نوحه رحلت حضرت ام البنین(س)
بعد عباس وبنینم،گشته ام تنهای تنها
گرکه مرگم سویم آید،می شوم راحت زغمها
سر شود دوران هجران،می روم سوی شهیدان،می روم سوی شهیدان
واحسینا وا ابوالفضل،واحسینا وا ابوالفضل،وا حسینا وا ابوالفضل2
_______________
افتخارم اینکه بودم،خانه دار بیت حیدر
بر یتیمان بعد زهرا،بوده ام مانند مادر
من کنیز زینبینم،حسنین نور دوعینم،حسنین نور دوعینم
واحسینا....
__________________
درمدینه مانده بودم،کربلا را من ندیدم
شرح آن درد وبلا را، بعدا از زینب شنیدم
دست عباسم جدا شد،برامام خود فداشد،بر امام خود فدا شد
وا حسینا...
____________________
ظاهرا ام ببینم، لیک اینک بی بنینم
با دلی خون چشم گریان،بر سر راهی نشینم
دل غمین با شور واحساس،نوحه خوانم بهر عباس،نوحه خوانم بهر عباس
واحسینا...
_____________________
همدم من زینبم شد،مونس روز وشبم شد
رفتن زینب زدنیا،باعث تاب وتبم شد
ذاکر عجل وفاتم،خسته دل از این حیاتم،خسته دل از این حیاتم
واحسینا.....
شعر:اسماعیل تقوایی
مادرترین نامادری
مادرترین نامادری ام البنین است
ازبعد زهرا حیدرش را بهترین است
اولاد زهرا راچوجانش دوست دارد
براین امانتها نگهداری امین است
گوید کنیرم بهر فرزندان زهرا(س)
بر این ادب از او،هزاران آفرین است
در بین زنهای عرب همتا ندارد
انگشتر ایثار را همچون نگین است
آموخته رسم وفا را بر بنینش
هر یک زآنها جانفدای شاه دین است
قربان عباسش علمدار حسینی
کو اسوه ی مهر ووفا بر مومنین است
قربان آن دستان از پیکر جدایش
قربان آن سقاکه گریان،شرمگین است
کرببلا، ام البنین، ام شهیدان
زینب به سوگ آن برادرها حزین است
بهر پسرهای خودش گریان نباشد
گریان برای سید ابرار دین است
از بعد عاشورا شده تنهای تنها
با ناله های مادرانه او قرین است
شهر مدینه شاهدی بر ناله هایش
هم دوست هم دشمن زحالاتش غمین است
از سوز داغ راهیان کربلایی
در سینه اش پیوسته آه آتشین است
با رفتن زینب دگر طاقت ندارد
عمر شریفش روزهای آخرین است
روح بزرگش پر کشد از پیکر او
مشتاق دیدار امیرالمؤمنین است
شعر:اسماعیل تقوایی
حضرت ام البنین(س)
ای فاطمه ی ثانی در بیت علی حیدر
دریای ادب بودی ای بر پسران مادر
بر چار گل زهرا مخدومه زجان بودی
اولاد پیمبر را خواندی به خودت سرور
بر جمله بنین دادی تعلیم وفاداری
شد کرببلای خون مصداق براین باور
جانهای پسرهایت شد بر طبق اخلاص
درراه حسینی که بودی به زمان رهبر
تو مادر عباسی آن ماه بنی هاشم
شیری که پسر بودی بر شیر خدا حیدر
او درس وفاداری بر مردم عالم داد
دستان علم گیرش افتاده شد از پیکر
مرثیه که می خواندی در سوگ پسرهایت
دل ها همه خون می شد از سوز تو ای مادر
برجمله بنی الزهرا چون مادرشان هستی
از خانه ی مولا تا برپا شدن محشر
مدفون بقیعی تو بانو چه غریبانه
برقلب محبانت این غربت تو آذر
شاعر:اسماعیل تقوایی
🏴سبک زمینه یا شور سالروز وفات حضرت فاطمه ی ام البنین سلام الله علیها
#زمینه_ام_البنین_س
#شور_ام_البنین_س
#ای_شیر_زن_عرب
🏴بند اول
ای شیر زن عرب،عالی اصل و نسب
ای دارنده ی فضل،ای مادر ادب
با اینکه بوده ای،همنام فاطمه
داری تو از ادب،ام البنین لقب
بودی مربی و،استاد معرفت
ای مادر چهار،اسطوره،شخصیت
بر دامن تو شد،عباس،تربیت
ام البنین مدد
🏴بند دوم
بانوی با شعور،ای روح تو غیور
دائم شنیده ایم،تعریفت به وفور
اجداد تو همه،بودن یل عرب
عباسم از تو بود،جنگاور و جسور
چون بودی با خبر،از دشت پر بلا
از قحط آبو آن،احوال خیمه ها
او را صدا زدی،سقای کربلا
ام البنین مدد
🏴بند سوم
ای صاحب ثمر،گشتی تو بی ثمر
خواهی چه بشنوی،از حامل خبر؟
اینک تویی که بی،تاج و بی گوهری
خواهی چه بشنوی،از آن بریده سر؟
در سینه ام پر است،از آه آتشین
دیگر مرا بس است،نام ام البنین
آخر مرا که نیست،آوازه ای چنین
وای ام بی بنین
۱۳۹۹/۱۰/۲۹
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه سالروز وفات حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها
#زمینه_ام_البنین_س
#کناره_چهار_قبر
🏴بند اول
کناره،چهار قبر،نشسته،یه مادر
دلش از،غصه ها،شکسته،یه مادر
امیدش اینه نور عینش بیاد
منتظر نشسته حسینش بیاد
ببین،نقش زمینم
بیا،روتو ببینم
گلم،نور عینم
ببین،قلب کبابم
نده،انقد عذابم
بیا،ای حسینم
حسینم وا حسینم
🏴بند دوم
نداری،خبر از،دشت پر غم،انگار
که افتاد،علم از،دستای،علمدار
نداری خبر کربلا چی شده
نداری خبر خیمه ها چی شده
حسین،شد بی علمدار
دیگه،شد آخره کار
نداشت،راهِ چاره
بُرید،حنجر و خنجر
کشید،ناله یک مادر
حرم،شد آواره
حسینم وا حسینم
🏴بند سوم
شنیدم،سرت رو،بریدن،حسین جان
تورو به،خاک و خون،کشیدن،حسین جان
شنیدم سرت رفت روی نیزه ها
پاره شد پیکرت زیر دست و پا
خدا،من چی شنیدم
چه خوب،شد که ندیدم
تنت،سر نداره
شدی،خورشیده زینب
جای،من دیده زینب
سرت،نی سواره
حسینم وا حسینم
۱۳۹۹/۱۰/۳۰
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی