#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
موسي شدي كه معجزه اي دست وپا كني
راهي براي رد شدن قوم، وا كني
زنجير هاي زير گلويت مزاحم اند
فرصت نمي دهند خودت را دعا كني
در يك بدن بجاي همه درد مي كشي
مي خواستي تمام خودت را فدا كني
وقت اذان مغرب اين تازيانه هاست
وقتش رسيده است كه افطار وا كني
مثل علي عروج نمازت امان نداد
فكري به حال فاصله ي ساق پا كني
عيسي مسيح من به صليبت كشيدهاند
اينگونه بهتر است خدا را صدا كني
حالا ميان قحطي تابوت هاي شهر
بايد به تخته هاي دري اكتفا كني
علی اکبر لطیفیان
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
هر كه یك دفعه سر این سفره مهمان می شود
مور هم باشد اگر روزی سلیمان می شود
سر به زیر انداختن ذاتش توسل كردن است
دردها در این حرم ناگفته درمان می شود
این كریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیك
نام مادر كه وسط باشد دو چندان می شود
ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید
در رجب ها كاظمین ما خراسان می شود
نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری
هر كه می بیند تو را، از نو مسلمان می شود
نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند
یك نفر از آن همه پیر جماران می شود
این دلِ ما، سینه ی ما، عرش ما، حتی بهشت
هر كجا موسی بن جعفر نیست زندان می شود
نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می خورد
لااقل یك گوشه از صحنت نگهبان می شود
علی اکبر لطیفیان
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
من آمده ام بر تو پناهم مولا
با دست تهی روی سیاهم مولا
امروز که بادلم شدم مهمانت
محتاج تو و نیم نگاهم مولا
هفتم گل گلشن ولا ادرکنی
ای نجل علی مرتضی ادرکنی
موسایی و از نسل محمد هستی
سرمنشاء احسان و سخا ادرکنی
از طفولیت تو بودی یار ما
بوده ای تو همدم و غمخوار ما
یابن زهرا امشب از لطف و کرم
کن نگاهی بر دل بیمار ما
سائلی هستم کنار خانه ات
آشنایم من نیم بیگانه ات
گشته ام از لطف و احسان شما
ریزه خوار سفره ی شاهانه ات
تو کرم کردی و مهمان تو ام
ریزه خوار خوان احسان تو ام
موسی جعفر ز الطاف شما
من نمک پرورده ی خوان توام
ای گل گلزار باغ مصطفی
شکرلله باتوهستم آشنا
موسی جعفر ز لطفت گشتهام
ریزه خوار خوان احسان شما
ای که صادق را تویی نور دو عین
نجل زهرایی و از نسل حسین
جنت و رضوان جمله شیعیان
مرقد زیبای تو در کاظمین
دین خود از کرم خالق داور دارم
مهر و حب علی و آل پیمبر دارم
شکرلله که ز الطاف خداوند مبین
هر چه دارم همه از موسی جعفر دارم
رضا یعقوبیان
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
تمام عالم هستی فدایت
فدای درد و رنج و غصه هایت
به گوش دل رسد با اشک و ناله
هنوز از گوشه ی زندان صدایت
فدای ذکر یارب یارب تو
صدای ناله های هرشب تو
ز ظلم و جور سندی بن شاهک
دگر جانت رسیده بر لب تو
کاظمین چون کربلای دیگر است
در جهان غوغای روز محشر است
از غم داغ امام هفتمین
دیدگان هشتمین مولا تر است
امشب از کینه امام هفتمین
گوشه ی زندان شده نقش زمین
زین مصیبت در جنان بر سر زنان
سوزد و گرید امیرالمومنین
پیکری را چون غریبان میبرند
بر روی دوش غلامان میبرند
سوزد از این ماتم عظما رضا
از تن مولای ما جان می برند
رضا یعقوبیان
از چه امشب دیده گریان حیدراست
زین الم سوزان دل پیغمبراست
کشته شد موسی بن جعفر از ستم
از غم داغش رضا دیده تر است
کاظمین امشب ز چه ماتم سراست
شور و غوغایی به پا چون کربلاست
کشته شد کاظم امام هفتمین
زین سبب گریان علی موسی الرضاست
دوباره در جهان ماتم به پا شد
عزادار پدر امشب رضا شد
به شهر کاظمین موسی بن جعفر
شهید کینه خصم دغا شد
گل گلزار دین موسی بن جعفر
امام هفتمین موسی بن جعفر
شدی در گوشه زندان بغداد
شهید ظلم و کین موسی بن جعفر
دلم میسوزد امشب از غم تو
که زهر کینه گشته مرهم تو
الاای هفتمین نور هدایت
کنم گریه به بزم ماتم تو
رضا یعقوبیان
گل باغ ولا موسی بن جعفر
عزیز مصطفی موسی بن جعفر
زنسل حیدر کرار هستی
گل زهرا نما موسی بن جعفر
به ایثار و سخا و جود و رحمت
تویی وجه خدا موسی بن جعفر
تو هفتم نور پاک اهل بیتی
امید ما سوا موسی بن جعفر
بوددر سینه ما حب و مهرت
زالطاف خدا موسی بن جعفر
گل زهرا به چشم و قلب زارم
تویی نوروضیا موسی بن جعفر
حریم با صفایت بهر شیعه
بود دارالشفا موسی بن جعفر
به تو باشد چه در عالم چه محشر
همه امید ما موسی بن جعفر
تمام مرقدوصحن وسرایت
بودرضوان ما موسی بن جعفر
روا گردد همه حاجات شیعه
در آن صحن وسرا موسی بن جعفر
چوجداطهرت حیدر در عالم
تویی مشکل گشا موسی بن جعفر
حریمت بهرشیعه تا به محشر
بود دارالولا موسی بن جعفر
تمام شیعیان مرتضی را
تو هستی مقتدا موسی بن جعفر
به اذن خالق یکتا تو هستی
به درد ما دوا موسی بن جعفر
زطفلی گشته ام ای نور یزدان
به درگاهت گدا موسی بن جعفر
دعایم کن که محتاج دعایم
تویی روح دعا موسی بن جعفر
نگاهی گر کنی از لطف و رحمت
شوم حاجت روا موسی بن جعفر
خدا داند که با یک نظره تو
زغم گردم رها موسی بن جعفر
برات کربلا و کاظمینت
نما بر من عطا موسی بن جعفر
بود امید من بر آل عصمت
صف روز جزا موسی بن جعفر
ز درگاه تو ای باب الحوائج
روم مولاکجا موسی بن جعفر
به پاس آن همه لطف و عنایت
شده حقت ادا موسی بن جعفر
شدی کشته براه دین و قرآن
تو بی جرم و خطا موسی بن جعفر
بریزدازغم و داغ تو مولا
سرشک از دیدهها موسی بن جعفر
تویی در کنج زندان و سیه چال
شهید اشقیا موسی بن جعفر
هنوز آن نغمه های یارب تو
رسد بر گوش ما موسی بن جعفر
به لب بودت در آن تاریکی حبس
فقط ذکر خدا موسی بن جعفر
شدی مسموم کین در کنج زندان
تو از زهر جفا موسی بن جعفر
به راه دین به دست سندی پست
شده جانت فدا موسی بن جعفر
نمیدانم چرا آن خصم بیدین
نکردازتوحیا موسی بن جعفر
گل حید،ر چنین ظلم و ستم ها
نبودت این سزا موسی بن جعفر
همه گریان و شهر کاظمین است
زداغت کربلا موسی بن جعفر
تمام عالم هستی زداغت
شده ماتم سرا موسی بن جعفر
سیه پوش غم داغ تو گشته
همه ارض و سما موسی بن جعفر
به یاد غربت و مظلومی تو
گرفته دل عزا موسی بن جعفر
نبوده لحظه جان دادن تو
به بالینت رضا موسی بن جعفر
تو را کشتنداززهرستم، لیک
نگشتی سرجدا موسیبنجعفر
شده تشییع جسم تو، نبوده
سرت بر نیزه ها موسی بن جعفر
سر جدت حسین بن علی را
بریدند از قفا موسی بن جعفر
منم از لطف خاص حی سرمد
غلام تو(رضا) موسی بن جعفر
کنم هر صبح و شام از لطف دادار
تو را مدح وثنا موسی بن جعفر
من بی مایه و لطف تو مولا
ز تو دارم بها موسی بن جعفر
رضا یعقوبیان
شب شام غریبان است امشب
که خون قلب محبان است امشب
تمام شیعیان در شور و شینند
همه در سوگ ماه کاظمینند
همه گریند امشب با دل خون
شده موسی خلاص از حبس هارون
گل زهرا امام بی قرینه
شده مسموم کین دور از مدینه
زده سندی دون آتش به جانش
بسوزانده است،مغز استخوانش
امام هفتمین راحت شداز غم
زداغ اورضا بگرفته ماتم
دگر راحت شداز هر ظلم و بیداد
تنش مانده به روی جسر بغداد
اگر چه هر دلی در کاظمین است
به یاد کاظم و جدش حسین است
اگر چه گشته تشییع جنازه
دوباره داغ جدش گشته تازه
تن او بر زمین خواهر ندیده
ندیده روی نی راس بریده
میان موج خون غمدیده دختر
ندیده پیکر موسی بن جعفر
تن پاکش به روی دوش یاران
تن جدش به زیر سم اسبان
بمیرم کربلا حرمت دریدند
سر فرزند زهرا را بریدند
زدندآتش به خیمه وحشیانه
یتیمان را زدند با تازیانه
به جای تسلیت زخمش نمک خورد
کنار قتلگه زینب کتک خورد
(رضایم) نوکر موسی بن جعفر
دهد مزد مرا زهرای اطهر
رضا یعقوبیان
گل باغ جنان موسی بن جعفر
امام انس و جان موسی بن جعفر
عزیز مصطفی و جان حیدر
گل زهرا نشان موسی بن جعفر
ز وصف آن همه ایثار و تقوا
بود قاصر زبان موسی بن جعفر
درونسینه ی هرشیعه ی تو
بود نورت عیان موسی بن جعفر
میان خلق عالم تا صف حشر
بود قدرت نهان موسی بن جعفر
نه تنها نور چشم شیعیانی
تویی جان جهان موسی بن جعفر
به جسم شیعه تا صحرای محشر
تویی روح و روان موسی بن جعفر
تو باب حاجت کل جهانی
چه حاجت بر بیان موسی بن جعفر
زسوز داغ جانسوز تو ای گل
شده اشکم روان موسی بن جعفر
تمام شیعیان با اشک و ناله
گرفته این زبان موسی بن جعفر
به دست دشمن بی دین و کافر
بهارت شد خزان موسی بن جعفر
توو زندانی هارون ملعون
که می کرد این گمان موسی بن جعفر
طلب کردی چون زهرا مرگ خود را
زظلم بی امان موسی بن جعفر
شدی حاجت روا بازهر سندی
رضا گرید نهان موسی بن جعفر
شهید زهر کین گشتی تو مولا
به دور از خانمان موسی بن جعفر
کنار پیکرت بر جسر بغداد
همه بر سر زنان موسی بن جعفر
رضای تو کنار پیکر تو
شده قامت کمان موسی بن جعفر
شب سوگ و غم تو دیده گریان
بود صاحب زمان موسی بن جعفر
(رضایم) عبد درگاهت زدیده
شده اشکم روان موسی بن جعفر
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_
#علیه_السلام_
#مشهد_مقدس_
#رضا_یعقوبیان_
نوحه شهادت آقا موسی بن جعفر(ع)
ای گلبن آل الله (ای نور دل زهرا)2
درگوشه این زندان (راحت شدی از غمها)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید ازغم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا(2)
از بس که جفا دیدی (ذکر لب تو هر شب)2 گردیده گل زهرا (خلصنی مرا یا رب)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
این غربت و تنهایی(این دردونفس گیراست)2 برشانه ودست وپا(جای غل و زنجیراست)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
در گوشه محبس تو(چون فاطمه مظلومی)2 با زهر ستم مولا (ازکینه تو مسمومی)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
هفتم گل زهرا و(خورشید ولایی تو)2
بادست ستم مولا(مسموم جفایی تو)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
خون کرده دلت مولا(سندی ستمگستر)2
با زهرستم مولا (از کینه شدی پرپر)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
در کنج قفس مولا (تو از نفس افتادی)2
در غربت ودرزندان(مولازچه جان دادی)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
از بند غم و محنت(گردیده ای تو آزاد)2
آن پیکر تو مانده (بر روی پل بغداد)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
از داغ غمت مولا (شدبزم عزا برپا)2
در جنت ودررضوان(خون گشته دل زهرا)2
ای نور چشمان آل مصطفی
می گرید ازغم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
وقتی که توجان دادی(داغ نبی تازه شد)2
آن پیکرمظلومت(تشییع جنازه شد)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زین غم و مصیبت آه و واویلا
آن پیکر تو بردند(بردوش همه یاران)2
جسم گل زهرا شد(پامال سم اسبان)2
ای نور چشمان آل مصطفی
میگرید از غم داغ تو رضا
زیر غم و مصیبت آه و واویلا
رضا یعقوبیان
نوحه شهادت آقا موسی بن جعفر(ع)
امشب دوباره در شور و شینم
با این دل خود در کاظمینم
موسی بن جعفر(۴)
بر روی قلبم نامت نوشتم
حریم پاکت بودبهشتم
موسی بن جعفر
دعوت نمامن آیم به سویت
بلکه بگیرم من عطرو بویت
موسی بن جعفر
امامم اما رفته ام از یاد
افتاده ام در زندان بغداد
خلصن یارب
از ظلم سندی یارب خدایا
جانم رسیده بر لب خدایا
خلصنی یارب
سندی دون بر زخمم نمک زد
هر روز افطار مرا کتک زد
خلصنی یارب
هرروزمرا زد او بی بهانه
بر سر و رویم با تازیانه
خلصنی یارب
بر روی من زد پرده ی نیلی
با تازیانه با ضرب سیلی
خلصنی یارب
وقتی مرا زد از ظلم و کینه
مردم فتادم یاد مدینه
خلصنی یارب
#نوحه_شهادت_حضرت_
#موسی_بن_جعفر_علیه_السلام_
#مشهد_مقدس_
#رضا_یعقوبیان_