✨ طاهره و بابیان
✍ در نزد بسیاری از بابیان، طاهره، ظهور مجدد یا رجعت فاطمه (دختر محمد پیامبر اسلام) بود. حتی فارغ از این ادعا، در هر صورت این موضوع غیرقابل چالش است که طاهره در نزد بابیان همان مقام معنوی و سمبلیکی داشت که فاطمه در نزد شیعیان دارد.
👈 نخستین اثر سید علیمحمد باب تفسیر سوره یوسف است که شوقی افندی آن را قرآن دوره بابی میداند. در این اثر که به احسنالقصص و قیومالاسماء نیز معروف است، بارها و بارها به شکل مستقیم از طاهره نام برده میشود. سید علیمحمد باب در جای دیگر در خصوص طاهره مطلبی گفته که بیانگر تامالاختیار بودن او است:
👈بدانید که او به خدایش ایمان آورد و با نفس خود مخالفت کرد، از عدل خدا ترسان است و از روز دیدار رب رعایت میکند. آنچه از آیات و خبرها و آثار بیان میکند، از سوی ماست. دوست ندارم کسی او را انکار کند، اگر چه سخنهای او از عقل شما دور باشد.
👈 ازلیها رابطه طاهره و باب را از نوع جذبه مولوی به شمس تبریز ارزیابی نموده و اشعار طاهره را نیز ناشی از خلسه چنین جذبهای تفسیر میکنند.
👈منابع ازلی، نهتنها لقب طاهره را از سوی سید علیمحمد باب میدانند، بلکه اعطای لقب «بهاء» به حسینعلی نوری را نیز از سوی طاهره دانستهاند. عزیهخانم، عمه عباس افندی، در کتابتنبیه النائمین گفتهاست: «(حسینعلی نوری) در قضیه بدشت با جمعی اصحاب در خدمت جناب طاهره بوده و لقب بهاء از آن مطهرهٔ معظمه شنوده و باین لقب ممتاز و بین اقران مفتخر و سرافراز گردیدند»
💥سهم طاهره در جنبش باب
👈دربارهٔ تأثیر مثبت یا منفی طاهره در ترویج آئین بابی اختلاف نظر وجود دارد. طاهره در تأکید برگزار از سنتهای اسلامی از دیگر رهبران بابی بیپردهتر و صریحتر بودهاست. حسن موقر بالیوزی، یکی از مورخین بهایی گزارش کردهاست که «طاهره نقش بسیار مؤثری در اقبال تعدادی از یهودیان به دیانت بابی در همدان داشتهاست» به گفته دنیس مکایون طاهره عملاً پس از سید علی محمد باب تأثیر گذارترین شخصیت جنبش باب بود. طاهره تفسیری رادیکال از بابی گری ارائه کرد که گرچه موجب جدایی در جامعه بابیها در ایران و عراق گردید، ولی باعث پیوند موعودگرایی با مفهوم باب شد.
👈ولی احمد کسروی «نویسنده ای که آئیست و مشرک و ضد خدا میباشد» دربارهٔ اقدامات قرةالعین مینویسد: «داستان قرةالعین شگفتآور است ولی دلیلی از آن به سود کیشهای بابی و بهایی نتوان آورد. در کوششها نیز زیان قرةالعین کمتر از سودش نبوده. در جستن او از خانه شوهر و همرهیش با مردان و آن داستان دشت بدشت که خود بهائیان پوشیده نداشتهاند، دستاویز دشمنان بیشتر گردیده تا دستاویز دوستان»
👈بههرحال حتی در زمان حیات او، نه فقط مسلمانان، بلکه بابیان زیادی از صراحت لهجه و رکگویی او در عذاب بودند. بابیان زیادی بهطور مکرر نزد باب از طاهره گله و شکایت میکردند. سید علیمحمد باب همواره در اینگونه موارد جانب طاهره را میگرفت و از پیروانش میخواست که از طاهره پشتیبانی نمایند.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥فاجعه بدشت در عصر بابیه
✍ در جمادی الاولی سال ۱۲۶۴ میرزا آقاسی صدر اعظم وقت (زمان محمد شاه قاجار) امر نمود سید علی محمد باب را از ماکو به چهریق(قلعهای در نزدیکی شهر شاپور آذربایجان) منتقل ساختند تا کمتر در دسترس مریدان باشد و به آرامی ذکر بابیت به فراموشی سپرده گردد. این کار خشم باب و بابیان را برانگیخت. لذا حوادثی در پی داشت که نخستین آنها در بدشت انجام گردید که در این مقاله، به اختصار اشارهای به آن، اتفاقات و تاثیرات بدشت خواهد شد.
✨ معرفی بدشت
✍ بدشت نام دشتی زیبا در کنار شهر شاهرود است و بابیان که شاهد دستگیری و زندان علی محمد باب بودند به تحریک طاهره قزوینی، میزبانی میرزا حسینعلی نوری و کارگردانی میرزا علی بارفروش اجتماعی را در این دشت برپا نمودندکه این اجتماع در اقدامات حکومت نسبت به بابیان تاثیر قطعی داشت و میتوان از آن به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ بهائیت نام برد.
💥اهداف تشکیل بابیت
👈 علت تجمع بابیان در بدشت برای آزاد سازی باب از قلعه ماکو بود اما اتفاق اصلی و شاه بیت ماجرای بدشت،توطئه و دسیسه چینی گردانندگان ماجرا برای نسخ شریعت اسلام بود که بدون اطلاع باب صورت گرفت و کمترین نتیجه آن اجتهاد قره العین بود که خود او برای اجرای این نقشه پیشقدم گردید و «بدون حجاب، باآرایش و زینت» به مجلس وارد شد و رو به حاضران گفت: خوب فرصتی دارید غنیمت بدانید جشن بگیرید. امروز روز عید و جشن عمومی است؛ روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شده، همه برخیزید با هم مصافحه کنید.
👈آنروز تاریخی، تغییر عجیبی در رویه و عقاید حاضرین داد، روز پر هیجانی بود، در عبادات طریقه خاصی ایجاد شد و رویه و عقاید قدیمه متروک گشت. بعضی همراه بودند، بعضی این تغییر را کفر و زندقه میپنداشتند و میگفتند احکام اسلامی هیچوقت نسخ نمیشود. عدهای میگفتند اطاعت حضرت طاهره واجب است هر چه بفرماید لازم الاجرا است.
👈همانطور که از منابع بهائی ذکر گردید بابیان بسیاری از این حرکت ناخشنود بودند. از جمله ملا حسین بشرویهای؛ اولین مومن به باب، از این حرکت به شدت برآشفت و یکی از بابیان بنام عبدالخالق اصفهانی با بریدن گلوی خود اعتراضش را از این حرکت ابراز کرد.
👈شوقی افندی ولی امر بهائیان مینویسد:
حضار از ملاحظه این منظره سخت دچار حیرت و دهشت گشتند ... خوف و غضب افئده را فرا گرفت و قدرت تکلم از جمیع سلب شد بحدی که عبدالخالق اصفهانی از کثرت هیجان و اضطراب با دست خویش گلوی خود را چاک داد و در حالی که آغشته بخون بود دیوانه وار خود را از آن صحنه دور ساخت.
برخی دیگر از اصحاب نیز مجلس را ترک گفته و دست از امر الهی کشیدند و گروهی با قلبهای آکنده... تسکین خاطر یافتند.
💥نکتههای بدشت
👈از اتفاقات عجیب در این اجتماع، حراج القابی بود که یاران بین خود تقسیم مینمودند. محمد علی بارفروشی به قدوس، قره العین به طاهره و میرزا حسینعلی به بهاءالله ملقب شدند.
👈 در کتب بهائی هیچ اشارهای به اینکه این القاب از سوی چه کسی ساخته و پرداخته میشد نگردیده است.
از دیگر موارد قابل تامل در جریان بدشت هزینههای آن میباشد که کلیه مخارج حاضرین را میرزا حسین علی نوری بهاءالله بر عهده میگیرد. شایان ذکر است حدود هشتاد نفر به مدت ۲۲ روز در مجمع بدشت حاضر بودند که هزینه قابل توجهی را به دنبال خواهد داشت. و همیشه این سوال مطرح است که قرار است چه سودی در قبال این خرج کلان نصیب بهاء الله گردد.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
✍ از دیگر نکات بدشت، عربده کشیهای مستانه رهبران بابی بود که بدون هیچ ملاحظهای خدا و خداپرستی را به استهزاء گرفته بودند. عباس افندی (عبدالبها) مینویسد: جناب طاهره، انی انا الله را در بدشت تا عنان آسمان به اعلی الندا بلند نمود.
👈سران بدشت که تزلزل و نابسامانی را در بابیان میدیدند در نیمه شعبان ۱۲۶۴ تصمیم به خروج از بدشت و حرکت به سمت مازندران نمودند و جالب اینکه در این راه میرزا علی بارفروش و طاهره قزوینی هم کجاوه گردیدند. وقتی بدشتیان به نزدیکی قریه نیالا رسیدند مردم با دیدن منظره غیر مترقبه طاهره و قدوس در یک کجاوه که با صدای بلند اشعاری میخواندند برآشفتند و به آنان حمله کردند. به این ترتیب بدشتیان پراکنده شدند و سران بابی گریختند. عملکرد بابیان به حدی رسوا بود که برخی مورخان بهائی، این برخورد را به «غضب الهی» در نتیجه رفتار غیر اخلاقی بابیها در بدشت تعبیر کردهاند.
👈 میرزا حسینعلی به سختی از این غائله نجات یافت و همراه با قره العین به سوی زادگاه پدری خود قریه تاکر در نور مازندران گریختند.
👈به هر حال پس از جریان بدشت سید باب نیز مصلحت در ادعای قائمیت دید. این مساله نیز زیاد روشن نیست که سید باب در اصل طرح و نحوه موضع گیری، دخالت داشته یا اینکه حسینعلی نوری و دست اندرکاران اصلی، حرکت را طوری تنظیم کردند که باب راهی جز این نیافت.
💥 دیدگاه شوقی افندی
👈شوقی افندی، ولی امر بهائیان در کتاب خود مینویسد:
چیزی از این مقدمه (بدشت) نگذشت که حضرت باب... با اظهار مقام قائمیت و اثبات استقلال و اصالت امر مبارک، قیام پیروان خود را در احتفال بدشت تائید و نظرات و معتقدات آنها را نسبت به شریعت الهیه تقویت و تصویب نمودند. آنچه از این متن و با الهام از منابع بهائی بدست آمد و ضرورت بحث از بدشت را نیز به دنبال دارد اشاره به این موضوع میباشد که این اولین رویدادی است که پیروان و امت، اول تصمیم گرفتند و اعلام استقلال امر کردند و نقطه اولی، بعدا تصویب و تائید فرمودند. ولی مگر نه این است که اگر آئین جدیدی بیاید صاحب آئین باید احکامو دستورات را با گرفتن از وحی اعلام کند ولی در اینجا امر به عکس شده است.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥اما ماجرای بدشت و باغ اپیکور چه بود؟💥
✍ او (قره العین ) اصرار داشت که آنچه اسلام آورده در هنگام ظهور باب ملغی و منسوخ است و چون باب قائم است و قائم حق دارد در مذهب تصرف نماید ، پس شریعت اسلام از ظهور قائم دیگر منسوخ است.
👈بدین ترتیب زمینه را برای دخل و تصرف در احکام اسلام آماده ساخت ، اما همه ی مردم به این سادگی تن به زیر پا گذاشتن همه ی احکام نمی دادند .
💥برهنگی میان جمع:
✍قره العین با توطئه ای از پیش طراحی شده و با اطلاع ملا محمد علی بارفروشی که از روسای بدشت بود چنین برنامه ریزی کرد که:
👈من روزی در هنگام موعظه روزانه حجاب خود را به مردم می نمایانم. امر از دو حال خارج نیست یا خواهند پذیرفت که فهوالمطلوب یا جمعی که در حال تزلزلند اعتراض خواهند نمود و برای شکایت نزد قدوس که در آن روز نباید در مجلس حاضر باشد خواهند رفت. وی ایشان را به سخنان گرم و نرم ولی دو پهلو و موجب شک چند روز نگه خواهد داشت و چون به موجب مذهب اسلام و دلالت و موعظه به راه راست هدایت شوند قدوس مرا مرتده اعلام خواهد کرد و روزی با من مباحثه خواهد نمود و من در این مباحثه وی را مجاب خواهم کرد تا مردم قانع شوند بخصوص که تا آن وقت شور و حرارت اولیه از بین رفته و چشم و گوش آنان پر شده است . این نقشه شیطانی به اتفاق آراء تصویب شد و قره العین برای اجراء آماده شد.
👈قره العین در آن روز بهترین لباس را بر تن کردو صورت گندمگون و حسن خداداد خود را به کمک مشاطه به بهترین طرزی آراسته بود حسب العمول در پشت پرده قرار گرفت و شروع به سخن نمود ...
وی گفت :
"ای اصحاب این روزگار از ایام فترت شمرده می شود و امروز تکالیف شرعیه یکباره ساقط است و این صوم و صلوه کاری بیهوده است...زحمت بیهوده برخویش روا ندارید و زنان خود را در مضاجعت طریق مشارکت بسپارید ودر اموال یکدیگر شریک و سهیم باشید که در این امور شما را عقابی و عذابی نخواهد بود"
👈در میان همین بحث پر حرارت به اشاره قره العین پرده به یک سو افتاد و قره العین همچون زنان پریروی افسانه ای در برابر کسانی که منتظر همه چیز بودند جز این منظره ظاهر شد .اثر این عمل شدید بود . تعدادی دست بر صورت گرفتند و عده ای از آن محل فرار کردند و تنها چند نفری خیره خیره به حسن و جمال وی نظر دوخته بودند. قره العین برای جلب قلوب چند قدمی در میان صفوف آنان راه رفت ولی این کار نتیجه نداد و بالاخره میرزا حسینعلی عبای خود را بردوش او انداخته وی را از صحنه بیرون برد.
👈پیش بینی قره العین درست از آب در آمد و هر چند عده ای هوشمند دین جدید را ترک گفتند ولی عده ای به نزد قدوس رفته و اعتراض کردند ، قدوس به نعل و به میخ زد وهر چند در ظاهر طاهره قره العین را محکوم کرد ولی در ادامه داستان عایشه و آیه قران را آورد و گفت ابتدا حجاب در اسلام نبوده و بعد معمول شده و مربوط به زنان پیامبر بوده است.
ملا محمد علی قدوس سپس در یک صحنه ساختگی توسط یاران قره العین به یک مناظره ساختگی دعوت می شود و پس از پذیرش شکست از قره العین عذرخواهی می کند و بدین ترتیب همه ی یاران بدعت جدید را بدون چون و چرا پذیرفتند!
💥باغ اپیکور:
✍ وقتی کلیه افراد مجتمع در بدشت آیین اباحی جدید را پذیرفتند زن و مرد در یکدیگر افتادند و "افسانه باغ اپیکور" را لباس حقیقت پوشاندند و به اندازه ای افتضاح کردند که حتی مورخ متدین بابی حاجی میرزاجانی نتوانسته است آن را ندیده بگیرد و با آن که به تاویلات و تفسیرات دور و دراز از آیات و اخبار و الفاظی و جمله پردازی خواسته آن را نیکو جلوه دهد ولی نتوانسته است ...
💥اعتراض ساکنان بدشت:
👈بالاخره ساکنان بدشت تحمل این وضع زشت و شنیع را نکرده و از های و هوی ایشان و از شور و سرورشان خسته شدند و شب هنگام بر آنان حمله بردند.
این در حالیست که بابیه ۲۲ روز در آن ناحیه تمام قوانین مذهبی و عفت و ناموس اخلاقی را زیر پا گذاشته بود.
بابیه به شاهرود رفتند و « چون در طی راه ملا محمد علی به قره العین سخت نزدیک بود اندک اندک در دل قره العین بست و عاقبت کار بر این پیوست که هر دو در یک محمل نشستند و ساربانی که مهار شتر داشت شعری چند انشاء کرد بدین شرح که اجتماع شمسین و قران قمرین است !در یکی از قراء هزار جریب وی به اتفاق قره العین به حمام رفت و با وی همخوابه شد. چون مردم هزارجریب از عقیده و کیش ایشان آگهی یافتند بر آنان تاختند و اموال و اثقال ایشان را به نهب و غارت بردند.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥از فجایع قره العین در باره ی قتل شهید ثالث عموی قره العین:
✍ ملا محمد تقی ٬ عمو و پدر شوهر قره العین ٬ هر چه کرد نتوانست جلوی اهانت های او نسبت به اسلام را بگیرد و حتی قره العین حاضر نشد دوباره با شوی خویش زندگی کند
👈(قره العین می گفت): وی (شوهرش) شیعیان کامل (باب و شیخ احمد) را لعن می کند پس کافر است و من طاهره ام و میان ما صلح و آشتی امکان پذیر نیست.
✍ با این که بابیه سعی دارند که قره العین را از تهمت قتل ملا محمد تقی مبری بدانند و در این باره توجیهاتی می کنند، ولی مدارک متقن تاریخی اثبات می کند که قتل آن مرد روحانی به امر و اطلاع وی بوده است .
و چگونگی کشتن ملا محمد تقی نیز چنین آورده اند:
👈هنگام سحر وقتی که مجتهد بر سر سجاده نشسته بود ٬ شیخ صالح نام شیراز از متعصبین مذهب شیخیه و از معتقدین پاربرجای باب وی را با سرنیزه مجروح کرد و زخمی منکر بر دهان او زد به طوری که زبان وی شکافت . تا دو روز روحانی پیرمرد بیچاره که شهید راه حقیقت جوئی خود و تعصب جمعی بی دین گمراه من جمله برادر زاده و عروس خود شده بود زنده بود و با وجود آنکه سخت تشنه می شد نمی توانست به علت زخم زبان و دهان آب بنوشد و بالاخره با وضع فجیعی بدرود حیات گفت.به این عمل قره العین عنوان و اسمی جز قساوت وحشیانه و تعصب شدید نمی توان نهاد.
بعدها که مردم قزوین بواسطه ارادت بی حدی که به شهید ثالث داشتند خواستار تادیب و قصاص شدند ٬ یکی از بابیه به نام سید صالح شیرازی صریحا اقرار به قتل کرد تا دیگر هم کیشانش را از قصاص برهاند.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥 نمونههای بارز از معرفی قره العین (طاهره) از گذشته تا حال در تمامی جوامع و همایش ها:
✍ محمد رضا شجریان هم که گویا از دیرباز ارادت به طاهره قره العین داشته در سال ۱۳۵۶ در کنسرت حافظیه شیراز بجای شعر حافظ شعر قره العین را خوانده است:
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو / شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی ديدن رخت همچو صبا فتاده ام / خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
...در دل خويش "طاهره" گشت و نديد جز تو را / صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥گروه موسیقی «کوبانگ» به سرپرستی و آهنگسازی دو برادر ایرانی، «متین» و «میثاق» اسحاقی، پروژه موسیقی جدیدی را با عنوان «مهر به مهر» در لس آنجلس برگزار کرد.
این کنسرت در تالار «گیندی» در دانشگاه «یهودیان آمریکایی» لس آنجلس ترتیب یافت و گروه کوبانگ با همراهی رقص شاهرخ مشکین قلم و گویندگی گردآفرید، قطعات متنوعی براساس اشعار «طاهره قرةالعین» اجرا کرد.
از نکات جالب برنامه، حضور یک خواننده غیرایرانی بود، «ناتالیا اسپادینی» ترجمه اشعار طاهره قرة العین را به انگلیسی می خواند و متین اسحاقی ضمن نواختن تار، قسمت های فارسی را اجرا می کرد.
متین اسحاقی در گفتگو با صدای آمریکا درباره این کنسرت می گوید: «یکی از تفاوتهای عمده این کنسرت با کنسرت های گذشته گروه کوبانگ، حضور خواننده غیر ایرانی بود که اشعار طاهره قرة العین را به زبان انگلیسی می خواند، روی تمامی این قطعات نیز آهنگسازی شده بود. برای درک بهتر اشعار، قبل از اجرای هر قطعه، اشعار توسط گردآفرید دکلمه میشد و با رقص شاهرخ مشکین قلم شور حال بیشتری پیدا می کرد. »
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥 فراخوان شب شعر در فرهنگسرای الغدیر، آیا هیچ کس نپرسید چرا «شب شعر قره العین» ، چرا نام دیگه به این شب شعر گذاشته نشد؟💥
✨👈 شب شعر قره العين در فرهنگسراي بزرگ الغدير برگزار مي شود
فرهنگسراي بزرگ الغدير با برگزاري شب شعر قره العين به استقبال ميلاد با سعادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مي رود.
فرهنگسراي بزرگ الغدير با برگزاري شب شعر قره العين به استقبال ميلاد با سعادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مي رود.
به گزارش روابط عمومي فرهنگسراي بزرگ الغدير، اين فرهنگسرا در راستاي اجراي برنامه هاي خاص فرهنگي، هنري و ادبي، و در پي استقبال اهالي محترم شعر و ادب از شب هاي شعر اين فرهنگسرا، همزمان با فرا رسيدن سالروز ميلاد با سعادت حضرت معصومه (س) روز دختر، شب شعري با عنوان "قره العين" برگزار مي كند.
از عموم شعرا، ادبا و شهروندان محترم دعوت مي شود با حضور ارزنده خود، اين محفل فرهنگي و ادبي را مفتخر و مزين نمايند.
شعراي گرامي كه تمايل دارند اشعار خويش را در شب شعر قرائت نمايند مي توانند تا تاريخ ۹۲/۶/۱۴ اشعار خود را به انجمن ادبي فرهنگسرا تحويل يا به شماره ۲۶۶۳۹۷۴ فكس و يا به آدرس اينترنتي www.algadir@tabriz.ir ايميل نمايند.
لازم بذكر است؛ اين شب شعرروز شنبه ۱۶ شهريور ماه از ساعت ۱۸:۳۰ در فرهنگسراي بزرگ الغدير، واقع در بلوار ستارخان، خيابان شهيد قره باغي برگزار شد.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
💥تمامی این موارد و همچنین هزاران گردهمایی و همایش در داخل و خارج از کشور نمونه ای از نفوذ این فرقه ضاله در زیربنایی ترین ارکان نظام میباشد، تا بتوانند تا آنجا که میتوانند در ملت و عقاید ملت نفوذ کنند، در قسمت های بعد به عقاید این فرقه، خیانت ها، جنایات، و تمامی مشکلاتی که در زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی این فرقه ضاله که به دلیل نفوذ در بالاترین رده های حکومتی بوده و هست، میپردازیم.
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313
18.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥یکی از سندها در رساله «سؤال و جواب» بهائیان در ذیل سؤال ۵۰ آمده است که در مورد حرمت ازدواج با اقارب سؤال شده که میرزا حسینعلی در جوابش چنین گفته است: «این امور به امنای بیت العدل راجع است» که در پی آن، در پیام ۱۵ ژانویه ۱۹۸۱ بیت العدل چنین آمده است: «شما راجع به محدودیتهای حاکم بر ازدواج با اقارب، سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع میسازد، سؤال کردهاید بیت العدل همچنین خواستهاند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب، مقتضی نمیداند، بنابراین در حال حاضر تصمیمگیری در این مورد به عهده خود نفوس مؤمنه محول شده است!
🔻محول کردن این حکم به جامعه بهایی در واقع تأیید و یک نوع مسکوت گذاشتن حکم است که نشان میدهد مفهوم حکم قطعی در آموزههای بهایی با اصول انسانی در تعارض است، این در حالی است که در هیچ جامعهای چنین مرسوم نبوده که امور به این مهمی به مردم تفویض شود!
#فرقه_ضاله_بهاییت
🍃🌹💐🌹💐🌹💐🌹🍃
🆔 @madaar_313