت فاطمه (س)! 🔹ضریح مطهر حضرت صدیقه طاهره(س) پس از عبور از کشورهای مختلف و استقبال
🔸به نظرتون چه تیتری جاش توی این رویانامه خالیه؟
▫️اگه شما نویسنده این رویانامه بودین، از چه تیتری استفاده میکردین؟
🔻تیترهای خودتون رو میتونین از طریق شناسه زیر برامون بفرستین:
📮 @adm_mabna
#رویا_نامه
#هم_رویا
#تیتر
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔸به نظرتون چه تیتری جاش توی این رویانامه خالیه؟ ▫️اگه شما نویسنده این رویانامه بودین، از چه تیتری ا
🔹تیترهایی که به نظر شما جاش توی "رویانامه" خالیه!
▫️بخش اول
#رویا_نامه
#هم_رویا
#تیتر
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔹تیترهایی که به نظر شما جاش توی "رویانامه" خالیه! ▫️بخش اول #رویا_نامه #هم_رویا #تیتر | @mabnasc
🔹تیترهایی که به نظر شما جاش توی "رویانامه" خالیه!
▫️بخش دوم
#رویا_نامه
#هم_رویا
#تیتر
| @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
📢پایان ساخت حرم حضرت فاطمه (س)! 🔹ضریح مطهر حضرت صدیقه طاهره(س) پس از عبور از کشورهای مختلف و استقبال
🔹تیترهایی که به نظر شما جاش توی "رویانامه" خالیه!
▫️بخش سوم
#رویا_نامه
#هم_رویا
#تیتر
| @mabnaschoole |
18.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸رفتن و گشتن و دیدن!
*مادرها مثل هم قربونصدقه بچهها نمیرن...
▫️برشی از جلسه اول نویسندگی خلاق
🔹استاد جوان آراسته
#نویسندگی_خلاق
#بانویسندگی_زندگی_کن
| @mabnaschoole |