eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. امشب شب مسروری وشیرینی کام است امشب شب میلاد یکی خیرالانام است اوضاع مدینه همه بر وفق مراد است از بیت علی عطر بهشتی به مشام است سوم گل گلزار علی گشته شکوفا تبریک بر او صحبت هر خاص وعوام است پنجم ز جمادی بود اما چه عجیب است در جلوه به چشم همگان ماه تمام است آمد به جهان آیه ای از کوثر طاها زینب، که بر او از سوی دادار سلام است این دختر بی مثل شود زینت بابا در عرش خدا صاحب کرسی ومقام است او مظهر صبرست و دلیری ونجابت شبه پدر ومادر خود، گام به گام است او اسوه علم علوی، صاحب عقل است در درگه او عاقل وعالم، غلام است او خواهر محبوب برای حسنین است‌ الحق که در این خواهریش سنگ تمام است تکمیل کند نهضت خونین حسینش بر عالمیان حامل آن نیک پیام است پنجم ز جمادی دل ما غرق سرور است میلاد نکویش سبب عیش مدام است شعر ‌:اسماعیل تقوایی .
. مـژه برهـم بـزن بررویم اے گل کـز آن آید نسیمے سویم اے گل به لبـخندے ملیـح کن شـادمانم که تاعطر وجودت بـویم اے گل تـوکـه لالاے مـن با عشق گفتی چسان لالاے تومن گویم اے گل زهـم بگشـا دو چشـم مـهـربانت کجـامثـل تورا من جویم اے گل زجـابـرخـیـز اے دورت بـگـردم نشـیـن زیـرِ دوتـاابـرویم اے گل بـود چشمـم فقـط جاے تومادر تواے بنشسته درمینویم اے گل بــه اشـکِ دیـده ی از هر دوچشمم ‌همے سنگ مزارت شویم اے گل 🖊️ابراهیم الهیارے «اشڪ فسایی»
. لحظه ها را متوسل به دعاییم بیا سالیانی ست که دل تنگ شماییم بیا وسعتت در دل این ظرف نشد جا ماندیم تشنه از حسرت رویت لب دریا ماندیم چشممان خشک شد از وسعت این بی اَبی و نداریم دگر طاقت این بی اَبی در قنوت دلمان خواهش باران داریم ندبه خوانیم و تمنای بهاران داریم پس ببار ای پسر حضرت باران بر ما که ترک خورده زمین از اثر این گرما دامن دشت شده سفره ی راز دل ما داغ الاله نشانی ز نیاز دل ما ما که در راه تو عمریست تمامی گردیم گردبادیم و به دنبال شما می گردیم چند جمعه دلمان را سر راهت اریم تا بدانی که تمنای وصالت داریم شهرمان را ز رخ چون قمرت روشن کن کوچه ها را پر از نسترن و سوسن کن اسمان خواهش یک جرعه نگاهت دارد نه که ما فاطمه هم چشم به راهت دارد. *صابر خراسانی*
. دل زائر آسمان هشتم شده بود آشفته‌ی ازدحام مردم شده بود در همهمه‌ی پنجره فولاد رضا وقتی به خود آمدم دلم گم شده بود حجت‌الاسلام سید روح‌الله مؤید✍
4_5800933707883743833.mp3
17.45M
. 🎤 هوامو داشته باش نذار تو آسمون روضه ماهو گم کنم هوامو داشته باش نذار که تو مسیر روضه راهو گم کنم هوامو داشته باش بگو کجا برم تو رو خدا نذاری آقا اشتباه برم دلم میخواهد زیارت امام رضا برم فقط یه بار دیگه بذار به کربلا برم امام حسین من دلیل گریه هام میدونی خاطر تو رو چقدر میخواهم تو خواب دیدم که من دوباره کربلام حسین آقام آقام حسین آقام آقام ... یه کاری کن برام ولو برا یه ثانیه حرم ببر منو  یه کاری کن برام یه بار بیا ضرر بده ولی بخر منو یه کاری کن برام رفیق با مرام چقدر تو روضه فکر کنم الآن تو کربلام چقدر آخه از اینجا من بهت بدم سلام چطور دلت میاد بسوزم و حرم نیام امام حسین من ای قربونت برم چه قابلی داره برا شما سرم محل دفنمو بذار بشه حرم حسین آقام آقام حسین آقام آقام ... تو دستمو بگیر که از همه به جز تو دست کشیدمو تو دستمو بگیر که از کسی به جز خودت خوبی ندیدمو تو دستمو بگیر بریدم از همه ولی هنوز ارادتم به روضه محکمه ببین که سوخته بال من عزیز فاطمه همین دو قطره اشک برام به جای مرهمه امام حسین من شفاعتم با تو گرفته از کجا رفاقتم با تو براتم اربعین زیارتم با تو زیارتم با تو حسین آقام آقام حسین آقام آقام .
. 🎙بانوای: من که دلم خیلی برات تنگ شده عشقم  نمیدونم دلت برام تنگ شده یا نه  هیچ موقع جز خودت کسی رو دوست نداشتم  عاشق کنار میاد با این تنهایی یا نه  دلم هواتو کرده هوامو داری  دارم میمیرم اینجا صدامو داری؟!  دنیا رو بدون تو نمیخواهم  زخمی شده از گریه چشام  له له زدم اینقدر که بیام  نشد! نشد! نشد!  چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی  چشماتو ببند خیال کن الآن کربلایی  وقتی عاشقی تو همون جایی  چشماتو ببند اگه گذاشت گریه بی امونت  چشماتو ببند چای عراقی بخور نوش جونت  چشماتو ببند حالا که شده گریه مهمونت  از ما که گذشت الهی هیچ کس از حرم جا نمونه  دلم بد جوری شکست  هر کاری کردم نشد که برم  حسین این همه زائر  زیادی بودم نبردیم حرم  دنیا رو بدون تو نمیخواهم  زخمی شده از گریه چشام  له له زدم اینقدر که بیام  نشد! نشد! نشد!  حسین .... جان .....  ندیدمت حق بده اینقدر نگرانم  حالا دیگه از سال گذشته انتظارم  یه کربلا به ما بده جان عزیزت  به پیر به پیغمبر که خیلی بی قرارم  برام دلت میسوزه میدونم آقا  صدام بزن دوباره مثل قدیما  کاشکی بازم این بَدو بخری  مونده رو دلم منو ببری  رؤیای زیارت سحری  حسین حسین حسین ....  این تقاص کدوم گناهه؟  میدونی چند وقته چشمم به راهه؟  این تقاص کدوم گناهه؟  هم شبم سیاهه هم روزم سیاهه  میگم کربلا میگن که راهها بستست  میگم امام رضا میگن رواقا بستست  در به درم جایی رو دیگه ندارم که برم  در به درم کسی نیست دست بکشه روی سرم  دلت میاد نوکرت یه گوشه تنها بمونه  دلت میاد که دوباره از سفر جا بمونه  دنیا رو بدون تو نمیخواهم  زخمی شده از گریه چشام  له له زدم اینقدر که بیام  نشد! نشد! نشد!  من که دلم خیلی برات تنگ شده عشقم  نمیدونم دلت برام تنگ شده یا نه  هیچ موقع جز خودت کسی رو دوست نداشتم  عاشق کنار میاد با این تنهایی یا نه  دلم هواتو کرده هوامو داری  دارم میمیرم اینجا صدامو داری؟!  دنیا رو بدون تو نمیخواهم  زخمی شده از گریه چشام  له له زدم اینقدر که بیام  نشد! نشد! نشد!  حسین .... جان ..... 👇
. پیش پای تو اشک میریزم در هوای تو اشک میریزم هرکسی هرچه داشت داد به تو من برای تو اشک میریزم چای ریز تو مادرم شد من در عزای تو اشک میریزم من خودم لایقش نبودم که با دعای تو اشک میریزم دلم هرجا شکست بودی، با رد پای تو اشک میریزم با همان روضه های جانسوز کربلای تو اشک میریزم در عبای تو اربا اربا ریخت بر عبای تو اشک میریزم زیر نیزه لبت تبسم داشت من به جای تو اشک میریزم شاعر: .
4_5859655617446152797.mp3
6.33M
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست شب تار است و ره وادی ایمن در پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هشیار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست هر سر موی مرا با تو هزاران کار است ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست _________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ما سائلیم و لطف تو ما را شناخته 🎙مداحی حاج احمد واعظی🎤 . ما سائلیم و لطف تو ما را شناخته مشتی گدای بی سر و پا را شناخته در عاشقی به قبله‌ی هفتم کند نماز هر کس اصول قبله نما را شناخته سر می‌نهد به پای تو یا حضرت رضا هر کس مقام صبر و رضا را شناخته آن کس که دیده سعی و صفا را در این حرم مفهوم بهتری ز صفا را شناخته وقف تو می‌شود قلمش، دعبلی کند آن شاعری که سرّ ولا را شناخته هر دلشکسته‌ای پی تسکین خاطرش این آستان عقده گشا را شناخته زوار محو صحن و سرای تو می‌شوند چون کودکی که تازه فضا را شناخته آید به هر بهانه برای زیارتت آن پیر عاشقی که بها را شناخته با عذر قافیه سخنم را کنم تمام مانده هنوز قدر شما ناشناخته حجت‌الاسلام سید روح‌الله مؤید✍
enc_16317673482682955802174.mp3
3.46M
🎼اگه بارون بودم میباریدم روی گنبد حسین 🎙حاج محمدرضا بذری اگه بارون بودم میباریدم روی گنبد حسین اگه خورشید بودم می تابیدم توی بین الحرمین اگه چشمه بودم مینوشیدم زیر پای زائرات اگه ابری بودم میشدم سایه برای مسافرات نه بارونم خورشیدم نه چشمه نه که ابرم ازت دورم ازت دورم که صبر اومده دیگه صبرم حالا که گریه کنم سینه زنم از غم تو میبارم همه جا جار میزنم خیلی تو رو دوست دارم حسین دوستت دارم آقا ... هرچی که تو میخوای بگو که بسوز میسوزم تو عزات هرچی که تو میخوای بگو که بمیر می میرم زیر پات من بهت محتاجم هر چی که تو بخوای همون میشه حسین دست خالی هیچ وقت کسی رد نمیشه از پیش حسین به جز تو که دوست دارم دیگه دوستی نمیخوام بزار دستاتو محکم بگیرم توی دستام سر به زیر اومدم و خوب میدونم که خرابه پروندم تو بزرگی می کنی پیش تو من شرمندم حسین دوستت دارم آقا ..
. سلام‌الله علیها ✍ سینه‌اش شد سپر شیر خدا، امّا حیف کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است صورت حور که از برگ گلی نازکتر گذرش چونکه به‌دیوار بیفتد سخت است آنکه مادر شده این واقعه را می‌فهمد بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است خواست تا شانه کند موی سر زینب را ... شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است ! دیدن نیمه در سوخته سخت است ولی دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است .
. سلام خالق سلام خلقت سلام احمد سلام امّت سلام رضوان سلام جنّت سلام غلمان سلام حورا سلام آدم سلام حّوا سلام مریم سلام عیسی سلام یاسین سلام طاها به جسم زهرا به جان زهرا مهین صفیه بهین امینه نهال مکه گل مدینه رسول حق را سرور سینه ولی حق رایگانه همتا جلال منّان جمال سبحان روان قرآن زبان فرقان قرار امکان مدار ایمان رسوله حق بتول عذرا در اوست پنهان کمال سرمد از اوست پیدا جمال احمد ریاض حسنش گل محمّد بیاض رویش بهشت بابا نجات بسته به تار مویش حیات روشن به یاد رویش به عرض حاجت روان به کویش هزار مریم هزار عیسی دُرِ نبوت گل ولایت محیط رحمت یم عنایت رسل به نورش شده هدایت یکی به جودی یکی به سینه هزار یوسف به تخت شاهی هزار یونس به بطن ماهی به عصمت او دهد گواهی به مدحت او هماره گویا نیاز دارد نیاز بر او نماز آرد نماز بر او الا محمّد بناز بر او که او بود تو، تو او به معنا کجاست آدم کجاست حوا کجاست مریم کجاست عیسی کجاست رضوان کجاست حورا که سجده آرد به خاک زهرا ستاره اشک شب نیازش سپهر سجّادهۀ نمازش خداپرستان کشند نازش اگر نگاهی کند به ترسا به هر کلامش هزار حکمت به هر پیامش هزار حجّت به هر نگاهش هزار جنّت به هر قیامش هزار طوبی بتول اول رسول ثانی سپهر حکمت یم معانی خدای دادش خدا یگانی به اهل دنیا به خلق عقبی اگر تو داری به او محبّت و گر مرا هست از او مودّت تو را به باغ جنان چه حاجت مرا زقعر سَقَر چه پروا ضلالت از ما هدایت از او توسّل از ما عنایت از او اطاعت از ما ولایت از او ولایت از او اطاعت از ما زبان گشودم به مدحت وی سنائی ام گفت بگوش هی هی «به کنه ذاتش خرد برد پی اگر رسد خس به قعر دریا» وجود بسته به بود و هستش خرد، تفّکر، دو پای بستش الا محمّد ببوس دستش که اوست دست خدای یکتا خدا به قرآن کند ثنایش رسول خیزد به پیش پایش علی به حسن خدا نمایش جمال حق را کند تماشا فلک به کویش پناه دارد ملک به سویش نگاه دارد دو آفتاب و دو ماه دارد دو عالم افروز دو عالم آرا الا که روح مطهّری تو الا که جان پیمبری تو فرشتگان را تو رهبری تو به فیض الهام به نور سیما ائمه حجّت برای امت تو بر ائمه هماره حجت کنند از تو همه اطاعت چنان که از ذات حق تعالی بهشت وحی آشیانۀ تو صدای قرآن ترانۀ تو بدین جلالت زخانۀ تو شرار آتش گرفت بالا زگریه بسته ره گلویت زغصه گشته سفید مویت چو خورد سیلی به ماه رویت جهان سیه شد به چشم مولا قسم به قرآن عدو ترا کشت چه بی گنه کشت چه ناروا کشت یکی نپرسید از او چرا کشت یکی نگفتا چه کرده زهرا تو جان خود را به کف نهادی زدست رفتی زپا فتادی گه اوفتادی گه ایستادی رها نکردی امام خود را خزان جفا کرد به لالۀ تو که رفت از کف سلالۀ تو مدینه لرزید زناله تو پرید رنگ علی اعلا زچشم خود خون، ببار میثم زسینه آتش برآر میثم هر آنچه داری بیار (میثم) به پای عترت بریز یکجا .👇
. ➖➖➖ بنداول؛ اومده زینب دختر زهرا عشق حسین و امید بابا رولب نوکر ذکر شهیدا مددی بی بی زینب کبری ای عشق اول و ای عشق اخرم الهی که فداشه براتون سرم عیدی امشب ما باشه یک حرم دختر مرتضی شیر کرببلا زینب فاطمه. دخت خیرالنسا یازینب بند دوم؛ به زیر پاهاش کاخ یزیده به جز قشنگی چیزی ندیده راوی خون پاک شهیده شیر زن کربلا،زینب رسیده زینبِ زینت حیدر و فاطمه از وجنات تو هر چی بگیم کمه ذکر حسین دم و ذکر تو باز دمه خواهر با وفا / هستیِ مرتضی زینبِ راوی / محشر کربلا یازینب بند سوم؛ شب ولادت این دعا جاشه عیدی امشب کربلا باشه خوشبخت اونکه با شما باشه یاد تموم مدافعا باشه کربلا عشق دل همه نوکرا پای پیاده و جاده با صفا زندگیمون باتو میگذره ای اقا با یه امضای تو ، کربلایی شدم میبینی که بازم ، من هوایی شدم یازینب 👇
. سلام‌الله‌علیها کوچه بود و غروب دردآور گوشۀ چشم آسمان تر بود در زمان عبور از آن کوچه دست‌هایم به دست مادر بود ناگهان سایه‌ای پدید آمد ناله از فرش تا ثریا رفت تا به خود آمدم فقط دیدم دست یک نانجیب بالا رفت صورت شوم خود در آینه دید خیز سمت دل درک برداشت سنگی از دست چپ حواله نمود گونۀ راستش ترک برداشت دوزخ آتش گرفت و نفرین کرد جبرئیل امین بگفت آمین مادرم با تلاش بسیارش شد به پا و دوباره خورد زمین چادرش را تکاند و راه افتاد مثل کوه از کنار کاه گذشت ولی از درب خانه ناغافل دو سه باری به اشتباه گذشت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. قومی که مسیرش همه بر عکس شهید است در حسرت دیدارِ کمی،خوابِ سفید است. جمعی که زر وسیم شود کعبه ی آنها، آمرزششان پیشِ خداوند بعید است در کوفه حسینی شدن امروز چه سخت است! وقتی که به بازار پر از وعده وعید است با مردم شهری که به هم رحم نکردند دیگر چه نیازی به ستمهای یزید است ‌ دیگر به سراپرده ی خورشید رسیدن از راهِ سیه گشته ی ما قطع امید است روزی که بیایی پسرِ حضرتِ زهرا؛ مردم همه گویند که دینِ تو جدید است اینجا به کسی خوش نگذشته است کجایی؟ هجران نفس از این دل دیوانه بریده است... تلخ است اگر زندگیِ منتظرِ تو... این زهر فراق است که از غصه چشیده است.. طوفان نکند رحم به هر برگ و درختی برگرد تن خفته ی ما شاخه ی بید است برگرد ببینی که چه اوضاع وخیمی است آری بخدا مرگ در این بُرهه مفید است 🔸شاعر: .
. 📋 در اومده ماه شبای فاطمه،داده خدا یه فاطمه به فاطمه / ✅ / حاج محمود کریمی / ✅ در اومده ماه شبای فاطمه داده خدا یه فاطمه به فاطمه ملائکه می خونن و با هم میگن میمیره برای فاطمه داره حیدر می خونه لالایی برای دخترش داره اشکاش میریزه دونه دونه روی دامنش چه آرومه تا که اومد حسین بالاسرش عشق این همه زیبایی دل و مستی و شب شیدایی برای دختر هلاک بابا همه دختر ها میشن بابایی صدا گریه پیچیده توی خونه پیش هیچ کسی آروم نمگیره میگه ارباب که بدین خواهرم و آخه بی حسین نمی مونه صدا خندش دوباره رسیده تو همه آسمونا برا عشقش لیلی سر می زاره تو بیابونا عاشقیشون تو عالم افتاده سر زبونا امشب شب حاجاته شب میلاده عمه ی ساداته گدایی این خونه کار من کرامت از کمترین کاراته کاش دوباره برم اون صحن و سرات بشینم روبه روی گنبد طلات خواهش دلم رو بی ریا بگم دوباره می خوام یه کربلا از همون جا بگیرم برات سفر کربلام و تو ذهنم بیارم همه دعا ها و حاجتام و بریزم دور یک جا همه ی غم ها غصه هام و اومد خواهر ثارالله خدای عشق دلای آقا به اذن حیدر بگو بسم الله بریم تا صحن ابا عبدالله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. سحر رسید و به ندبه ترا صدا کردم برای آمدنت من خدا خدا کردم مسافر سحرم کی رسی تو از این راه ز دوریت همه‌ شب همچو نی نوا کردم دعای ندبه دعای سمات خواندم و بعد به گریه بین دعایم ترا دعا کردم گریز روضه زدم در دعا به یاد حسین میان روضه فقط یاد کربلا کردم کنار شط فرات از عطش لبم خشکید در آن زمان که به یاد شه وفا کردم شه وفاست علمدار دشت کرببلا برای ساقی طفلان عزا به پا کردم فراز روضه رسیده به روضه سقا که ناله از تن و دستش جداجدا کردم .
، آقا امام حسین علیه السلام فرمودند می آیی کربلا کمک ما ؟ گفت من تو مدینه زمین دارم تو مدینه ، گفت زن و بچه دارم و هی اصرار که آقا من نیام ، آخر گفت آقا من یه شمشیر دارم که ساخته شده ی هندوستانه و یک اسب خوب هم دارم اینو میدم به شما که تو کربلا در جنگ استفاده کنید ، آقا فرمودند من نه شمشیر رو میخوام و نه اسب رو ، من میخواستم خودت بهشتی بشی ، میخواستم خودت بیای بالا یعنی یکی از چیزهایی که مردم امروز کم دارن معرفت به امام علیه السلام است . .
. خدا می خواست تا تقدیر عالم این چنین باشد کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت که حتی ماورای دیده ی روح الامین باشد خدا میخواست از رخساره ی خود پرده بردارد خدا میخواست تا دست خودش در آستین باشد علی حُبّه جُنَّة ، قسیم النار و الجنة خدا میخواست آن باشد ، خدا میخواست این باشد علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج به پیغمبر نشانش داد تا حق الیقین باشد به جز نام علی در پهنه تاریخ نامی نیست که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین باشد به جز او نیست دستاویز محکم در دل طوفان به جز او نیست وقتی صحبت از حبل المتین باشد مرا تا خطبه های بی الف راهی کن و بگذار که بعد از خطبه بی نقطه ی تو نقطه چین باشد مرا در بیت ، بیت شعر هایم دستگیری کن غزل های تو بی اندازه باید دلنشین باشد غزل لطف خداوند است اهل دل خبر دارند غزل خوب است در وصف امیر المومنین باشد شاعر: آقای احمد علوی .
. تا مرا در گناه دید حسین زودتر از همه دَوید حسین باید از او فقط شنید خدا باید از ما فقط شنید: حسین گِل مردم به ما چه مربوط است گِل ما را که آفرید حسین در اِزای دو قطره خون گلوش از خدا، خلق را خرید حسین حج نرفتیم، کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین کعبه هم در طواف می‌گوید لک لبیک یا شهید، حسین آنقَدَر داد زد ته گودال تا به دادِ همه رسید حسین نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت همه را یک به یک چشید حسین از زرنگی نیزه‌دار نبود به خدا نیزه را ندید حسین علی اکبر لطیفیان✍ 👇
. ‍ الف) تاثیر توسل به امام زمان علیه السلام اثر توسل و چگونگی رابطه با حضرت حجت (عج) و تاثیر این توسل در تصحیح اعتقاداتمان می باشد. یکی از اسامی که وجود مبارک امام زمان ارواحنا فداه در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام به آن اشاره کردند کلمه ی نور است که به وجود نازنین امام زمان تفسیر شده است. حکما در تعریف نور می فرمایند نور چیزی است که به خودی خود روشنایی دارد و اطراف خود را نورانی می کند. پروردگار عالم می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید صبر و شکیبایی کنید و ارتباط برقرار کنید و از خداوند متعال بترسید. ب) شواهد قرآنی در زمینه وظایف منتظران امام زمان علیه اسلام امام باقر علیه السلام آیه ای را تفسیر کردند که زمانی که آیه را تفسیر می کردند عرضه داشتند که صبر کنید و شکیبایی کنید و ارتباط برقرار کنید هرکدام یک برنامه ای را برای یک منتظر واقعی پروردگار عالم تعبیین کرده که اگر این برنامه ها باشد مجموع این ها ، انسان یک منتظر واقعی می شود. آیت اله بهجت فرمودند دیدنِ آقا اصل نیست مهم این است که انسان منتظر زندگی کند و در حال انتظار باشد. زمانی که از امام باقر علیه السلام سوال کردند یابن رسول الله صبر کنید و شکیبایی کنید و ارتباط برقرار کنید چه معنایی دارد و چه برنامه ای را برای ما می خواهد تببیین کند؟ حضرت فرمودند در اِصبرو اول ، خداوند متعال می فرمایند شما لحظه ای منتظر واقعی می شوید که در آخر الزمان در زمان غیبت فرزند ما مواظبت بر واجباتتان کنید. صابِروا یعنی نسبت به سختی های دشمنانتان. حضرت به شیخ مفید فرمودند اگر دعای ما نبود دشمن شما را از بین می برد. سید بن طاووس می گوید به سرداب رفتم و دیدم امام زمان نماز شب می خوانند و میفرمایند خدایا یک پنجم عمل من را در پرونده ی شیعیان قرار بده. در زیارت جامه کبیره اشاره شده بین من و خدا گناهانی است که بخشیده نمی شود مگر با رضایت حجت خدا. و رابِطوا امام باقر علیه السلام فرمودند یعنی هر روز رابطه ی خود را با امامی که انتظارش را می کشید حفظ کنید. و اتَّقُوا اللهَ یعنی تقوا داشته باشید. ج) تشرف برخی از اوتاد و نُقَبا به محضر شریف امام زمان علیه السلام سید عبدالکریم پینه دوز کفّاش که در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) زندگی می کرد و یک حجره ی پینه دوزی داشت اما کسی بود که امام زمان علیه السلام هفته ای یک بار به او سر میزد. سید عبدالکریم خیلی به پیغمبر (ص) توسل می کرد و روزی پیامبر را در خواب دید و پیغمبر (ص) فرمودند سید عبدالکریم چه می خواهی گفت: من میخواهم فرزند شما مهدی را زیارت کنم. آقا فرمود اگر میخواهی فرزند ما را زیارت کنی باید روزی دو مرتبه بر حسین علیه السلام گریه کنی. در یک تشرّفی حضرت از سید عباس پینه دوز سوال کرد اگر یک هفته ما رو نبینی چه می شود. گفت آقا اگر یک هفته شما را نبینم می میرم. آقا فرمود اگر این گونه نبودی ما را نمی دیدی. راه های ارتباط با امام زمان علیه السلام که یکی از آن ها دعا و توسل به حضرت است. دعاهایی هست که انبیاء دستور دادند در زمان غیبت بخوانید که این ارتباط برقرار باشد. خدایا خود را به ما بشناسان و اگر خودت را نشناسانی پیغمبر را به من بشناسان من پیغمبر را نشناسم امام را نمی توانم بشناسم امام را به من بشناسان که اگر من امام و حجت زنده ی خدا را نشناسم گمراه می شوم. د) تاثیر دعای سلامتی حضرت در گشایش امور زندگی بعضی وقتها دعاها اثراتی دارند ، دعا برای فرج بی شک دعای برای فرج و گشایش کارهای خودمونه و واسطه ی این پیغام شیخ جعفر مجتهدی بود که به آقای بهائی گفت : حضرت سلام رسوند و گفت از این به بعد در تمام قنوت های نمازت دعا کن برای سلامتی من ، یا همان دعای عهدی که حضرت امام (ره) توصیه کردند برای دعای بعد از نماز صبح ، دعای عهد خوانده شود .استفاده از اسم آقا شده ابزار ، اما رسیدن به این حس انتظار و منتظری باید همراه با دعا و حالات باشد. هر) تهذیب نفس و تقوای الهی در رسیدن توفیق تشرّف . مرحله ی بعدی برای رسیدن به این مطلب این است که تذهیب نفس و تقوا داشته باشید امیر المومنین علیه السلام فرمودند : هر کس که ما رو دوست داره باید همانطور که ما رفتار کردیم عمل کند آمدند محضر امام صادق ، امام صادق علیه السلام خواستند از ایشان پذیرایی کنند ، یک انار داخل یک ظرف گِلی رو جلوی ایشان قرار دادند ، آقا فرمودند بخور . . . عبدالله همین که انار رو برداشت از وسط دو نیم کرد و آماده ی خوردن شد ، امام در همین حین از ایشان پرسید عبدالله امامت منِ امام صادق رو چگونه فرض میکنید ، ایشان فرمودند این اناری که الان جلوی من گذاشتید رو که خود من با دستم به دو نیم تقسیم کردم ، اگر بگوئید نصف حلال است و نیم دیگرش حرام است و نخور من تبعیت میکنم . . . امام علیه السلام فرمودند یَرحمَکَ الله خیلی ها تو همین قسمت گیر دارند
. به سه زبان ➖➖➖ بند اول: فاطمیه آمده شد مدینه غمکده داغ زهرا آتشی بر دل و جان ها زده عالم و آدم بپوشید جامه ی غم را همه آمده سوگ و عزای مادرِ ما فاطمه آه و واویلا از غمِ مادر شیعه میگرید میزند بر سر آه و واویلا از غمه زهرا بند دوم: وای از آن کوچه خدا از ستم ها و جفا زهرا مظلومانه خورد سیلی از آن بی حیا فاطمه را آنچنان زد کافرِ رذلِ پلید که به هجده سالگی قدِّ رشیدِ او خمید آه و واویلا مظهرِ پاکی شد سر و پا و چادرش خاکی آه و واویلا از غمه زهرا بند سوم: فاطميّةَ الْعَزاءْ رايَةٌ سَتَعتَلي عِنْدَ قَبْرِ فاطمٌ نَهتِفُ بِيا عَلي تَنْدِبُ الزَّهراءُ يا مَهدي وَ تَشْكيْ وَضْعَها كَيفَ خَلْفَ الْبابِ ظُلماً قَدْ كَسَرو ضِلْعَها يَابْني يا مهدي قَد ظَلَموني فوْقَ خَدّي آه قَد لَطَموني آه و واويلاه ماتَتِ الزَّهراء بند چهارم: اِیْلَدی ظُلْمْ اَشقیا اُوت وُروبْلارْ قاپیا فاطمه دوشْدی یِرَهْ یاسَ باتْدی مرتضی میخ در اوخ کیمی سانجیلدی یانانْ سینه سینَه بالالار آغلادیلار فِضَّه خُذینی سَسینَه پوزولوب یِکسر گلشنِ حیدر سَسْلَنور زینب یارالی مادر آه و واویلا از غمه زهرا 👇
میشوم نقاش وازرخساردلبر میکِشم از کبودی رخ دلدار حیدر میکشم غنچه ای رامیکِشم زخمی به زیر دست و پا رَد خونی روی بال یک کبوتر میکشم باغ را لبریز آتش میکشم وقت غروب باغبان را هم کنار حلقه ی در میکشم آشیانی میکشم لبریز یاس و نسترن بعدازآنهم چهره ای ازیاس پرپر میکشم رنگ نیلی میزنم بر صفحه ی آلاله ها مرتضی را آن میان بی یارو یاور میکشم یکطرف هیزم فراهم بودومردم حمله ور یکطرف روی زمین تصویر مادر میکشم چادرخاکی کشیدم درهمین حال و هوا بعدازآنهم معجری ازجنس کوثر میکشم چادری خاکی شد اماحنجری خونی نشد از همینجا روی دفتر نقش دیگر میکشم میروم درگوشه ی گودال و بابغض قلم خنجری راتشنه ی رگهای حنجر میکشم حنجری را نامرتب کرده ضرب نیزه ها درپی این نیزه هاغمدیده خواهر میکشم دختری را میکشم مشغول نجوا با پدر حال اورازخمی وبیتاب ومضطر میکشم : افتاده ام‌ به پات،بمان،جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .