eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
431 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
گرما بخش آسمون ها و زمین بدون تو دنیا رو سرما زده خورده از زندگی بدجوری رو دست هر کسی که به تو پشت پا زده هوای چشام بارونی شد تا که زیر لب اسم تو بردم مهدی عوض شمع برای تولدت چند تا دونه اشک آوردم مهدی هزار و خورده ای ساله شیعه هات شب میلاد تو رو جشن می گیرن از غم ندیدن روی گلت شب میلاد تو هر سال می میرن خیلی به این در و اون در می زنم تا شاید یه بار به چشم تو بیام کاش می شد قسمت نوکرت بشه یه بغل گریه تو آغوش امام عده ای می گن خیال دیدنت شبیهِ به آرزوهای محال تو میای و همه با هم می بینیم رو سیاهی می مونه واسه ذغال
آمده عصر جمعه ای دیگر بی خبر مانده ایم از دلبر دست مان خالی است آقاجان برسان قطره ای به ما ساغر گرچه ناقابلیم می دانیم بوده ای یاد ما به وقت سحر چشم مادربزرگ مانده به راه شاید امروز آمدی ز سفر غم هجران چه سخت و جانکاه است آنقدَر که نمی شود باور "لاله ی اشک" می چکد در باغ خشک شد غنچه های نیلوفر تو اگر زود از سفر برسی مرده زنده کنی به هر نفسی می رسد لحظه های ناب ظهور شده نزدیک، آرزوی دور آب و جارو زدم به کوچه ی دل تا که روزی کنی ز کوچه عبور آنقدر گریه کرد یعقوب و پای یوسف دو چشم او شد کور... عاقبت یافت یوسف خود را دیدگانش دوباره شد پر نور یوسف فاطمه دلم تنگ است صحن چشمان من شده‌ست نمور همه جا در پی تو می گردم درد و دل دارم و تو سنگ صبور نوشم امروز با دلم شهدی السلام علیک یا مهدی آمده باز نیمه ی شعبان درد دارم، تویی مرا درمان دوست دارم تو را صدا بزنم دست من را بگیر؛ مهدی جان گر دلم جای غیر تو باشد بهتر آنکه شود دلم ویران ما که خشکیم و رود بی آبیم رحمت بی کرانی و باران آرزوی وصال داریم و خسته ایم از جدایی و هجران یک شب جمعه می رسم به حرم در کنار تو می شوم مهمان مادری خسته، می رود از حال در میان شلوغی گودال "علی میرحیدری"
4_5780679745922404048.mp3
5.43M
گوش کن میشنوی صدای قدمای بهارو با هم پر بدیم، تو آسمون خدا دلا رو امشب حال ما ،حال و هوای خوب بهشته تو تقدیرمون، خدا دیدن یارُ نوشته (دنیا تاریکه و فانوس اومده جبرئیل هم واسه  پابوس اومده واسه اهل جنت طاووس اومده(۲) خوبه با نگاهش روزگارم مگه میشه اسمشُ نیارم آرزوی من فقط همینه سرمو کف پاهاش بزارم بنفسی انت اباصالح بنددوم: امشب وقتشه، بساط عاشقیه ما جوره دل بی تابه و ، بی قرارِ برای ظهوره سربازا به خط! همه آماده میون لشگر آخر میرسه ، بقیعُ میسازه یل حیدر (اقیانوس لطفش، چه بی کرونه مِهرش بی اندازه‌س، تا آسمونه مرغ دل هر هفته، تو جمکرونه(۲) همه ی جهان چشم انتظارش شده دل عالم بی قرارش میرسه یه روز وارث حیدر میرسه آقام با ذوالفقارش بنفسی انت اباصالح "علی میرحیدری"
4_5967356380569410134.mp3
2.39M
خورشید وجود تو زمستونو بهار کرد چشمای تو عاشقا رو بدجوری دچار کرد لیلی به هوای عشق تو مجنون شد هوار کرد ای، ستاره ی آخر منظومه ی فاطمی ای، محبت و لطف همیشگی و دائمی تو، چاره ی دردای همه مردم عالمی تو خورشیدی، نور مهر و امیدی تو از نسل حیدری و میدونم بوی مرتضی میدی یا صاحب الزمان(۳) بنددوم: آره قصه ی این عاشقی دور و درازه کار ما فقط نیازه و کار تو نازه خوشبخته اونی که زندگیشو با تو بسازه ای، قرار و آرامش بی قراری همه باز، شب تولد تو رو لبامه زمزمه من، منتظرت نشستم ای عزیز فاطمه تو دریایی، خیلی خیلی آقایی توی دستاته صحیفه ی مادر تو وارث زهرایی یا صاحب الزمان(۳) "علی میرحیدری "
4_5962922290692755898.m4a
841.4K
«زمزمه احیا نیمه شعبان» 🔻بند اول بر نمیاد کاری که از دست من آقا به جز دعا برا ظهورت شب ولادته کجایی امشب حس میشه تُو مجلس ما حضورت کاسه ی خالی مو باز _ به محضرت آوردم تموم زندگی مو _ دست خودت سپردم (آقای من کجایی) 🔻بند دوم نیمه ی شعبان شده و دوباره اَحیاء گرفتم و "کمیل" میخونم مى بينى "تحبس الدعا" شدم من خودت دعام کن که به پات بمونم شامل حال من بود _ همیشه رحمت تو ببخش از اینکه هستم _ باعث زحمت تو (آقای من کجایی) 🔻بند سوم هر هفته پرونده‌مو دیدی آقا مثل همیشه باز چشاتو بستی بجای اینکه من باشم منتظر تو همیشه چشم به‌راهم نشستی با این همه گناهم _ فقط پُر از حجابم حتی یه بار ندیدم _ که بکنی جوابم (آقای من کجایی) 🔻بند چهارم شب ولادت و شب زیارت خوب میدونم زائر کربلایی کربلا گفتم و دلم پَر گرفت بگو چکار کنم از این جدایی شش گوشهء حسین و _ کِی میشه باز ببینم من از الان به والله _ دلتنگ اربعینم (حسین حسین حسین جان) شاعر و نغمه پرداز :
می‌نویسیم که دلدار بخواند ما را کاشکی نامه‌رسانی برساند ما را چه بگوییم، که اعدامِ صدا آزاد است می‌نویسیم قلم منتقمِ فریاد است بسم‌ربّ‌الْقلم ای آیه‌ی موعود سلام! از لبِ تشنه‌لبان می‌چکد «ای رود سلام!» اگر از حال دل بی‌خبران جویایی اگر از بغضِ نگاهِ نگران جویایی ... غصه‌ای نیست، به جز غربتِ جان‌فرسایت نیست غم، جز غمِ هجرانِ جوان‌فرسایت چشم‌مان کور شد از بسکه ندیدیم تو را گوش‌مان کر شده از بس نشنیدیم تو را دل‌مان گوشه‌ای از بی‌خبری‌ها پوسید لب‌مان نامِ تو را جای قدومت بوسید الغرض؛ بی‌سپری در دلِ دشمن سخت است تکیه بر دوستیِ باد سپردن سخت است گرگ‌های دِهِ ما میش، نه؛ چوپان شده‌اند راه‌زن‌ها وسطِ قافله پنهان شده‌اند منبرِ جدّ تو را منبریان دزدیدند خویش را نامه‌رسانان شما نامیدند نانِ هجرانِ تو را ندبه‌فروشان خوردند سودِ بازار تو را روضه‌فروشان بردند لشکرِ بی‌خبران از خبرت می‌گویند دشمنانِ پدرت از پدرت می‌گویند حرف‌شان گرچه دروغ است، ولی می‌گویند عمروعاصان سخن از عدلِ علی می‌گویند شمرکیشانِ زمان دورِ سرت می‌گردند کوفیان دنبالِ نامه‌برت می‌گردند برگِ تقویم پر از جمعه‌ی دلگیر شده روز موعود بیا، آمدنت دیر شده کاش تا خیمه‌‌ی سبزت قدمی پل بزنیم پیش چشمان ترت حرفِ تغزّل بزنیم ... پادشاها! چقدَر دردِ نداری سخت است بین آبادی خود بی‌کس‌وکاری سخت است اشک، شد دانه‌ی تسبیح و زمین را پُر کرد با چنین سیلِ غمی لحظه‌شماری سخت است وسط لشکری از گرگِ بیابان دیده ابر باشی، ولی از ترس نباری سخت است از سرِ «منتظِرآبادِ ظهورت» بروی دل به صحرای غریبی بسپاری سخت است در زمینی که به عشقت شده نرگس‌کاری مثلِ هر روز گُلِ اشک بکاری سخت است گوشه‌ی شهرِ چراغان شده از میلادت سر به دیوار غریبی بگذاری سخت است ؛؛؛ گر چه حرف از تو دروغی‌ست که در تکرار است بینِ ما بی‌عملان مردِ عمل بسیار است جاده‌ی چشمِ نگاهِ نگران مرطوب است یوسف از راه بیا؛ شهر پر از یعقوب است جانِ «عَجّل فَرج»؛ ای روح دعا منتظریم با دلِ منتظران راه بیا منتظریم