نمیبردندش سوریه
رفت زبان افغانی یاد گرفت.
تیپ افغانی زد.
به اسم افغانی قاطی بچههای فاطمیون شد.
بسیار مصمم بود و دلیر
بچههای فاطمیون را متحول کرد.
میگفت: دشمن نباید جرات کند جلوی شما بایستد.
◇
از اول دهه میگفت: "تاسوعا پیش عباسم".
روز تاسوعا در حال رجز خوانی که میگفت:
"نحن شیعه علیبن ابیطالب" با قناسه زدنش.
غلط میزد و رجز میخوند.
◇
بچه چندماهه داشت...
میگفت: خودم و زن و بچه و کسو کارم فدای کاشی حرم حضرت زینب سلام الله علیها...
خیلی مطمئن بود که عباس میبردش...
"شهید مصطفی صدرزاده"
✅ #مقتل_حضرت_ابالفضل العباس (ع)
📚بحار الأنوار، ج45، ص: 41
◾️لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟
🔹وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟
◾️فبكى الحسين ع بكاء شديدا
✳️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد
◾️ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
✳️بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
✳️فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ.
✳️عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از
اين منافقین خونخواهى كنم.
◾️فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
🔶امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
◾️فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم
🔷ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.:
◾️فرجع إلى أخيه فأخبره
🔶عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.
◾️فسمع الأطفال ينادون العطش العطش
😭ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!
◾️فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات
🔷حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.
◾️فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات
🔶تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
◾️و رموه بالنبال فكشفهم
🔷او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت
◾️و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء.
🔶و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.
◾️فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء
🔷وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.
◾️و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة
🔶پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه ها گرديد.
◾️فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من كل جانب
🔷دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.
◾️فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها
🔶حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق #دست_راست آن حضرت را قطع كرد.
◾️فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند
🔷آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.
◾️فحمل القربة بأسنانه
✳️حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.
◾️فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها
❇️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت
◾️ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره
😭سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت!
◾️فانقلب عن فرسه
😭پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد
◾️و صاح إلى أخيه الحسين أدركني
✳️و فرياد زد: يا اخا ادركنى.
◾️فلما أتاه رآه صريعا فبكى
🔷وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد
◼️و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي.
😭امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چاره ام قليل و اندك شد.
--------------------------------------------------
#حضرت_عباس علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کی_بریم_کربلا❗️
🎥کلیپ تصویری
🍃 کی گفته هر وقت حال داشتی باید بری کربلا؟➕ سئوالی که بعد از ظهور نوهات از تو خواهد پرسید!
#حجت_الاسلام_پناهیان
#کانال_عارفین
🆔 : @Arefin
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختصاصی
🏴 چند سالی هست دارد حسرت یک #اربعین
🎥/ حاج منصور ارضی در بیت رهبری:
✨ دعا کنید امسال هم حضرت آقا اربعین کربلا بیاید..
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مداح عراقی و کار تمیز فرهنگی؛
[تا کور شود، دق کند و بمیرد هر آنکه نتواند دید]
#حب_حسین_یجمعنا
➖➖➖➖➖➖➖➖
@shomareshmakooszohor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سلام
تاسوعای اباعبدالله الحسین برهمه شما تسلیت باد
السلام علیک یا ابا عبدالله
السلام علی الحسن وعلی علی ابن الحسین ع وعلی أولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽
مقام والای ابالفضل العباس ع
امام صادق(ع)فرموده اند: «کان عمنا العباس نافذ البصيرة صلب الايمان جاهد مع أبي عبد الله الحسين و مضي شهيدا». یعنی عموي ما عباس، داراي بصيرتي نافذ و ايماني استوار بود، همراه اباعبدالله جهاد كرد و آزمايش خوبي داد و به شهادت رسيد.
همچنین در زیارتنامه حضرت عباس(ع) که توسط امام صادق(ع) نقل شده است، آمده: «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ» که در درجه اول به عبد صالح بودن آن حضرت و در مرتبه بعدی به مطیع بودن حضرت ابوفاضل(ع) اشاره می کند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مجمع ذاکرین شهر و بخش پیربکران 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹 #صلّیاللّٰه_علیک_یا_أباعبداللّه
🔻 #تاسوعایی_سینهزنیسنّتی_خیابانی
(( #درخواستیمداح ))
🌹〰🌹
➖ گوشواره
( واویلا عبّاسم ، آه و واویلا)
🌹〰🌹
🔻
پاشو ز زمین آه ای ، عبّاسِ به خون خفته
حالم شده همچون مو _یُ قامتت آشفته
با صورت ، بی دست از اسبت چو افتی
یا اخا ادرک اخا را تو گفتی
(( گوشواره ))
❣
چون شیر یل غرّان / چون رعدُ و ، چو طوفانی
بشکافته ام لشگر / با غرّش بُرّانی
تا پیشت عبّاسم،یکسر دویدم
تا دیدم حالت را،قامت خمیدم
(( گوشواره ))
❣
مشک تو جدا ، دستت/ گردیده قلم ای وای
شَقّ ُالْقمرِ فرقت / افتاده شدی از پایْ
خونین چشم از سه شعبه گشتی عبّاس
امّید طفلان برنگشتی عبّاس
(( گوشواره ))
❣
ماند این به دلم حسرت / گویی تو اخا ، زیرا
خواندی تو مرا عمری / از رسم ادب ، آقا
اَلْآنُ اِنْکَسَرَ ظَهْری عبّاس
از علقمه رسد ،بوی گل یاس
((گوشواره))
❣
گفتی نرسانم من ، بر خیمه تنت ، اما
پاسخ چه دهم نزد اطفال و غمِ زن ها
می کشم از خیمه گاهت عمودت
تا گویم دشمن خونین تن نمودت
(( گوشواره))
❣
بر چشم تو گریان شد ، مشک و علم و دریا
بعد از تو شوم تنها ، وای از حرم و زن ها
یَابْنَ علی ، یَابْنَ اُمّی ، برادر
امّیدِ طفلان ، آرامشِ خواهر
(( گوشواره ))
❣
افتم ز سر اسب از _ بالا به تلِ مقتل
سر می رود و نیزه ، ماند تن من در تل
آتش می آورند و چنگ غارت
زن ها و طفلان می برند اسارت
(( گوشواره ))
❣
دست از تنت افتاد و ، باب همه حاجاتی
امّید تو را کشتند ، امّید عِباداتی
جان دادی بر پای دین و ولایت
عبّاسم دنیا و عقبا برایت
((گوشواره))
〰〰〰〰
🔷 #مهیناسدیآسترکی
۱۱ شهریور ۱۳۹۸ ، دوم محرم
🔴 #فقطباذکرمنبع_ونامشاعر_کپیشود
|⇦•#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...
عصرِ فردا ز اهل بیت رسول
زَهرِچشمی شدید می گیرند
*این ناله هاتون رو آزاد کنید،به یک چشم بهم زدن شب عاشورا رسید،زن و مرد ناله بزنن،شیون کنند،آه بکشید آی نوکرا...*
وقتِ تاراجِ خیمه های حرم
چند کودک ز ترس می میرند
دور کن از زنان و دخترها
هر چه خلخال در حرم داریم
خواهرم داخلِ وسایلِ خود
روسری اضافه هم داریم؟
عصر فردا بدون شک اینجا
میزند گرد و باد و خاکستر
با صبوری به معجرت حتماً
گره ی محکمی بزن خواهر
______
شبِ آخر ، بگذارید ، پر من باز شود
بیش تر روی تو، چشم تر من باز شود
حرف حجران مزن اینقدر ، مراعاتم کن
دست بردار ، دل مضطر من باز شود
جانِ زینب، برو از کرب و بلا ، زود برو
مگذاری گره ی معجر من باز شود
آه راضی نشو، بنشینم و گیسو بکشم
آه راضی نشو ، مویِ سر من باز شود
پایِ دشمن به روی پیکرِ تو باز شود
روی دشمن به رویِ معجر من باز شود
جانِ من ، حِرز بیانداز مگذار
جایِ این بوسه ی پیغمبرِ من باز شود
جانِ زینب ، برو مگذار ، غروبِ فردا
سمتِ گودال ، رَهِ مادرِ من باز شود
حیف از این زیر گلو نیست خرابش بکنند
پس اجازه بده تا حنجر من باز شود
لااقل قول بده ،زود خودت جان بدهی
بلکه راهِ نفسِ آخرِ من باز شود
______
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
همینکه پیکرت افتاد، خواهرت افتاد
تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی
هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد
همین که از طرف جمعیت دو تا چکمه
رسید اولِ گودال، مادرت افتاد
تورا به خاطر دِرهَم ،چه دَرهَمَت کردند
چنان که شرحِ تَنِ تو به آخرت افتاد
ولی به جانِ خودت خواهرت مقصر نیست
در آن شلوغی اگر بارها سرت افتاد
خبر رسید که انگشترِ تو را بردند
میان راه، النگویِ دخترت افتاد
کنار خیمه رسیده است لشکر کوفه
و خواهرِ تو به یادِ برادرت افتاد
*ای دستات رو بیار بالا،این دست ها فقط نگاهِ ابی عبدالله رو میخواد،اُفتاده بود تویِ گودال،ولی برا همه دعا می کرد...امشب خیلی ها گرفتارن،خیلی ها التماس دعا گفتن،این دستات رو بیار بالا یه جوری صدا بزن،صدات برسه امشب حرمِ حسین،بلند صدا بزن:حسین....
____.
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┄•
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
تفسیر عشق درس الفبای کربلاست
لب تشنه خضر در پیِ صحرای کربلاست
باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است
نیل و فرات تشنۀ موسایِ کربلاست
عیسی به عرش رفت، ولی روضه خواند و گفت:
عریان به روی خاکِ مسیحایِ کربلاست
باید علی شود، زکریّای کربلا
وقتی که روی نِی، سر یحیایِ کربلاست
بعد از گذشت این همه سال از شهادتش
خلقت هنوز ماتِ مُعمّایِ کربلاست
ای باخبر ز سرّ معما شما بگو
ای روضهخوانِ ناحیه، آقا شما بگو
*ما هر چی بلد بودیم تو این چند شب گفتیم. هر کی به اندازه ارتباطش با امام حسین از حالا به بعد می تونه گریه کنه....*
آهی بکش به باد بده دودمان ما
شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما
صمصامِ انتقام، خدا صبرمان دهد
یک شب اگر شما بشوی روضهخوانِ ما
تاریخ را ورق بزن از کربلا بگو
برگرد، چارده سده پیش از زمان ما
این خون نوشتهای که تو خواندیش ناحیه
این بیکسی که باد فدایش کِسانِ ما
این روضههای باز، که با السّلامهاش
لکنت گرفته است، سراپا زبان ما
شأن نزول کیست که خون گریه میکنی؟
ای کاش دشنه بگذرد از استخوان ما
ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزههاست
ای وای بر دلم، سندش روی نیزههاست
آقا نوشتهاند که جدت کفن نداشت
گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟
از پایکوب اسب سواران شنیدهام
بُردند روی نیزه سری را که تن نداشت
پیچیده بود در خودش از آتشِ عطش
داغی که داشت در جگر خودِ حسن نداشت
انگشتری که با خودش آورده بود کو؟
ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت
*همه دستارو بیارید بالا. حسین... صدات قطع نشه. حسین... حسین... حسین... قربون اسمت که دل رو زیر و رو می کنه. ان شاءالله هیچ وقت خواهری رو کنار بدن برادر نبینی. هی میگفت داداشم! کی لباست رو غارت کرده؟ داداش! کی موهات رو نامرتب کرده؟ داداش! دلم خوش بود یه انگشتری داری، داداش! کی انگشتت رو بریده؟ "کاش شماها امشب بودین کربلا کمک زینب می کردید" همچین که گریه می کرد دید یه دستی اومد رو شونه اش برگشت دید سکینه است. هی میگه: عمه این بدن کیه؟ عمه! بلند شو بریم بابام رو پیدا کنیم. چرا اینجا نشستی؟ این بدن کیه براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد: سکینه جان! بشین عمه. این بدن، بدن بابات حسینِ. حسین....
امشب همه ی مَردم با یه دنیا گرفتاری اومدن تو روضه، میگن ما کسی رو جز حسین نداریم، بریم حرف مون رو به آقامون بگیم. اما تا میان روضه، حرف مصیبتش میشه همه غصه ها یادشون میره. همه امشب اومدن بگن: امان از دلِ زینب... امشب اگه من بخوام روضه بخونم همین اوج روضه است. خدا انشاءالله هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره. از مدینه وقتی بیرون زد، هر جا منزل می کردن جوانای هاشمی دور عمه رو می گرفتند. یه دستش رو علی اکبر می گرفت یه دستش رو قاسم می گرفت. عباس رکاب می گرفت تا زینب پایین بیاد. "درگوشی بهت بگم: خبر داری نامحرما دور زینب رو مثل امشب گرفتند؟" یاالله. خیلی خسته شد زینب. دونه دونه بچه هارو جمع آوری کرد. از اینجا روضه بخونم...*
بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود
دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود
یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد یتیم
چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود
در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
*"می خوای روضه بشنوی شام غریبان؟..." میگه بچه ها می دویدن تو این بیابونا. دیدم یه دختری دامنش آتش گرفته. با عجله دویدم. آتش دامنشو خاموش کردم. داره می ترسه و می لرزه. گفتم: دخترجان! ناراحت نباش من نیومدم آزارت بدم، میخوام آتش دامنت رو خاموش کنم. همچین که آتش دامنش رو خاموش کردم یه نگاه کرد گفت: آقا میشه یه مقدار به من آب بدید؟ "شام غریبانه ، اگه مردا داد نمی زنن بگم زنا برا رقیه داد بزنن" میگه سپرم رو آب کردم، آب رو گرفت دستش، می لرزه اما آب نمی خوره... گفت: آقا! میشه به من بگی قتلگاه کدوم طرفِ؟ گفتم: دختر آبت رو بخور... قتلگاه رو برای چی میخوای؟ گفت: آخه بابام هنوز تشنه است،هنوز آب نخورده...*
.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
یه روز یه باغبون بود
که خیلی مهربون بود
یه باغی داشت که عشقِ
زمین و آسمون بود
یه روز یه عده گلچین
گلخونه شو سوزوندن
میون اون همه گل
سه چهار تا غنچه موندن
تو غنچه های لاله
یه غنچه بود سه ساله
همیشه غرق شبنم
همیشه غرقِ ناله
یه عده می رسیدن
دنبالش می دویدن
الهی بمیرم اون رو
رو خارا می کشیدن
یه شب تویِ خرابه
خواب بود و خوابِ گل دید
صدای ناله ی اون
به آسمونا رسید
یه وقت تو گریه هاش دید
دَرِ خرابه وا شد
*میدونی چی شد؟..*
سَرِ گل رو آوردن
خرابه کربلا شد
سرو گذاشت رو زانوش
زبون به شکوه وا کرد
عزیز من گل من
کی سرتو جدا کرد
*حسین.... خدا ان شاءالله؛ هیچ خانواده ای رو آواره بیابونا نکنه. امشب تک و تنهاست زینب. سکینه رو سوار کرد. زین العابدین رو سوار کرد. رباب رو سوار کرد. عمه قربونتون بِره. منم بی برادر شدم. عزیزایِ منم کشتن. دورتون بگرده عمه. دونه دونه رو همه رو سوار کرد. دونه دونه شونو محبت کرد. اما همچین که همه رو سوار کرد یه نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه. همچین که دور و برش رو نگاه کرد دید نه خبری از عباس هست.نه از بنی هاشم ها خیری هست، صدا زد: علی اکبر! کجایی ببینی عمه جانت تنهاست،میخوام سوار بر محمل بشم...همه رو سوار کرد... عاقبت شتر جلوش زانو زد.*
ميان این همه دشمن چو بي كسم ديدند
*یه سوال کنم ازت؟ اگه یه وقت خواهرت، مادرت گریه کنه یه نفر لبخند بزنه چکار می کنی؟*
میان این همه دشمن چو بی کسم دیدند
به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند
--
از سر نی حرف می زنه، نگاهِ تو با دل من
تو به این نیزه دار بگو، دور نشه از محمل من
من فدات شم هلالِ من
یه نگاه کن به حالِ من
دلِ زینب، تو موهات خونه کرده....
آخه زُلفِ تو رو، فاطمه شونه کرده....
*از ابتدایِ نفس تا انتها... فریاد بزن: یا حسین...در و دیوار فردای قیامت گواهی میده، زن ، مرد، پیر ، جوون. تموم شد، شام غریبانه...حسین....
___.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شام_غریبان
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهB A B O L H A R A M-Sibsorkhi_10-97.mp3
زمان:
حجم:
3.73M
|⇦•#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی•✾•
B A B O L H A R A M-Banifateme_11-1-97.mp3
زمان:
حجم:
4.01M
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•