هدیه به امام باقر صلوات
واحد سنگین شهادت امام باقر
گودال قتگاه و راس جدارو دیدم
بدنه غرق به خون شهدا رو دیدم
به زور نیزه زره را زتنش بیرون کرد
ته گودال بدنه خون خدارو دیدم
اقام اقام اقام
صدای استخون و صدای سم مرکب
گردو خاک و غبار روی هوارو دیدم
غارت خودو علم غارت پیراهن را
مشک پاره شده و دست جدارو دیدم
اقام اقام اقام
در لباس اسیری با دستای بسته من
دور عمه سنان بی سر پارو دیدم
یک نفر گفت کنیز و دلم و اتش زد
توی بازارای شام قحط حیارو دیدم
اقام اقام اقام
رضا نصابی
#زمینه_شورواحد_روضه_ای_امام_باقر
🎼#سبک_بین_جنجال
#دردبی_درمونه
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
درد بی درمونه توو سینه
غم و غصه چقدسنگینه
ازعطش چشم کم سوی من
حجره رو داره دود می بینه
....
دارم از زهر کین میسوزم
دیگه راحت میشم از دنیا
مگه یادم میره عذاب و
غصه های روز عاشورا
....
یادمه ای فلک/هی می خوردم کتک
میگفتم آی کمک/کمک کمک کمک
میخوردم هرکجا/همراه عمه ها
سیلی بی هوا/هوا هوا/هوا
آه و واویلتا واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
یه روز خوش ندیدم ای وای
زجر و دردا کشیدم ای وای
یادمه روی خار صحرا
با رقیه دویدم ای وای
...
دلم و دست غم سپردم
سیلی مثل رقیه خردم
روزی صد بار باحسرت گفتم
کاش توی کربلا می مردم
شام غریبون و
چشای گریون و
موی پریشون و دیدم دیدم دیدم
کوچه وبازار و
محنت و آزارو
سرعلمدار و دیدم دیدم دیدم
آه و واویلتا واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
گلای پر پرو می دیدم
نفس اخرو می دیدم
می کشید خنجرو رو حنجر
می بریدش سرو می دیدم
دیده های تر و می دیدم
غارت معجرو می دیدم
دزدیه زیور و خلخال و
حتی انگشتر و می دیدم
ضربه ی تازیون
صورت ارغوون
غربت عمه ها. خدا خدا خدا خدا
گریه بچه ها
غارت خیمه ها
بین حرومیا خدا خدا خدا خدا
آه و واویلتا واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندچهارم
غروب کربلا رو دیدم
غارت خیمه ها رو دیدم
بدنه بی سرو عریان و
به روی رها رو دیدم
....
می دیدم روی نیلوفر رو
لاله و غنچه پر پر رو
می دیدم روی نی می بستن
سر خونه علی اصغر رو
اشک غمه رباب
چشم نمه رباب
کنار گهواره خدا خدا خدا خدا
گریه و ناله و
اشک سه ساله و
گوش بی گوشواره خدا خدا خدا
آه و واویلتا واویلا
💠💠8⃣1⃣2⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#امام_باقر علیه السلام
#زمینه
بند1️⃣
من آخرین یادگار کرب وبلام
یه عمره که بارونیه صحن چشمام
همیشه کارم ناله و اشک و آهه
میراثم این مرثیه هاست مثل بابام
شده یار من گریه و
مصیبت و غم قاتلم
از روضه های قتلگاه
خونه دلم
نمیره از یادم
غمای بی حدم
نشسته بود قاتل
روسینه ی جدم
امون امون ای دل
بند2️⃣
با خاطرات اسیری قدم شد خم
دلمشب و روز میسوزه از این ماتم
یادم نمیره غل و زنجیر آوردن
جای کبودیش هنوزم هست رو دستم
همیشه جلو چشممه
جسارتای بیشمار
اشکای منو خنده ی
اون نیزه دار
بال و پرم زخمه
چش ترم زخمه
از سنگ روی بام
هنوز سرم زخمه
امون امون ای دل
بند3️⃣
با یاد این غم شدم از دنیا بیزار
مارو نشوندن وسط کوچه بازار
حرف از کنیزی تا وسط اومد انگار
تموم عالم رو سر من شد آوار
مگه میره از خاطرم
شلوغیه بازارشام
عمه زینبو میزدن
پیش بابام
بزم شراب کشتم
اونجا شکست پشتم
هنوز از این کابوس
گره میشه مشتم
امون امون ای دل
شعر:حسین نوری
سبک:محمدجواد ابوتراب زاده
#امام_باقر
#زمینه
بند1⃣
یادگارکرب و بلام
زنده شد باز خاطره هام
مگه یادم میره غم
کوفه وشام
جاری میشه
اشکم نم نم
وقتی میکنم
یاد حرم
یادمه که دور خیمه هامیدویدم
توحرم غیر آتیش ودود نمیدیدم
غیر عمه کی میدونه که چی کشیدم
واویلا واویلا
بند2⃣
یادمه از یه بی حیا
که میومد طرف ما
عمه زینب صدا میزد
جلونیا
دودآتیش
میرفت بالا
میکردم فرار
از خیمه ها
شنیدم از شمر بی حیا حرفای بد
میدیدم با کعب نی رقیه رو میزد
میگرفتن بدجوری مارو زیر لگد
واویلا واویلا
بند3⃣
یه غمی مونده تو دلم
شده این غصه قاتلم
میزدن سرها رو به نی
مقابلم
میسوختم تو
آتیش وتب
مارو میزدن
هرروز وشب
کی میدونه که یه عمریه چی میکشم
تا میاد باز خاطرات شام جلوچشم
شده بودن تازیونه ها نوازشم
شعر:حسین نوری
سبک:رضا عرفانی
#واحدزمزمه_شهادت_امام_باقر_ع
#سبک_محمداصفهانی
#باقرالعلومم_که_ازجفای_کینه
🌷🌷🌷
✅بنداول
باقرالعلومم
که از جفای کینه
درمیان بستر
قلبم به غم عجینه
خسته از زمونه
میون اشیونه
از شراره ی زهر
پر میزنم زخونه
صادقم کجایی بیا و
ابی رسان بردهنم
بین میان حجره عزیزم
نمانده جانی به تنم
اتش زهر کین بسوزد
هم جانم و هم پیکرم
لحظه های اخر رسیده
صدازنم وای مادرم
بین که در اتشم
منتت میکشم
ااااه ازین غم جداااایی
_________________________
✅بنددوم
امده به یادم
درکودکی چه دیدم
بین دشت بلا
باعمه می دویدم
خیمه ها واتش
ظلم بنی امیه
برزمین خوردنم
باعمه ام رقیه(س)
دست بسته بودیم
میان دشنام بین خنده ها
صحنه ی دلخراش ماو
سرهای روی نیزه ها
امده به یادم خولی و
حرمله و شمر و سنان
لب مثل گل حسین و
ضربه ی چوب خیزران
ازجفای یزید
جان به لبها رسید
اه ازین غم جداااایی
💠💠💠🔴 288 ❌💠💠💠
_________________________
#شاعرسبک_سازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#واحدزمزمه_شهادت_امام_باقر_ع
#من_باقر_ال_مرتضایم
🌷🌷🌷
✅بنداول
من باقر ال مرتضایم
مسموم زهر جفاشدم
اگر چه سوزد کل وجودم
ولی ز غمها رهاشدم
باخاطراتی که از گذشته
دارم بسوزد این جگرم
در احتضارم طاقت ندارم
ذکر لبم باشد مادرم
مسموم کینم
ازغم حزینم
ذکر لبم باشد مادرم
________________________
✅بنددوم
ایدبه یادم از غربت وغم
ازسرزمین دشت بلا
انجا که جدم را سربریدن
باکام عطشان کرببلا
امد به یادم ان تل خاک و
گودال پر خون قتلگاه
ان جا که سرها می بریدند و
عمه زینب میکرد نگاه
میگفت حسینم نوردوعینم
بمیره خواهر برای تو
آه و واویلا آه و واویلا واغربتا
💠💠💠🔴 286 ❌💠💠💠
________________________
#شاعرسبک_سازڪربلایے_مجیدمرادزاده