eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Moghadam-13991108[02].mp3
8.7M
▪️دیگه آروم نمیشم از اون روزی که شنیدم▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : جلسه هفتگی 1399/11/08
مهدی: ✅طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت ✍فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : 🌸یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : 🍃شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! 🌹شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : 🌟به آسمان رود و کار آفتاب کند .🌟 🍃 پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! 🌹بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : "سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) " 🍃 پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، 🔹مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!  وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید :"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید " 🌼مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . 🦋 فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ 🌳گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . 🍃پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . 🌳هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست . نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . 🌺چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ 🌷راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . 🌿شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم : "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند" 🍃طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند : 🌻به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند🌻 🌻به آسمان رود و کار آفتاب کند🌻 💙به عشق امیر مومنان علی (ع) به اشتراک بگذارید....
Khalaj-GolchinFatemieh1392[03].mp3
6.25M
مناجات با امام زمان(عج)! 🎙حاج حسن خلج 🔊ای نسیم سحر...‌‌‌... بانوای حاج ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست شب تار است و ره وادی ایمن در پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هشیار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست هر سر موی مرا با تو هزاران کار است ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست _________________
🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ صدات کردم صورتمو به سمت کربلات کردم با گریه و حسرت آقا نگات کردم یادی از اون ضریح با صفات کردم چشام تر شد اسمتو بردم دهنم معطر شد دلم به دور گنبدت کبوتر شد حال و روزم خدایی خیلی بهتر شد گدا مگه جز تو کیو داره؟ یا ثارالله و بن ثاره چشام داره براتو میباره یا ثارالله و بن ثاره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گنه کارم ولی تو رو قلبا آقا دوسِت دارم سر روی مهر تربت تو میذارم اسم توئه صدر تمومِ اذکارم گداتم من حرم میخوام، منتظر براتم من دربه‌ در تمومِ روضه هاتم من گریه کنِ روضهٔ قتلگاتم من واسه تو گریه فوق اسراره یا ثارالله و بن ثاره میدونم این گریه اثر داره یا ثارالله و بن ثاره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آقایی برات بمیرم که غریب و تنهایی شهید لب تشنه‌ی بغض دنیایی کشته ی مونده رو زمین صحرایی غریب بودی بدون جُون و مسلم و حبیب بودی زیر سُم اسبای نانجیب بودی برات بمیرم خدُّالتریب بودی نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و بن ثاره حرمله کرد پیرهنتو پاره یا ثارالله و بن ثاره .👇
1_879416812.mp3
15.67M
صدات کردم صورتمو به سمت کربلات کردم 🎤با نوای سید رضا نریمانی 🏴
4_5902230550214609337.mp3
6.91M
🎧 بسیار زیبا و شنیدنی 🎼 بابا سلام ای شهریاریم... 🎤 🌙 بابا سلام ای شهریاریم •♭♯ ای یار علی یورقون نگاریم •♭♯ الدن گدیب صبر و قراریم •♭♯ گلدین ایشیخلاندی اتاقیم •♭♯ دینجل بیراز خسته قوناغیم •♭♯ بیلمم نیه تیتریر دوداغیم •♭♯ گوز یاشیمی گول تک یولوا سپرم •♭♯ اگر گوزوم گورسه دوداغین اوپرم •♭♯ گوزوم سنه قربان بابا •♭♯ اوزوم سنه قربان بابا •♭♯ یولدا ایاقیم پارچالاندی •♭♯ خار مغیلانه توخاندی •♭♯ نامه کیمی اوت توتدی یاندی •♭♯ هر وقت آدین گتدیم بیانه •♭♯ اولدی بهانه ساربانه •♭♯ ووردی باشیمدان تازیانه •♭♯ جای شانه قمچی تلیمی دارادی •♭♯ سنین گوزونن ایراق قولاغیم یارادی •♭♯ گدیبدی گوشوارم بابا •♭♯ اولومدی بیر چاره م بابا •♭♯ هر نه ددیم زجر لعینه •♭♯ وورما منی بسدیر بو کینه •♭♯ سیلی ووروب دیدیم زمینه •♭♯ گول تک خزان اولدوم سارالدیم •♭♯ کوچه بلاسین یاده سالدیم •♭♯ زهرا کیمی منده قوجالدیم •♭♯ گول صورتین اوخشیر ننه وون اوزونه •♭♯ منیم کیمی گوردوم پارچالانیب گوزونه •♭♯ غمینده اوتلاندیم بابا •♭♯ گوزون گوروب یاتدیم بابا
. 👈🏼👈🏼 یونُس بن ظَبیان گفت: ماه رجب بود و نزد مولایم حضرت صادق علیه السلام بودم ، مُعَلَّی بن خُنَیس وارد شد و سخن از دعای در ماه رجب به میان آمد. 🌿معلّی عرض کرد: يَا سَيِّدِي عَلِّمْنِي دُعَاءً يَجْمَعُ كُلَّ مَا أَوْدَعَتْهُ الشِّيعَةُ فِي كُتُبِهَا. ای سرور من! دعایی به من بیاموز که جامع همه (خیراتی) باشد که شیعه در کتاب هایش نوشته و به ودیعه گذارده است. 🌿پس حضرت فرمود: ای معلّی بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَك َ، وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْك َ، وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِيرُ، وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فَقْرِي، وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي، وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِي، يَا قَوِيُّ يَا عَزِيزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّين َ، وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» 🌿 سپس حضرت فرمود: يَا مُعَلَّى وَ اللَّهِ لَقَدْ جَمَعَ لَكَ هَذَا الدُّعَاءُ مَا كَانَ مِنْ لَدُنْ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ إِلَى مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه وآله. ای معلّی به خدا قسم این دعا، جامع همه دعاهای از زمان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام تا زمان حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله است. 📚 منابع: 1⃣ بحارالأنوار ج۹۸ ص۳۹۰ 2⃣ اقبال الاعمال ص۱۴۲ 🔆
4_532583761544581511.mp3
617.9K
ای گل ياسمن... ⁠⁠نوحه شام شهادت زینب کبری (س) شام عزاى زينب كبرى رسيده خون جگر از ديدهء زهرا چكيده اى گل ياسمن/ حجة ابن‌الحسن بقيةالله آجرك‌الله در لحظهء جان دادنم اى نور عينم بر گير بر دامان سر من اى حسينم مهربان دلبرم/ تشنهء بى‌سرم غريب مادر عزيز خواهر افكنده ياد كربلا بر دل شراره بوسه گرفتم از گلوى پاره پاره اى اميد دلم/ داغ تو قاتلم غريب مادر عزيز خواهر.
الا ای شیعه ی حیدر بزن فریاد شهید کین شده زندانی بغداد گل زهرا(۲) به زندان بلا موسی بن جعفر بود اسیر کینه ی سندی کافر بود گل زهرا امام هفتمین راحت زغمها شد از این عالم روانه سوی زهرا شد گل زهرا امام هفتمینی موسی جعفر تو هستی از تبار احمد و حیدر گل زهرا تو گردیدی ز ظلم و کینه زندانی نصیبت از ستم گشته پریشانی گل زهرا شدی زندان ز ظلم و کینه و تزویر که گردیدی تو مولا در غل و زنجیر گل زهرا ز چه شد جای تو در گوشه ی زندان تو گردیدی به راه دین حق قربان گل زهرا چه کرده با تو یا مولا عدوی دین ستم ها کرده بر تو سندی بی‌دین گل زهرا ز کینه بوده ای کنج قفس مولا ز زهرکین فتادی از نفس مولا گل زهرا تو در راه خدا جانت فدا گشته پس از تو خون دل مولا رضا گشته گل زهرا کسی ننموده یا مولا تو را امداد تن تو ماند ،سه روز روی پلِ بغداد گل زهرا شدی تشییع به روی شانه ی یاران تن جد تو پامال سم اسبان گل زهرا .
. 🎵 🎤 🔶 🏴 می دونی کربلا چه وقت دیدن داره وقتی که دم اذون مغربش هوای شهر تاریکه نمی دونم چرا دلم پر آشوبه فهمیدم ماه عزای اربابم حسین بازم نزدیکه حالا که نشد کربلا برم یه جورایی آزرده خاطرم آرزومو نمی خوام زیر گل ببرم کربلا منم و این حرم من و دو تا گلبرگ تنهایی منم و شهری که شبای جمعش هست رویایی منم و دستای کریم اربابم ثارالله منم و اون نگاه پر تب و مهر زهرایی شبای حرم یادم نمیره می دونی دلم بد جور اسیره مادر تو می دونم دستم و می گیره کربلا یه مادری تو کاروون پرشونه فرزنده تا که نگاش می افته شیش ماهش داره می خنده تو کاروون دل سه ساله ای غصه چون داره دلش و به عمو ابالفضلش می بنده میگه عمو آروم جونمه عمویی تموم وجودمه  روی دوشش همه دنیا زیر پرمه اباالفضل 👇