eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام بند1⃣ چشم من کم‌سوشده کارم تمومه بغض غم‌چن وقته که توی گلومه خسته شدم از این تبعید امید من شد ناامید وفا ندارن این مردم چی بگم از دست اینها حکایت کوفه است اینجا حیا ندارن این مردم بعدعمری ببین آخر کجاها من رو آوردن شبیه عمه وجدم منو بزم شراب بردن امون ای دل امون دل بند2⃣ رسیده جون به لبم از دست دنیا میخونم با هر نفس مدد یازهرا یاد مدینه افتادم نمیره داغت از یادم روضه میخونم زیر لب بشکنه دست اون نامرد که صورتت رو نیلی کرد جلوی چشمای زینب به غرور حسن برخورد که شدی روزمین پرپر ملائک گریه میکردن واسه چشم تر حیدر امون ای دل امون ای دل بند2⃣ آسمون سامرا به رنگ خونه دل من تو کربلاست خدا میدونه شکر خدا شد تقدیرم با لب تشنه میمیرم میسوزم از زهر دشمن اگه تک وتنها بودم غریب سامرا بودم درامونه ناموس من لب گودالو میبینم پریشون خواهر افتاده ته گودالو میبینم از نفس مادر افتاده امون ای دل امون ای دل سبک:رضا باقریان شعر:حسین نوری
علیه السلام بند1⃣ مظلوم یا امام هادی غصهٔ ناتموم یا امام هادی دردات یکی دوتا نیست که میشه گفت از کدوم یا امام هادی توی شهری که مهمون بودی آقا دلتو آزردن مث عمه رقیت تو رو هم کنج خرابه بردن اما اما اما تو صحرا نشدی بی نشون سرگردون تو بازار نزدن سنگ بهت دور از جون نیمه شب نیاوردن به جای بابا واسه تو سر از تن جدای پر خون یا مظلوم یا امام هادی بند2⃣ مولا یا امام هادی گریهٔ بی صدا یا امام هادی واست شده تکرار چند بار قصهٔ کربلا یا امام هادی نیمه شب بی حیاها به حریم تو جسارت کردن خونتو شبیه خیمه های کربلا غارت کردن اما اما اما اونجا که زبونم لال نبردن معجر به اهلت کسی از گل نگفت نازکتر سایت رو سرشون بود ولی کربلا جدت بود روی نی سایهٔ بالا سر یا مظلوم یا امام هادی بند3⃣ بی کس یا امام هادی ذکرمه هر نفس یا امام هادی روضه میخونی تنهایی دلت حسینیه س یا امام هادی مصیبت های شامو توی سامرا به چشمات دیدی غم بزم شرابو مث زینب تویی که فهمیدی اما اما اما بعضی از روضه هارو فقط زینب دید چشمای بیحیارو فقط زینب دید تا حرف کنیزی شد سکینه غش کرد شرح این ماجرا رو فقط زینب دید یا مظلوم یا امام هادی شعر و سبک: احسان نوری
سامرا، امشب مدینه می‌شود مهمان تو آسمان‌ها اشک می‌بارند بر دامان تو شمع روشن می‌کند چشم ستاره تا سحر با گلاب اشک، می‌شوید تن سوزان تو ای حصار آفتاب، ای آسمان در قفس یوسفت را می‌برند از گوشۀ زندان تو گریه کن، خواندند در بزم خدا شعر شراب گریه کن، آتش گرفته سینۀ قرآن تو چاک زن پیراهن صبرت، مگر روشن شود در غبار چشم‌ها، آیینۀ پنهان تو دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت رو به سمت قبله کن، پرواز کرده جان تو
در دل نگذار این همه داغ علنی را پنهان نکن از ما غم دور از وطنی را این شعر مرا کشت، چه باید بنویسم خورشید شب مکه و ماه مدنی را؟ تا کی به لبانت زده‌ای قفل نگفتن؟ صبر تو به هم ریخته دنیای دنی را ای ماه دهم! پیش تو آورده‌ام امشب در هاله‌ای از بُهت، دلی سوختنی را آن‌ها که جگرسوختۀ سامره هستند باید بشناسند گدایان غنی را آن‌قدر دل سوختۀ پشت حصارت خون کرد دل عبدالعظیم حسنی را آن‌قدر که آتش شد و رِی سوخت برایت آن‌قدر که خون کرد عقیق یمنی را دشمن به خیال غلط خویش کشیده‌ست دور و بر خورشید، شبی اهرمنی را اما چه گمان برده که داده‌ست خدایت مانند علی بازوی لشکرشکنی را ای عطر دل‌آرای نماز شبت از دور تا سامره آورده اویس قرنی را واکن لب نورانی خود را و بیاموز با جامعه در جامعه شیرین‌سخنی را بگذار سهیم غم پنهان تو باشیم نگذار به دل این همه داغ علنی را
تا چشم وا کرد این پسر، چشمانِ تر دید خوب امتحان پس داد اگر داغِ پدر دید... از بس که دل می‌بُرد از اطرافیانش یک عمر از دستِ حسودان دردسر دید این بار «سُرَّ مَن رَأی» مغلوب غم شد وقتی که مهمان را به کویش دربه‌در دید در چشم ابراهیمی‌اش اما غمی نیست باید که این ویرانه را از آن نظر دید در کوچه‌ها، پای برهنه، سَیّدِ شهر... اینجا مگر شام است؟ ای مردم! چه کردید؟ قبری که پیشاپیش در این خانه کَندید تنها به چشمش سجده و آهِ سحر دید در شهر غربت‌خیزتان بهتر که تنهاست! از هم‌جواری با شما خیری مگر دید؟ مردی گریبان‌چاک افتاده به خاکش می‌شد پدر را مو به مو در این پسر دید! بر خاک، شیون زد کسی: «وای از دوشنبه!» انگار آنجا مادری را پشت در دید...
خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس گمگشته‌ایم و مشعلۀ کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی‌فزای جان و دل عاشقان تویی جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی
روضه‌ات را چه بخوانیم چه نه غم داریم پشت هر واژه و هر قافیه ماتم داریم شاعر سوگ علی بن محمد چه کم است مثل مداح که در مجلس تو کم داریم همه‌ی شهر به داغ تو علم بر دوش است شکر لله که هنوز این همه پرچم داریم زخم شمشیر عمیق است نه آنقدر که ما این همه زخم عمیق از ستم سم داریم آه شش گوشه نشین! مثل حسینی چقدر بی جهت نیست که احساس محرم داریم به اَبی اَنت و اُمی .. بخدا کافی نیست به موالاتکم‌ای عشق! که جان هم داریم نفس جامعه ات بود که در مجلس اشک دم به ما داد غمت را و دمادم داریم وسط هروله آهنگ سفر می‌گیریم سامرا منتظر ماست که پر می‌گیریم «محسن ناصحی»
نوحه شهادت امام هادی(ع) بسوزم از دل و جانم ، برای حضرت هادی ز زهر کینه جان داده ، فدای حضرت هادی واویلا آه و واویلا… به زهرا تسلیت گوییم ، عزای نور عینش را همان که کشته شد مظلوم ، غریبانه به سامرا واویلا آه و واویلا… چنان از زهر نامردان ، ازو سوزانده شد پیکر که هر دم ناله سر میداد ، کجایی سوختم مادر واویلا آه و واویلا… ببین مادر ببین مادر ، که سر تا پا شرر گشتم چو فرزندت حسن من هم ، ببین پاره جگر گشتم واویلا آه و واویلا… ز بس مظلوم بودم من ، شدم از غصه آکنده عدو در پیش چشمانم ، زکینه قبر من کنده واویلا آه و واویلا ببین مادر عطش گشته ، به من غالب در این غوغا دم آخر کنم گریه ، به یاد روز عاشورا واویلا آه و واویلا… میان مقتا عشقش ، حزین و خونی و عریان حسینت ناله سر میداد ، انا العطشان انا العطشان واویلا آه و واویلا… ز بسکه تشنگی غالب ، شده بر سبط پیغمبر حسینت دود می دیده ، همه جا را دم آخر واویلا آه و واویلا… شاعر: امیر عباسی
🏴سبک نوحه زمینه شهادت امام هادی علیه السلام 🏴بند اول شده،سامرا دارالعزا،تعزیت ای مومنین شده،مسموم زهر جفا،هادی ولیِ دهمین وای افتاده کنج حجره و،داره میسوزه جگرش وای میچکه خون از لباشو،به روی خاکه سرش فداییه راهه دین شد هادیه مومنین واویلتا آه و واویلا 🏴بند دوم گله،فاطمه پرپر شد و،عالم عزادارشه دمه،آخری اون کوچه ها،نوحه ی غمبارشه وای داره میبینه مادر و،که صورتش نیلیه وای نگاش شده خیره به اون،ردی که از سیلیه خون شده قلب آقا با دیدنه روضه ها واویلتا آه و واویلا 🏴بند سوم آقا،اگرچه با زهر کین،کشتنت آخر تورو نشد،سرت جدا از بدن،ببینه خواهر تورو وای یادت اومد اون لحظه ها،سر جدای حسین وای روضه میخوندی با لبه،تشنه برای حسین یاد غمه قتلگاه کشیدی از سینه آه واویلتا آه و واویلا ۱۴۰۰/۱۱/۱۲ 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی