#امیرالمومنین_علی
#عید_غدیر
هو میکشیم جامِ علی را بیاورید
امشب مِیِ مُدامِ علی را بیاورید
تَرسم بنایِ میکده زیر و زِبَر شود
ای وای اگر که نامِ علی را بیاورید
بینِ مزار هم کفن خویش میدَرم
یک بار اگر سلامِ علی را بیاورید
بازارِ شاعران و ادیبان بِهَم زنید
یک واژه از کلامِ علی را بیاورید
جبریل هم رسیده گرههاش وا شود
آقایِ من غلامِ علی را بیاورید
موسی نی ایم قصه اگر لن ترانی است
یک جلوه از تمامِ علی را بیاورید
- -
ما را خمارِ باده نوشتند با علی
ما را حلال زاده نوشتند با علی
گیرم خدا دوباره دو دنیا بیاورد
اما محال باشد علی را بیاورد
او اول است از همه باید پیمبرش
این دست را بگیرد و بالا بیاورد
عزم جهاد میکند و وقت رفتنش
یک کاسه آب حضرتِ زهرا بیاورد
یک دَم بس است از دو دَمِ ذوالفقارِ او
تا حالِ صد سپاه کمی جا بیاورد
اُفتاده از نَفَس ملکالموت میرسد
تا ذوالفقار محضرِ مولا بیاورد
وقتِ نبردِ اوست و جبریل آمده
تا دستمالِ زردِ علی را بیاورد
- -
یکدم سرِ سپاهِ عرب میزند علی
ای نازِ ضربِ شصست عجب میزند علی
مست است هرکه نعرهی او شورِ یا علیست
مَرد است هرکه قبلهی او مرتضی علیست
حجش قبول هرکه به ایوان طلا رسید
بختش بلند هرکه گره خورده با علیست
معراج رفته بود ببیند خدا کجاست
معراج دید و گفت ببین تا کجا علیست
گفت از علی مع الحق و از حق مع العلی
من ماندهام علیست خدا یا خدا علیست
ظهر غدیر نقشِ عقیقِ رسول شد
مولا علیست تا که خدا هست تا علیست
ما شاهرگ به پای علی میزنیم شُکر
شرحِ تمام غیرت ما خونِ ما علیست
- -
شُکرِ خدا که حُرمت میخانه داشتیم
عمریست با علی سر دیوانه داشتیم
بر طاق آسمانِ نجف نام فاطمه است
بالای آستانِ نجف نام فاطمه است
حتی اذانِ صحنِ علی چیزِ دیگری است
سر تا سرِ اذانِ نجف نامِ فاطمه است
این شهر مِلکِ حضرتِ زهراست مهر اوست
هرجا رَوی میانِ نجف نامِ فاطمه است
فهمیدهام که روزیِ این شهر دست کیست
دیدم به هر دُکانِ نجف نامِ فاطمه است
جانِ مدینه جانِ جهان نامِ مرتضی است
ای جانِ من که جانِ نجف نامِ فاطمه است
ما را علی به فاطمهاش هدیه داده است
بر برگهی امانِ نجف نام فاطمه است
- -
سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است
انگشتریِ دُرِّ نجف دستِ فاطمه است
حسن لطفی
#امیرالمومنین_علی
#عید_غدیر
خدا براى جهان كم نذاشت با حيدر
و گفت قبل ازل يا على و يا حيدر
خدا نوشت كه روى زمين خدا حيدر
خدا نوشت كه مولاى انبياء حيدر
فقط بهشت على و فقط على عشق است
خدا نوشت على و فقط على عشق است
مقام خضر نبى تازه ابتداى على
به روى عرش معلاست رد پاى على
ملائكه همه حيرانِ ربناى على
كه آبروى دو عالم نخ عباى على
على كَسیاست كه معراج با پيمبر رفت
على كسیاست كه از عرش هم فراتر رفت
قيامت است قنوتش...هزار اى والله
جلالت و جبروتش...هزار اى والله
ركوع و شأن هبوطش...هزار اى والله
تلاوت و ملكوتش...هزار اى والله
دريده سينهى خود را براى او كعبه
و رفته بدرقهاش پا به پاى او كعبه
زِ معجزات تو جبريل دست و پا گم كرد
تو را به پيش ملائك خدا تجسم كرد
خدا هميشه به اين لحظهها تبسم كرد
"و با زبانِ شما با نبى تكلم كرد"
براى مدح شما يك غزل خدا گفته
و گفته راز خودش را...يقين تو را گفته
لبم هميشه فقط يا على مدد گويد
كرامتت زِ ازل تا الى الابد گويد
زِ هيبت دل شير تو بى عدد گويد
ميانِ معركه عمروبن عبدود گويد
بزن سرى كه نباشد در آن هواى على
خوشا به حال كسى كه شود فداى على
كسى نيامده اندازهى تو آقاتر
كسى نديد رُخى از رخ تو زيباتر
كسى نديد طلوعى زِ تو معما تر
و نيست دست كسى از يد تو بالاتر
زمين و عرش خدا دانهاى زِ تسبيحت
نشد به غير خودت آفريده تشبيهت
آرمان صائمى
#امیرالمومنین_علی
#عید_غدیر
کسی نیامده او را علی جواب کند
علی به سمت گدایان خودش شتاب کند
کسی که روی علی ذره ای حساب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
علی فقط که علی نیست، چارده نور است
از او جدا شدن از هفت پشت ما دور است
برای دایره ی شاعران بی تکرار
شده ست خطبه ی بی نقطه، نقطه ی پرگار
در اولین خم زلفش اسیر شد عطار
هزار شاعر مضمون سرا هزاران بار
خیال وصف علی را قلم به دست شدند
شراب عشق علی را نخورده مست شدند
علی، علی ست و زهرا شناسنامه ی اوست
شروع او حسن است و حسین ادامه ی اوست
صفات خاص ملایک صفات عامه ی اوست
من از خودم که نمی گویم، این چکامه ی اوست
برای او و خدا، دل، شریک قایل نیست
میان عاشق و معشوق، هیچ حایل نیست
که گفته روی زمین قرن هاست گم شده ایم؟
نه! ما مجاور کوی صد و دهم شده ایم
مسافر نجف و کربلا و قم شده ایم
مبلغ جریان غدیر خم شده ایم
غدیر از نظر شیعه عید الاعیاد است
خدا ولایت خود را به شیعیان داده ست
به هر که عاشق او شد اسیر می گویند
به دست های علی دستگیر می گویند
و اهل عرش، علی را امیر می گویند
هنوز جن و ملک از غدیر می گویند
جماعت این دو سه خط را ولی نمی فهمند
که چیزی از درجات علی نمی فهمند
علی که بود؟ نه می دانم و نه می دانی
محب او چه عرب باشد و چه ایرانی
چه آشکار سلامش کند چه پنهانی
چه در سلامت کامل چه در پریشانی
جواب می شنود از علی: سلام علیک
اگر مرید مرامش شدی بگو لبیک
به پاست تیر و علی روی پاست وقت نماز
نماز اوست زکات و گداست غرق نیاز
دهان کعبه از این کارهای او شده باز
که در نهایت ایجاز می کند اعجاز؟
به جز علی، که هر انگشت او هنرمند است
برای او در خیبر به تار مو بند است
اگر که دشمن او تیغ را غلاف کند
علی که جنگ ندارد، چرا مصاف کند؟
عمر به خوبی او باید اعتراف کند؟!!
رواست کعبه نجف را اگر طواف کند
کجا شبیه به نهج البلاغه آمده است؟
کتاب های جهان را کسی ورق زده است؟
ستاره ای ست برای خودش ابوریحان
ولی کنار علی می شود ابوحیران
که گفته نام علی نیست داخل قرآن؟!
هزار بار بخوان از شروع تا پایان
قسم به نقطه ی زیرین باء بسم الله
علی ست معنی قرآن، سخن کنم کوتاه
ستاره روزنی از وصله ی عبای علی ست
روایت است سماوات زیر پای علی ست
به عرش رفته محمد، پی خدای علی ست
به نقل قول، صدای خدا صدای علی ست
قرار شعر بر این شد سخن شود کوتاه
چه "یاعلی" بنویسم چه "فی امان الله"
محمدحسین ملکیان
#عید_غدیر
باز مرغ غزلم میل پریدن دارد
تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد
نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی
باده از دست یدالله چشیدن دارد
آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل
پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد
همه ذرات جهان گرد علی می گردند
این طوافیست به والله که دیدن دارد
تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم
اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد
ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد
تا علی هست به دل ... قلب تپیدن دارد
حامد ظفر
#عید_غدیر
عاشق همیشه در پی دیدار دلبر است
قلبش صدف و عشق در این سینه گوهر است
در بین باغ های پر از میوه چشم او
در جستجوی میوه خوش رنگ و نوبر است
دنبال یار می رود آنجا که او رود
مانند قایقی که به رودی شناور است
یک تنگ آب گوشه زندان عاشق است
دریا برای ماهی آزاد بهتر است
ماهی ترین مسافر آبی منم منم
دریاترین تجلّی هر عشق حیدر است
ما عاشقیم عشق در عید غدیر ماست
جاپای کوچه گردی حیدر مسیر ماست
عید غدیر راه صحیح خدا بود
مقصود اصلی همه ی انبیا بود
قرآن که جای خود همه تورات و بعد از آن
انجیل هم قشنگی اش از ایلیا بود
بالاتر از همه ، همه دیدند دست حق
بر روی دست ختم رسل مصطفی بود
عکاس روزگار گرفت عکس و گفت این
زیباترین شکار همه لحظه ها بود
هر کس که یا علی به علی گفت نام او
در دفتر شفاعت خیر النسا بود
ممنونم از خدا که گلم با علی سرشت
ذکر علی بلند شود از در بهشت
هر مدّعی عشق که دیگر زرنگ نیست
هر نغمه ای که از دف و تنبور و چنگ نیست
نور علی مقابل هرچه سیاهی است
بالاتر از سفیدی نورش که رنگ نیست
صد بارمینویسم علی یا علی علی
قافیه با علی و ولایش که تنگ نیست
شکر خدا سند زده در دفترم خدا
هستم سگ علی بخدا اینکه ننگ نیست
گاهی شکر به طعم نمک غبطه میخورد
دنیا بدون اسم علی که قشنگ نیست
عشق علی بود همه ی اعتبار من
مهر علی بود همه دار و ندار من
در سینه ام ولای علی مثل مشعل است
تاریخ بیعتم بخدا روز اوّل است
اسلام بی علی بخدا کفر مطلق است
این حرف من که نیست ، فقط ،وحی ُمنزل است
عید غدیر مُهر قبولی دین ماست
عید غدیر عید خدا عید افضل است
پای صراط وقت حساب و کتاب حشر
هر کس که بی علیست پریشان، معطل است
اسلام ناب در گرو نام حیدر است
دین سقیفه ساز ستمکار منحل است
لعنت به آنکه غاصب سامانه ی علیست
لعنت به آنکه گفت علی چارمین ولی ست
میوه بدون عشق علی کال می شود
انسان بی علی چه بد اقبال میشود
قاری سال و برتر قرآن میان قبر
گر بی علی بود بخدا لال می شود
هر کس که پشت پا زده بر حق مصطفی
در زیر پای دوزخیان چال می شود
در دادگاه حشر برای علی دلان
چون با حقند تبرئه اعمال می شود
هر نخ که با ولای علی بافته شود
حتما برای سینه زنان شال می شود
بی مرتضی سفره ی شادی پر از غم است
عید غدیر ناله ی ماه محرّم است
مجتبی صمدی شهاب
#عید_غدیر
نشسته ام لب ایوان خانه ام تنها
که یک غزل بنویسم بدون چون وچرا
غزل برای کسی که مرا بزرگم کرد
کسی که داده به من خرج آب و نانم را
غزل برای همانکس که سفره اش پهن ست
برای هر چه فقیر و برای هر چه گدا
همان که اوج فلک هست خاک نعلینش
همان که مرتبه اش میرسد به عرش خدا
همان که دست دلم از ازل اسیرش بود
اسیر برکه ی سبز "خم غدیرش" بود
دلم شکسته وخسته ز جنب و جوش شده
دلم چه گوشه نشین و چه بی خروش شده
دلم دوباره خمار پیاله ی ساقیست
دلم خراب شرابی ز می فروش شده
مرا کسی به گمانم "غلام" میخواند
دلم هوایی این نغمه و سروش شده
دلی که از همه دل ها بریده ام حالا
اسیر غمزه ی یک پیر کهنه پوش شده
برای اینکه"علی"بشنوم من از"زهرا"
ببین چگونه زبانم شبیه گوش شده
خدا کند که دگر تا همیشه خواب شوم
فدای خاک قدم های بوتراب شوم
دوباره باز هوای نجف به سر دارم
از اینکه بال ندارم دو چشم تر دارم
به جان مادر پیرم بدان که ممکن نیست
که دست از در این خانه ی تو بردارم
به خاطر نظر مهربان حضرت توست
میان این قفس سینه جان اگر دارم
همه مرا به خدا بنده ی تو می گویند
به جای کعبه ز بس بر رخت نظر دارم
امین مکه محمد ولی امیر تویی
دلیل واقعی خطبه ی غدیر تویی
تو شاه هستی و من سائل درت هستم
گدای روز و شب دست قنبرت هستم
کبوترانه به سوی تو بال وپرزده ام
که باورت بشود من کبوترت هستم
میان اینهمه اسم و لقب که داری تو
هلاک نام خدایی "حیدرت "هستم
خداست شاهد حرفم که از طفولیت
همیشه ماهی آن حوض کوثرت هستم
امام اول من آخرین پناه منی
تو نور مطلق حق درشب سیاه منی
محمدحسن بیات لو
#عید_غدیر
میان دلش هر که صافی ندارد
مصونیت از انحرافی ندارد
تعجب ندارد محب خلیفه
اگر مادرش هم عفافی ندارد
نگردید، غیر از علی جا ندارد
دلم حاجت موشکافی ندارد
بگو گرد کعبه به حاجی نچرخد
اگر دور حیدر طوافی ندارد
خود حق برایش گریبان دریده
مگر کنج کعبه شکافی ندارد؟!
سر کوی او گریه آورده تنها
گدایی که حتی کلافی ندارد
اگر ذوالفقارش به عاشق حرام است
چه بهتر که ابرو غلافی ندارد
به معراج ایوان طلا هر که رفته
از این درد دوری معافی ندارد
بیایم... نیایم... سراغم می آید
نیازی غنی بر تلافی ندارد
محب علی را به زهرا ببخشند
اگر هم عبادات کافی ندارد
به لبخند زهرا علی باورم شد
به عشق علی فاطمه مادرم شد
بخواهم نخواهم إلٰهم علی شد
ثوابم علی شد، گناهم علی شد
علی کعبه و مسجد و معبد من
کنشتم علی، خانقاهم علی شد
وجودم علی شد، سجودم علی شد
خودش شاهد است او، گواهم علی شد
شب من لبالب شد از نام حیدر
همین که سحر شد، پگاهم علی شد
چه در بین خنده، چه در بین گریه
همین خنده و اشک و آهم علی شد
زمین و زمانم، تمام جهانم
میان فلک، شمس و ماهم علی شد
چنان جلوه ی ذات حق شد که گویی
علی هم خدا شد، خدا هم علی شد
نه تنها زبانم، نه تنها بیانم
که حتی شکوه نگاهم علی شد
گدا بودم و همنشین گدا شد
رعیت شدم، پادشاهم علی شد
من افتاده بودم بدون پناهی
به دادم رسید و پناهم علی شد
پدر بود و با خود مرا آشنا کرد
زمان دعایش مرا هم دعا کرد
موحد دو دلبر نمی بیند اصلا
دو قبله...دو منبر...نمی بیند اصلا
هر آن کس که مست امیر عرب شد
کم از خیر مادر نمی بیند اصلا
کسی که دلش از محبت، حرم شد
دلش را مکدر نمی بیند اصلا
مشامی که بوی نجف را چشیده
صفایی به قمصر نمی بیند اصلا
دلم در نجف مانده و منزلی را
از این خانه بهتر نمی بیند اصلا
کسی که نگاهش به ایوان بیافتد
خودش را که دیگر نمی بیند اصلا
به چشم خدابینِ سلمان یقینا
علی را اباذر نمی بیند اصلا
زمین احد شاهد است این که احمد
از او با وفاتر نمی بیند اصلا
به جز مرتضی فاتح دیگری را
به خود باب خیبر نمی بیند اصلا
اگرچه فلان و فلانی گریزند
کسی پشت حیدر نمی بیند اصلا
ملائک تماشاگر یک جوان مرد
علی ضربه می زد، خدا کیف می کرد
به عشق علی مادرم داده شیرم
که باشم همیشه غلام امیرم
گرفت اختیار مرا و چه بهتر
که از مدح او تا ابد ناگزیرم
کجا قنبرم من؟ کجا بوذرم من؟
به دردش نخوردم، خودم می پذیرم
بهایی ندارم، خدایی ندارم
اگر دامن مرتضی را نگیرم
بدون ولایت نمی ارزد اصلا
ابوحمزه ها و دعای مجیرم
علی زیر و رو می کند هر چه کردم
ثواب قلیلم، گناه کثیرم
همیشه میان گذر می نشینم
بزرگی حقیرم، زلیخای پیرم
میان قنوتم دعا کردم امشب
شبی سوی ایوان بیافتد مسیرم
مرا قطعه ای از نجف می شناسند
چنان پر شده از محبت ضمیرم
پی انحراف سقیفه نرفتم
فقط پیرو ماجرای غدیرم
غدیر آمد و فکر من با علی شد
صد و ده نفس ذکر من یا علی شد
رسیده به گوشم صدای محرم
سیاهی خریدم برای محرم
هوای غریبی دلم را گرفته
هوای حسین و هوای محرم
دوباره به پا می شود جنت حق
به پا می شود خیمه های محرم
فدای شهیدی که با خون پاکش
بنا کرده دانش سرای محرم
من از کودکی نوکر این سرایم
خصوصا میان عزای محرم
به سینه زدم، سینه ام را تکاندم
شدم عاشق و مبتلای محرم
کمی از کرامات شاه غدیر است
اگر که شدم آشنای محرم
سرم را روی زانویم می گذارم
که اشکی بریزم سوای محرم
جگر گوشه ی مصطفی و علی بود
عزیزی که شد سرجدای محرم
بماند درون دلم روضه هایم
بماند همان ابتدای محرم
خدایا مرا تا محرم نگهدار
مرا تا ابد زیر پرچم نگهدار
محمد جواد شیرازی
#عید_غدیر
شاهنشه اریكه ی قدرت اباالحسن
اسطوره ی صلابت و غيرت اباالحسن
ياوالی الولی، يدحق، بنده ی خلف
يا مظهر العجايب عالم، شه نجف
يعسوب دين ملک زمين تا الی الابد
يا قاهرالعدو،يل خيبر شكن مدد
تو خانه زادِ حضرت سبحانی ای علی
پرچم به دست قله ی عرفانی ای علی
حبل المتين وحصنِ حصينی بدون شک
راه نجات اهل يقينی بدون شک
وَسابقون واقعه يعنی ابوتراب
دريای فيض واسعه يعنی ابوتراب
فرمانروای عالم امكان اباالحسن
ای پادشاه دولت شاهان اباالحسن
ای شرزه شير،ای اسدالله غزوه ها
استاد درس رزم علمدار كربلا
دستان تو ستون سماوات و كائنات
سكان چرخ دادن و چرخاندن كرات
همزاد گردبادی و از نسل آتشی
وقتی به روی دشمن دين تيغ می كشی
تمثال اقتدار خداوندی ای علی
همواره ذوالفقار خداوندی ای علی
پا روی شانه های پيمبر گذاشتی
پا از تمام عرش فراتر گذاشتی
آن تيغ تان و اين سر ما يا ابوتراب
مولا بزن فدای شما، يا ابوتراب
وحید قاسمی
#عید_غدیر
شهادت می دهم حبل المتین عین الیقین هستی
صراط مستقیم حقی و یعسوب دین هستی
شهادت می دهم دست خدا در آستین هستی
شهادت می دهم مولا امیرالمومنین هستی
علی! حکم ولی اللهیات در عرش امضا شد
خدا دستور داد و مصطفی مأمور اجرا شد
تمام عمر بودی گوش به فرمان پیغمبر
پیمبر جان تو بود و تو بودی جان پیغمبر
هزاران بار رفتی که شوی قربان پیغمبر
خدا مدح تو را گفته است در قرآن پیغمبر
خدا در شأن و مدح تو هزاران آیه نازل کرد
"علی بین نماز انگشتری تقدیم سائل کرد"
علی! چشم خدا هستی و یک لحظه نخوابیدی
علی! خشم خدا هستی و از ظالم نترسیدی
شهادت می دهم اول خدا را تو پرستیدی
خودت گفتی خدا را با دو چشم خویش می دیدی
شهادت می دهم اول تو سجده بر خدا کردی
نخستین مرد بودی که به احمد اقتدا کردی
شهادت داد هرکس به ولای تو مسلمان است
ولای تو نشان قطعی تکمیل ایمان است
کسی که از محبینت نباشد عبد شیطان است
علی حب تو شرط لازم عفو گناهان است
خدا هرگز نمی بخشد بدون تو گناهی را
بدون تو نمی بیند کسی عفو الهی را
قسیم النار و الجنه تو هستی ساقی کوثر
ولی الله اعظم هستی و داماد پیغمبر
نداری هیچ همتایی به جز صدیقه اطهر
علی ابن ابیطالب امیر المومنین حیدر
نه این حرف پیمبر نیست این حکم خداوند است
امیرالمؤمنینی به علی تنها برازنده است
به احمد وحی آمد که علی مولا الموالی شد
چه وحیی بود جبرائیل هم حالی به حالی شد
امیرالمومنین حیدر شد و اوضاع عالی شد
هر آنچه بود در مشت خدا امروز خالی شد
علی تصویر شفاف خدا در صفحه دنیاست
علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاست
امام جن و انسان است علی بن ابی طالب
به روز حشر میزان است علی بن ابی طالب
پناه بی پناهان است علی بن ابی طالب
ولی امر و سلطان است علی بن ابی طالب
به گوشم میرسد امروز از هر سو "علیٌ حق"
ملائک ذکر میگویند" علیٌ هو علیٌ حق"
علی عالی اعلا، یل حق، حیدر کرار
علی شمشیر اسلام است بر فرق سر کفار
کسی جرات ندارد که بجنگد با تو در پیکار
علی مولاالموالی و علیٌ قاهر القهار
امام العارفین خیر الوصیین منتهی الآمال
بگو حیدر مدد ذکر علیٌ افضل الاعمال
آرش براری
#عید_غدیر
یا مظهرالعجائب دنیا ابالحسن
یا ایهالعزیز خدا ، یا ابالحسن
وقتی غلام حلقه به گوش حسن شدم
بهتر بود صدات زنم با ابالحسن
اول کلام یاد گرفته زمادرم
مولای توست حضرت آقا ابالحسن
محشر که گفته اند به ما از هراس آن
راحت توان گذشت ولی با ابالحسن
اعجاز گونه منحصری مثل لم یلد
همچون خدای یکه و تنها ابالحسن
از نوع بهترین عبادات نام توست
ذکر قنوت زینب کبری ابالحسن
این افتخار بس که مرا مقتدا تویی
ای مقتدای ام حضرت زهرا ابالحسن
تنها نخوانده اند شما را ابوتراب
خورشید و آسمانی و دریا ابالحسن
در خلقت تو هرچه تأمل نموده ام
راهی نبود غیر معما ابالحسن
میزان محشری و صراط قیامتی
حرف و حدیث آخر عقبا ابالحسن
یاسر مسافر
#عید_غدیر
درظهر غدير تا كه موسای نبی
بوسه به رخ منور هارون زد
چشمان حسودان و بخيلان عرب
از شدت غم ، از حدقه بيرون زد
از مشرق دستهای پر مهر نبی
خورشيد ولايت و امامت تابيد
با شوق ملائک همه فرياد زدند:
« تا كور شود هر آنكه نتواند ديد»
فرمود نبی به امر معبود وَدود
بر امت من علی امام است امام
اين مژده ی من به شيعيانش، دوزخ
بر شيعه ی مرتضی حرام است حرام
گُل كرد سپيده ی تبسم به لبش
تا آيه ی «اكملتُ لكُم» نازل شد
فرمود: خوشا به حالتان ای مردم
با حُب علی دين شما كامل شد
فرمود خدا ولايت حيدر را
بر آدم و نسل بعد او واجب كرد
در روز ازل كليد فردوسش را
تقديم ِ علی بن ابيطالب كرد
فرمود: برادرم علی مَحرم ماست
از عالم غيب مثل من آگاه است
قرآن چقدر مدح و ثنايش را گفت
او نقطه ی زير باء بسم الله است
فرمود كه يادگار من بين شما
تا روز حساب، عترت و قرآن است
بايد كه به هر دوشان تمسک جوييد
اين راه نجات اصلی انسان است
ذكر صلوات عرشيان می آمد
تا رفت به سوی آسمان دست ِ علی
از عرش بلند و يک صدا می گفتند:
اَلحَق كه اميرمومنان است علی
جبريل به خدمت علی آمد و گفت
تبريک؛ كه اين مقام زيبنده ی توست
ای حضرت بوتراب درهر دو جهان
هارونی ِ اين قوم برازنده ی توست
جبريل به جانشين پيغمبر گفت
ای مظهر افتادگی و آقايی
مردم اگر امروز امامت خوانند
عمريست امام عالم بالايی
از فتنه ی بين كوچه ها می ترسم
از سيلی و بغض يک پسر می ترسم
دلواپس غربت تو هستم آقا
از آتش و ميخ پشت ِ در می ترسم
با ديدن اين بركه و گودال غدير
يكباره به ياد كربلا افتادم
در گودی قتلگاه خود را ديدم
بر پای حسين سر جدا افتادم
وحید قاسمی
#عید_غدیر
شعر من از کرم اوست که ارزش دارد
این جهان از قدم اوست که ارزش دارد
هیئت ام با علم اوست که ارزش دارد
خادمی حرم اوست که ارزش دارد
باز مست از می صهبای غدیرم کردند
عمری است بر در این خانه اسیرم کردند
خواستم مدحیه های علوی بنویسم
عامیانه ولی بین المللی بنویسم
خواستم از دم عشق ازلی بنویسم
در دل خود صد وده بار "علی" بنویسم
مرتضی کیست که عالم همه دیوانه ی اوست ؟؟
این چه شمعی ست فقط فاطمه پروانه اوست ؟؟
خبر آمد که آقای غدیرش کردند
و به فرمان خداوند وزیرش کردند
به ید احمد مختار امیرش کردند
و مرا تا ابدالدهر اسیرش کردند
غم ندارم به رسول مَدَنی نائب هست
غصه ای نیست عَلیِ بنِ اَبیطالِب هست
گوئیا وحی رسیده نَبیَ الله ،بگو
همه را جمع کن و در وسط راه بگو
برو بر منبر و با یک دل آگاه بگو
" اَشهَدُ اَنَّ عَلیً وَلیُ الله "بگو
تو بگو تا همگان بشنوند این اَشهد را
تو بگو تا بشناسند ولی ایزد را
مثل امروز همه مالک و عمار شدند
دست در دست علی با نفسش یار شدند
عده ای سخت از این واقعه بیزار شدند
از همان اول کاری چو سگی هار شدند
بعد پیغمبر اسلام ولایت دارد
او به جن و ملک و انس امامت دارد
اوست که بعد نبی حق خلافت دارد
در دل مرد و زن شیعه اقامت دارد
چقدر بیعت با شیر خدا شیرین است
هر کسی منکر حیدر بشود بی دین است
به خدا دلبر دلهاست تعجب نکنید
بخدا شاه دو دنیاست تعجب نکنید
آری او شافع فرداست تعجب نکنید
همه ی هستی زهراست تعجب نکنید
اَسَدُالله ست علی ،کور شود چشم حسود
وَ یَدُ الله ست علی ،کور شود چشم حسود
وسط معرکه ها هم قدمش نیست که نیست
گفته حاتم که رقیب کرمش نیست که نیست
بشری نیز حریف قلمش نیست که نیست
بیرقی هم به شکوه علمش نیست که نیست
هرکه هرجا که رسیده همه ، کارِ علی است
به خداوند قسم که "همه کاره" علی است
علیرضا خاکساری