#سرود
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
بخوان تبارک
دامن هفت آسمان ،ستاره باران شده
روی زمین بهتراز، فصل بهاران شده
به شور وشادی، دراین سپیده
زهاتف غیب، خبر رسیده
یوسف لیلا، رسیده از راه
بخوان تبارک ، بگو ماشالله
تکیه زده به خالش ، شبنم اشک حسین
پدر شده حسین و، گرفته زینت و زین
نشسته شادی، به جان عباس
به خنده گوید ، که ایها الناس
یوسف لیلا، رسیده از راه
بخوان تبارک ، بگو ماشالله
ازنفس قدسیان، عطر خدا می رسد
وان یکاد ازفلک، به گوش ما می رسد
رسیده تا عرش، قدروجلالش
بهشتیانند، محو جمالش
یوسف لیــلا، رسیـده از راه
بخوان تبـارک ، بگو ماشالله
چراغ راه هُـدا، برهمه آورده او
مصحف علم از گل ، فاطمه آورده او
به هرجوانی، عبادت آموخت
درس ادب با، رشادت آموخت
یوسف لیلا، رسیده از راه
بخوان تبارک ، بگو ماشالله
#سیدهاشم_وفایی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
چون گشودند زهم دفتر دانایی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدایی را
کرد پرنور خدا این شب رؤیایی را
تا ببینند همه جلوۀ زیبایی را
هاتفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبر لیلا شده است
این گل سرخ که رخساره ی احمد دارد
خال برگونه ی خود ابروی ممتد دارد
رنگ وبو ازچمن گلشن ایزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمّد دارد
همه گل ها بنشستند به نظاره ی او
تاکه بابا بزند بوسه به رخساره ی او
شاد شد قلب از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبندحسین
آسمان مات شد از چهره ی فرزند حسین
همچو غنچه زده لبخند به لبخند حسین
ام لیلا همه دم غنچه خود می بوید
باحسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هاله ی نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسه ی بابا رویش
بوسه زد بررخ او کرد چوغنچه بویش
گفت ای نوگل من یوسف لیلا هستی
بهتر ازماه شب عید تو زیبا هستی
خوبرویان جهان محوجمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبراز جاه وجلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار ووصالش هستند
بنگرد هرکه ورا جلوه ی سرمد دیده
هم علی اکبرو هم روی محمّد دیده
دروجودش ز ازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
درقدوقامت او شور رشادت دیدند
قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند
شادی وغم شب میلاد علی درهم شد
غم چوآمد طرب وشوق ومسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل تولا باشیم
ای «وفایی» همه آسوده به فردا باشیم
گرمحبان علی اکبر لیلا باشیم
هرکه درراه خدا با علی اکبر باشد
روز محشر همه جا با علی اکبر باشد
#سیدهاشم_وفایی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
انوار یاسین
عطر گل می آید و گلزار رنگین می شود
زندگی در کام اهل نور شیرین می شود
گلشن سبز ولایت تا نفس تازه کند
این چمن از عطر گل غرق ریاحین می شود
آفتابی شد مهی ،کز جلوه ی رخسار او
دامن هفت آسمان عشق، زرین می شود
جبرئیل از آسمان گوید به شادی حسین
کوچه های آسمان ها باز تزئین می شود
با فروغ اشبه الناس به ختم المرسلین
زنده یک بار دگر انوار یاسین می شود
بر جوانان این پسر الگوی ناب زندگی است
گر که بر روز جوان ،امروز تعیین می شود
هرکه گردد پیرو این رهبر ایمان و عشق
در تمام زندگی خود ،خدابین می شود
او کریم بن کریم است و به هنگام کرم
حاتم طایی بر این درگاه، مسکین می شود
باز می ماند ز اوج فضل او در آسمان
هرکه در پرواز اندیشه ،چو شاهین می شود
جای دارد هستی عالم به قربانش شود
چون که با هستی خود او حافظ دین می شود
هر کسی در مزرع دل کاشت بذر مهر او
توشه ی فردای او امروز تضمین می شود
باز هم حال و هوای کربلا دارد دلم
این دعای معنوی، محتاج آمین می شود
ای «وفایی» با نگاه التفاتی از حسین
زائران اکبرش پیوسته گلچین می شود
#سیدهاشم_وفایی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
عزیزتر
ازجان وجهان عزیزتر آمده است
با نور سپیده وسحر آمده است
همرنگ گل محمدی از فردوس
از بهر حسین یک پسر آمده است
محمد آل علی
برگونه ی گلفام علی خال علی است
درقامت اوجلوه واجلال علی است
با دیدن رخسار علـی اکبـر
گفتند که این محمد آل علی است
رخسار محمّدی
درعرش فرشتگان چه غوغا کردند
بزم طرب وعشق مهیا کردند
با آمدن علی اکبر، با شوق
رخسار محمّدی تماشا کردند
#سیدهاشم_وفایی
بسم #الله
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#سرود
#شور
* مست نجف
●بند۱
حیدریم
خدا رو شکر که من علیاکبریم
عشق علی انگیزهی نوکریم
ما همه غلامزاده و اون شهزاده
شکر خدا
عشق علیاکبره تو سینهی ما
قلب مریضم و میده آقام شفا
ویرونهی قلبم با علی آباده
ای بود و هست و اعتقادم
قبله و مرادم
عشق خونوادهام
آقام آقام آقام علیاکبر
تو سرور و منم غلامم
مست تو مدامم
اکبر ای امامم
آقام آقام آقام علیاکبر
جلوهی احمد مختاری
مثل حیدر تو هم کراری
●بند۲
عالیجناب
ای نوهی ارشد بیت بوتراب
اسم علی شده برا تو انتخاب
با وجود قدمت پدرت خوشحاله
رمز نجات
میچکه از اسمت علی قند و نبات
تو سر دشمن بخوره درد و بلات
آرزومه زیارتت کنم هر ساله
ای قد و قامتت قیامت
اسوهی شجاعت
مظهر دیانت
آقام آقام آقام علیاکبر
ای قد و بالای تو رعنا
ای بهشت دنیا
رو دستای لیلا
آقام آقام آقام علیاکبر
جلوهی احمد مختاری
مثل عباس تو هم سرداری
#مرتضی_حضرتی
بسم #الله
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#سرود
#شور
●بند۱
علی اکبر اومده دنیا
علی اکبر اومده علی خصائل و نبی سیما
علی اکبر اومده عیدی میده به نوکرا مولا
علی اکبر اومده روشنه چشم حضرت لیلا
ای جانم ای جانم ای جانم ای جانم
علی بن حسین ای سر و سامانم
دلربای حسین ، تجمع حسنات
اسمتو میبرم نلرزه پام تو صراط
تا نفس میکشم علی علی میخونم
میریزه از اسم زیبای تو قند و نبات
یاعلیاکبر علی علیاکبر
●بند۲
علی اکبر اومده دنیا
علی اکبر اومده قلبای مرده رو کنه احیا
علی اکبر اومده دشمن مولا رو کنه رسوا
علی اکبر اومده عشق به اولاد بشه معنا
ای جانم ای جانم ای جانم ای جانم
علی بن حسین شاهم و سلطانم
نخل آل علی داده عجب ثمری
رطبی و عسل هم دُّر و هم گوهری
علی بن حسین بن علی نسبت
به عجب پدری و به عجب پسری
یاعلیاکبر علی علیاکبر
●بند۳
سلام شهزاده علیاکبر
عدو میترسه ز شمشیر و ز فریاده علی اکبر
جهان مدیونِ و محتاجِ به امداده علی اکبر
حسین بن علی خوشحاله ز میلاده علیاکبر
میریزه ستاره رو سرت فرشته
پایینپای حسین شعبهی بهشته
شد ولای علی اساس رازو نیاز
تو موذنی و حسینه اصل نماز
روی شونهی تو بهشتو حس میکنه
تو قدم میزنی رقیه میکنه ناز
یاعلیاکبر علی علیاکبر
#مرتضی_حضرتی
4_5848464088018983264.ogg
3.26M
#سرود
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
دل و دلبر حسین اومد
آره حیدر حسین اومد
به جوونا مشتلق بدید
علی اکبر حسین اومد
لبخنده رو، لب آقا
آقای ما، شده بابا
مبروک مبروک، یابن الزهرا
جگر ارباب اومده، هله هله هله
پسر ارباب اومده، هله هله هله
وجناتش که محمده
تو کرامتم سرامده
پس باید بگیم امام حسن
دوباره به دنیا اومده
طاق ابروش، که محشره
با خنده هاش، دل می بره
از یوسفم، زیباتره
یوسف لیلا اومده، هله هله هله
نوه ی زهرا اومده، هله هله هله
عرش آسمون چراغونه
رزق سفره مون فراوونه
آخه شب، شبِ تولدِ
داداش رقیه خاتونه
جانم چه جنمی داره
سرداره و سردمداره
عیناً خود علمداره
شیر لا فرار اومده، هله هله هله
حیدر کرار اومده، هله هله هله
وحید محمدی
۱۸ بهمن ۱۴۰۳
4_5855134782115027948.ogg
1.7M
#سرود
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
بگید پهلوونا بیان که
شبِ پهلوون حسینه
جوونیم فدای حسین و
اونی که جوونِ حسینه
زیبای حسین
رعنای حسین
امشب اومده
به دنیا دنیای حسین
خدایی چه دنیایی داره اباعبدالله
چه جوون رعنایی داره اباعبدالله
خدایی چه مجنونی داره علی اکبر وَ
خدایی چه لیلایی داره اباعبدالله
خوش اومدی، عشق ابدی
خوش اومدی، نور ازلی
خوش اومدی، خوش اومدی
علی بن حسین بن علی
یا علی علی
سلام خدا به حسین و
به شهزاده شون علی اکبر
بذار غصه هاتو کنار و
بگو یا علی علی حیدر
حیدر حسین
دلبر حسین
امشب اومده
به دنیا لشکر حسین
خدایی چه حیدری داره اباعبدالله
چه یل دلاوری داره اباعبدالله
با وجود عباس و علی، همه میگن که
خدایی چه لشکری داره اباعبدالله
خوش اومدی، یوسف حرم
خوش اومدی، عشق منجلی
خوش اومدی، خوش اومدی
علی بن حسین بن علی
یا علی علی
اگه اربعین شدی زائر
اگه بی قرار حسینی
بدون مدیونی به تموم
علی اکبرای خمینی
یارای حسین
مردای حسین
عاشق هایی که
شدن شهیدای حسین
خدایی چه مردایی داره اباعبدالله
آره چه شهیدایی داره اباعبدالله
خدایی چه عشاقی داره اباعبدالله
خدایی چه یارایی داره اباعبدالله
یه روز میاد، بر میگردن و
توو لشکر، صاحب الزمان
پرچم یا، حیدرُ باز
می کوبنش رو قله ی جهان
یا علی علی
وحید محمدی
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
آسمان باز پر قمر شده است
شب اندوهمان سحر شده است
به همه سائلان نظر شده است
چونكه اربابمان پدر شده است
آمد از راه قرص ماه حسين
دومين حيدر سپاه حسين
خلق و خويش پيمبرى ديگر
على اكبر نه،حيدرى ديگر
پهلوان دلاورى ديگر
تو بگو شير لشكرى ديگر
هست پيغمبرى سراپايش
به عمو رفته قدوبالايش
چهره اش ماه آسمان حرم
سايه اش قوت زنان حرم
حنجرش گرمى اذان حرم
چشم بد دور از جوان حرم
مثل عباس سايه ی سرهاست
سرپناه تمام خواهرهاست
آمد از هر نظر على باشد
از همه بيشتر على باشد
بازهم يك نفر على باشد
چقدر اين پسر على باشد!
مثل حيدر قويست او عزمش
چند بيتى بگويم از رزمش
بين گرد و غبار مى آيد
روى مركب سوار مى آيد
پسر ذوالفقار مى آيد
حيدر روزگار مى آيد
عشق مى ريزد از سر و رويش
ذوالفقار است تيغ ابرويش
پاش تا در ركاب مى افتد
دشت در پيچ و تاب مى افتد
سر ز تن بى حساب مى افتد
به تلاطم عقاب مى افتد
بهت در چشمهاى اين دشت است
بسكه در حال رفت و برگشت است
خوب فهميده رزم فن دارد
هنر جنگ تن به تن دارد
فن از روبرو زدن دارد
اين شگرد از عمو حسن دارد
آى لشكر ببين جوان اين است
پسر شير نهروان اين است
خشم او تيغ و نيزه و تیر است
هرنگاهش دو قبضه شمشير است
چقدر رزم او نفسگير است
نوه ی شير غالبا شير است
تيغ مى زد همين كه از چپ و راست
ازحرم بانگ ياعلى برخاست
رزم با اين جوان گره خورده
حنجرش با اذان گره خورده
در دهان ها زبان گره خورده
ابرويش آنچنان گره خورده
كه همه ياد حيدر افتادند
ياد آن روز خيبر افتادند
رعد و برق است يا كه طوفان است
كه دقيقا ميان ميدان است
يا جوان حرم رجز خوان است
روى لب هاى عمه ها جان است
شور و غوغاست در دلش هرچند
دارد ارباب مى زند لبخند
مى رود دشت را به هم بزند
وسط معركه علم بزند
خواست تا حرف مى روم بزند
ديد بايد كمى قدم بزند
پيش چشم پدر جوان مى رفت
داشت ازجسم شاه جان مى رفت
رفت در نيزه زارها افتاد
بين گرد و غبارها افتاد
زير پاى سوارها افتاد
وسط نيزه دارها افتاد
پاى نيزه به پيكرش وا شد
به زمين خورد اربااربا شد
#علی_زمانیان
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
خورده ابلیس، دگرباره رکب اینگونه
جلوه کرده به زمین حضرت رب اینگونه
نام او را نشود بُرد به لب اینگونه
قبلِ هر چیز کند حکمْ ادب اینگونه
که بگویم من از آن شاه عرب اینگونه
جبرئیل آمد و پروانهی پیغمبر شد
گوش یک دهر از این واقعه حالا کر شد
چشم مادر-پدرش شاد و کمی هم تر شد
همه دلتنگیِ فقدان پیمبر سر شد
گویمش ختم رسل، نیست عجب اینگونه
از تکاپو همهی مدعیان افتادند
به قدمهای همین مرد جوان افتادند
همهی عقربهها از ضربان افتادند
وه چه پیغمبری! از تاب و توان افتادند
«بولهبها» همه در بستر «تب» اینگونه
مَلَک صور، زَنَد صور: دوباره حیدر
شده در عرش بپا شور - دوباره حیدر-
چشم شوریدهی بَد دور - دوباره حیدر-
آمد از طایفهی نور دوباره حیدر
میشود روز، دگر ظلمت شب اینگونه
بنهد نام علی را به پسرها هر بار
روی هر خصمِ علی، ریخته گویی آوار
میثم آمد که برایش برود باز به دار
علیِ دیگری آمد که ببیند انگار
ماه شعبان به خودش ماه رجب اینگونه
پدرش آمده او را چو گلی بو کرده
جامهی رزمِ علی را به تن او کرده
اکبر از شوق، به آن وجه خدا رو کرده
آمده در وسط رزم، هیاهو کرده
دشمن از هیبت او رفته عقب اینگونه
پدری آمد و از خنده قشون بنشسته
عمه از خیمهی خود نیز برون بنشسته
پدر از غم چقدَر سخت کنون بنشسته
آه از آن لحظهی خون، لختهی خون بنشسته
در گلوی پسرش مثل رطب اینگونه
نشود گفت چه شد پیکر پیغمبر را
هم چه شد ساقی لب تشنهی آب آور را؟
ای حسین بن علی، بوسه نزن خنجر را
قوت قلب تو دادی همه را، آن سر را
کرده پرتاب اگر اموهب اینگونه
#حسن_معارف_وند
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
خبر از عرش الهی به زمین میآید
که به انگشتریِ عشق نگین میآید
معنیِ سبزِ اجابت متجلی گردید
آیِنه دارِ امامت متجلی گردید
"عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد"
با قدومش، همهی نور عیان خواهد شد
متجلی شده در صورتِ او پیغمبر
در وجودش شده تکرار، دقیقا حیدر
چِقَدَر خُلقِ کریمانهیِ او زهراییست
کارِ او مثل پدر تا به ابد آقاییست
مثلِ دریاست عطایش، علنی میبخشد
به گدایانِ سَرایش، حسنی میبخشد
او دلاور یلِ هاشم نسبِ دوران است
مثلِ عباس عمویش،غضبش طوفان است
شبِ تاریکِ غم و غصه، دگر سر آمد
نوهی حیدر و زهرا، علی اکبر آمد
به خمِ ابرویِ او عرش و زمین دلداده
بَرِکَت داده اذانش به موذن زاده
متحیر شدهاند از رُخِ زیباش، همه
ای به قربان قد و قامت رعناش، همه
او عصایِ پدرش بود، ولی تا افتاد
به رویِ دوشِ حرم، سختیِ دنیا افتاد
تا که دیدند علی رویِ زمین افتاده
"همه گفتند حسینبنعلی جان داده"
گرچه بالای سرش آمده اما، دیگر...
همه جا پر شده از اکبرِ لیلا دیگر
در کنارِ بدنِ او به پدر میخندند
جگرش خون شده بر خونِ جگر میخندند
#علی_گلچین_پور
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
مِهر او فانوسها را ماه تابان میکند
شمع بزمش کار خورشید فروزان میکند
این جوان خوش قد و بالا خود پیغمبر است
روزبه را با گل لبخند، سلمان میکند
ابرویش تشریح بسمالله رحمان رحیم
بیسخن گفتن لبش تفسیر قرآن میکند
از صنوبرها شکوه قامتش دل میبرد
خواب گندمزار را مویش پریشان میکند
با دم عیسی اگر مردم مسیحی میشدند
چهرهی اکبر مسیحی را مسلمان میکند
هر که شعری گفت در وصفش ولی لیلا سرود
“من گُلی دارم که عالم را گلستان میکند”
یوسف اولاد خاتم بس که دارد منزلت
خاتم شاهی در انگشت سلیمان میکند
گرچه میدانیم “در بهداری قُرب حسین
دردها را بیشتر عباس درمان میکند”
اکبر لیلا هم اینجا دستگیری دیگر است
از همان پایین پا بیوقفه احسان میکند
دل بریدی از همه عالم برو پایینِ پا
گریه کن چون او نظر بر چشم گریان میکند
یاد آن ساعت که دیدند آسمانیها حسین
جان خود را در عبا تقدیم جانان میکند
#سیدمیلادحسنی